تحقیقات در اقتصاد مالی، شواهدی را فراهم می آورد که نشان می‌دهد نزدیکی جغرافیایی بین عوامل اقتصادی، در توصیف رفتار تصمیم گیری آن ها و روابط قراردادی اهمیت دارد. یک تحقیق رو به رشد ‌در مورد خانه یا طرفداری محلی در اقتصاد نشان می‌دهد که سرمایه گذاران سهام نسبت به سهام محلی در انتخاب سهم خود سنگینی می‌کنند ، زیرا آن ها با سهام های محلی آشنایی بیشتری دارند و مزایایی در به دست آوردن اطلاعات دارا می‌باشند (کووال و موسکوویتز (۱۹۹۹))[۸۹]، کووریج و همکاران (۲۰۰۶)[۹۰]، ایوکوویچ و ویسبنر (۲۰۰۵)[۹۱]. این مزیت اطلاعاتی، سرمایه گذاران مؤسسه‌ ای و محلی را قادر می‌سازد تا نظارت بهتری بر شرکت ها داشته باشند (بایک و همکاران (۲۰۱۰))[۹۲]، (پترسن و راجان (۲۰۰۲))[۹۳]، و درآمد و سود بیشتری نسبت به سرمایه گذاران غیرمحلی به دست آورند باناروک (۲۰۰۹)[۹۴]، کووال و ماسکوویتز (۲۰۰۱)[۹۵]، ایوکوویچ و ویسبنر (۲۰۰۵)[۹۶]. علاوه براین، مالوی (۲۰۰۵)[۹۷] گزارش می‌کند که تحلیل گرهای مجاورت جغرافیایی پیش‌بینی های دقیق تر از درآمد نسبت به تحلیل گران دیگر دارند، که نشان می‌دهد آن ها دارای مزیت اطلاعاتی نسبت به رقیب خود هستند.

تحقیقات اندک در زمینه حسابداری و ممیزی، به بررسی مسائل مربوط به نزدیکی جغرافیایی بین عوامل اقتصادی پرداخته‌اند. کیدیا و راجگوپال (۲۰۱۱)[۹۸] در یافته اند که شرکت هایی که به دفاتر محلی SEC نزدیک تر هستند، تمایل کمتری به بیان مجدد بیانیه های مالی سال قبلی خود دارند. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که ارزیابی مدیریت از هزینه های گزارش غلط پیش‌بینی شده برای شرکت هایی که به دفاتر محلی SEC نزدیکتر هستند بالاتر می‌باشد زیرا نزدیکی جغرافیایی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعات و تسهیل نظارت و کنترل می شود. دفوند و همکاران (۲۰۱۱) استناد می‌کنند که چهار دفتر ممیزی کوچک که دورتر از دفاتر محلی SEC واقع شده اند تمایل کمتری برای بیان عقاید ممیزی دارند، یعنی انگیزه ی ممیز های چهار شرکت کوچک برای مستقل بودن، تحت تأثیر نزدیکی جغرافیایی آن ها به دفاتر محلی SEC می‌باشد. در مجموع، این تحقیقات نشان می‌دهند که نزدیکی جغرافیایی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعات و افزایش کارآمدی نظارت می شود.

به طور مشابه، (چوی و همکاران، ۲۰۱۲) بحث می‌کنند که نزدیکی جغرافیایی یا محلی بودن ممیز، با کیفیت ممیزی ارتباط دارد، زیرا مزایای اطلاعاتی ناشی از نزدیکی به ممیزها در توسعه دانش درباره مشخصه‌ های ویژه مشتری نظیر انگیزه های مشتری، توانایی ها، فرصت ها برای مدیریت درآمدهای فرصت طلبانه و درباره ریسک تجاری مشتری که شامل ریسک های ممیزی می شود، کمک می‌کند. ممیزهای محلی می‌توانند این دانش را با روش های مختلفی توسعه دهند. مثلاً، آن ها می‌توانند اطلاعات خصوصی ارزشمندتری را درباره یک شرکت مشتری از طریق صحبت های غیررسمی با مقامات اجرایی اش، کارمندان، فروشندگان، مشتریان و رقباء به دست آورند.[۹۹] ممیزهای محلی می‌تواند مکرراً شرکت های مشتری را ملاقات نمایند و با هزینه کمتری می‌توانند مشاهده نمایند که چه اتفاقی در آنجا می افتد. آن ها قادر به یادگیری مطالب بیشتری درباره اخبار ویژه مشتری از رسانه های محلی نظیر روزنامه، رادیو و ایستگاه های تلویزیون می‌باشند. به عنوان اجزاء جامعه محلی، آن ها با قوانین محلی، عملیات تجاری، و شرایط بازار آشنایی بیشتری دارند. ممیزهای محلی دارای فرصت های طبیعی برای ایجاد روابط شخصی و تعاملات اجتماعی با مقامات اجرایی شرکت های مشتری می‌باشند. این فرصت ها یک مکانیسم مهم برای تبادل اطلاعات هستند (هانگ و همکاران ۲۰۰۴)[۱۰۰]، و به ممیزها در ارزیابی بهتر خصوصیات و انگیزه های مشتریان شان کمک می‌کنند.

به دست آوردن دانش ویژه مشتری نظیر ساختار کنترل داخلی و فرصت هایی برای گزارش دهی زیراستاندارد برای ممیزها به منظور برنامه ریزی کارآمد ممیزی، شناسایی خطرات مربوط به ممیزی، و تفسیر مناسب شواهد ممیزی، مهم می‌باشد (نچل و همکاران ۲۰۰۷)[۱۰۱]، [۱۰۲]. مثلاً، بدارد و جانستون (۲۰۰۴)[۱۰۳] نشان می‌دهند که ممیزها برنامه ریزی ممیزی خود را زمانی تنظیم می‌کنند که متوجه شوند یک مشتری دارای افزایش ریسک مدیریت درآمدها می‌باشد. جانسون و همکاران (۲۰۰۲)[۱۰۴] بحث می‌کنند که دانش کافی ویژه مشتری، شناسایی خطاها را تسهیل می‌کند و به ممیزها این امکان را می‌دهد تا کمتر به برآوردهای مدیریت وابسته شوند. شواهد و مدارک تحقیق کارسلو و همکاران (۱۹۹۲)[۱۰۵] نشان می‌دهد که تیم های ممیزی باهوش و متبحر، ارتباطات مکرر بین ممیز ها و مدیریت، و ملاقات های مکرر توسط شریک ممیزی و مدیر ارشد به یک محل ممیزی، در بین ۱۰ ویژگی برتر کیفیت ممیزی قرار دارند. علاوه براین، تحقیقات قبلی نشان می‌دهند که ممیزهایی که دانش ویژه مشتری را از طریق گسترش حق تصدی خود با مشتریان ویژه یا تخصصی نمودن صنعت به دست می آورند، بهتر می‌توانند انتخاب های تعهدی پرخاش گرانه مشتریان را کاهش دهند. بر اساس مباحث فوق، انتظار می رود که نزدیکی ممیز- مشتری به ممیز ها در توسعه دانش بهتر درباره انگیزه های ویژه مشتری ها، توانایی ها و فرصت هایی برای گزارش دهی زیراستاندارد کمک نماید، و منجر ‌به این شود که ممیزهای محلی در نظارت بر رفتار گزارش دهی مشتری و محدود نمودن گزارش دهی جانبدارانه مالی، کارآمدتر باشند. برخلاف این دیدگاه ، تحقیقات گال و همکاران (۲۰۰۶) و وانگ و همکاران (۲۰۰۸) نشان می‌دهد که کیفیت ممیزی در چین برای ممیزی های محلی پایین تر از ممیزهای غیرمحلی می‌باشد ، زیرا ممیزهای محلی در معرض اثرات بالقوه بیشتری نسبت به دولت های محلی هستند ، که اغلب سهام داران کنترل کننده شرکت های مشتری محلی و ممیزی می‌باشند.

در واقع (چوی و همکاران، ۲۰۱۲) بیان نمودند که ارتباط مثبت بین محلی بودن ممیز و کیفیت ممیزی برای مشتریانی با ساختار متنوع تر ضعیف تر می‌باشد. آنان از شعب مرکزی شرکت به عنوان محل شرکت مشتری استفاده کردند. شعب مرکزی شرکت، مرکز تبادل اطلاعات بین شرکت و فروشندگانش، تأمین کنندگان خدمات و سرمایه گذاران می‌باشند (کووال و ماسکوویتز۱۹۹۹)[۱۰۶]. ‌بنابرین‏ ممیزها مقادیر زیادی ممیزی در آنجا انجام می‌دهند. باوجوداین، اگر یک شرکت مشتری دارای تقسیمات اجرایی یا بخش های جغرافیایی متعددی در خارج از شعب مرکزی اش باشد، مزایای ممیزی محلی که در قسمت فوق بحث شد، کاهش پیدا خواهد نمود. ملاقات نمودن تمام تقسیمات و دفاتر شرکت ها که در امریکا یا کشورهای دیگر پراکنده شده اند برای ممیزها دشوار خواهد شد و همچنین حفظ ارتباطات چهره به چهره نزدیک با مقامات اجرایی و کارمندان دیگر دشوار خواهد شد. در نتیجه، انتظار می رود رابطه بین محلی بودن ممیز و کیفیت ممیزی برای شرکت های مشتری که تنوع کمتری دارند قوی تر باشد زیرا شعب مرکزی شرکت اطلاعات غنی تری را برای ممیزی برای این شرکت ها فراهم می آورند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...