کمیجانی (۱۳۸۸)، در مطالعه­ ای با عنوان “گذری بر راهبردهای درمانی اختلال سلوک” نشان داد که مشکلات زود هنگام در دوران کودکستان و پیش دبستان، پیش ­بینی کنندۀ خطر فزایندۀ بروز مشکلات جدی­تر نظیر ترک تحصیل، بزه­کاری و خشونت در دوران نوجوانی است.

صدرالسادات و همکاران (۱۳۸۸)، با هدف ساخت مقیاس درجه­بندی جهت تشخیص افتراقی اولیه بین اختلال سلوک و اختلال کمبود توجه بیش فعالی، اقدام به تعیین و هنجاریابی این مقیاس در کودکان ۷ تا ۱۲ سالۀ شهر تهران کردند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ­ها ۶ عامل را نشان داد. ۳ عامل به نام­های کج­خلقی، پرخاشگری و تخطی­گری، مقیاس سلوک و ۳ عامل به نام­های کمبود توجه، بیش­ فعالی و تکانشگری، مقیاس کمبود توجه بیش فعالی را تشکیل می­داد. این ۶ عامل در مجموع ۶۸ درصد از واریانس کل آزمون را تبیین می­کرد.

وثوقی و خسروی نژاد (۱۳۸۸)، در مقاله­ای با عنوان “بررسی عوامل فرهنگی-اجتماعی رفتار هیجانی در تماشاگران فوتبال” از بین ۶۰۰۰۰ نفر تماشاگر فوتبال حاضر در ورزشگاه آزادی تهران در بازی صبا و پرسپولیس در تاریخ ۶/۶/۸۸ با بهره گرفتن از فرمول کوکران تعداد ۳۸۱ نفر را به عنوان نمونه انتخاب نمودند. آن­ها علاوه بر ثبت مشاهدات می‌دانی، به وسیلۀ پرسشنامه اطلاعات لازم را جمع ­آوری کردند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که رفتار غیر اخلاقی مربیان، عملکرد نامناسب مدیران باشگاه، عملکرد نامناسب لیدرها، رفتار پرخاشگرانۀ گروه ­های خرابکاریست، قضاوت نادرست داور و عدم رضایت از امکانات رفاهی استادیوم از عوامل مؤثر بر رفتارهای خرابکارانه به عنوان مهم­ترین هیجان منفی تماشاگران فوتبال شناخته شد.

شهریوری و همکاران (۱۳۸۹)، با هدف تهیۀ پرسشنامۀ رفتاری که توانایی تشخیص اختلال سلوک را از سایر اختلالات کودکان داشته باشد به ساخت و هنجاریابی مقیاس درجه­بندی تشخیص اختلال سلوک در دانش ­آموزان مقطع پنجم ابتدائی شهر تهران (فرم معلّمان) پرداختند. یافته­ ها حاکی از آن بود که ۵ عامل پرخاشگری، بی مسئولیتی، ‌فریب‌کاری، خرابکاری و روابط بین فردی ضعیف، ۷۰/۷۴ درصد کل واریانس را تبیین ‌می‌کنند.

بهزادی­پور و همکاران (۱۳۸۹). در مقاله­ای با عنوان “رابطۀ بین سبک­های دلبستگی و نگرانی­های مربوط به وزن در دختران نوجوان” به بررسی ۳۲۲ نفر از دانش ­آموزان دختر دبیرستان­های شیراز پرداختند. نتایج نشان داد دختران دارای سبک دلبستگی نا ایمن در مقایسه با دختران دارای سبک دلبستگی ایمن، نگرانی مربوط به وزن بیشتری داشتند.

موسی­زاده (۱۳۸۹)، در پایان­نامۀ کارشناسی­ارشد خود با عنوان “بررسی ارتباط عوامل فردی-اجتماعی با بروز رفتارهای تخریب­گرانۀ دانش ­آموزان دبیرستانی مناطق جنوب تهران در سال تحصیلی ۸۹-۸۸” با بهره گرفتن از پرسشنامۀ محقق ساخته نتایج زیر را گزارش ‌کرده‌است: بین جنسیت و بروز رفتارهای خرابکارانه رابطه وجود داشت. رفتارهای خرابکارانه با متغیرهای بیگانگی اجتماعی، احساس اجحاف، ارتباط با گروه ­های خرابکار و مشاهدۀ رفتارهای خرابکارانه در مدرسه رابطۀ مثبت و معنی­دار و با میزان تعلق دانش ­آموزان به خانواده رابطۀ منفی و معنادار داشت.

نادری (۱۳۸۹)، در پایان­نامۀ کارشناسی­ارشد خود با عنوان “مطالعۀ علل رفتارهای وندالیستی در شهر همدان” با الهام از نظریات آنومی دورکیم، مرتن، کنترل اجتماعی هیرشی، نظریۀ مشارکت موریس هالبواکس، نظریۀ فراوانی فرصت­های نابرابر، نظریۀ پنجره­های شکسته و نظریۀ طراحی­های محیطی، پدیدۀ خرابکاری را در دو گروه خرابکار و غیر خرابکار مورد بررسی قرار داده است. آزمون تفاوت میانگین­ها در پژوهش وی نشان داد که متغیرهای مشارکت، تعلق شهروندی، محلۀ زندگی، وضعیت اقتصادی رابطۀ معنی­داری با رفتارهای خرابکارانه دارند و بین متغیرهای ناکامی اجتماعی و نگرش به توزیع نابرابر امکانات با رفتارهای خرابکارانه رابطۀ معنی­داری وجود ندارد.

واحدی و مرادی (۱۳۸۸)، در مطالعه­ ای با عنوان “رابطۀ سبک­های دلبستگی پدر و مادر با سازگاری هیجانی، رفتاری و اجتماعی در دانشجویان غیربومی سال اول” ‌به این نتیجه رسیدند که بین سبک­های دلبستگی مثبتِ پدر و مادر (مؤلفۀ اعتماد و ارتباط) و سازگاری اجتماعی هیجانی دانشجویانِ دانشگاه تبریز رابطۀ مثبتِ معنی­داری وجود دارد؛ اما بین سبک­های دلبستگی منفی پدر و مادر (مؤلفۀ بیگانگی) و سازگاری هیجانی رابطۀ منفی وجود دارد. همچنین آن­ها در این مطالعه نشان دادند که بیگانگی از مادر و اعتماد به پدر وارد معادلۀ رگرسیون گام به گام شده و توانستند تغییرات مربوط به سازگاری هیجانی و اجتماعی دانشجویان را پیش ­بینی کند. همچنین در این مطالعه، اعتماد به مادر به تنهایی توانست ۱۱ درصد از واریانس مشترک کفایت اجتماعی دانش ­آموزان را تبیین کرد.

پاکدامن و همکاران (۱۳۹۰)، در مطالعه­ ای با عنوان “کیفیت دلبستگی و مشکلات رفتاری-هیجانی در نوجوانان: بررسی نقش پدران” به بررسی نقش کیفیت دلبستگی به پدر در پیش ­بینی مشکلات رفتاری و هیجانی نوجوانان پرداختند. برای این منظور با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه­ای، از ۵ منطقۀ تهران تعداد ۳۲۰ نوجوان (۱۷۰ دختر و ۱۵۰ پسر) انتخاب شدند و پرسشنامۀ خودگزارشی نوجوانان آخنباخ و رسکولا و سیاهۀ دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ را تکمیل کردند. یافته­ ها حاکی از آن بود که دلبستگی به پدر و همۀ مؤلفه­ های آن در دختران بیش از پسران با نشانگان برونی­سازی و درونی­سازی رابطه دارد. در دختران مهم­ترین عامل پیش ­بینی کنندۀ منفی نشانگان درونی­سازی­شده، دلبستگی به پدر و بیگانگی از پدر، مهمترین عامل پیش ­بینی کنندۀ مثبت نشانگان برونی­سازی­شده بود.

عزیزیان (۱۳۹۰)، در پایان­نامۀ کارشناسی­ارشد خود با عنوان “مقایسۀ وضعیت وندالیسم در بین دانش ­آموزان دختر مقطع متوسطۀ مدارس دولتی و غیر دولتی شهرستان سنندج و بررسی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن” نشان داد که متغیر پایگاه اجتماعی-اقتصادی، بیگانگی اجتماعی، ارتباط با هم­مدرسه­ای، تعلق و پیوستگی و بُعد خانوار، بیشترین تأثیر را در بروز رفتارهای خرابکارانه دارد. اما از لحاظ نوعِ مدرسه تفاوت معناداری بین مدارس مختلف با رفتارهای خرابکارانه یافت نشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...