کلیات تحقیق

۱-۱- مقدمه

یکی از منازعه­های تاریخی که بین سازمان و فرد وجود داشته و تا عصر حاضر ذهن مدیران، مسئولان سازمانی و نظریه پردازان مدیریت را به خود مشغول ‌کرده‌است، همسوییاهداف فرد وسازمان است. مدیران، مسئولان سازمانی و نظریه‌پردازان مدیریت همواره در این فکر بوده‌اند که چگونه می‌توان بین هدف­های فرد و سازمان آشتی برقرار کرد و این تفکر در تمامی نظریه های سازمان و مدیریت تبلور یافته است. فرضاً نظریه های انگیزشی، اعم از فرآیندی یا محتوایی، کوشیده‌اند تا تبیینی از کار در سازمان و انگیزه های آدمی ارائه دهند. بر اساس برخی از این نظریه ها، زمانی فرد به کار برانگیخته می‌شود که نیازهای او، خواه مادی یا غیرمادی ارضا شوند. در چنین حالتی، کار که هدف سازمان است، هدف فرد نیز قرار می‌گیرد زیرا که ارضا کننده نیازهای اوست. در نظریه هایی دیگر، نفس کار را برانگیزاننده می‌دانند و می‌کوشند تا کار را برای فرد به گونه‌ای طراحی کنند که موجب انگیزش وی شود، در این صورت کار باعث انگیزش فرد می‌شود و هدف­های سازمان نیز با انجام آن تحقق می‌یابند.

مدیریت سعی بر آن دارد که با افزایش میزان انتظار و احتمال اتفاق آنچه مورد نظر فرد است، او را به انجام هدف­های سازمان برانگیزد. در اینجا کار وسیله‌ای قرار می‌گیرد که انجام آن باعث می‌شود تا فرد به نتیجه مورد نظر خود برسد و هدف­های سازمان نیز تحقق یابند. هرقدر میزان انتظار و احتمال وقوع نتیجه مطلوب افزایش یابد علاقه فرد نیز نسبت به انجام هدف­های سازمان بیشتر می‌شود. از این رو کوشش سازمان باید در این راه باشد که نتایج دلخواه را بشناسد و احتمال و انتظار وقوع آن ها را برای کارکنان افزایش دهد تا در سازمان فضایی ایجاد شود که در آن افراد برآورده شدن نیازهای خود را ممکن و محتمل بدانند، که یکی از راه‌های ایجاد چنین فضایی، مشارکت کارکنان در تصمیم‌گیری‌ها است که سبب می‌شود تا آنان خود را به سازمان نزدیک‌تر حس کنند و احساس تعلق و وفاداری بیشتری نسبت به سازمان داشته باشند. نزدیکی با سازمان، هدف­های فرد و سازمان را بر هم منطبق می‌سازد و موجب آشتی بین اهداف فردی و سازمانی می‌شود. بدین ترتیب مدیریت مشارکتی و تصمیم‌گیری گروهی، طریق عمده دیگری برای نزدیک ساختن فرد به سازمان استو نزدیک ساختن فرد به سازمان از این لحاظ دارای اهمیت است که فردی که در سازمان مورد مشورت و نظرخواهی قرار ‌می‌گیرد و در تصمیمات مشارکت می‌جوید، احساس می‌کند سازمان متعلق به اوست و هدف او و سازمان یکی است و این احساس هم به سود خود فرد و هم به سود سازمان خواهد بود. لذا در این راستا و در جهت پیشرفت کشور عزیزمان این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر همسویی اهداف فردی و سازمانی در مجتمع گاز پارس جنوبیپرداخته است، باشد که محقق توانسته باشد گامی حتی کوچک در کمک به پیشرفت کشور ایران برداشته باشد.

۱-۲- بیان مسأله

دستگاه اداری سالم دستگاهی است که کارکنان آن وظایف خود را در قبال شهروندان به نحو شایسته انجام می­ دهند. هر جریانی که در این روند خلل ایجاد نماید، می ­تواند به انواع تخلفات اداری که از مظاهر عدم همسویی اهداف فردی و سازمانی است بینجامد.

تشکیلات و ساختار اداری و متناسب بودن آن با اهداف و وظایف؛ عدم پیچیدگی قوانین و مقررات و دستور العمل­های اداری؛ وجود نظام شایسته سالاری؛ عدم تبعیض در استخدام، انتصاب و ارتقای افراد؛ مدیریت بر مبنای ارزش؛ معنویت در محیط کار؛ شفافیت؛ نظام انگیزشی پرداخت؛ نظارت و کنترل؛ و مدیریت مؤثر و کارآمد را ‌می‌توان از عوامل تسهیل کننده همسویی اهداف فردی و سازمانی دانست. شاید در یک جمله بتوان گفت آنچه که افراد و اعضای یک سازمان را می ­تواند همداستان نماید ارزش­های سازمانی است (بلانچارد[۱]، ۱۳۸۱: ۲۳).یکی از ابزارهایی که می ­تواند ما را در این مسیر هدایت نماید، شناسایی و درک ابزار انگیزشی در جهت دستیابی به اهداف سازمانی است (سیروتا[۲] و دیگران، ۲۰۰۵). از آنجایی که سازمان­ها متشکل از افرادی با منافع واگرا می­باشند، بسیاری از اندیشمندان علوم مدیریت بر استفاده از ساز و کارهایی برای کنترل رفتار کارکنان تأکید دارند تا اطمینان حاصل کنند که از طریق فعالیت­هایی که درون و از جانب سازمان انجام شده، منفعت‌طلبی شخصی افراد حداقل می­ شود و منافع سازمانی تحقق می­یابد(هچ[۳]، ۱۳۸۵: ۵۲۶).

متأسفانه امروزه در سازمان­ های خصوصی و دولتی موجود در کشور در بسیاری از موارد هدف‌گذاری به معنای دقیق آن مورد استفاده قرار نمی­گیرد. این مسأله سبب شده است که کارکنان در بسیاری از موارد از اهداف و وظایف خود آگاهی و درک روشنی نداشته و در موارد دیگر با یک سلسله اهدافی مواجه گردند که با شرایط و ویژگی­های خود و محیط پیرامون خود چندان سنخیت و هماهنگی وجود ندارد، لذا این امر باعث می­ شود که یا اهداف مشخص شده تحقق نیابند و یا از کارایی بالایی برخوردار نباشند (بزرگی، ۱۳۸۳).

چرا که بعضی از افراد و کارکنان در مواقعی می ­توانند به گونه ­ای فرصت‌طلبانه رفتار نموده و به دنبال منافع شخصی خویشتن باشند، ‌بنابرین‏ این موضوع می ­تواند به نوعی به رفتار ملامت­آمیزمنجر گردد. یکی از ابزارهای مهم در جلوگیری، نظارت و مراقبت از این اقدامات، همسویی اهداف فردی و سازمانی ‌می‌باشد که می ­تواند به عنوان مهم‌ترین تدبیر و وسیله ظاهر گردد.

‌بنابرین‏ وقتی اهداف به صورت مناسب و مرتبط و نیز به طور دست یافتنی برای کارکنان مشخص شده باشند، مدیریت بر مبنای ارزش­ها باشد و در محیط کارمعنویت، شفافیت، نظارت و کنترل، مشارکت و نظام انگیزشی پرداخت مد نظر قرار گیرد، می ­تواند به همسویی اهداف و نیز افزایش سطح موفقیت استراتژی‌های سازمان بینجامد.(کاپلان[۴] و نورتن[۵]، ۲۰۰۶).

میدان گازی پارس‌جنوبی بزرگترین میدان گازی جهان است که ‌در خلیج فارس و در آبهای سرزمینی ایران و قطر واقع شده‌است. این مجتمع گازینقش بسیار مهمی در تأمین سبد انرژی کشور دارد. چنین شاهرگ حیاتی کشور باید دارای نیروهای انسانی توانمند، با ایمان و با انگیزه‌ای باشند که قبل از توجه به منافع شخصی و فردی خود به منافع کشور و ملت ایران توجه داشته باشند. بنابرایندر این پژوهش سعی بر آن است تا با شناسایی عوامل مؤثر بر همسویی اهداف فردی و سازمانی کارکنان مجتمع پارس جنوبی قدمی در جهت پیشرفت کشور برداشته شود. لذا با توجه به پیشینه پژوهش و ادبیات تحقیق عوامل مؤثر بر همسویی اهداف فردی و سازمانی عبارتنداز مدیریت بر مبنای ارزش، محیط کارمعنویت، شفافیت، نظارت و کنترل، مدیریت مشارکتی، عدم اطمینان محیطی و نظام انگیزشی پرداخت(سیدجوادین و پورولی،۱۳۸۸) که در این پژوهش اثر این عوامل در بین کارکنان مجتمع پارس‌جنوبی مورد بررسی قرار گرفته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...