کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 طراحی محصولات دیجیتال برای استارتاپ‌ها
 کسب درآمد از تولید محتوای هوش مصنوعی
 تربیت اصولی سگ پیت بول
 استفاده حرفه‌ای از کوپایلوت
 شناخت مخاطبان هدف در وبسایت
 فروش محصولات دیجیتال سلامت
 احیای رابطه عاشقانه
 کسب درآمد از فروش لوازم ورزشی دست‌دوم
 بازاریابی ویدیویی موثر
 تربیت ژرمن شپرد مطیع
 نگهداری صحیح از سگ هاسکی
 درآمدزایی از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 همکاری در فروش شبکه‌های اجتماعی
 تبدیل اختلافات به فرصت رشد
 شناخت کامل نژاد ژرمن شپرد
 آموزش جامع ابزار هوش مصنوعی Gemini
 کسب درآمد از نوشتن مقالات تخصصی
 مدیریت اضطراب در روابط عاطفی
 درآمدزایی از ساخت اپلیکیشن موبایل
 تقویت مهارت‌های فردی و حرفه‌ای
 راهنمای خرید اسکرچر گربه
 انتخاب سگ آرام برای آپارتمان
 کسب درآمد از تولید کتاب الکترونیک با هوش مصنوعی
 راهکارهای درآمدزایی در خانه
 علل اسهال در سگ‌ها
 معرفی نژاد طوطی گرینچیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۲ -۱ -۲ -۲ : لازم بین به معنای اعم

اگر افزون بر تصور ملزوم، تصور لازم و تصور نسبت میان لازم و ملزوم نیز مورد نیاز باشد آن را بیّن به معنای اعم نامگذاری می‌کنند. از باب نمونه وقتی “کوری” را تصور می‌کنیم، بدون نیاز به هیچ واسطه‌ای “چشم” در ذهن خطور می‌کند، در فرهنگ عربی و اسلامی حاتم طائی نماد بخشش است، لذا از تصور حاتم طائی بدون احتیاج به تصور هیچ چیز دیگر جود و بخشش در ذهن خطور می‌کند، ‌بنابرین‏ وقتی میان تصور دو چیز چنین ملازمه‌ای برقرار باشد که از تصور ملزوم به تنهایی، ذهن به لازم منتقل شود، لازم بیّن به معنای اخص است. ولی اگر نصف بودن ۲ نسبت به ۴ ملاحظه شود، در این صورت از تصور ۲ نصف ۴ بودن آن به ذهن خطور نمی‌کند؛ بلکه ضرورت دارد که برای تصدیق به اینکه ۲ نصف ۴ است ۲و۴ و نسبت میان آندو تصور شود، تا بتوان حکم کرد به اینکه ۲ نصف ۴ است. این قسم هرچند نیاز به تصور لازم و ملزوم و نسبت میان آندو وجود دارد، ولی نیاز به استدلال وجود ندارد، به همین دلیل از لازم بیّن بودن خارج نمی‌شود، گرچه لازم بین به معنای اعم است( طوسی ، ۱۳۲۶ ، ۲۱-۲۴ ) .

۲ -۱ -۲ -۳ : لازم غیر بین

لازم غیر بیّن لازمی است که برای اثبات ملازمه میان لازم و ملزوم، تصور دو طرف برای حکم به ملازمه کافی نیست، بلکه باید استدلال شود که فلان چیز لازم بهمان چیز است( مظفر ، بی تا ، ۹۰ )

۲ -۱ -۳ : لوازم ماهیت

مقصود از لوازم ماهیت اوصافی است برای ماهیت ،از آن روی که ماهیت است نه به اعتبار وجود عینی آن ، یعنی خصوصیاتی که موجب تحقق ماهیت می‌شوند از آن جهت که ماهیت است مانند زوج بودن برای عدد چهار ،در صورتی که مراد از آثار وجودی اوصافی است که شی ء در تحقق عینی خود منصف به آن ها می شود و اگر آن ها از شی ء ناپذیر هم باشند ،به اعتبار وجود عینی است که انفکاک آن ها ممکن نیست ،نه به اعتبار ذات و ماهیت ، مانند حرارت لازم وجود خارجی آتش است و تحیز که لازم وجود خارجی جسم است .

۲ -۲ : تقسیمی دیگر برای لوازم

۲ -۲ -۱ : لازم صریح و غیر صریح

به واقع می توان گفت منظور از لازم صریح همان دلالت مطابقی و تضمنی است که در این رابطه باید عنوان کرد که دلالت مطابقی آن است که لفظ، بر تمام معنای موضوعٌ له خود دلالت کند و با آن مطابق، باشد( الامدی ، ۱۴۰۴ ، ۵۴) . مثلاً لفظ کتاب، دلالت کند بر تمام معنای خود یعنی بر تمام برگ‌ها و خط‌ها و نقش‌ها و حتی جلد. و یا مانند لفظ انسان که بر تمام معنای خود یعنی حیوان ناطق، دلالت کند.دلالت تضمنی نیز آن است که لفظ، بر بخشی از معنای موضوعٌ له خود دلالت کند، نه بر تمام آن. مثلاً لفظ کتاب، دلالت کند بر برگ‌ها و خط‌ها اما بر جلد دلالت نکند.منظور از لازم غیر صریح مدلول التزامی است که بر ۳ قسم است .در ابتدا باید گفت دلالت التزامی آن است که لفظ، بر یک معنایی دلالت می‌کند که آن معنا داخل در موضوع له و جزء موضوع له نیست، اما لازمۀ موضوع له می‌باشد. مثل دلالت کردن لفظ دوات(جای مرکب)، بر قلم. که اگر کسی بگوید دوات را بیاور و شنونده قلم را همراه دوات نیاورد، مورد سرزنش قرار می‌گیرد؛ زیرا مرکب و قلم، به منزلۀ رفیق و همراه هم هستند و بدون یکدیگر کارایی لازم را ندارند. ‌بنابرین‏ لفظ دوات، به دلالت التزامی بر قلم دلالت می‌کند، در حالی که معنای قلم، داخل در موضوع له دوات نیست. لوازم در دلالت التزامی سه گونه است‌: بیّن بمعنی‌الاخص، بیّن بمعنی‌الاعم و غیر بیّن. در بیّن اخص، با تصور ملزوم، تصور لازم نیز حاصل ‌می‌شود. دلالت آتش بر حرارت و خورشید بر نور از این باب است. دلالت بیّن اعم، در مواردی است که واسطه عقلی ( نائینی ، ۱۴۱۰ ، ۴۷۷ ) یا عرفی و مانند آن را برای ثبوت لازم نیاز داریم. در این دلالت، با تصور لازم و ملزوم و تحلیل نسبت میان آن دو، قطع به لزوم، حاصل می‌آید؛ مانند تصور زوجیت برای عدد چهار یا تصور این‌که دو، نصف چهار است. برخی از عالمان، دلالت بیّن بمعنی‌الاعم را دلالت سیاقی نامیده‌اند. راز سیاقی نام گرفتن این دلالت آن است که مدلول، صریحاً در منطوق نیامده و در حوزه مفهوم نیز قرار نمی‌گیرد، بلکه در برابر دلالت مفهومی و منطوقی قرار دارد، و مقصود آن است که سیاق کلام بر معنای مفرد یا مرکب یا لفظ مقدر دلالت دارد. دلالت بیّن به سه نوع دلالتِ اقتضاء ، تنبیه و اشاره تقسیم شده‌است..(منظر ،۱۳۷۰ ، ۱۲۱ ) دلالت غیر بیّن آن است که برای آگاهی یافتن از لزوم، افزون بر لزوم تصور لازم و ملزوم، به استدلال نیز نیازمندیم.
دلالت التزامی بر سه نوع است‌: اقتضاء، تنبیه و ایماء و دلالت اشاره.
دلالت اقتضاء‌، دلالت کلام بر مطلبی مسکوت ‌عنه است که درستی کلام از نظر عقلی یا شرعی متوقف بر آن است. تفتازانی در التلویح گفته‌است: اقتضاء، ‌دلالت لفظ بر معنای خارج (از مدلول) است که درستی یا صحت شرعی یا عقلی سخن وابسته به آن است..(العک ،۱۹۸۶ ، ۳۷۱ ) مثلاً در آیه حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَه( سوره مائده ، آیه ۳ ) به دلیل آن‌که تحریم نمی‌تواند به اعیان تعلق گیرد، باید چیزی در تقدیر باشد تا این سخن، عاقلانه بوده، مفاد درستی بیابد. تقدیر در این‌ آیه، واژه ” اکل” است؛ یعنی خوردن مردار بر شما حرام شده‌است. همچنین اگر کسی به دیگری بگوید: خانه ‌ات را از طرف من بفروش» , در صورتی درست است که جمله ‌ی دیگر در تقدیر بگیریم؛ زیرا از نظر شرعی، چیزی را که ملک انسان نیست، نمی‌توان فروخت. ‌بنابرین‏ جمله «خانه‌ات را به من بفروش» در تقدیر خواهد بود تا صحت شرعی جمله اصلی به دست آید.
دلالت تنبیه و ایماء نیز همانند دلالت اقتضاء است، ولی صحت آن نیازی به تقدیر ندارد؛ مثلاً اگر فردی که در روز ماه مبارک رمضان ، سر خود را به زیر آب برده، از حکم آن سوال کند، و در پاسخ بگویند: روزه خود را قضا کن»، دلالت تنبیه یا ایمای این پاسخ آن است که سر به زیر آب بردن در حال روزه، مبطل روزه است. مدلول التزامی در دلالت اقتضا و ایماء و تنبیه مقصود گوینده‌است؛ بر خلاف مدلول اشاری که مقصود او نیست.( الامدی ،۱۴۰۴ ، ۶۴ )
دلالت اشارت، دلالت لفظ بر حکم غیرمتبادر از لفظ است‌، اما لازمِ معنای مقصود است. خواه اصالتاً و خواه تبعاً و خواه به لزوم عقلی باشد و یا به لزوم عادی فهم این نوع دلالت، نیاز به تأمل و دقت نظر دارد؛ مثلاً آیه وَ الْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَه قُرُوءٍ( سوره بقره ، آیه ۹ ) بر اساس عبارت، بر مدت زمان عده زن مطلقه دلالت دارد و به دلالت اشارت بر اباحه ازدواج او بعد از زمان انقضای عده دلالت می‌کند. نیز استفاده کمترین زمان بارداری زنان از آیه وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً ( سوره احقاف ، آیه ۱۵ ) و آیه وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ ( سوره بقره ،آیه ۲۲۴ ) از باب دلالت اشاره است؛ زیرا این معنا مدلول لفظی هیچ یک از آن دو آیه نیست وگوینده نیز آن را قصد نکرده‌است( موسوی الخمینی ، ۱۴۰۱ ، ۱۵۵ ) .

۲ -۲ -۲ : لازم طبعی

این نوع لازم از نوع لازم ذاتی است یعنی هر گاه ملازمه بین دو چیز طبعی باشد یعنی طبع انسان آن را اقتضاء کند به همان طبعی گفته می شود( مظفر ، ۱۳۷۰ ، ۴۱ )

۲ -۲ -۳ : لازم عرفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:52:00 ب.ظ ]




ب- عوامل روانی: برخی افراد برای کاهش مشکلات روحی و روانی یا فرار از آن ها به مصرف مواد مخدر روی می آورند. افراد افسرده و یا مضطرب استعداد بیشتری برای گرایش به اعتیاد دارند. برخی افراد، برای کاهش مشکلات روحی و روانی یا فرار از آن ها به مصرف مواد مخدر روی می‌آورند. افراد افسرده و یا مضطرب استعداد بیشتری برای گرایش به مصرف مواد مخدر دارند. افراد خجالتی نیز ممکن است برای مقابله با حالت خجالتی بودن خود، به طور غلط به مصرف مواد روی آورند و گاهی نیز برخی افراد جهت افزایش توانایی‌های روحی و جسمی خود، از مواد مخدر استفاده می‌کنند؛ به ‌عنوان مثال افرادی که می خواهند شبها بیدار بمانند و کار کنند و یا برای افزایش لذت جنسی از مواد مخدر استفاده می‌کنند (فلاح زاده ،۱۳۸۰).

۲- عوامل محیطی: عواملی است که به محیط فرد مربوط می شود و به سه بخش عوامل خانوادگی و تربیتی و عوامل اقتصادی و عوامل جغرافیایی تقسیم می شود.

الف-عوامل خانوادگی و تربیتی

روش های تربیتی نادرست خانواده مانند تحقیر کردن، بی ارزش داشتن فرزندان و محبت نکردن به فرزندان، همچنین اعتیاد پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده یا جدایی و طلاق پدر و مادر، کشمکش‌ها و اختلافات خانوادگی، لوس و ناز پروده بار آوردن فرزندان از جمله عواملی است که باعث اعتیاد می‌شود. همچنین مصرف سیگار یا سایر مواد اعتیاد آور توسط اعضای دیگر خانواده نیز خطر الگو شدن برای نوجوانان را دارد (فلاح زاده ،۱۳۸۰).

بی تردید، معتاد بودن یکی از والدین یا هر دوی آن ها این تصور را در فرزندان به وجود می آورد که اعتیاد، یک عمل عادی بوده و جزئی از روند رشد و بزرگسالی محسوب می شود. در پژوهشی که بلولدز[۱۴] بر رو معتادانی که از سن ده سالگی در خانواده از هم گسسته ای رشد کرده‌اند و پژوهشی که نارگو[۱۵] و همکارش انجام دادند، نشان داده شد که یکی از عوامل مهمی که می‌تواند فرد را به سوی معتاد شدن سوق دهد شرایط نامساعد خانوادگی شخص است (مددی و نوغانی،۱۳۸۴).

نایت[۱۶]، در این زمینه بیان می‌کند کودکانی که به طور افراطی از سوی والدین خود، مورد محبت و توجه قرار می‌گیرند، ممکن است بیش از کودکان دیگر در بزرگسالی به مصرف الکل روی می‌آورند؛ زیرا توجه بیمار گونه و افراطی والدین، آن ها را خودخواه، رشد نایافته، و کم تحمل و وابسته بار می‌آورد. از سوی دیگررفتارهای خشونت آمیز، تهدید کننده، تمسخر آمیز و تنبیه کننده والدین، به صورت بیمارگونه‌ای، کودکان را دچار اضطراب و نا امنی ساخته و آن ها را وادار می کند که برای فرار از اضطراب، نگرانی و افسردگی، به مواد مخدر روی آورند. آنچه در این مورد اهمیت حیاتی دارد، شخصیت کودک است. هارتمن[۱۷] اعتقاد دارد که مصرف کنندگان مواد مخدر مانند اکثر افراد روان نژند دارای مادرانی هستند که دو گانگی را تشدید می‌کنند؛ مادران آن ها دارای رفتارهایی جاذب و در عین حال دلهره آمیز هستند و در پسران خود به ویژه حالت‌های انفعالی و علائم روان نژندی به وجود می آورند و این حالتها با مصرف یا بدون مصرف مواد مخدر بروز می کند؛ به همین دلیل حالتهایی نظیر تثبیت و یا واپس روی دهانی، در آن ها مشاهده می شود ( گلپرور و همکاران، ۱۳۸۰).

ب-عوامل اقتصادی و اجتماعی

وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده، یعنی سطح سواد والدین، تنوع شغل، درآمد و محل سکونت می‌تواند در بروز اعتیاد مؤثر باشد. سواد یا بی سوادی والدین نیز عامل مؤثری در گرایش نوجوانان به اعتیاد به حساب می‌آید. به طور کلی اکثریت معتادان هر جامعه را افراد فقیر آن جامعه تشکیل می‌دهند. یکی از عوامل مؤثر در این زمینه، این است که تعداد فرزندان متعلق به خانواده های طبقه پایین بیشتر است؛ چنین امری به نظارت کمتر والدین و احساس طرد کودک منجر می شود؛ زیرا حتی اگر والدین بین فرزندان تبعیض قائل نشوند، فرصت کمی برای ابراز محبت و رسیدگی به نیازهای اساسی هر یک از آن ها خواهند داشت. در چنین خانواده هایی، سطح سواد اعضای خانواده، نظارت، انضباط و محبت، زیر حد استاندارد قرار گرفته و زمینه‌های ارتکاب جرم فراهم می شود؛ البته نمی توان گفت بین فقر و اعتیاد رابطه مستقیم وجود دارد.نبود عدالت اجتماعی، توزیع نابرابر ثروت، فقر، نابرابری های اقتصادی اجتماعی و محرومیت های شدید موجود در جامعه که بسیاری از خانواده ها را در بر می‌گیرد، بسیاری و ازدیاد جمعیت مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ و عدم تطابق با بافت شهری، کمبود مراکز تفریحی سالم، از جمله عوامل مهم اقتصادی و اجتماعی است که افراد را به سمت اعتیاد و مصرف مواد مخدر سوق می‌دهد (فلاح زاده، ۱۳۸۰).

پ- عوامل محیطی و جغرافیایی

قرار گرفتن کشور ما ایران در کنار مرزهای افغانستان و پاکستان و ورود مواد مخدر از آن کشورها، به خصوص افغانستان که نیمی از تریاک جهان را تولید می‌کند، باعث شده است که کشور ما مسیر عبور مواد مخدر به ترکیه باشد. ارزان بودن مواد مخدر به علت در دسترس بودن آن نیز عامل دیگری برای روی آوردن به مواد مخدر است ( باوی، ۱۳۸۸).‌بنابرین‏ در تقسیم بندی کلی‌تر و جامع‌تر، علل گرایش افراد به مصرف مواد مخدر را عوامل ذیل می‌دانند:

۱- عوامل مخاطره آمیز فردی که شامل عوامل مخاطره آمیز دوره نوجوانی، استعداد ارثی، صفات شخصیتی و اختلالات روانی می‌باشد.

۲- عوامل مخاطره آمیز محیطی و بین فردی شامل عوامل مربوط به خانواده (روابط اعضای خانواده، شیوه فرزند پروری والدین معتاد، زن یا شوهر معتاد، خواهر یا برادر معتاد،عوامل اجتماعی –اقتصادیخانوادهوطلاق) عوامل مربوط به مدرسه (فقدان محدودیت، فقدان حمایت) و عوامل مربوط به محل سکونت (شیوه خشونت و اعمال خلاف) می‌باشد.

۳- عوامل مخاطره آمیز اجتماعی شامل در دسترس بودن مواد مخدر نا برابری های اقتصادی و اجتماعی، تسلط ‌گروه‌های اقلیت نژادی، بیکاری، رشد بی قواره جمعیت، قوانین بازار مواد، مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی، کمبود امکانات فرهنگی- ورزشی و تفریحی، عدم دسترسی به سیستم های خدماتی- حمایتی، مشاوره ای و درمانی و توسعه صنعتی و محرومیت اقتصادی- اجتماعی می‌باشد (باوی، ۱۳۸۸).

بخش دوم:

باورهای غیر منطقی

۲-۷- تعاریف باور

واژه “Belief”در فارسی به باور، عقیده، ایمان و اعتقاد ترجمه شده است(آریان‌پور و دیگران، ۱۳۸۵). باور یعنی پذیرش یک اصل یا یک مذهب یا یک حقیقت و تمایل به واکنش خود آگاهانه در یک شیوه یا طریقه ثابت در یک وضع خاص. باور یعنی ایمان، اعتقاد و عقیده(امین پور و احمد زاده۱۳۹۰).این واژه از اصطلاحات مربوط به حوزه روان‌شناسی اجتماعی است که مباحث مربوط به پدیده روانی اعتقاد را از این حیث که دارای رفتارسازی اجتماعی است مطالعه می‌کند.در یک تعریف ساده و رسا، «باورها یا عقیده‌ها، اندیشه‌هایی هستند که فرد به درستی و حقانیت آن‌ ها اعتقاد دارد.»(پارسا، ۱۳۸۳).کرچ و کرچفلید باور را چنین تعریف کرده‌اند:‌ «باور، سازمانی باثبات از ادراک و شناختی نسبی درباره جنبه خاصی از دنیای یک فرد است.» برای مثال، ‌اعتقاد به بابانوئل که مفاهیم گوناگون به آمیخته‌ای همچون: جنبه جسمانی، ‌لباس و نوع پوشش، جنبه کارکردی آن را دربر می‌گیرد. در مفهوم وسیع‌تر،‌ باورها دربرگیرنده شناخت یا دانسته‌ها، ‌عقاید یا آیین است».(روشبلاو و همکاران[۱۸]، به نقل از دادگران ۱۳۷۱).

۲ -۸- منابع باورها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]





در اکثر کشورهای جهان، نظام تأمین اجتماعی وجود دارد که به موجب قانون اجباری است و بخش عمده ای از حق بیمه را نیز کارفرما می پردازد. ولی متأسفانه با افزایش سریع هزینه زندگی، میزان حقوق بازنشستگی یا مستمری بازماندگان که نظام تأمین اجتماعی می پردازد برای ادامه اجتماعی معمولاً به تهیه بیمه نامه عمر تکمیلی از شرکت های بیمه بازرگانی اقدام می کنتد تا بتوانند در آینده در دوران بازنشستگی تأمین کافی داشته باشند.



انواع بیمه نظیر آتش سوزی، حمل و نقل، حوادث، مهندسی، محصولات کشاورزی و جز‌ء آن، همه در خدمت جامعه اند. از طریق بیمه، تمام خسارت ها و زیان ها بین جامعه بیمه گذاران آن رشته سرشکن می شود و در صورتی که بخشی از آن از طریق مکانیسم اتکایی وارد بازارهای بین‌المللی شده باشد، جامعه عظیم بیمه گذاران جهانی در پرداخت خسارت های سنگین مشارکت می‌کنند.

ب) بیمه، یک نوع سرمایه گذاری

بیمه نه تنها ریسک را به دوش خود منتقل می‌کند بلکه ابزار مهم و مناسب پس اندازی نیز هست. در بیمه عمر، بیمه گذار در تمام سال های اعتبار قرارداد، حق بیمه یکسانی می پردازد. یعنی حق بیمه سال اول با حق بیمه سال آخر برابر است. ‌بنابرین‏ ملاحظه می شود که بیمه گذار در سال‌های اولیه قرارداد، مبلغی بیشتر از حق بیمه ریسک می پردازد و در سال‌های آخر برخلاف، این بخش از حق بیمه حجم بالایی را تشکیل می‌دهد. شرکت های بیمه از محل سرمایه گذاری آن درآمدهای خوبی به دست می آورندکه البته بخشی از آن به بیمه گذار تعلق می‌گیرد. بخش پس اندازی بیمه نامه های عمر همانند پس انداز در بانک است، به طوری که بیمه گذار می‌تواند از محل ذخایر ریاضی بیمه نامه خود وام بگیرد و یا آن را بازخرید کند یا اینکه تبدیل به سرمایه مخفف نماید.

بیمه نامه عمر تسهیلات دیگری نیز دارد که جای بحث مفصل آن اینجا نیست. در بیمه آتش سوزی و سایر بیمه های اموال، بیمه گر حق بیمه را هنگام صدور بیمه نامه دریافت می‌کند و متعهد پرداخت خسارت احتمالی در آینده طی مدت اعتبار قرارداد است. در فاصله زمانی بین زمان شروع اعتبار قرارداد و زمان تحقق خطر به ویژه در بیمه های مسئولیت که ممکن است سال ها به طول انجامد تا دادگاه رأی صادر کند، بیمه گر فرصت دارد که درآمد حق بیمه خود را که سرمایه هنگفتی هم هست در محل های مختلف نظیر اوراق بهادار، خرید سهام، ایجاد مؤسسات تولیدی و خرید مستقلات سرمایه گذاری کند. البته ناگفته نماند از آنجا که ذخایر فنی مؤسسات بیمه ما به ازای تعهدات آن ها در آینده است و باید ضمن تأمین سود تضمین شده به سهولت تبدیل پذیر به وجه نقد نیز باشد لذا برای سرمایه گذاری شرکت بیمه آیین نامه و مقررات خاصی پیش‌بینی می شود. هم اکنون شمار کثیری از مؤسسات بیمه نه تنها کلیه هزینه های خود را از محل درآمد سرمایه گذاری تأمین می‌کنند بلکه از محل درآمد سرمایه گذاری تسهیلاتی نیز برای بیمه گذاران اختصاص می‌دهند.

سرمایه های عظیمی که از محل جمع‌ آوری حق بیمه های اندک بیمه گذاران رشته‌های مختلف ‌به این صورت ایجاد می شود می‌تواند در شکوفایی و توسعه اقتصاد ملی نقش ارزنده و اساسی ایفا کند.

پ) بیمه و سایر انواع طرح های مشابه، حامی وابستگان است

انواع بیمه های عمر و حوادث، بهداشت و درمان، از کارافتادگی، بیکاری، تأمین هزینه های تحصیل و جزءآن، همه ‌بیمه‌هایی هستند که در صورت نبود آن ها خانواده و وابستگان باید هزینه های مربوط را خود تحمل کنند. صحیح است که بخش های عظیمی از طبقات مختلف جامعه تحت پوشش تأمین اجتماعی قرار دارند ولی هستند کسانی که تحت پوشش این نظام قرار ندارند و از نظر اقتصادی هم در موقعیتی نیستند که پس اندازی برای تأمین آینده خود داشته باشند. برای این گونه افراد رهایی از وابستگی مالی به خانواده، انواع بیمه راه حل مناسبی است. زیرا بیمه از سایر سیستم ها و روش های حمایتی به نسبت ارزان تر است. طرح های دیگری که با کمک و حمایت دولت ایجاد می‌شوند نیز کمک مؤثری است در حمایت مالی خانواده، مثلاً طرحی را دولت برای کارگران ایجاد می‌کند ولی عضویت کارگران در آن سیستم اختیاری است. طرح دیگر اینکه دولت سیستم را طراحی و ایجاد و اجرای آن را به بخش خصوصی واگذار می‌کند، نظیر طرح بیمه بهداشت همگانی.

همچنین طرح بیمه ممکن است تنها با پرداخت کل حق بیمه ای که استفاده کنندگان می پردازند اداره شود یا اینکه بخشی از حق بیمه را کارفرما یا دولت از محل مالیات یا هر دو تأمین کنند. در ضمن، خطرهایی وجود دارد که بیمه توانایی ارائه پوشش برای خسارت های ناشی از تحقق آن ها را ندارد. برای چنین خطرهایی نظیر خسارت های مالی و جانی ناشی از نیروگاه های هسته ای و استفاده از انرژی و برخی از خطرهای فاجعه آمیز طبیعی، دولت با همکاری بیمه های بازرگانی اقدام به تأسیس صندوق های حمایتی می کند تا آحاد جامعه با حمایت دولت پوشش کافی داشته باشند. برای حمایت از بازرگانی بین‌المللی و صادر کنندگان با حمایت دولت و مشارکت شرکت بیمه، شرکت تضمینی و اعتباری تخصصی تأسیس می شود و برا ی آن دسته از خطرهایی که معمولاً شرکت های بیمه آن ها را بیمه نمی کنند (نظیر ورشکستگی یا اعسار خریدار، استنکاف خریدار از پرداخت قیمت کالا، اعمال سیاست های ارزی، وقوع جنگ و جز آن) صندوق ضمانت صادرات تأسیس می شود.

ت) تأثیر بیمه در کاهش خسارت ها:

بیمه تأثیر به سزایی در کاهش خسارت دارد: «۱٫ از طریق اعمال نرخ متناسب با ریسک»: هرچه امکانات پیشگیری و اطفایی بیشتر باشد بیمه گر حق بیمه کمتری از بیمه گذار مطالبه می‌کند.«۲٫ از طریق توصیه های ایمنی» کارشناس بیمه گر با انجام بازدید اولیه و بازدیدهای مقطعی توصیه های ضروری را در جهت کاهش احتمال وقوع خطر به بیمه گذار می کند. به تجربه ثابت شده است که توصیه های ایمنی بیمه گر بسیار مفید و مؤثر است. در بیمه های اشخاص، بیمه گر از طریق معاینات پزشکی و پرسشنامه پزشکی و توصیه های ضروری، احتمال تحقق خطر را کاهش می‌دهد؛‌«۳٫ از طریق تشویق بیمه گذار در کاهش میزان خسارت»: بیمه گر کلیه هزینه های بیمه گذار را که در جهت کاهش میزان خسارت وارده انجام می‌گیرد، ولو اینکه منجر به نتیجه مثبت هم نباشدع در حد معقول می پردازد. بیمه گر از طریق کارشناسان متخصص خود و با بهره گرفتن از تجربیات گذشته توصیه های ارزنده ای در جهت کاهش احتمال تحقق خطر و در صورت تحقق خطر برای کاهش خسارت وارده در اختیار بیمه گذار قرار می‌دهد.

ث) تأثیر بیمه در رقابت های بازرگانی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]




۲-۳-۶ مفاهیم اساسی هوش هیجانی و هوش معنوی از دیدگاه مایر و سالووی

ادراک هیجانی:‌ توانایی شناخت دقیق و درست هیجانات در خود و دیگران و تمیز قائل شدن بین ابراز هیجانات واقعی از هیجانات نادرست و غیرواقعی (ریاکارانه) اشاره دارد.

تنظیم هیجانی: به توانایی تنظیم مؤثر و تعدیل شدن هیجانات و مدیریت آن در خود و دیگران اشاره دارد؛ که این امکان را به فرد می‌دهد که هیجانات منفی را متعادل و ملایم نموده و هیجانات مضر و آسیب‌زا را به صورتی سازگار و انطباقی تبدیل کند.

شناخت هیجانی: توانایی فهم هیجانات و استفاده صریح و صادقانه، انعطاف‌پذیر و ابتکاری از هیجانات در موقعیت‌های اجتماعی است که در جهت حفظ انگیزه های مثبت برای رسیدن به اهداف به کار می‌رود.

۲-۳-۷ تئوری هوش هیجانی و هوش معنوی گلمن

گلمن در پاسخ ‌به این سؤال که چرا برخی از افراد هوشمند (ازنظر هوش عمومی) در مقابل هیجانات لجام‌گسیخته و تکانه‌های سرکش از پا در می‌آیند یا به طرز حیرت‌آوری در بحران‌های زندگی خصوصی و عاطفی خود تسلیم شکست می‌شوند، مفهوم هوش هیجانی و هوش معنوی را مطرح می‌سازد و به نظر او مهارت‌ها و توانایی‌های هوش هیجانی و هوش معنوی تعیین می‌کند که چگونه می‌توان از سایر استعدادهای خود و ازجمله هوش شناختی به بهترین صورت استفاده نمود.

«هوش هیجانی و هوش معنوی شامل توانایی‌های شناخت هیجانات خود، درک احساسات درونی دیگران، مهار کردن هیجانات و اداره و مدیریت روابط، با نرمش و مدارا می‌باشد» (گلمن، ۱۹۹۵).

اگرچه هوش شناختی ممکن است برخی افراد را آماده مواجهه با وضعیت‌های دشوار بسازد ولی هوش هیجانی و هوش معنوی نقش مهم و حیاتی‌تری در تعیین میزان موفقیت فرد و در موفقیت‌های خاص دارد «هوش هیجانی» خصوصاًً در کاربرد آن در زمینه‌های تحصیلی، شغلی، رشد شخصی و اجتماعی بسیار موردتوجه قرارگرفته است (نیلسون، ۲۰۰۳).

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که هوش هیجانی و هوش معنوی با رهبری کار گروهی، تبادلات اجتماعی و اصلاح رفتار رابطه دارد و به افراد کمک می‌کند تا در موقعیت‎های خاص هماهنگ و متناسب عمل کنند.

افرادی با هوش هیجانی و هوش معنوی بالا، در بازشناسی احساسات خود و دیگران، ایجاد انگیزه نمودن در خود و هدایت هیجانات مثبت در خود و در دیگران، موفق هستند (گلمن ۱۹۹۵).

۲-۳-۸ مفاهیم اساسی هوش هیجانی از دیدگاه گلمن

گلمن به پنج مفهوم اساسی هوش هیجانی تأکید دارد:

خودآگاهی[۳۹]، خود تدبیری هیجانی[۴۰]، خود انگیزی[۴۱]، همدلی[۴۲]، مهارت‎های اجتماعی[۴۳].

۲-۳-۸-۱ مؤلفه‌های خودآگاهی

خودآگاهی، توانایی شناخت و فهم حالات روحی و هیجانات خود و تأثیر آن‌ ها بر روی دیگران است هر فرد نیاز دارد که درک مفهومی دقیق از هیجانات خود داشته باشد و برای سازگاری موقعیت‌های فردی و اجتماعی با روشی صحیح از آن‌ ها استفاده کند.

«خودآگاهی مبنای اعتمادبه‌نفس است، افرادی که نسبت به شناخت هیجانات خود اطمینان بیشتری دارند، ضعف‌ها و قوت‌های خود را می‌شناسند خودارزیابی واقعی دارند و دارای حس قوی از شایستگی خود هستند، لذا بهتر می‌توانند هیجانات خویش را هدایت نموده و در زمینه اتخاذ تصمیمات شخصی، احساس اعتمادبه‌نفس بیشتری دارند.»

۲-۳-۸-۲ مؤلفه خود تدبیری

خود تدبیری هیجانی یا کنترل هیجانات، توانایی تنظیم احساسات خود و به کار بردن درست هیجانات و هدایت آن‌ ها در جهت رسیدن به اهداف است که متکی بر توانایی خودآگاهی است. افرادی که میزان بالایی از این توانایی برخوردار هستند، با سرعت بیشتری ناملایمات زندگی را پشت سر می‌گذارند و در تسکین دادن خود، در جلوگیری از عکس‌العمل‌های سریع و شتاب‌زده هیجانی و تعدیل اضطراب و افسردگی ناشی از ناکامی، موفق‌ترند (گلمن ۱۹۹۵) خودکنترلی هیجانی ‌به این معنا نیست که افراد، احساسات واقعی خود را انکار یا سرکوب نمایند و همچنین به معنای کنترل بیش‌ازاندازه و پنهان کردن همه احساسات هم نیست، بلکه مدیریت خود ‌به این معنا است که افراد انتخاب می‌کنند که احساساتشان را چگونه و در چه زمانی بروز دهند. مدیریت خود، سرمایه بزرگی است که به فرد این امکان را می‌دهد که چگونه، چه زمان و در چه مکانی هیجانات خود را ابراز کند و بدین ترتیب فرد را قادر می‌سازد به گونه‌ای که به روابط با دیگران آسیب نرسد به اهداف نائل شود و هیجانات خود را اظهار کند.

۲-۳-۸-۳ مؤلفه خود انگیزی

ایجاد انگیزش در خود برای حرکت به سوی اهداف توانایی است که فرد را در جهت کانالیزه و هدایت کردن هیجانات یاری می‌دهد، اشتیاق، انگیزه درونی میل رسیدن به هدف و به‌کارگیری نیرو و پشت‌کار همراه امیدواری و خوش‌بینی، به فرد در مقابله با موقعیت‌های دشوار زندگی، نیرو می‌دهد. توانایی ایجاد انگیزش و وا‌داشتن خود به برنامه‌ریزی و پیگیری آن تا انتها در جهت نیل به مقصود، هسته‌ی مرکزی اثربخش بودن است. افرادی که از این توانایی برخوردارند، در کارهای محوله بسیار مولد و مؤثر می‌باشند.

۲-۳-۸-۴ مؤلفه همدلی

به توانایی درک احساسات دیگران، درک نیازهای هیجانی آنان و مهارت در بر خود با افراد بر اساس عکس‌العمل‌های هیجانی آن‌ ها، همدلی گفته می‌شود هماهنگی بااحساست دیگران، با هشیاری نسبت به هیجانات فرد دیگر آغازشده و سپس با حساس بودن نسبت به احساسات آنان ادامه ‌می‌یابد. فردی با توانایی همدلی بالا به‌خوبی می‌داند که نباید احساسات افراد را از طریق تحقیر، قضاوت انکار یا بی‌توجهی، بی‌ارزش نمودن همچنین برای درک دیدگاه دیگران و برقراری ارتباط مؤثر با آن‌ ها باید از ارزش‌گذاری و برچسب زدن به آن‌ ها پرهیز نمود.

گلمن (۱۹۹۵) همدلی را ریشه نوع‌دوستی و ترمزی برای خشونت بشر می‌داند به اعتقاد او همدلی را می‌توان یاد گرفت و یادگیری انسان از مهروموم‌های اولیه زندگی شروع می‌شود. حتی کودکان خردسال خانواده‌ای مهربان که فرزندانشان را ازنظر عاطفی موردتوجه قرار می‌دهند، غالباً برای آرام کردن و تسکین دوست غمگین و ناراحت خود تلاش می‌کنند.

دانستن اینکه افراد دیگر چگونه احساس می‌کنند دربرگیرنده درک و ارزیابی رفتارهای هیجانی و غیر گفتاری است که شامل جنبه‌های بدنی، حالات چهره، تن صدا و حرکات دیگران می‌شود. در توانایی‌های اشخاص برای درک و پردازش این نوع اطلاعات هیجانی، تفاوت‌های فردی وجود دارد .

(سالووی ۱۹۹۳، سالووی و مایر ۱۹۹۰).

بدین ترتیب افرادی با همدلی بالا توانایی شنیدن و پذیرفتن حالات هیجانی دیگران (آشفتگی، ناراحتی و یا شور و اشتیاق و …) را دارند و در برقراری ارتباط مؤثر را دیگران موفق‌اند.

۲-۳-۹ هوش هیجانی از دیدگاه بار-اون

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]




سبک سردرگم اجتنابی

نماد به تأخیر انداختن ، اما شانه خالی کردن است که به بهترین نحو به عنوان یک رویکرد واقعی در قبال یک زندگی مشخص می شود و شامل راهبرد مقابله ای مبتنی بر هیجان می‌باشد (برزونسکی،۱۹۹۲، ۱۹۹۳). افرادی با این سبک هویتی معمولا در تصمیم گیری هایشان تعلل نشان می‌دهند و سعی می‌کنند تا حد امکان آن ها را به تأخیر بیندازند و تمایلی به رویارویی با مشکلات شخصی و مسائل مربوط به هویتشان و حل آن ها ندارند (برزونسکی، ۱۹۹۳،۱۹۹۴). سبک سر در گم اجتنابی با سطوح پایین تعهد و همچنین عزت نفس پایین و خودپنداره بی ثبات در ارتباط می‌باشد (مک فارلن[۱۱۲] و همکاران،۲۰۰۶).

این سبک هویت به نظر می‌رسد مبنای وضعیت مغشوش شده باشد. افراد سردرگم اجتنابی به طور کلی به آینده و پیامدهای دراز مدت انتخاب های خود توجه زیادی نمی کنند. آنان تعهدی در قبال انتخاب های از خودشان نشان نمی دهند و فقط زمانی نسبت به چیزی جدیت نشان می‌دهند که شرایط بیرونی به آن ها تحمیل کند (برزونسکی،۱۹۹۳).

پیشینه پژوهش

الف) تحقیقات خارج از کشور

تیسنگ[۱۱۳](۲۰۱۰) استرس شغلی و خشنودی شغلی را در میان معلمان مدرسه ابتدایی شهر کاسیونگ مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد که استرس شغلی در معلمان ابتدایی در حد متوسط است همچنین خشنودی شغلی در معلمان ابتدایی شهر کاسیونگ نیز در حد متوسط است و سازش روانی در سطح بالاتری از خشنودی واقع شده است. بررسی­ها نشان داده در معلمان ابتدایی شهر کاسیونگ بین استرس شغلی و خشنودی شغلی همبستگی وجود دارد و روی هم رفته بین ارتباطات بین فردی و خشنودی شغلی رابطه ی نزدیکی وجود دارد.

چن[۱۱۴] و همکاران (۲۰۰۹) در پژوهشی تحت عنوان رابطه بین میزان پریشان حالی و استرس شغلی، حمایت سازمانی و خشنودی شغلی نشان داد که بین میزان پریشان حالی و خشنودی شغلی رابطه معنی دار وجود دارد در صورتی که مطابق فرضیات پژوهشی بین استرس شغلی و خشنودی شغلی ارتباط منفی وجود دارد. به هر حال میزان پریشان حالی و استرس شغلی که شامل بار اضافی کار و اثر متقابل بین استرس­های نقش (ابهام و تضاد) است، ارتباط منفی با خشنودی شغلی دارد.

امپورل، ولپه و فورسترلنیگ[۱۱۵](۲۰۰۶) در پژوهشی نشان دادند، افرادی که در سازمان ها رفتارهای ناسازگارانه دارند از هوش هیجانی بایستی برخوردارند و هوش هیجانی ارتباط مستقیم و مثبتی با رفتارهای سازگارانه دارد. هوش هیجانی با سلامت روان در ارتباط است و افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند توانایی بهتری برای مقابله با استرس دارند و در هنگام فشار کمتر دچار بیماری می‌شوند(سالووی و همکاران، ۲۰۰۱؛ به نقل از ‌خسرو جردی، خانزاده، ۱۳۸۶).

فوری[۱۱۶](۲۰۰۴) طی اجرای تحقیقی به منظور تعیین پیش‌بینی کننده های مؤثر بر رضایت شغلی ‌به این نتیجه رسید که بین رضایت شغلی و ابعاد کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. وی نتیجه می‌گیرد که بعد جو سازمانی به عنوان یکی از ابعاد کیفیت زندگی کاری مهم ترین عامل پیش‌بینی کننده رضایت شغلی است.

گانون[۱۱۷](۲۰۰۴؛ به نقل از ییلاق و شکرکن و حقیقی، ۱۳۸۸) در پژوهشی نشان داد که هوش هیجانی ارتباط مستقیمی با رضایت از زندگی دارد. یعنی هرچه هوش هیجانی بالا باشد، رضایت از زندگی افراد بیشتر می شود و بالعکس.

ویوان[۱۱۸] (۲۰۰۳) در پژوهشی با عنوان رابطه سبک هویت و موفقیت تحصیلی در دانش ­آموزان نشان داد که میان دانش ­آموزان دختر و پسر در سبک­های هویتی اطلاعاتی و هنجاری تفاوت معناداری وجود دارد. در واقع دانش ­آموزان دختر سبک هویتی اطلاعاتی و هنجاری بالاتری نسبت به دانش ­آموزان پسر داشتند.

استراتون و راید[۱۱۹](۲۰۰۳) ‌بر اساس تحقیقات خود، سوادآموزی هیجانی را برای کاهش مشکلات اجتماعی و ناسازگاری و بزهکاری توصیه کرده‌اند. هوش هیجانی پایین با مسایلی مانند خشونت، افسردگی، جرم و اعتیاد مرتبط است. زیرا همه ی این مسائل ما را در کنار آمدن با هوش هیجانی پایین نشان می‌دهد. (گلمن، ۱۹۹۹؛ به نقل از تابع، ۱۳۸۶).

در پژوهشی که پترایز[۱۲۰](۲۰۰۲) به بررسی نقش هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی و رفتار بزهکارانه­ی دانش آموزان پرداخت، نتایج نشان داد، افراد که هوش هیجانی بالایی دارند، ‌عملکرد تحصیلی بهتر و رفتار بزهکارانه ی کمتری دارند و بالعکس(به نقل از شهنی ییلاق و شکرکن و حقیقی، ۱۳۸۸).

برزونسکی و کاک (۲۰۰۰) ‌به این موضوع پرداخته‌اند که تفاوت در سبک های هویت ممکن است در چگونگی تطابق یافتن و سازگاری مؤثر دانشجویان با یک محیط دانشگاهی نقش داشته باشد. نتایج نشان می­دهد که دانشجویانی که با سبک هویت اطلاعاتی وارد دانشگاه می­شوند بهترین حالت را برای داشتن عملکرد موفق در دانشگاه دارند. دانشجویانی که سبک هویت هنجاری داشتند نیز احساس روشنی ‌در مورد اهداف و جهت گیری تحصیلی داشتند، با این وجود، این دانشجویان از تحمل کمتری برخوردار بودند و از نظر عاطفی و تحصیلی استقلال کمتری نسبت به افراد دارای سبک­هویتی اطلاعاتی داشتند. دانشجویان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی نمرات کمتری را در غالب مقیاس­های روانی–­اجتماعی به دست آوردند. این دانشجویان فاقد حس روشنی از اهداف فردی و تحصیلی بودند.

در پژوهشی که توسط بار- آن و پارکر[۱۲۱](۲۰۰۰) انجام شد، تحلیل نمرات هوش هیجانی بیش از ۷۷۰۰ نفر از مردم را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که تفاوتی بین نمره ی هوش هیجانی مردان و زنان وجود ندارد. اما مردان نمرات بالایی را در خودشکوفایی، مثبت بودن، تحمل استرس، کنترل تکانه ها و سازگاری گرفتند، اما زنان به طور معناداری نمرات بالاتری در همدلی، ارتباطات بین فردی و مسئولیت اجتماعی کسب کردند.

تحقیقات رابینز[۱۲۲] (۱۹۹۵) نشان داده که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت بهتری قرار دارند و از نظرسازمانی، سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و ماندگاری کارکنان می­ شود.

هیپزو هالپین[۱۲۳](۱۹۹۱) در مطالعه ی خود بر روی مدیران و معلمان ‌به این نتیجه رسیدند که بین رضایت شغلی و خستگی و استرس شغلی ارتباط وجود دارد. در این تحقیق آن ها عوامل استرس­زای شغلی ۲۱۹ معلم و ۵۸ مدیر بدین شرح به دست آوردند: حجم کاری شغلی، ارتباطات زیردست – فرادست، ارتباط با دانش آموزان ، ارتباط با همکاران، حقوق و پاداش.

ب) تحقیقات انجام شده در داخل کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]