روان شناسان علاقه مند به حیطه روان شناسی مثبت نگر توجه خود را بر منابع بالقوه احساس های مثبت نظیر احساس شادکامی معطوف کردهاند(سیلگمن و چیکنست میهالی[۳]،۲۰۰۰، کوهن و پرسمن[۴]،۲۰۰۵).که امید و شادکامی یکی ار سازههای شناختی-انگیزشی است که در این زمینه مورد تأیید قرار گرفته است(اسنایدرو لوپز[۵]،۲۰۰۷). پاسخ های هیجانی بخش بزرگی از تعاملات فیزیولوژیک انسان است که توانایی وی را برای بقاء و حفظ سلامت با بیماری های مختلف تحت تاثیر قرار میدهد. شادی یکی از این هیجان هاست که دامنه وسیعی از کنش های عاطفی از احساس آرامش گرفته تا احساس لذت و خلسه را شامل می شود(خدایاری فرد، عابدینی،۱۳۸۶).
برخی از روانشناسان هم سلامت روان شناختی را مترادف با شادی و خشنودی از زندگی در نظر گرفتهاند. به نظر این افراد، سلامت روانشناختی یعنی تعادل بین هیجان مثبت و منفی زندگی است. در ارتباط بین هیجان مثبت و منفی با شادی دو عامل فراوانی و شدت شادی مورد توجه قرار میگیرد که از بین این دو عامل فراوانی شادی نشانگر مناسبی برای بررسی و اندازهگیری سلامت روانشناختی در نظر گرفته شده است. زیرا به راحتی میتوان آن را اندازه گرفت. این عامل قویاً با سلامت هیجانی طولانی مدت در ارتباط است( دینر و لارسن[۶]، ۱۹۹۳، رایف و کی یس[۷]، ۱۹۹۵).
یکی دیگر از مفاهیم مرتبط با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان درگیری اعضای خانواده در امور تحصیلی فرزندان است. خانواده یک نظام طبیعی و اجتماعی است که افراد خواسته یا ناخواسته به آن وابسته اند و اولین کانونی است که فرد در آن احساس امنیت میکند و مورد پذیرش و حمایت قرار میگیرد. مطمئناً ساخت و فضای خانواده، نقش مهمی در عملکرد و رفتار فرد ایفا میکند. کیفیت تعامل والدین و فرزندان، وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده و تحصیلات والدین همواره به عنوان تعیینکننده های مهم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان شناخته شده است(آکسوی[۸] ، لینک[۹]؛ ۲۰۰۰).
از آنجا که خانواده، خود یک واحد اجتماعی است و ارزشها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک منتقل می شود، به عنوان یک واسطه از لحاظ تأثیر محیط اجتماعی بر کودک، اهمیت فراوانی دارد. به سخن دیگر، چون خانواده کانون تولد و زایش فرزند است و پیش از وی شکل گرفته است، تا مرحلهای که فرزند به آگاهی و« شعور» کافی برسد، خواه ناخواه در تعیین سرنوشت، ساختمان روحی و نوع جهان بینی و طرز تفکر وی که خود برگرفته از محیط اجتماعی است، تأثیر فراوان دارد. بنابرین، مشارکت و درگیری والدین در امور تحصیلی بر کلیه جوانب تحصیلی دانش آموزان مؤثر است(احدی و محسنی، ۱۳۸۷).
متغیر دیگر مرتبط با پیشرفت تحصیلی، خودکارآمدی دانش آموزان است. سازه ی خودکارآمدی در حوزه های شناختی و انگیزشی مورد بررسی قرار گرفته و تأثیر آن بر متغیرهای تحصیلی و انگیزشی تأیید شده است. سازه ی خودکارآمدی اولین بار به وسیله ی بندورا[۱۰] (۱۹۷۷)، معرفی شده است. خودکارآمدی به باورهای فرد در باره ی تواناییهای خود برای یادگیری یا انجام رفتار، در سطحی قابل قبول، اطلاق می شود. این سازه در چارچوب وسیع تری به نام نظریه ی شناختی اجتماعی ریشه دارد که فرض میکند پیشرفت آدمی وابسته به تعامل میان رفتارهای فرد، -عوامل شخصی )باورها، افکار و…( و شرایط محیطی است. نوید[۱۱]( ۲۰۰۹)، بیان میکند که نظریه ی شناختی اجتماعی تبیین میکند که افراد صرفاً به محیط پاسخ نمی دهند بلکه به طور فعال در جستجو و تفسیر اطلاعات هستند. نظریه ی شناختی اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که چگونه عوامل شناختی، رفتاری، شخصی و محیطی با هم تعامل میکنند تا انگیزش و رفتار را تعیین کنند. از نظر بندورا، کارکرد انسان نتیجه ی تعامل این عوامل است )کرودرز[۱۲] ، هیوز و موراین،[۱۳] ۲۰۰۸).
بندورا (۱۹۹۵)، به خودکارآمدی به عنوان باورهای فرد در باره ی تواناییهای خود جهت سازمان دهی و اجرای دوره های عمل مورد نیاز در اداره ی موقعیت های آینده اشاره میکند. به طور ساده تر، خودکارآمدی باوری است که یک فرد بر اساس آن میتواند با به کار گیری مهارت های خود، کاری را در شرایط خاص انجام دهد )اسنایدر و لوپز، ۲۰۰۷). اصل زیربنایی نظریه ی خودکارآمدی این است که افراد احتمالاً بیشتر در فعالیت هایی درگیر میشوند که نسبت به آن فعالیت ها خودکارآمدی بالایی دارند و از درگیر شدن در فعالیت هایی که خودکارآمدی پایینی نسبت به آن دارند پرهیز میکنند )واندر بیل و شورتریج بگت[۱۴]، ۲۰۰۲).
لازمه اصلی پیشرفت جامعه و تمدن، پیشرفت فرزندان آن جامعه در امور تحصیلی و آموزشی میباشد. لذا با توجه به مطالب ارائه شده می توان بیان کرد که بررسی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان جهت تعیین عوامل تأثیرگذار بر آن دارای اهمیت فراوان میباشد. بنابرین، در این تحقیق سعی شد مهمترین عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی بر اساس تحقیقات گذشته تعیین شود (که عبارت بودند از درگیری والدین در امور تحصیلی، شادکامی و خودکارآمدی) و سپس تعیین شود که کدام یک از متغیرهای عنوان شده نقش بیشتری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند؟ پس محقق در این پژوهش به دنبال دستیابی به این سوال کلی میباشد: آیا متغیر های خودکارآمدی، شادکامی ودرگیری والدین در امور تحصیلی میتواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان را پیشبینی کنند؟ در صورت پیشبینی، کدام یک از متغیرها توان پیشبینی بالاتری دارند؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت انجام پژوهش:
پیشرفت تحصیلی و شادکامی یکی از مهمترین و عینیترین معیارها برای بررسی و ارزیابی کارایی نظامهای تربیتی است. از طرفی دانشآموزان بزرگترین سرمایه های انسانی در هر جامعه به حساب میآیند؛ زیرا میتوانند با هم در آمیختن نیروی جوانی و علم و مهارت آموخته شده چرخ های پیشرفت و توسعه را به حرکت در آورند.
-
- پیشرفت تحصیلی از جمله متغیرهای مهمی میباشد که در چند سال اخیر بیشتر تحقیقات علوم تربیتی را به خود اختصاص داده است. بنابرین، اگر در این تحقیق بتوان پیشرفت تحصیلی را بر اساس متغیر های ذکر شده تبیین و پیشبینی نمود می توان گفت که کمک شایانی به علم صورت پذیرفته و بنابرین این تحقیق میتواند دارای اهمیت فزاینده ای باشد.
-
- پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از جمله متغیرهایی میباشد که برای نوجوانان مخصوصاً در دوره ی دبیرستان دارای اهمیت فراوان میباشد؛ زیرا زمینه ساز شغل آن ها در آینده میباشد. بنابرین، پیشبینی عملکرد وپیشرفت تحصیلی میتواند به دانش آموزان در جهت پیشبینی آینده ای مطمئن تر میتواند دارای اهمیت فراوان باشد.
-
- خودکارآمدی و شادکامی دانشآموزان و بررسی عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی آنان، موضوع مهمی است که بخش عمدهای از پژوهشهای علوم تربیتی و روان شناسی را به خود اختصاص داده است. به طوری که پیشرفت تحصیلی بالا، نقش مهمی در کسب فرصتهای شغلی و ساختن زندگی آینده دانشآموزان دارد بنابرین پرداختن به موضوع خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان که از عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی مناسب دانش آموزان است دارای اهمیت فراوان میباشد.
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:32:00 ب.ظ ]
|