‌بنابرین‏، بررسی عامل زمان در تولید علم پژوهشگران در میان رشته­ های مختلف می ­تواند نقش و میزان تاثیر آن بر الگوهای تولید علم پژوهشگران را روشن سازد. این عامل خواه در بررسی­ های انفرادی بین پژوهشگران و خواه در مقایسه جمعی رشته­ ها می ­تواند اثرگذار باشد.

با توجه به آن که در ارزیابی­های پژوهشی – خواه در پژوهش­های نظری، خواه در ارزیابی­های عملیاتی در محیط­های پژوهشی- مؤلفه «تعداد انتشارات علمی» بیش از همه در کانون توجه قرار ‌می‌گیرد، روشن نیست نتایج حاصل از ارزیابی­هایی که با توجه یا بی­توجه ‌به این شاخص ­ها به دست می ­آید تا چه حد با هم متفاوت است. پژوهش حاضر می­ کوشد تا با بررسی پژوهشگران ایرانی در سال­های ۱۹۹۱-۲۰۱۱ (برابر با ۱۳۷۰-۱۳۹۰ هجری خورشیدی) بر اساس سه شاخص سرانه انتشار، نرخ انتشار و نرخ انتشار بهنجارشده به مقایسه نتایج حاصل از کاربرد این شاخص ­ها در ارزیابی پژوهشگران بپردازد. علاوه بر این، با دسته­بندی پژوهشگران در رشته­ های مختلف و مقایسه بهره ­وری آنان می­ کوشد تا تفاوت­ها و شباهت­های الگوی تولید علم در میان رشته­ های مختلف را که برای ارزیابی پژوهش بسیار سرنوشت­ساز است آشکار سازد. زیرا الگوهای تولید علم و بهره ­وری علمی به شدت متاثر از تخصص و حوزه ­های فعالیت پژوهشگران است.

ضرورت و اهمیت پژوهش

سیاستگذاران علم، به منظور تصمیم ­گیری برای چگونگی توزیع امتیازها و پاداش­ها از جمله اعتبارات پژوهشی، ارتقای رتبه، استخدام و … به ارزیابی پژوهشگران دست می­زنند. بدین منظور، سنجه ­ها و روش­های علم­سنجی به طور روزافزون مورد استفاده قرار ‌می‌گیرد. هر شاخص با توجه به نقاط قوت و ضعف خاص خود، بخشی از واقعیت را منعکس می­سازد. از این رو، سیاستگذاران به دنبال شاخص یا مجموعه ­ای از شاخص ­ها هستند که بتواند تصویری دقیق­تر و واقع­بینانه­تر از واقعیت پژوهشی را منعکس سازد. به هنگام مقایسه پژوهشگران توجه به تفاوت­های الگوهای تولید علمی ناشی از تخصص­ها و حوزه ­های فعالیت آنان ضروری است. مقایسه بهره ­وری علمی در میان رشته­ های مختلف می ­تواند تصویر جامع و روشنی از تفاوت­های موجود در میان رشته­ ها منعکس سازد و راه را برای ارزیابی واقع­بینانه­تری از فرایند پژوهش در رشته­ های مختلف هموار کند.

با توجه به آن که بهره ­وری علمی پژوهشگران متأثر از عوامل مختلفی از جمله تعداد انتشارات (فتاحی، دانش، سهیلی، ۱۳۹۰) ، سرانه انتشار (توتکوشیان، پرتر، دانیلسون[۶]، و همکاران، ۲۰۰۳) ، نرخ انتشار (هیوبر، واگنر-دوبلر[۷]، ۲۰۰۱)‏ ، طول حیات علمی (هیوبر، ۲۰۰۲) و الگوی فعالیت در سال­های مختلف حیات علمی است، ضروری است نتایج حاصل از این شاخص ­ها در میان رشته­ ها با هم مقایسه شود تا روشن گردد آیا ارزیابی­ پژوهشگران و رشته­ ها بر پایه دو عامل زمان و شمار پژوهشگران به نتایج متفاوتی منجر خواهد شد. در این صورت، ضروری خواهد بود که مؤلفه ­هایی مانند تعداد انتشارات به کنار گذاشته شده و شاخص­ های دقیق­تری مانند نرخ انتشار یا نرخ انتشار بهنجارشده بر پایه طول فعالیت علمی به جای آن به کار گرفته شود.

به طور کلی، نتایج حاصل از پژوهش حاضر، ضمن ارائه نتایجی دقیق­تر از وضعیت انتشار علم پژوهشگران ایرانی، ضرورت یا عدم ضرورت به­ کارگیری عامل زمان در بهنجارسازی تعداد انتشارات و همچنین عامل شمار پژوهشگران در مقایسه­های بین­رشته­ای را آشکار خواهد ساخت.

۱-۳- اهداف پژوهش

با توجه به مسائل مطرح شده در بخش مسئله پژوهش و اهمیت آن، اهداف پژوهش را ‌می‌توان در سه بخش اهداف کلی، اهداف جزئی و اهداف فرعی ارائه کرد.

۱-۳- ۱- اهداف کلی پژوهش

هدف کلی از پژوهش حاضر، مقایسه بهره ­وری علمی پژوهشگران ایرانی در رشته­ های مختلف در بازه زمانی ۱۹۹۱-۲۰۱۱ بر اساس شاخص­ های سرانه انتشار و نرخ انتشار است.

۱-۳-۲- اهداف جزئی پژوهش

    1. بررسی سرانه انتشار پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱ به طور کلی و در میان رشته­ های مختلف؛

    1. مقایسه طول حیات علمی پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱ در میان رشته­ های مختلف؛

    1. مقایسه طول فعالیت علمی پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱ در میان رشته­ های مختلف؛

    1. مقایسه میانگین نرخ انتشار پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱ در میان رشته­ های مختلف؛

  1. مقایسه میانگین نرخ انتشار بهنجارشده پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱ در میان رشته­ های مختلف.

۱-۳-۳- اهداف فرعی پژوهش

    1. رتبه ­بندی پژوهشگران ایرانی بر اساس نرخ انتشار در بازه زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱؛

  1. رتبه ­بندی پژوهشگران ایرانی بر اساس نرخ انتشار بهنجارشده در بازه زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱٫

فصل دوم

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

۲-۱- مبانی نظری پژوهش

۲-۱-۱- مقدمه

با رشد و توسعه همه جانبه دستاوردها و اکتشافات علمی در آغاز قرن بیستم، جهان با توسعه سامانه­های علمی و پژوهشی روبرو شد. این سامانه‌ها با افزایش شمار پژوهشگران، آزمایشگاه­ها، دانشگاه‌ها، پژوهشگاه­ها و منابع و مجلات علمی، رو به پیچیدگی هر چه بیشتر نهادند. این سامانه‌ها برای تضمین بقا و رقابت­پذیری خود در میدان­های علمی، نیاز به سازوکارهایی برای پایش، ارزیابی و ارتقای عملکرد خود دارند. همچنین، در سطوح خردتر تصمیم ­گیری، توزیع امتیازها و پاداش­ها در میان پژوهشگران (از جمله اعتبارات پژوهشی، ارتقای رتبه، استخدام و جز آن) نیاز به سنجش «بهره ­وری علمی[۸]» آنان دارد. از این رو، پژوهش پیرامون بهره ­وری علمی پژوهشگران انفرادی به منظور کشف ویژگی­ها و الگوهای مختلف تولید ضروری است.

‌به این ترتیب‏، از همان آغاز قرن بیستم، جامعه علمی به ضرورت ابداع روش‌ها و شاخص‌هایی برای ارزیابی پژوهشگران به صورت انفرادی و جمعی پی برد (لیسونی، میرس، مونتوبیو[۹] و همکاران، ۲۰۱۱) . از آن پس، روش‌ها و مدل‌های بسیاری برای سنجش بهره‌وری علمی ابداع شده است. هر روش یا مدل با توجه به نقاط قوت و ضعف خاص خود، بخشی از واقعیت را منعکس می­سازد. از این رو، دانش‌پژوهان علم‌سنجی به دنبال ایجاد و توسعه شاخص‌هایی هستند که بتوانند تصویری دقیق­تر و واقع­بینانه­تر از واقعیت پژوهشی را منعکس سازند. در این بخش، تلاش می‌شود تا مفهوم بهره ­وری علمی و متغیرهای به کار رفته در محاسبه آن شرح داده شود و آن­گاه مهم‌ترین مدل‌های سنجش بهره‌وری که توسط لوتکا، پائو، شاکلی و پرایس ارائه شده است معرفی گردد.

۲-۱-۲- بهره ­وری علمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...