• چگونه می‌توان مدل‌های بهینه سازی عدد صحیح مختلط برای طراحی زنجیره تأمین را بسط و توسعه داد؟

  • چگونه می‌توان از سناریو سازی در تخمین پارامترهای ریسک استفاده کرد؟

تعریف عملیاتی واژگان کلیدی تحقیق :

زنجیره تأمین :

یک زنجیره تأمین شامل دو یا چند سازمان است که از نظر قانونی از هم جدا بوده و توسط جریان‌های مواد، اطلاعات و مالی به هم مرتبط هستند (عسگری و فراهانی، ۱۳۸۲: ۲۵).
ریسک مالی :

احتمال عدم دسترسی به بودجه معین در زمان مشخص (آزرون، ۲۰۰۸: ۱۳۱).

روش شناسی تحقیق :

از نظر هدف:

تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است.

از نظر روش :

این تحقیق از نوع تجربی است. منظور از تجربی مدل سازی است. تعریف متغیرهای تصمیم و شناسایی محدودیت‌ها از جمله فعالیت‌های اصلی در این روش است و مدل طراحی شده از نوع برنامه ریزی

عدد صحیح مختلط می‌باشد.

جامعه و نمونه آماری :

در این تحقیق به دنبال دستیابی به مدلی جهت طراحی زنجیره تأمین با لحاظ کردن ریسک مالی می‌باشیم و برای تست مدل از یک مطالعه‌ موردی در شرکت هلدینگ استفاده می‌شود.

روش تحلیل داده ها :

در این تحقیق از نرم افزارهای ریاضی نظیر lingo برای حل مدل و استخراج پاسخ‌ها، و از نرم افزار اکسل برای آماده سازی داده ها به منظور ورود به مدل در مرحله حل استفاده شده است.

قلمرو تحقیق :

الف) قلمرو موضوعی:

تحقیق در عملیات، مدیریت تولید، مدیریت مالی

ب) قلمرو مکانی:

شرکت هلدینگ سنگ زاگرس می‌باشد.

ج) قلمرو زمانی:

قلمرو زمانی تحقیق، از فروردین سال ۱۳۸۷ تا اسفند سال ۱۳۹۱ ‌می‌باشد.

چارچوب کلی پژوهش :

ساختار این پژوهش ‌به این صورت می‌باشد که در فصل دوم پس از ذکر مفاهیم اولیه، کاربرد و انواع زنجیره تأمین، به مرور مطالعات اخیر در حوزه بهینه سازی و مدیریت ریسک زنجیره تأمین پرداخته
می شودو پس از آن خلا تحقیقاتی و ضرورت تحقیق بیان می‌گردد. در فصل سوم مدل ریاضی توسعه یافته ای با لحاظ کردن ریسک مالی بر اساس خلا تحقیقاتی پیشنهاد می‌گردد. در فصل چهارم حل مدل و نتایج مربوط به آن با یک مثال عددی توضیح داده می‌شود و سپس نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و در نهایت در فصل پنجم، نتیجه گیری و پیشنهاد برای تحقیقات آتی ارائه می‌گردد.

فصل دوم

ادبیات تحقیق

ادبیات تحقیق

مقدمه

این فصل شامل دو قسمت می‌باشد. ابتدا تعاریف پایه شامل عبارات و مفاهیم اساسی زنجیره تأمین و همچنین ریسک‌های موجود در طراحی شبکه‌ زنجیره تأمین تشریح می‌شود. سپس با آشنایی کافی با اصطلاحات رایج در این حوزه، به بررسی انواع مقالات منتشره در حوزه بهینه سازی زنجیره تأمین با لحاظ کردن مسائل مالی و مدیریت ریسک زنجیره تأمین می‌پردازیم و پس از مرور مقالات منتشره، جایگاه پژوهش پیشنهادی مطرح می‌شود.

تعاریف پایه

زنجیره تأمین

زنجیره تأمین دارای تعاریف متفاوتی به شرح زیر می‌باشد :

یک زنجیره تأمین، شامل دو یا چند سازمان است که از نظر قانونی از هم جدا بوده و توسط جریان‌های مواد، اطلاعاتی و مالی به هم مرتبط می‌شوند. این سازمان‌ها می‌توانند شرکت‌هایی باشند که قطعات، اجزای تشکیل دهنده و محصولات نهایی تولید می‌کنند و حتی فراهم کنندگان خدمات لجستیک و خود مشتری را نیز دربرمی­گیرند. (عسگری و زنجیرانی ، ۱۳۸۳:۳۲)

زنجیره تأمین را یک سیستم یکپارچه با هدف هماهنگ سازی یکسری فرایندهایی با ارتباط درونی به منظور حصول به موارد زیر می‌دانند :

    • به دست آوردن محصولات و قطعات اولیه

    • تبدیل این مواد و قطعات به محصولات نهایی

    • توزیع این محصولات به فروشندگان یا مشتریان

  • تسهیل تبادل اطلاعات بین نهادهای مختلف زنجیره (برای مثال تأمین کنندگان، تولید کنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان) )مین[۱] و ملاکرینودیس[۲]، ۷۵:۱۹۹۹)

زنجیره تأمین را یکسری از فعالیت‌ها می‌دانند که مواد ملموس و غیر ملموس از تأمین کنندگان اولیه تا مشتریان نهایی در آن جریان دارند. (واترز[۳],۲۰۰۳:۶۶)

مدیریت زنجیره تأمین

مدیریت زنجیره تأمین نیز دارای تعاریف مختلفی می‌باشد. که در زیر به اهم آن‌ ها پرداخته می‌شود.

مدیریت زنجیره تأمین مجموعه ای از رویکردهایی است که برای یکپارچه سازی مؤثر تأمین کنندگان، تولیدکنندگان، انبارها و فروشگاه‌ها به کار­می­رود بدین جهت که کالا به میزان مناسب تولید شده و به مقدار مناسب در زمان و مکان مناسب توزیع گردد تا هزینه سیستم کمینه شود و همچنین نیازمندی‌های سطح سرویس برآورده شود. (سیمچی[۴] و همکاران،۲۰۰۳: ۱۰۰)

مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت جریان مواد، جریان اطلاعات و جریان مالی از طریق شبکه ای از سازمان‌ها نظیر تأمین کنندگان، تولیدکنندگان، تهیه کنندگان، لجستیک، توزیع کنندگان و خرده فروشان با هدف تولید و تحویل محصولات یا خدمات به مشتریان، می‌باشد. مدیریت زنجیره تأمین فعالیت‌ها و فرآیندهای واحدهایی نظیر بازاریابی، فروش، تولید، طراحی محصول، خرید، لجستیک، مالی و تکنولوژی اطلاعات درون شبکه ای از سازمان‌ها را هماهنگ می‌کند. (تانگ [۵]و همکاران، ۲۰۰۶:۴۵۱)

هدف زنجیره تأمین

هدف هر زنجیره تأمین افزایش ارزش تولید شده و رضایت مشتریان برای پیروزی در عرصه رقابت جهانی می‌باشد. مفهوم ارزش تولیدی در یک زنجیره تأمین اختلاف بین میزان ارزش محصول نهایی تولید شده توسط این زنجیره برای مشتری و میزان تلاش و فعالیت انجام شده در درون زنجیره به منظور ایجاد این ارزش برای مشتری می‌باشد. رویکرد مالی و تجاری مفهوم ارزش تولیدی در یک زنجیره تأمین را همان میزان سوددهی این زنجیره می‌داند که می‌توان آن را اختلاف بین میزان درآمد ایجاد شده از فروش محصولات نهایی به مشتریان و هزینه تولید این محصولات در درون زنجیره دانست. سود حاصله از یک زنجیره تأمین بیانگر کل میزان سودی است که باید بین اجزای مختلف زنجیره تأمین تقسیم گردد. هرچه یک زنجیره تأمین سودآورتر باشد می‌توان آن را زنجیره تأمین موفق‌تری دانست. از نکات مهم در مفهوم زنجیره تأمین این است که سوددهی هر زنجیره تأمین باید در قالب کل زنجیره سنجیده شود و نه در قالب سوددهی هر یک از اجزای این زنجیره به صورت جدا از هم و مستقل چرا که سودآور بودن هر یک از اجزای زنجیره به صورت مستقل لزوماًً بیانگر سوددهی کل زنجیره نیست و برای به دست آوردن میزان سوددهی کل زنجیره، شناخت منابع درآمد و هزینه های کل لازم می‌باشد. (چپرا و میندل، ۳۸۳:۲۰۰۳)

تصمیمات در زنجیره تأمین

مدیریت موفق زنجیره تأمین به تصمیمات مختلف مرتبط با جریان اطلاعات، کالا و پول نیاز دارد. این تصمیمات به سه دسته یا مرحله با توجه به دوره زمانی تقسیم بندی می‌شود.

تصمیمات استراتژیک

تصمیمات این سطح معمولاً به طراحی و ساختار یک زنجیره تأمین مربوط می‌باشد و شامل مکان یابی، ظرفیت محصول و انبار تسهیلات می‌باشد. در چه مکانی محصولات تولید یا ذخیره شوند و از چه سیستم اطلاعاتی باید استفاده شود.

تصمیمات تاکتیکی

افق زمانی این تصمیمات ۶ تا ۲۴ ماه است که پیکربندی زنجیره تأمین در مرحله تصمیمات استراتژیک را معین می‌کند. این تصمیمات بهینه سازی جریان محصولات را مشخص می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...