دانلود پایان نامه های آماده | اول) – 4 |
- رد مبیع به فروشنده ممکن باشد.(ماده(۱)۸۲ ک)
پنجم) تسلیم کالای غیر منطبق (از لحاظ حقوقی). به طور مثال مورد ادعای ثالث یا حق وی باشد. در این موارد در صورتی که فروشنده در مهلتی معقول برای رفع نقص (عدم مطابقت) اقدامی نکند، نقض اساسی تلقی شده و مشتری حق فسخ خواهد داشت.
این نکته لازم به یادآوری است که مفهوم «نقض اساسی» در حقوق ایران وجود ندارد.
اما در مورد صورت دوم حق فسخ در کنوانسیون که مربوط به اعطای مهلت به فروشنده بود، وجود این شرایط لازم است:
-
- اول) مبیع مذکور در قرارداد تسلیم مشتری نشده باشد.
-
- دوم) مشتری مطابق بند ۱ ماده ۴۷ ک. یک مهلت اضافی برای تسلیم مبیع به فروشنده بدهد.
- سوم) فروشنده در آن مهلت، مبیع را تسلیم مشتری نکند و یا اعلام کند که قصد تسلیم مبیع را ندارد.[۱۲]
نقطه مشترک دیگر در مورد حق فسخ در کنوانسیون و حقوق ایران این است که فسخ قرارداد نیازمند صدور حکم دادگاه نیست و با اعلام اراده صاحب حق واقع می شود.
سوالی که در مورد حق فسخ در کنوانسیون قابل طرح میباشد این است که، آیا فسخ، اثر قهقرایی دارد یا خیر؟ یعنی آیا فسخ قرارداد آن را از ابتدا منحل می کند یا نه؟
اثر قهقرایی فسخ در کنوانسیون به صراحت بیان نشده است ولی در ماده ۸۴ ک. احکامی بیان شده است که از آن بر می آید که در کنوانسیون، فسخ، قرارداد را از ابتدا منحل می کند؛ زیرا در این ماده آمده است که هرگاه فروشنده ملزم به رد ثمن به خریدار باشد باید بهره آن را از زمانی که دریافت کرده تا زمان استرداد، به خریدار بپردازد. همچنین در بند ۲ همین ماده آمده است که اگر خریدار ملزم به رد مبیع به فروشنده باشد، باید منافع حاصل از آن را نیز به فروشنده برگرداند. بنابرین با توجه به این ماده، میتوان گفت که اثر فسخ در کنوانسیون قهقرایی بوده و قرارداد را از همان ابتدا منحل می کند.[۱۳]
۷ ـ ۱ ـ آثار فسخ در حقوق ایران و کنوانسیون
در کنوانسیون بیع بینالمللی کالا مواد ۸۱ الی ۸۴ به این امر اختصاص یافته است. مطابق ماده ۸۱ کنوانسیون آثار فسخ بیع عبارت است از: پایان یافتن رابطه قراردادی و استرداد عوضین. که در ذیل به توضیح آن ها میپردازیم.
۱ ـ ۷ ـ ۱ ـ پایان پذیرفتن رابطه قراردادی
اثر مهم فسخ، انحلال قرارداد بیع است. ماده ۸۱ کنوانسیون در همین راستا مقرر میدارد: «فسخ قرارداد هر دو طرف را از وظایف مربوطه…خلاص میکند…» بنابرین بعد از آن فروشنده اجازه ندارد که تقاضای پرداخت ثمن را بنماید و خریدار هم حق تقاضای تسلیم مبیع را ندارد. اجرای عین قرارداد نیز به هر نحو غیرممکن می شود. اگر یکی از طرفین قرارداد فقط بخشی از قرارداد را فسخ کند طرفین تا آن اندازه از قرارداد که فسخ شده از انجام وظایف مربوطه معاف میشوند.
در حقوق مدنی ایران گسیختن پیوند ناشی از قرارداد، نسبت به آینده صورت میگیرد و وجود عقد را از آغاز حذف نمی کند. بنابرین اگر طرفی که به موجب عقد مالک شده تصرفی در ملک کرده باشد، فسخ، آن را باطل نمیکند. قانون مدنی دو فرض شایع از این گونه تصرفها را در احکام خود آورده است:
از مفاد دو ماده ۴۵۴ و ۴۵۵ ق.م. میتوان قاعدهای را استخراج کرد که به موجب آن، تصرف طرفی که در اثر عقد مالک شده در موضوع تملیک نافذ است و فسخ بعدی به آن صدمه نمیزند، مگر اینکه بر خلاف این ترتیب، به طور ضمنی یا صریح تراضی شده باشد. با وجود این، ماده ۴۶۰ ق.م. در مورد بیع شرط مقرر میدارد: «در بیع شرط مشتری نمیتواند در مبیع، تصرفی که منافی خیار باشد، از قبیل نقل و انتقال و غیره، بنماید.»
ماده ۵۰۰ ق.م. نیز در جایی دیگر اجاره منافی با حق بایع را باطل میداند. این مواد ظاهراًً با قاعده پیش گفته متعارض به نظر میرسد. ولی با اندکی تأمل میتوان دریافت که در خیار شرط، دو طرف تراضی میکنند که خریدار ملک را آماده بازگرداندن به فروشنده نگاه دارد و لازمه مفاد تراضی این است که از تصرف منافی با اعمال خیار بپرهیزد. پس، خیار شرط را باید در زمره مواردی آورد که عدم تصرفات ناقله در عین و منفعت بر مشتری به طور ضمنی شرط شده است.
در کنوانسیون، مواد مطروحه به صراحت بیان نمیکند که آیا اصولاً عقد از زمان فسخ منحل میشود یا از زمان انعقاد. با وجود این به نظر میرسد که از روح مواد ۸۱ و ۸۴ این چنین برمیآید که عقد از زمان انعقاد منحل میشود. ولی در قانون مدنی ایران آثار فسخ از زمان فسخ پدیدار می شود نه از زمان انشاء عقد.[۱۴]
۲ ـ ۷ ـ ۱ ـ استرداد عوضین
دومین اثر فسخ قرارداد بیع بازگرداندن آثار عقد به حالت اول است. یعنی اگر تمام یا بخشی از قرارداد اجرا شده باشد متعاقدین بایستی هر آنچه را که دریافت نمودهاند به طرف مقابل بازگردانند. بند ۲ ماده ۸۱ کنوانسیون در این زمینه مقرر میدارد: «…طرفی که تمام یا بخشی از قرارداد را اجرا کرده، می تواند تقاضای استرداد آن چیزی که وی به موجب قرارداد تحویل داده یا تأدیه کرده بنماید…»
این ماده مربوط به بازگرداندن آثار عقد به گذشته است. مع الوصف این قاعده در همه نظامهای حقوقی به رسمیت شناخته نشده است.
در حقوق مدنی ایران تلف شدن مبیع و یا به طور کلی عدم امکان استرداد مبیع مانع از فسخ بیع نیست این در حالی است که در کنوانسیون مطابق ماده ۸۲ عدم قدرت مشتری بر استرداد مبیع در وضعیتی که آن را تحویل گرفته است مانع از فسخ بیع است. با وجود این بر این اصل استثنائاتی وارد شده است: اگر عدم امکان استرداد کالا ناشی از فعل یا ترک فعل خریدار نباشد و یا اینکه تمام یا بخشی از کالا بر اثر بازرسی و آزمایش موضوع ماده ۳۸ ک. از بین رفته یا فاسد شده باشد و یا اینکه تمام یا بخشی از کالا پیش از این که خریدار عدم انطباق کالا را کشف نموده یا باید کشف مینمود در جریان عادی تجاری توسط وی فروخته یا مصرف شده یا تغییر شکل یافته باشد خریدار همچنان حق فسخ بیع را خواهد داشت.
اما در رابطه با استرداد منافع سوالی که مطرح می شود این است که پس از انعقاد بیع و تسلیم عوضین هر کدام از بایع و مشتری از آنچه را که دریافت کردهاند منافعی را به دست میآورند. اگر چنانچه بیع فسخ شود تکلیف این منافع چیست؟
کنوانسیون در ماده ۸۴ مقرر میدارد:
-
- اگر فروشنده ملزم به رد ثمن باشد باید بهره آن را از تاریخ تأدیه ثمن بپردازد.
- خریدار در صورتی باید حساب منافع حاصله از تمام یا بخشی از کالا را به فروشنده پس دهد که:
اول) مکلف به اعاده تمام یا بخشی از کالا باشد؛ یا
دوم) اعاده تمام یا قسمتی از کالا یا اعاده تمام یا بخشی از کالا عمدتاًً با همان وضعیتی که آن ها را دریافت کرده برای وی مقدور نباشد ولی علیرغم این عدم امکان، قرارداد را فسخ کرده یا از فروشنده مطالبه کالای جانشین را نموده باشد.
بند اول ماده ۸۴ کنوانسیون اشعار میدارد: بایع در صورت فسخ بیع علاوه بر استرداد ثمن باید منافع آن را از تاریخ تأدیه پرداخت نماید. صراحت ماده مبنی بر تکلیف بایع به استرداد منافع و بهره ثمن تا بدان جاست که حتی شامل بایعی میشود که مرتکب هیچ گونه تقصیری نشده باشد. بنابرین در مجموع میتوان گفت که مطابق ماده ۸۴ کنوانسیون خریدار باید منافعی را که از مبیع استیفاء کرده در صورت فسخ به فروشنده مسترد نماید و در مقابل نیز فروشنده از تاریخ تأدیه بهره ثمن را به خریدار مسترد نماید.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:45:00 ب.ظ ]
|