به همان اندازه که رقابت بین افراد با صلاحیت شدیدتر می شود ، مشوق های مادی به تنهایی نمی توانند افراد درستکار را جذب کنند .برای آنهایی که نگرانی مادی ندارند حس رفاه مهم تر از پول است و عواملی که بر رفاه تأثیر می‌گذارد عبارتند از :

الف) تماس انسانی [۲۲]

ب) اعتماد متقابل[۲۳]

همچنین حس ارج نهاده شدن و با عدالت رفتار شدن . به علاوه فرصت یادگیری مطلبی جدید و درک استعداد شخصی به ایجاد حس مثبت در افراد کمک می‌کند . به طور کل مشوق های مثبتی که هم نیاز معنوی و هم نیازهای عاطفی کارکنان را ارضاء کنند مؤثر تر از برانگیزنده های منفی به شکل تهدیدها یا مجازات هستند .

پول جبران زندگی عاری از احساس

چرا مردم همیشه طالب پول بیشتر هستند ، در حالی که همه می‌دانند پول ضامن خوشبختی نیست ؟ پول می‌تواند جبران یک زندگی عاری از تماس حقیقی انسان باشد . کسی که همیشه سخت کار می‌کند و مقدار قابل توجهی پول در می آورد ، غالباً وقت زیادی ندارد که از ثمرات کارش لذت ببرد .

انسان نمی تواند با نان خالی زندگی کند . احساس رفاه در کار ، بسیار بیشتر از پول اهمیت دارد . از نظر تاریخی ، در موقعیت بی نظیری قرار داریم . قرن های متمادی بشر مجبور بوده فقط برای زنده ماندن کار کند ، اما اکنون برای اولین بار او می‌تواند از تجملات استفاده کند . حداقل این امر برای افراد دارای کارایی بالا و کار مطمئن در قسمتی از دنیا فراهم است که به نیازهای عاطفی و معنوی خود توجه کنند .

نتیجه ی این مبحث می توانداین موارد باشد :

مدیریت فقط نباید به مشوق های مادی [۲۴] اکتفا کند، بلکه باید به یک بررسی داخلی برای کشف چیزهایی که کارکنان را در شرکت بر می انگیزد و چیزهایی که در برانگیختن آن ها شکست می خورده انجام دهد . البته در جامعه ما به واسطه فرهنگ اسلامی عوامل غیر مادی در پیشرفت کارها تأثیری بیشتر از عوامل مادی و پول دارند با این حال هنگامی که سخن از پاداش به میان می‌آید از نظردانشمندان روانشناس پول مهمترین و مؤثرترین عامل پاداش در جوامع مختلف است .(علوی ۱۳۷۵، ۱۲۳)

هرزبرگ از دانشمندان علم مدیریت در پژوهشی علمی این موضوع را به اثبات رسانیده است که برای بسیاری از افراد پول مهمترین عامل انگیزاننده به شمار نمی آید بلکه پول از عواملی است که جلو نارضایتی از کار را می‌گیرد یعنی کمبود حقوق و مزایا در یک سازمان سبب نارضایتی می شود ولی نمی توان به طور قاطع گفت که زیادی حقوق و مزایا در یک سازمان تنها عامل رضایت شغلی است . این موضوع توسط دانشمندان دیگر نیز مورد تأیید قرار گرفته است .

آنچه موجب اهمیت پول به عنوان یک عامل انگیزشی می شود این است که پول وسیله ای برای رسیدن به خواسته های گوناگون افراد به شمار می‌آید . افراد می‌توانند با داشتن پول احتیاجات فیزیکی ، امنیتی و اجتماعی خود را برآورده سازند ، در بسیاری از جوامع پول مظهر شخصیت افراد به شمار می‌آید زیرا ثروتمندان در سایه ی پول فراوان نظر دیگران را به خود جلب می‌کنند . مسئله پرداخت بیشتر در سازمان نیز کاملا مًؤثر است . شخصی که بالاترین دریافتی را در یک سازمان دارد ، غالباً بر دیگران احساس برتری می‌کند ، و بدین ترتیب پول ممکن است حتی حس احترام افراد را نیز برآورده سازد و برای آنان منزلت اجتماعی و احترام به همراه داشته باشد .

در سازمان‌هایی که نظام ارزشیابی کار افراد به طور شایسته برقرار نیست هرکس که مسئول کاری باشد و بیشتر پول دریافت کند با اهمیت تر است .

بسیار مشاهده می شود که در این نوع سازمان‌ها افراد زیرک کوشش می‌کنند که دریافتی خود را بالا ببرند و از این راه فزون بر سودی که به آن ها می‌رسد ، دریافتی خود را با معیار اهمیت کار اداری قرار دهند .

معایب و مزایای پول به عنوان وسیله ایجاد انگیزه[۲۵]

(۱ اثر آن کوتاه مدت است بیشتر پاداش‌های مادی به طور سالانه پرداخت می شود و ‌اثر آن در مدتی کوتاه از بین می رود .یک پاداش یا اضافه حقوق خوب ممکن است کارمند قدردانی ‌را تشویق کندتابرای مدتی تلاش بیشتری در راه تحقق اهداف سازمان ازخودنشان دهد اما به محض این که حقوق خرج شدیا کمک زیادی درمخارج زندگی کارمند نکرد،اثر ایجاد انگیزه آن زود از بین می رود.

(۲ پول که ابتدا به عنوان پاداش برای عملکرد فوق العاده داده می شود ، ممکن است به زودی به عنوان یک حق دائمی تلقی شود . برای مثال ، هنگامی که به یک کارمند به خاطر عملکرد بالایش یک پاداش مادی یا اضافه حقوق داده می شود در دفعات اول آن را پاداش می‌داند ، اما کم کم آن را جزو حقوق استحقاق ی خود می پندارد و انتظار داردکه این عمل تکرار شود، ‌بنابرین‏ در دفعات بعدی این کار در او ایجاد انگیزه نمی کند .

(۳ وقتی به افراد برای انجام هر کار خاصی پول داده می شود ممکن است این پول جانشین انگیزه های درونی شود . بعضی از افراد صرفاً به خاطر لذت از کار یا احساس رضایت بخاطر حل کردن یک مشکل و یا هیجان برخورد با یک چالش ، در انجام وظایف خود تلاش اضافی می‌کنند . در این حالت اگر آنان پی ببرند که به خاطر تلاش اضافی شان پاداشهایی دریافت می‌کنند ، خیلی خوششان نمی آید زیرا احساس می‌کنند این کار به خاطر پاداش‌های پولی انجام داده‌اند نه به خاطر انگیزه های درونی خود .

حال در اینجا این سوال مطرح می شود که اگر استفاده از پول به عنوان وسیله ی ایجاد انگیزه دارای این معایب است، پس چرا هنوز به عنوان یک عامل مهم در این زمینه مطرح می‌باشد ؟ همان طوری که در بالا اشاره شد اثر استفاده از پول کوتاه مدت است و شرکتهایی که از آن به عنوان مهمترین وسیله ی ایجاد انگیزه استفاده می‌کنند هیچ گاه نمی توانند افراد را برای همیشه راضی نگاه دارند . اما در عین حال دلایل دیگری وجود دارد که با توجه به آن ها نمی توان قدرت پول را نادیده گرفت .

یکی از دلایل این است که اگرچه ممکن است پاداش‌های مالی وسیله ایجاد انگیزه خوبی نباشد اما عدم وجود آن به شدت از انگیزه ی کارکنان می کاهد .

وقتی که پاداش‌های مالی انتظارات مادی کارمندان را برآورده نکنند ، ممکن است آن ها دیگر برای شما کار نکنند یا کم کاری نمایند و یا حتی دست به خرابکاری بزنند . نکته دیگر این است که از پول به عنوان مقیاس ارزیابی استفاده می شود . افراد با توجه به میزان دریافتی خود ، دستاوردهای خود ، اهمیت خود برای سازمان و جای خود رادر میان دیگر افراد سازمان و حتی در جاهای دیگر مورد ارزیابی قرار می‌دهند ، یعنی آن ها هرچه بیشتر دریافت کنند . براین تصور ند که در سطوح بالاتری قرار دارند . اما پول نباید تنها وسیله ی ارزیابی افراد به شمار رود.

مدیرانی که برای دادن پاداش به کارمندانشان و ارزیابی آنان اختیارات زیادی ندارند می‌توانند از راه های دیگر میان آنان انگیزه ایجاد کنند ، زیرا بسیاری از افراد را می توان با چیزهایی ترغیب کرد که اصلاً قابل اندازه گیری نیستند

۲-۱۱- انواع انگیزه : [۲۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...