یادگیری مشارکتی بر اساس کار نظریه پردازانی مانند ژان پیاژه و لئو ویگوتسکی است و دیدگاه های نظری که از این رویکرد حمایت می‌کنند. شامل: مفهوم کلاس های آزادمنشانه یا دمکراتیک، نظریه روابط بین گروهی و یادگیری تجربی می‌باشند.

۲-۷ مزایای استفاده از روش تدریس مشارکتی

    • عزت نفس دانش آموزان افزایش پیدا می‌کند.

    • تمایل دانش آموزان به مدرسه، بیشتر می شود. (کرامتی)

    • دانش آموزخود را نسبت به سرنوشت خویش و دیگران سهیم می‌داند.

    • استفاده به جا و صحیح از این روش، در دراز مدت ممکن است در زندگی آن ها نهادینه شده و تاثیر بسیار شگرف ومثبتی را به دنبال داشته باشد.(کرامتی)

  • تقویت مهارت های سطح بالای تفکر. (کرامتی)

ضمن اینکه روابط درون گروهی و برون گروهی دانش آموزان افزایش پیدا می‌کند، مهار تهای تحمل یکدیگر و با هم زیستن را، عملا” تجربه می‌کنند. در واقع وابستگی گروهی مثبت پیدا می‌کنند.

۲-۸ شیوه های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی

برای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی می توان از آزمون های مختلفی نظیر آزمون های معلم- ساخته و در مقابل آن، آزمون‌های تجاری، آزمون های پیشرفت و در مقابل آن، آزمون های توانایی، آزمون‌های معیارگرا و در مقابل آن، آزمون های هنجارگرا و آزمون های پایانی و در مقابل آن، آزمون‌های تشخیصی- تکوینی استفاده نمود (سیف، ۱۳۸۰).

۲-۹ عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی

مطالعات بانک جهانی نکاتی را بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر می شمارد که از آن جمله می توان از برنامه درسی، معلم و روش تدریس، مدت زمان تحصیلی در مدرسه و منزل، و مواد و وسایل آموزشی نام برد (پورجمشیدی، ۱۳۸۱، ص ۲۴). عوامل مختلفی به عنوان مختلفی به عنوان عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی ذکر شده اند، که از بین آن ها می توان به تناسب هدف ها و محتوای برنامه ها با نیازها، استعدادها و علائق دانش آموزان، تناسب روش ها با محتوای برنامه ها، و نقش معلم اشاره کرد. ‌در مورد نکته دوم توصیه شده است، که روش ها باید قدرت تفکر و تخیل دانش آموزان را تحریک کنند و به جای پرداختن به امور نظری و حفظ کردن مطالب، فعالیت های ذوقی، هنری و خلاقانه را باعث شوند (پورشافعی، ۱۳۷۰ ، به نقل از کرامتی، ۱۳۸۰، ص ۱۹).

۲-۱۰ یادگیری مشارکتی و سنتی

در بین روش های مختلف آموزش و یادگیری که توسط متخصصین پیشنهاد گردیده روش یادگیری مشارکتی که در نیم قرن اخیر مطرح شده است، موثرتر از سایر روش ها به نظر می‌رسد و از حمایت تحقیقاتی بالایی برخوردار است. اسلاوین ( ۱۹۹۱ ) یادگیری مشارکتی را به عنوان وسیله ای برای تقویت مهارت های فکری و ارتقاء سطح یادگیری، جایگزینی برای گروه بندی دانش آموزان بر اساس توانایی هایشان و وسیله ای برای بهبود روابط دانش آموزان نژادهای مختلف و آماده کردن آن ها برای ایفاء نقش در فعالیت گروهی یاد می‌کند. منشأ یادگیری مشارکتی، تعریف از مشارکت می‌باشد. ( کاگان ،۱۹۹۰، ص، ۶۵ ). روش موقعیت مشارکتی را موقعیتی می‌داند که در آن هر فرد تنها در صورتی می‌تواند به هدف برسد که همه ی افراد به هدفشان برسند و اعتقاد داشت که تعاملات مشارکتی باعث می شود مشارکت کنندگان تجربه ی روشنی از علائق مشترک، کوشش های مشترک، توزیع یکسان قدرت، اعتماد و صداقت داشته باشند، در حقیقت از نظر او افراد آرنسون و همکاران ( ۱۹۹۷ ) با بهره گرفتن از تعریف وی در خصوص موقعیت مشارکتی، در تلاش برای ارائه یک الگوی عینی و عملی از یک موقعیت مشارکتی در یادگیری، موفق به ارائه تکنیکی به نام تقسیم موضوع به بخش های مختلف شدند. ماهیت این تکنیک ‌به این صورت است که دانش آموز را ملزم می‌کند ‌به این که با هم کار کنند، یکدیگر را آموزش دهند و برای رسیدن به اهدافشان به همدیگر متکی باشند. مدل ارائه شده، به وسیله آرنسون و دیگران ‌به این صورت است که دانش آموزان در ‌گروه‌های ۵ یا ۶ نفر قرار داده می‌شوند و هر دانش آموز مسئولیت آموزش یک بخش خاص از درس روزانه به سایر اعضاء گروه را بر عهده دارد. در این تکنیک هر دانش آموز فقط یک قسمت خاص از درس را در اختیار دارد و سایر دانش آموزان آن اطلاعات را در اختیار ندارند ‌بنابرین‏ در گروه وابستگی ایجاد می‌گردد. دانش آموزان بر مبحث مربوط به خود مسلط می‌شوند و در خصوص چگونگی آموزش آن مبحث به سایر اعضای گروه خود و سوالات احتمالی که ممکن است اعضای گروه از آن ها بپرسند بحث و تبادل نظر می‌کنند. در الگوی مشارکتی معلم به جای اینکه مطلب درسی را به دانش آموزان ارائه دهد. صرفا به عنوان یک منبع تسهیل کننده می‌باشد و در فرایند یادگیری و آموزش با دانش آموزان همکاری می‌کند و هر دانش آموز به جای اینکه به صورت منفعل به معلم به عنوان یک منبع مرکزی انسانی وابسته باشد، مجبور است که یک مشارکت فعال داشته و نسبت به آنچه یاد می‌گیرد مسئول باشد. الگوی یادگیری مشارکتی در طول دو دهه ی اخیر با بهره گرفتن از یافته های تحقیقات مختلف و در جهت بهبود و توسعه، دستخوش تغییراتی گردیده و به شعب مختلفی که هر کدام در خصوص ویژه ای کاربرد دارند تقسیم شده است. البته باید توجه داشت که اجرای تکنیک های مختلف یادگیری مشارکتی علی‌رغم همه ی امتیازتی که برای آن ها بر شمرده می شود به همان سادگی که در تئوری گفته می شود مطرح نیست و در عمل ممکن است با مشکلاتی مواجه شود.

۲-۱۰-۱ چالش های یادگیری مشارکتی

از جمله این مشکلات عبارتند از: برداشت های متفاوتی که هر کدام از معلمین بر اساس دیدگاه ها و معلومات خود از یادگیری مشارکتی ندارند. به عنوان مثال بعضی از معلمین یادگیری مشارکتی را جایگزین مناسبی برای کنترل شدید کلاس توسط معلم می دانند و بعضی دیگر یادگیری مشارکتی را به عنوان یک راه حل برای ایجاد تعامل اجتماعی و دوستی بین دانش آموزان می دانند. مشکل دیگر این است که همه ی دانش آموزان به راحتی با یک ساختار مشارکتی سازگار نمی شوند و بعضی از آن ها به دلیل تجربه ی چندین سال شرکت در کلاس های سنتی و رقابتی، کماکان ترجیح می‌دهند که به تنهایی به یادگیری بپردازند و یا اینکه بعضی از دانش آموزان مشارکتی دست به رقابت زده و اختلال ایجاد می‌کنند. مشکل دیگری که جفنر و همکاران، ۱۹۷۸ برای کارگیری روش مشارکتی عنوان می‌کنند این است که، کنترل کلاس به صورت سنتی، برای معلمین به مراتب آسانتر از کنترل کلاس به صورت مشارکتی است و ممکن است بعضی از معلمین انگیزه ای برای به کارگیری یادگیری مشارکتی نداشته باشند. البته بدیهی است که همه ی موارد فوق لاینحل نیستند و معلمین آگاه و علاقمند و مطلع از روش های یادگیری مشارکتی به راحتی می‌توانند بر این مشکلات فائق آیند.

۲-۱۰-۲ ویژگی‌های روش سنتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...