کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 طراحی محصولات دیجیتال برای استارتاپ‌ها
 کسب درآمد از تولید محتوای هوش مصنوعی
 تربیت اصولی سگ پیت بول
 استفاده حرفه‌ای از کوپایلوت
 شناخت مخاطبان هدف در وبسایت
 فروش محصولات دیجیتال سلامت
 احیای رابطه عاشقانه
 کسب درآمد از فروش لوازم ورزشی دست‌دوم
 بازاریابی ویدیویی موثر
 تربیت ژرمن شپرد مطیع
 نگهداری صحیح از سگ هاسکی
 درآمدزایی از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 همکاری در فروش شبکه‌های اجتماعی
 تبدیل اختلافات به فرصت رشد
 شناخت کامل نژاد ژرمن شپرد
 آموزش جامع ابزار هوش مصنوعی Gemini
 کسب درآمد از نوشتن مقالات تخصصی
 مدیریت اضطراب در روابط عاطفی
 درآمدزایی از ساخت اپلیکیشن موبایل
 تقویت مهارت‌های فردی و حرفه‌ای
 راهنمای خرید اسکرچر گربه
 انتخاب سگ آرام برای آپارتمان
 کسب درآمد از تولید کتاب الکترونیک با هوش مصنوعی
 راهکارهای درآمدزایی در خانه
 علل اسهال در سگ‌ها
 معرفی نژاد طوطی گرینچیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۲۰/۰

۵۴۹/۰*۹۱/۴۲۴/۰۱۰۳۸/۰*۲۳/۸۱۵/۰

* P < 01/0

همان طور که در جدول ۲-۳ مشاهده می‌شود آزمون معناداری t برای همه گویه ­ها بالاتر از ۲ است که بیانگر بارهای عاملی مناسب در مسیرهای انتخاب‌شده است. نمودار ۱-۳ الگوی عاملی تأییدی، بارهای عاملی هر سؤال و میزان خطاهای آن ‌را برای پرسشنامه­ محیط یادگیری کلاس نشان می‌دهد.

نمودار ۱-۳: بارهای عاملی و خطاهای اندازه ­گیری پرسشنامه­ محیط یادگیری کلاس

نتایج تحلیل عاملی نشان داد که همه‌ شاخص‌های برازش مدل تحلیل عاملی مرتبه‌ی اول هر سه زیر مقیاس پرسشنامه­ محیط یادگیری کلاس در حدﱢ مطلوبی می‌باشند. همچنین نتایج تحلیل عاملی گویه‌های پرسشنامه‌ نشان داد که این پرسشنامه از روایی مطلوبی برخوردار می‌باشد و شاخص‌های برازش مدل و همچنین بار عاملی سؤالات قابل قبول می‌باشند.

جدول۳-۳: آلفای کرونباخ پرسشنامه­ محیط یادگیری کلاس

تعداد
عامل­ها
تعداد ماده­ها
آلفای کرونباخ
۱- باورها و عقاید شخص
۳
۶۰/۰
۲- جوّ منفی کلاس
۳
۶۶/۰
۳- جوّ مثبت کلاس
۵
۵۹/۰

همان گونه که در جدول شماره ۳-۳ مشاهده می­ شود، ضرایب آلفای کرونباخ پرسشنامه محیط یادگیری کلاس مطلوب بوده که حاکی از همگونی و همسانی ماده­ های پرسشنامه­ فوق هستند.

۳-۴-۳ پرسشنامه­ راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ)

پینتریچ و دی­گروت (۱۹۹۰) پرسشنامه­ راهبردهای انگیزشی برای یادگیری را برای سنجش باورهای انگیزشی (۲۵ سؤال) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (۲۲ سؤال) تدوین کرده ­اند. مقیاس باورهای انگیزشی، سه خرده آزمون خودکارآمدی، ارزش­گذاری درونی (جهت­گیری هدف) و اضطراب امتحان را شامل می­ شود. مقیاس یادگیری خودتنظیمی نیز دارای دو خرده آزمون استفاده از راهبردهای شناختی و خودتنظیمی برای کنترل شناخت (راهبردهای فراشناختی) است. در پژوهش حاضر از بخش ۲۵ سؤالی باورهای انگیزشی استفاده می­ شود. سؤالات ۲، ۶، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۴، ۱۹، ۲۱، ۲۲ این پرسشنامه خودکارآمدی، سؤالات ۱، ۴، ۵، ۸، ۱۱، ۱۶، ۱۷، ۲۰، ۲۴ ارزش­گذاری درونی و سؤالات ۳، ۷، ۱۳، ۱۵، ۱۸، ۲۳، ۲۵ اضطراب امتحان را مورد سنجش قرار می­دهد. ماده­ های این پرسشنامه از نوع سؤالات بسته پاسخ است و دارای مقیاس پنج گزینه­ای از کاملاً موافقم (نمره­ی ۵) تا کاملاً مخالفم (نمره­ی ۱) ‌می‌باشد. در بررسی­ های پینتریچ و دی­گروت (۱۹۹۰؛ نقل در پیری و قبادی، ۱۳۹۲) برای تعیین پایایی پرسشنامه­ راهبردهای انگیزشی برای یادگیری، ضریب آلفای کرونباخ، برای عوامل سه­ گانه­ی باورهای انگیزشی یعنی خودکارآمدی، ارزش­گذاری درونی و اضطراب امتحان به ترتیب ۸۹/۰، ۸۷/۰ و ۷۵/۰ است. این پرسشنامه توسط حسینی نسب (۱۳۷۹؛ نقل در بیرامی و شالچی، ۱۳۹۰) به فارسی ترجمه شده و ضرایب آلفای کرونباخ برای خودکارآمدی، ارزش­گذاری درونی، اضطراب امتحان، راهبردهای شناختی و فراشناختی به ترتیب ۶۸/۰، ۴۱/۰، ۷۷/۰، ۶۴/۰ و ۶۸/۰ به دست آمده است. در پژوهش حاضر ضرایب آلفای کرونباخ برای خودکارآمدی ۸۰/۰، ارزش­گذاری درونی ۷۷/۰ و اضطراب امتحان ۸۱/۰ و برای کل مقیاس ضریب آلفای کرونباخ ۷۰/۰ به دست آمده است.

۵-۳ شیوه­ اجرای پرسشنامه ­ها و جمع ­آوری داده ­ها

با توجه ‌به این که یکی از متغیرهای پژوهش حاضر جوّ کلاس ‌می‌باشد لذا برای ارزیابی بهتر جوّ کلاس به جای اجرای پرسشنامه ­ها در خوابگاه­های دانشجویان سعی بر این بود تا دانشجویان در کلاس و با در نظر گرفتن همان درس و استادی که در آن ساعت با او کلاس دارند پرسشنامه ­ها را تکمیل نمایند. بدین منظور بعد از مشخص شدن کلاس­ها و هماهنگی قبلی با استاد مورد نظر، وارد کلاس شده و بعد از آگاه کردن دانشجویان از نحوه­ ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤالات سه پرسشنامه و دادن اطمینان در خصوص محرمانه بودن اطلاعات، از دانشجویان خواسته شد تا بعد از تکمیل قسمت مربوط به اطلاعات فردی با در نظر گرفتن درسی که در آن ساعت دارند و استاد مرتبط با آن درس و به طور کلی جوّی که در آن کلاس وجود دارد به پرسشنامه ­های توزیع شده پاسخ دهند. به همه دانشجویان تأکید شد تا هر سه پرسشنامه را با در نظر گرفتن همان کلاس و استاد مرتبط با آن کلاس تکمیل نمایند.

۶-۳ شیوه­ تجزیه و تحلیل داده ­ها

در پژوهش حاضر از دو شیوه­ آمار توصیفی، برای معرفی گروه نمونه و آمار استنباطی، برای تجزیه و تحلیل داده ­های حاصل از اجرای پرسشنامه ­ها استفاده شده است. روش­های آمار توصیفی به کار گرفته شده، جداول و نمودارهای توزیع فراوانی و شاخص­ های توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد می­باشند. در بخش آمار استنباطی نیز به منظور بررسی رابطه­ بین متغیرهای پژوهش و جهت بررسی اثر واسطه­ای باورهای انگیزشی از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شده است. به منظور انجام محاسبات مربوط به الگوی ساختاری محاسبه­ ضرایب مسیر نرم­افزار (AMOS) مورد استفاده قرار گرفت.

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ­ها

مقدمه

در این پژوهش اطلاعات توسط ۱۹۶ پرسشنامه از بین دانشجویان دانشگاه بیرجند با روش نمونه گیری خوشه­ای انتخاب و جمع ­آوری گردید. داده ­های گردآوری شده پرسشنامه ­ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در خصوص فرضیات مطرح شده نتیجه ­گیری آماری شده است.

در این فصل داده ­ها در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده­ است. به منظور توصیف داده ­های مذکور و بررسی فرضیات از نرم افزار SPSS، نسخه­ ۲۲ و نرم افزار Amos استفاده گردید.

۱-۴ اطلاعات جمعیت­شناختی

الف) جنسیت

در این قسمت تعداد و درصد پاسخ ­دهندگان از نظر جنسیت بررسی می­ شود و نتایج در جدول ۱-۴ ارائه شده است.

جدول ۱-۴: فراوانی و درصد فراوانی نمونه­ ها بر حسب جنسیت

درصد فراوانی

فراوانی مطلق

جنسیت

۳۸٫۸%
۷۶
پسر
۶۱٫۲%
۱۲۰
دختر
۱۰۰%
۱۹۶
کل

با توجه به جدول ۱-۴، از ۲۰۰ نفر دانشجویی که به عنوان گروه نمونه انتخاب شده بودند، ۱۹۶ دانشجو به سؤالات پرسشنامه ­ها پاسخ دادند. از این تعداد، ۷۶ نفر دانشجوی پسر و ۱۲۰ نفر دانشجوی دختر بودند.

ب) مقطع تحصیلی

در این قسمت تعداد و درصد پاسخ ­دهندگان از نظر مقطع تحصیلی بررسی می­ شود و نتایج در جدول ۲-۴ ارائه شده است.

جدول ۲-۴: فراوانی و درصد فراوانی نمونه­ ها بر حسب مقطع تحصیلی

درصد فراوانی

فراوانی مطلق

مقطع تحصیلی

۹۰٫۸%
۱۷۸
کارشناسی
۹٫۲%
۱۸
کارشناسی ارشد
۱۰۰%
۱۹۶
کل

با توجه به جدول ۲-۴، از بین ۱۹۶ شرکت­کننده در پژوهش، ۸/۹۰ درصد پاسخگویان در مقطع کارشناسی و ۲/۹ درصد در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند.

پ) دانشکده­ی محل تحصیل

در این قسمت تعداد و درصد پاسخ ­دهندگان از نظر دانشکده­ی محل تحصیل بررسی می­ شود و نتایج در جدول ۳-۴ ارائه شده است.

جدول ۳-۴: فراوانی و درصد فراوانی نمونه­ ها بر حسب دانشکده­ی محل تحصیل

درصد فراوانی

فراوانی مطلق

دانشکده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:58:00 ب.ظ ]




برای عدالت معانی فراوانی از زوایای گوناگون تعریف شده است که به تعدادی از آن ها اشاره می شود:

دادن حق هر صاحب حق – نهادن هر چیزی در جای خود – میانه روی بین افراط و تفریط (اعتدال)

تساوی و نفی هر گونه تبعیض (تفاوت قائل نشدن میان افراد) – عدم ارتکاب کبیره و عدم اصرار بر صغیره (عدالت فردی و فقهی) – برابری اجتماعی (قسط، عدالت اجتماعی، قضایی، سیاسی و اقتصادی) – نقطه تعادل و تلاقی تمام فضایل مثلاً عفت و شجاعت و حکمت، که اوساط اخلاقی هستند، قدر جامعی به نام عدالت دارند.(نظریه عدالت ارسطو) (قوامی،۱۳۸۷)

۲-۳ )مفهوم عدالت در اندیشه‌های سیاسی قدیم و جدید

۲-۳-۱ )مفهوم عدالت در اندیشه‌های سیاسی قدیم

الف – فلاسفه یونان باستان: اولین تعاریف درباره عدالت به سقراط، افلاطون و ارسطو منسوب است. یکی از مهمترین پرسش های سقراط ‌در مورد سرشت عدالت بود. بعد از سقراط شاگردش افلاطون در کتاب جمهوری – مهمترین اثر خود- بحثی را عدالت نامید که نخستین و قدیمی ترین بحث تفضیلی درباره عدالت در فلسفه سیاسی قدیم است. به نظر افلاطون عدالت وقتی حاصل می شود که در دولت هر کسی به کاری که شایسته آن است بپردازد. به همان گونه انسان عادل کسی است که اجزای سه گانه روح او (غضب، شهوت و نطق)- غضب: انگیزه دفع ضرر و میل به برتری و بلندپروازی، شهوت: در پی جلب منافع و خوردن و جفت گیری کردن، نطق: قوه تعقل و تمییز خوب از بد- تحت فرمانروائی عقل، هماهنگ باشند.از نظرارسطو نیز عدالت داشتن رفتاری برابربا افرادبرابراست.(حسین زاده، ناصری، ۱۳۸۶)

ارسطو از میان انواع هشت گانه عدالت (عدالت طبیعی، عدالت حقوقی، عدالت توزیعی و…) عدالت توزیعی را از همه مهمتر می‌داند زیرا که او ‌بر اساس فکر خود عدل را نه برابری بلکه تناسب می‌داند و می‌گوید جایگاه حقوق هر کس در جامعه باید به اندازه شایستگی و دانائی او باشد. برداشت ارسطو از عدالت زیربنای مفهوم سلبی عدالت یا عدالت لیبرالی است. این دریافت از عدالت بر اصول برابری و شایستگی استوار است.(مرامی، ۱۳۷۸) از دیدگاه توماس اکوپیناس عدالت واقعی زمانی است که حاکم به هر کس مطابق شأن و شایستگی افراد امتیاز بدهد. .(حسین زاده ، ناصری،۱۳۸۶)

ب – قرون وسطی: در دوره قرون وسطی بحث عدالت جزئی است و به زعامت کلیسا محدود می شود. اگوستین عدالت را به مطابقت با نظم تفسیر می کرد و اعتقاد داشت که در شهر دنیا نمی توان دستورالعمل صادر کرد، آن چه جامعه را پایدار نگه می‌دارد عدل است.

ج – فارابی: از نظر او هدف مردم مدینه فاضله رسیدن به سعادت است البته سعادت مطلق به سعادت اعتباری سعادت مطلق در تأمین رفاه و زندگی طبیعی است که آن هم ‌بر اساس رفاه اجتماع است نه فرد. اصولاً رفاه جمع تأمین نمی شود مگر تحت لوای ریاست فاضله، ریاست فاضله هم ریاستی است که ‌بر اساس عدالت باشد و عدالت از فضیلت و حکمت ناشی شود مفهوم ریاست فاضله عدالت این است که همه به سعادت ‌و کمال افضل خود برسند، زندگی کنند.(کناری زاده،۱۳۸۵)

۲-۳-۲ )مفهوم عدالت در اندیشه‌های سیاسی جدید

الف – سوسیالیسم: عدالت به مفهوم رادیکال به طور عمده در بستر تفکر سوسیالیستی شکل گرفته است. شاخص مهم عدالت به عقیده سوسیالیست ها توزیع ثروت محسوب می شود. (مرامی ،۱۳۷۸)

ب – لیبرالیسم: ‌بر اساس آموزه های لیبرالیسم هر شخص مالک حیات خویش است و هیچ کس مالک حیات دیگری نیست و هر موجود انسانی حق دارد بر طبق انتخاب های خودش عمل کند مگر اینکه آزادی وی آزادی سایر موجودات انسانی را برای عمل بر طبق انتخاب های خودشان نقض کند. ضمن اینکه هیچ کس ارباب یا برده دیگری نیست. به عبارتی مقصود لیبرال ها از حق زندگی حق برخورداری از کالاها و منابع ضروری حیات نیست، بلکه صرفاً حق کشته نشدن است. (مشرف جوادی ،دلوی، عبدالباقی،۱۳۸۵)

ج – قرارداد گرایان: در این اموزه عدالت مبتنی بر این است که هر شخص مایل است برای نیل به بیشترین آزادی های اساسی، از حقی مساوی و سازگار برخوردار باشد.

د – منفعت گرایان: ‌بر اساس این دیدگاه الزامات عدالت باید به حداکثر سازی سعادت یا رضایت کامل برای جامعه منجر شود.

ه – فمنیسم: عدل باید به گونه ای باشد که خانم ها از فرصت های مشابه برخوردار باشند به طوری که بتوانند قابلیت های خود را توسعه دهند، در قدرت سیاسی سهیم شوند و به انتخاب های اجتماعی نفوذ نمایند و از امنیت اقتصادی برخوردار گردند.(مشرف جوادی،دلوی، عبدالباقی،۱۳۸۵)

و – عدالت اسلامی: عدالت اسلامی را در گفتار شهید مطهری به سادگی می توان درک نمود. ایشان سه معنی را برای کلمه عدالت بیان می‌کند: ۱- موزون بودن ۲- تساوی و نفی هر گونه تبعیض است ۳- رعایت استحقاق ها و عطا کردن به هر ذی حقی انچه استحقاق آن را دارد که شهید مطهری همین گزینه سوم برای عدالت را درست می‌داند.(کناری زاده،۱۳۸۵)ایشان می فرمایند عدالت ناموس اصلی جهان است در همه نظام هستی اصل عدالت و انتظام به کار رفته است. جهان به عدالت و تناسب برپاست. .(مشرف جوادی،دلوی، عبدالباقی،۱۳۸۵)عدالت مردم را کنار یکدیگر منسجم می‌سازد در حالی که بی عدالتی آن ها را متفرقه ساخته در اطراف می پراکند. .(مشرف جوادی،دلوی، عبدالباقی،۱۳۸۵)

۲-۴ ) جایگاه ادراک در عدالت سازمانی

آنچه که در هر چهار نوع نظریات مطرح شده در مقاله گرینبرگ مشترک به نظر می‌رسد این است که عدالت، یک وضعیت یا کیفیت ذهنی است. به عبارت دیگر مفهوم عدالت سازمانی در ادبیات موجود مدیریت (مدیریت غربی) ارتباط تنگاتنگی با مفهوم ادراک از عدالت و نه خود عدالت دارد.رضائیان تصریح می‌کنند که واکنش افراد جامعه نسبت به رویه ها به چگونگی ادراکشان از رویه ها، نه ماهیت واقعی آن ها، بستگی دارد. زیرا از نظر روانشناختی، انسان ها بر اساس واقعیت ها رفتار نمی کنند، بلکه ‌بر اساس ادراک خود از واقعیت واکنش نشان می‌دهند. (امامی، کوشازاده، سلیمی، ۱۳۸۷)

فرایند دریافت، تعبیر و تقسیر محرک های محیطی را ادراک می‌گویند، رفتار آدمی ‌بر اساس تعبیر و تفسیر او از واقعیتی است که مشاهده می‌کند. در حقیقت ادراک به فعالیتی گفته می شود که احساس واقعیت و سازماندهی کردن آن به یک نگرش معنی دار است. ‌بنابرین‏ ادراک فرآیندی است که به وسیله آن افراد پنداشت ها و برداشت هایی که از محیط دارند را تنظیم و تفسیر می‌کنند و بدین وسیله به آن معنا می بخشند.(سیدجوادین،۱۳۸۳)

  1. ۵ ) عدالت سازمانی

همچنان که عقلانیت جوهری بشر قوت می‌گیرد، ارزش های اصیل انسانی همچون عدالت و آزادی زنده تر می شود.(قلی پور، پورعزت،۱۳۸۷) انگیزش محصولی طبیعی عدالت است. (قوامی،۱۳۸۷)

عدالت سازمانی با توجه به پویایی و دگرگونی محیط به عنوان حوزه مطالعاتی جدید اهمیت ویژه ای برای مدیران و کارکنان پیدا نموده است.عدالت در سازمان بیانگر برابری و لحاظ کردن رفتار اخلاقی در یک سازمان می‌باشد.( گرینبرگ ۲۰۰۲ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ب.ظ ]




حقوق ‌دانان در پاسخ ‌به این سؤالات و به­ ویژه ‌در مورد ارزیابی اعتبار شرط بر معاهدات بین ­المللی حقوق بشر دیدگاه های مختلفی ابراز نموده ­اند. اختلاف­نظر دولت‌ها نیز در این زمینه به نوعی سردرگمی در رویه و عملکرد آن ها منجر شده است.

بدین ترتیب به­نظر می­رسد نظام حقوقی کنوانسیون وین ۱۹۶۹ حداقل درخصوص حق شرط بر معاهدات بین ­المللی حقوق بشر با چالشی جدی روبرو شده است.[۳۲]

گفتارپنجم: زمان استفاده از حق شرط

حق شرط ممکن است در مراحل گوناگون انعقاد معاهده و یا در زمان صدور اعلامیۀ جانشینی انشا و اعلام گردد. ماده ۱۹ عهدنامه­های حقوق معاهدات گویای این نکته است که اصولاً هر کشور یا سازمان بین ­المللی می ­تواند به هنگام امضاء، تصویب، پذیرش، تصدیق یا الحاق به یک معاهده بر آن حق شرط وارد کند.

۱-۴: حق شرط در زمان امضاء عهدنامه

استفاده از حق شرط در زمان امضای عهدنامه بهترین موقع آن است و مشکلات ناشی از آن بسیار کم خواهد بود. زیرا اعلام شرط در چنین موقعی موجب می­ شود تا کشورهای متعاقد درخصوص مقررات مورد سلیقه خود حق انتخاب داشته باشند. آن ها می ­توانند درباره شروط اعلام شده تعمق کنند و محدودیتی را که به عهدنامه وارد می­ شود مدنظر قرار دهند و آن شروط را پذیرفته و یا رد نمایند. بعلاوه کشورهای شرکت کننده در عهدنامه از اختلاف یا تباین افکار و نظرات خود ‌در مورد بعضی از مقررات عهدنامه که مورد قبول کشور اقامه کنند شرط قرار نگرفته فوراً آگاه شده و بعداً به فریب و اشتباه دچار نمی­شوند. همچنین اگر آنان تشخیص دهند که اقامۀ شرط موجب خدشه­دار شدن عهدنامه گردیده و دیگر متضمن نفعی برای ایشان نیست و یا شرط مذکور باعث تحریف هدف اولیه از انعقاد معاهده گشته و آن را از مسیر اصلی خود دور می­سازد، می‌توانند از امضای آن خودداری کرده و یا به نوبۀ خود شرطی را اعلام دارند.[۳۳]

۲-۴: حق شرط در زمان تصویب، تصدیق یا الحاق به معاهده

حق شرط به هنگام تصویب یا تصدیق معاهده یا الحاق به آن، مشکلات بیشماری را به دنبال دارد، زیرا آیین تصویب یا تصدیق و یا الحاق، مرحلۀ التزام قطعی و نهایی به معاهده است و هر طرف معاهده، آن را مستقلاً و جداگانه انجام می­دهد.

در نتیجه اگر حق شرط در این مرحله انشا و اعلام گردد، سایر طرفها در جریان آن نبوده و از آن آگاهی ندارند تا بتوانند در مقابل آن موضع­گیری نمایند. به بیان دیگر، چنین حق شرطی موجب می­گردد تا عضو جدیدی در معاهده وارد شود و سایر طرفها در برابر یک تصمیم قطعی قرار گیرند. در واقع هر معاهده­ای در مرحلۀ تصویب یا تصدیق و یا الحاق می ­تواند توسط هر طرف مورد پذیرش قرار گیرد و یا رد شود و در نتیجه راه حل سومی که همان تحدید یا تعیین تعهدات باشد، وجود ندارند و این برای سایر طرفهای معاهده مشکلات بسیاری ایجاد می­ کند. با وجود این همان‌ طور که گفته شد عهدنامه­های حقوق معاهدات، انشاء و اعمال حق شرط را به هنگام التزام قطعی نسبت به معاهده به رسمیت شناخته است.[۳۴]

۳-۴: حق شرط در مرحلۀ صدور اعلامیۀ جانشینی کشورها

به موجب ماده ۲۰ عهدنامۀ وین در زمینه جانشینی کشورها بر معاهدات، هر کشور تازه استقلال یافته می ­تواند در زمان صدور اعلامیۀ جانشینی، حق شرطهای کشور پیشین را بر معاهدات چندجانبه نپذیرد یا حق شرط دیگری در همان موضوع به عنوان حق شرط اعمال کند و یا چنانچه کشور پیشین بر معاهدات چندجانبه حق شرطی اعمال نکرده باشد، با رعایت نظام حق شرط بر معاهدات (مقرر در عهدنامۀ وین) حق شرط جدیدی اعمال کند.[۳۵]

گفتار ششم: حق شرط بر انواع معاهدات

۱-۵: حق شرط بر معاهدات دوجانبه

معاهده دوجانبه چون ماهیت طرفینی دارد و قاعدتاً بین حقوق و تکالیف متعاهدین نوعی تعادل و هماهنگی موجود است، ظاهراًً قید و شرط، خلاف طبیعت این نوع معاهدات است. به عبارت دیگر چون مزایا و منافعی که هر یک از متعاهدین از معاهده بهره­مند می­شوند با تکالیفی که به موجب آن بر عهدۀ آن­ها تحمیل می­ شود، به طرفینی معاهده تلقی می­ شود. حتی برخی از حقوق ‌دانان تصویب مشروط این­گونه معاهدات را به معنی امتناع از تأیید متن فعلی و پیشنهاد برای انجام مذاکرات جدید بین دو دولت تلقی ‌می‌کنند. ‌بنابرین‏ هیچ قید و شرطی در معاهدات دوجانبه که از طرف یکی از ‌دولت‌های‌ متعاهد افزوده شود، معتبر نخواهد بود، مگر آنکه دولت دیگر به­ طور صریح آن را بپذیرد.[۳۶]

از طرفی اگر یک طرف معاهده دوجانبه به هنگام امضا یا تصویب معاهده حق شرط قائل شود دو طرف مقابل سکوت کند، حق شرط فاقد اثر حقوقی است. نمونه آن، معاهده منعقده میان ایالات متحدۀ آمریکا و کانادا ‌در مورد بهره ­برداری از رودخانه نیاگارا(تولید برق) است که سنای آمریکا به هنگام تصویب معاهده، در آن قائل به حق شرط شد و کانادا اعتراض ننمود. دیوان عالی فدرال آمریکا در این قضیه (دعوی ادارۀ برق نیویورک علیه کمسیون انرژی فدرال آمریکا) در رابطه با حق شرط اعمال شده در معاهده توسط آمریکا اعلام نمود که حق شرط فاقد اثر حقوقی است. عهدنامه­های حقوق معاهدات در این­باره سکوت کرده ­اند.[۳۷]

۲-۵: حق شرط بر معاهدات چندجانبه

حق شرط بر معاهدات چندجانبه قانون ساز و معاهداتی که دربردارندۀ قاعده آمرۀ بین ­المللی هستند، جای تردید و تأمل است، زیرا چنین عملی با هدف و موضوع اینگونه معاهدات در ناهماهنگی محض است و این همان نظری است که عهدنامه­های حقوق معاهدات (بندج ماده ۱۹) دارند، بدون آنکه عدم مغایرت حق شرط با هدف و موضوع معاهده را منحصر به معاهدات مذکور نمایند. در مقابل انشای حق شرط بر معاهدات چندجانبه قراردادی یا خاص مناسب و روا ‌می‌باشد. امروزه در مجموع، حق شرط بر معاهدات چندجانبه (اعم از قانون ساز یا قراردادی) تحت شرایطی پذیرفته شده­است.[۳۸]

گفتار هفتم: معاهدات حقوق بشری

۱-۶: تعریف معاهدۀ بین ­المللی

معاهدۀ بین ­المللی به عنوان مهمترین منبع حقوق بین ­الملل، فعالیت کشورها و سایر تابعان حقوق بین ­الملل را در صحنۀ بین ­المللی شکل می­دهد و تجلی بنیادین زیست بین ­المللی است.

از سوی دیگر، معاهده هر چند نماد رسمی اقتدار دولتی یا سازمانی (سازمان بین ­المللی) است، اما باعث محدود شدن این اقتدار نیز می­ شود. در نتیجه، معاهده عمل حقوقی عادی است که به وسیله تابعان حقوق بین ­الملل صورت ‌می‌گیرد و ضمن بیان اقتدار آن ها، آن اقتدار را محدود می­ کند و صلاحیت­های آن ها را به منصه­ظهور می­رساند.

برای نیل به یک تعریف کامل از معاهده، باید ابتدا دیدگاه عرف بین ­المللی و سپس دیدگاه عهدنامه­های وین را مورد بررسی قرار داد و آنگاه تعریف جامعی از معاهده به­عمل آورد.

واژه treaty در لغت به معنای پیمان، معاهده، عهدنامه و میثاق که قراردادی است بین دو یا چند کشور (دولت) مستقل برای رفاه مشترک، و یا قرارداد یا توافقی بین دو یا چند دولت یا قدرت حاکم در هر کدام از دول ذیربط است.[۳۹]

۲-۶ : معاهده از دیدگاه عرف بین ­المللی

معاهده از دیدگاه عرف بین ­المللی عبارت است از هر گونه توافق منعقده میان تابعان حقوق بین ­المللی به منظور حصول آثار حقوقی معینی طبق مقررات حقوق بین ­الملل.[۴۰] معاهده از دیدگاه عهدنامه وین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ب.ظ ]




    • منع برده داری

    • منع شکنجه

    • منع مجازات‌های غیرانسانی و بی‌رحمانه

    • ممنوعیت سلب خودسرانه حیات افراد

    • منع آزادی عقیده، اندیشه و مذهب

    • برخورداری از اصل برائت

    • منع اعدام زنان باردار و کودکان

    • ممنوعت تجویز و حمایت از نفرت مذهبی ، نژادی و ملی

    • ممنوعیت جلوگیری از حق ازدواج افرادی که به سن ازدواج رسیده‌اند

    • منع جلوگیری از حق اقلیت‌های دینی ، قومی و نژادی ، در به کارگیری فرهنگ یا عمل به اصول مذهبی و یا استفاده از زبان خود

  • ضرورت محاکمه عادلانه[۳۷]

بند ۲ ماده ۲۷ کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر ۱۹۶۱ ( سان خوزه ) هم ارائه حق شرط نسبت به ۱۱ ماده از این کنوانسیون را مجاز ندانسته است . بند ۲ ماده ۲۷ کنوانسیون اشعار می‌دارد:

« ماده مذکور ، تعلیق در موارد زیر را مجاز نمی‌داند : ماد ۳ ( حق داشتن شخصیت حقوقی) ،

ماده ۴ ( حق حیات ) ، ماده ۵ ( حق رفتار انسانی) ، ماده ۶ ( آزادی از بردگی)،

ماده ۹ ( عطف به ماسبق نشدن قوانین کیفری) ، ماده ۱۲ ( آزادی وجدان و مذهب)،

ماده ۱۷ ( حقوق خانواده ) ، ماده ۱۸ ( حق نام) ، ماد ۱۹ ( حقوق کودک) ، ماده ۲۰ (حقوق تابعیت)

و ماده ۲۳ ( حق مشارکت در دولت و تضمینات اساسی قضایی برای حمایت از این حقوق) » .

در کنوانسیون اروپایی حقوق بشر رم (۱۹۵۰) نیز مطابق بند۲ ماده ۱۵ چهار حق غیرقابل تعلیق دانسته شده است و اعمال شرط برآنها را غیر مجاز می‌داند . این حق‌ها عبارتند از :

    • حق حیات ، جز در ارتباط با مرگ ناشی از اقدامات جنگ .( ماده ۲)

    • حق آزادی از شکنجه و رفتار یا مجازات های غیرانسانی و تحقیر کننده ( ماده ۳)

    • حق آزادی از بردگی یا انقیاد ( بند ۱ ماده ۴)

  • حق مصونیت از عطف به گذشته شدن قوانین کیفری (ماده ۷)

بند ۲ ماده ۴ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز تعلیق در حقوق زیر را مجاز نمی داند:

    • حق حیات

    • حق آزادی فکر، وجدان و مذهب

    • مصونیت از شکنجه یا مجازات ها یا رفتار غیر انسانی و خوارکننده و هم چنین ممنوعیت آزمایشات غیر ارادی علمی و پزشکی

    • ممنوعیت برده داری و خرید و فروش برده و در بردگی نگاه داشتن انسان ها

    • حق برخوردار بودن از شخصیت حقوقی

    • ممنوعیت عطف به ماسبق شدن قوانین کیفری

  • ممنوعیت زندانی کردن افراد به سبب ناتوانی در ایفای تعهد قراردادی.

با توجه به توضیحات داده شده می توان گفت برخی حقوق غیر قابل تعلیق جز حقوق بنیادین هستند که بیان کننده قواعد امری می‌باشند و همه تعهد به رعایت آن کرده‌اند و برخی دیگر از آن ها جزء هنجارهای بین‌المللی می‌باشند. پس هر شرطی که مغایر با آن ها باشد فاقد اعتبار تلقی می شود.

دیوان آمریکایی حقوق بشر در قضیه «محدودیت های مجازات مرگ» (بند ۲و ۴ ماده ۴ کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر) بیان کرد، شرط هایی که دولت با اعمالشان مقررات غیر قابل تعلیق را تعلیق می‌کند ناسازگار با موضوع و هدف کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر می‌باشد.[۳۸]

کمیته حقوق بشر کمی ملایم تر با این موضوع برخورد کرده و بیان ‌کرده‌است:

هر چند که اعمال شرط نسبت به حق های غیر قابل تعلیق، به طور قهری با موضوع و هدف میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی مغایرتی ندارد، اما تعهد سنگینی به عهده دولت ارائه کننده شرط قرار دارد که چنین شرطی را توجیه کند.

اگر به عملکرد دولت ها توجه کنیم حاکی از این است که ارائه شرط نسبت به حقوق غیر قابل تعلیق امری نسبتاً رایج است. برای مثال می توان اعمال حق شرط توسط دولت پرتقال و آلمان، نسبت به مواد ۲و ۴و ۷ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر را بیان کرد. یا اعمال شرطی که توسط دولت های آرژانتین، آمریکا، مکزیک، نروژ، ایرلند، ایتالیا، انگلستان به برخی مواد مندرج در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که متضمن حقوق تعلیق ناپذیر است، وارد شده است.

در قضیه فلات قاره دریای شمال، دیوان بین‌المللی دادگستری ‌به این نکته اشاره نمود که قواعد و مقررات عرفی دارای ماهیت متفاوت از مقررات معاهده ای هستند. مقررات عرفی باید به طور یکسان برای همه اعضای جامعه بین‌المللی لازم الاجرا باشند و تابع حق حالت انحصاری یک جانبه که به نفع هر یک از اعضا قابل اجرا باشد نخواهد بود. ‌در مورد قاعده آمره بودن یا نبودن اسناد حقوق بشری دو نظر جدی مطرح شده: نظریه اول، اسناد بین‌المللی حقوق بشری را «قاعده آمره» می شمارد. قاضی «تاناکا»[۳۹] در رأی‌ جداگانه ای در قضیه اتیوپی و آفریقای جنوبی حقوق مرتبط با حقوق بشر را در زمره قواعد آمره ذکر کرد.[۴۰]

«لاس دل و چن» و «مک دوگال»[۴۱] نیز منشور حقوق بشر را بیانیه ای بین‌المللی، عرفی و دارای ویژگی قواعد آمره می دانند. «ردوس»[۴۲] نیز همه مقررات حقوق بین الملل عمومی را که برای اهداف بشر دوستانه خلق شده، از نوع قواعد آمره قلمداد می‌کند.

نظریه دوم نیز مربوط به گروهی است که با استناد به ماده ۵۳ کنوانسیون وین ۱۹۶۹ حقوق معاهدات، می‌گویند به شرطی قاعده ای قاعده آمره است که توسط کل جامعه جهانی مورد پذیرش قرار گیرد.

پس می‌گویند اگر نسبت به قاعده ای معترض باشند و نسبت به آن اعمال شرط کنند، حاکی از این است که آن قاعده آمره و عرفی نیست.[۴۳]

۳-۴ دیدگاه های مختلف در خصوص آثار حقوقی حق شرط های غیر قانونی

سه دیدگاه مختلف در این خصوص مطرح شده:

    1. دولت شرط گذار ملزم به معاهده می شود مگر در مفادی از معاهده که نسبت به آن اعمال حق شرط نموده.

    1. نامعتبر بودن حق شرط باعث می شود عضویت دولت شرط گذار ملغی شود و طرف دیگر معاهده نباشد.

  1. دولت شرط گذار از حق شرط نامعتبر خود بهره ای نمی برد و ملزم به کل معاهده خواهد بود.

۱-۳-۴ پایبندی دولت شرط گذار به معاهده به استثنای موادی از معاهده که نسبت به آن اعمال شرط شده است.

طرفداران این نظریه بر این عقیده اند که در صورت ارائه حق شرط نامعتبر دولت شرط گذار، به معاهده پایبند خواهد بود. مگر نسبت به مفادی که در خصوص آن ها اعمال حق شرط نموده است. البته آن ها می‌پذیرند که این راه حل – به عنوان اثر حقوقی حق شرط غیر قانونی – همان نتیجه اعتراض به اجرای حق شرط را در بر خواهد داشت که دولت شرط گذار متعهد به مفادی که نسبت به آن اعمال شرط نموده است، نخواهد بود. با پذیرش این نظریه، این نتیجه به دست می‌آید که تصمیم گرفتن ‌در مورد اینکه این شرط معتبر است یا نامعتبر عملاً فایده ای نخواهد داشت زیرا در هر دو صورت یک اثر به بار خواهد آمد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ب.ظ ]




نقص‌ در مهارت­ های اجتماعی و هیجانی

از آن‌جا که انتظارهای اجتماعی کودکان مضطرب دچار تحریف می‌شود به طوری که آن‌ ها در موقعیت‌های اجتماعی نظیر ورود به گروه جدید همسالان، خود را با تهدید و خطر مواجه می‌بینند، در تعامل با سایر کودکان، از جمله همشیرها، مشکل دارند. در واقع کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی انتظارهای منفی اجتماعی، کفایت اجتماعی پایین و اضطراب اجتماعی بالا را گزارش می‌کنند، و والدین و معلمان، آن‌ ها را از نظر اجتماعی ناسازگار توصیف می‌کنند. این کودکان در ارتباط با همسالان خویش به احتمال فراوان، خودشان را خجالتی و از نظر اجتماعی گوشه‌گیر می‌دانند و عزت نفس پایین، تنهایی و مشکلاتی را در شروع و تداوم دوستی‌ها گزارش می‌کنند. برخی تفاوت‌ها با همسالان و همشیرها ممکن است ناشی از نقایص خاص در شناخت هیجان، به‌ویژه در کنترل تغییر هیجانات و تفاوت بین افکار و احساسات باشد. به نظر می‌رسد که اختلال‌های اضطرابی دوران کودکی وقتی با افسردگی همراهند، به احتمال قوی باعث می‌شوند کودکان در میان همسالان محبوبیت کمتری داشته باشند (مارتین[۵] و ولکمار[۶]، ۲۰۰۷).

اکنون به انواع اختلال های اضطرابی می پردازیم

اختلالات اضطرابی بر اساس DSM -V

در DSM -IV اختلال وسواسی و اختلال استرس پس آسیبی در طبقه تشخیصی اختلالات اضطرابی قرار داده بودند، اما در DSM -V برای هر کدام از این ها، طبقات تشخیصی جداگانه تدارک دیده اند: اختلالات وسواسی – جبری و اختلالات مربوط به آن، اختلالات مرتبط با تروما و استرس.

اختلال اضطراب جدایی

ویژگی­های تشخیصی

اضطراب جدایی از مادر، پدر یا مراقب اصلی، برای حیات کودک از اهمیت زیادی برخوردار است و در سنین معین، بهنجار تلقی می­ شود. از حدود ۷ ماهگی تا سال­های پیش از مدرسه همه کودکان به هنگام جدایی از والدین یا افرادی که با آن ها صمیمی هستند، جارو جنجال به راه می­اندازند. فقدان اضطراب جدایی در این سن نشانگر یک دلبستگی ناایمن[۷]یا مشکلات دیگر است (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).

کودکان مبتلا به اضطراب جدایی نسبت به جدایی از والدین یا دورشدن از خانه، اضطراب مفرط، ناتوان­کننده و نامتناسب با سن خود نشان می­ دهند. این گونه ترس­ها ممکن است در کودکان خردسال، به صورت احساس اضطراب مبهم بروز کنند یا کودک هرشب کابوس ببیند که او را دزدیده­اند، کشته شده­است یا والدین او مرده­اند. کودکان بزرگتر نسبت به بیماری، تصادفات، آدم­ربایی، شکنجه یا قتل، خیال­پردازی­های خاص دارند. برای کودکان مبتلا به اضطراب جدایی دشوار است که به تنهایی در یک اتاق باشند، تنها بخوابند، خرید کنند، به مدرسه یا اردو بروند یا به تنهایی با پرستار در خانه بمانند. کودکان خردسال مبتلا ‌به این اختلال اغلب تمایل دارند در آغوش والدین باشند، آن ها را سایه به سایه دنبال کنند، و شب­ها کنار آن ها یا درست پشت در اتاق خواب آن ها بخوابند. کودکان بزرگتر از قرارگرفتن در موقعیت­های جدید ترس دارند، در خانه مایلند در کنار مادرشان باشند و شکایت­های جسمانی، بی­میلی از رفتن به مدرسه و اکراه از خوابیدن در جایی به جز خانه­شان را از خود بروز می­ دهند (آلن[۸] و همکاران، ۲۰۱۰).

چنانچه والدین این کودکان بخواهند خانه را ترک کنند، آنان برای جدانشدن از والدین خود جارو جنجال راه می­اندازند، گریه ‌می‌کنند، جیغ می‌زنند یا به شدت اوقات تلخی ‌می‌کنند یا ژست­های خودکشی می­ گیرند (رگ دستم را با تیغ می­زنم) یا تهدید ‌می‌کنند (من خودم را می­کشم)، هرچند نشانه­ های جدی حاکی از خودکشی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نادر است. این کودکان برای جدانشدن از والدین ممکن است همچنین نشانه­ها و شکایت­های جسمانی از قبیل وحشت­زدگی، افزایش ضربان قلب، سرگیجه یا غش و ضعف، سردرد، دل­درد، تهوع و استفراغ نشان دهند. والدین این کودکان بویژه مادران، به­خاطر بی­میلی شدید کودک یا ناتوانی وی در جداشدن از آنان، بسیار اندوهگین می­شوند. وقتی جدایی رخ می­دهد کودکان خردسال مبتلا به اضطراب جدایی حالت­های غم، بی­احساسی[۹]، یا مشکلات مربوط به توجه پیدا ‌می‌کنند و ترس شدیدی از اینکه مبادا به خودشان یا والدین آن ها آسیبی برسد، ذهن آن ها را به خود مشغول می­ کند (کلیکیلو[۱۰] و کی[۱۱]، ۲۰۰۵).

در کودکان بزرگتر، شکایت­های جسمانی خاص یا اظهار ناراحتی عمومی (حالم زیاد خوب نیست) در مدرسه متداول است و معمولا باعث می­ شود کودک به خانه بازگردانده شود. کودکان مبتلا به اضطراب جدایی هنگام جدایی از والدین بی­تاب می­شوند و به هر عذر و بهانه­ای صرف­نظر از اینکه چقدر ساختگی یا ناشیانه باشد، متوسل می­شوند تا دوباره پیش پدر و مادرشان برگردند. کودک ممکن است از ندرسه یا اردو فرار کند و به خانه بازگردد. با گذشت زمان، کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی به طور فزاینده­ای گوشه­گیر، بی­احساس و افسرده می­شوند و نیز در معرض خطر ابتلا به سایر اختلال­های اضطرابی در دوران نوجوانی قرار دارند (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).

ملاک­های تشخیصی اختلال اضطراب جدایی بر اساس DSM-V

اضطراب شدید و نامتناسب با سطوح رشد فرد، نسبت به جدایی از خانه یا کسانی که به آنان دلبستگی دارد، که در سه (یا بیش از سه) مورد از موارد زیر مشخص می­ شود:

    1. ناراحتی شدید و مداوم هنگام جدایی یا احتمال جدایی از خانه یا افرادی که به آن ها دلبستگی دارد.

    1. نگرانی شدید و مداوم ‌در مورد از دست دادن یا آسیب دیدگی احتمالی افرادی که به آن ها دلبستگی دارد.

    1. نگرانی شدید و مداوم ‌در مورد اینکه یک رویداد ناگوار باعث جدایی از افرادی که به آن ها دلبستگی دارد، خواهد شد (نظیر گم­ شدن یا دزدیده شدن).

    1. اکراه یا امتناع مداوم از تنها ماندن در خانه یا جاهای دیگر بدون حضور افرادی که به آن ها دلبستگی دارد یا افراد بزرگتر.

    1. اکراه یا امتناع مداوم از خوابیدن بدون حضور یکی از افرادی که به آن ها دلبستگی دارد یا خوابیدن در مکانی غیر از خانه خود.

    1. کابوس­های مکرر درباره جدایی.

  1. شکایت­های مکرر از نشانه­ های ناراحتی جسمانی (نظیر سردرد، دل­درد، تهوع یا استفراغ) هنگام جدایی یا احتمال جدایی از افرادی که به آن ها دلبستگی دارد.

شیوع و اختلال­های همراه

اختلال اضطراب جدایی رایج­ترین اختلال اضطرابی در دوران کودکی است، که تقریبا ۱۰ درصد کودکان به آن دچار می­شوند. به نظر می­رسد که این اختلال در دختران و پسران به طور یکسان وجود دارد. هرچند در صورت گزارش تفاوت­های جنسی، کفه به نفع دختران سنگین­تر است. تقریبا اکثر کودکان مبتلا به اضطراب جدایی اختلال دیگری نیز دارند. تقریبا یک سوم کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی چندماه بعد از شروع اختلال اضطراب جدایی دچار اختلال افسردگی نیز می­شوند. همچنین کودکان مبتلا به اضطراب جدایی حتی وقتی وضعیت آن ها با ملاک­های تشخیصی فوبی خاص انطباق ندارد، ترس­هایی از قبیل گم شدن یا ترس از تاریکی، حشرات یا ارواح نشان می­ دهند. اکراه یا امتناع از رفتن به مدرسه در کودکان بزرگتر مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نیز رایج است (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).

سن شروع، سیر و پیامدها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ب.ظ ]