ضمناً هوش اجتماعی بالا در مکالمه­های میان­ فردی خود را به خوبی نشان می­دهد. این افراد سعی ‌می‌کنند همیشه مکالمه­های مناسب و بجا داشته باشند و برایشان اهمیتی ندارد که مکالمه­شان یک وقت گذرانی ساده با بقالی محله­شان باشد یا صحبت کردن با رئیس شان. مزیت کسانی که هوش اجتماعی بالایی دارند این است که به آسانی و آمادگی می ­توانند با تمام افراد در هر شرایط، مکالمه لذت بخش داشته باشند و برای پربار بودن مکالمه­هاشان این قواعد را رعایت ‌می‌کنند: سعی ‌می‌کنند با هرکس همان‌ طور صحبت کنند که مایلند با آن ها صحبت شود و از زبانی استفاده ‌می‌کنند که مناسب آن موقعیت است و همیشه به دیگران احترام می­گذارند و خوش­ برخورد هستند.



یکی از جالب­ترین یافته­ ها درباره ارتباطات فردی و تندرستی این است که معمولا بیمارانی که دارای دوستان ‌و نزدیکان صمیمی بوده و یا عضو ‌گروه‌های اجتماعی و مذهبی و … هستند و در این شبکه ها به فعالیت می­­پردازند، خیلی سریعتر درمان می­شوند و عمر درازتری نیز خواهند داشت. افرادی که اوقات خود را بیشتر با افرادی می­گذرانند که بیشتر دوستشان می­دارند، اثرات شگفت­انگیز این روابط را بر سلامتی و شادابی خود متوجه خواهند شد. همچنین محققان بر این نکته تأیید می‌کنند که بیماران باید تا سر حد توان بکوشند از تنش­ها و نگرانی­های روزمره خود بکاهند و سموم این­گونه مناسبات ویرانگر را از جسم و جان خود پاک کنند. زمانی که بیماران در حالت شکنندگی قرار می­ گیرند، نشان دادن احساسات مهربانانه، برای آنان بسیار مؤثر خواهد بود. بویژه اگر سالخورده و ناتوان بوده و سیستم ایمنی بدنشان از کار افتاده و معیوب شده و درگیر ناخوشی مزمن شده باشند. در این­صورت است که عشق چیزی فراتر از ابراز مهر و محبت احساس می­ شود و در فرایند پرستاری و مراقبت بدون شک عامل اصلی و فعال بیولوژیکی می­ شود. در حقیقت ابراز عشق و داشتن روابط اجتماعی مناسب داروی درد­هایی است که اعجازها می­آفریند. تحقیقات نشان داده ­اند که بین افرادی که به علت گرفتگی عروق، ناچار آنژیوگرافی می­شوند اگر یار و همسری داشته باشند که فاقد مهر و محبت باشد، ۴۰% بیشتر از کسانی که آشیانه گرمی در خانه دارند و دلی برایشان می­تپد، سر و کارشان به بیمارستان می افتد و بار دیگر دچار انسداد عروق و شریان ها می­شوند (اسدی به نقل از عصاری، ۱۳۹۱).

عوامل مؤثر بر پرورش هوش اجتماعی

برای بهبود مهارت­ های ارتباط اجتماعی بهتر است:

– در ارتباط با دیگران خوش برخورد بود و لبخند زد و یا دست داد و دیگران را به گرمی در آغوش گرفت یا به عبارتی دیگر از زبان رفتاری باز استفاده کرد.

– ملاقات با دیگران را با موضوعاتی که به آن ها مرتبط است شروع کرد نه موضوعاتی که به خودمان مربوط است.

– همان‌ طور که با طرف مقابل صحبت می­کنید به چشمان او نیز نگاه کنید (برقراری ارتباط چشمی یا غیر کلامی همزمان با برقراری ارتباط کلامی).

– از آنچه می­خواهید در صحبت هایتان بگویید آگاه باشید و در هنگام صحبت احساس راحتی و اطمینان داشته باشید (همان، ۱۳۹۱).

رفتار شهروندی سازمانی

مقدمه:

در نظام بوروکراتیک تمام تلاش مدیران دست یابی به کارایی بیشتر با حفظ سلسه مراتب هرمی سازمان است و به همین جهت مناسبات سطحی و نامطمئنی بین افراد وجود دارد اما در نظام مبتنی بر ارزش‌های انسانی و دموکراتیک، مناسباتی درست و مطمئن در میان مردم به وجود می‌آید. در چنین محیطی با افراد با انسانیت رفتار می شود و به سازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تا حد توان پیش روند. در این نظام ارزشی توجه به شهروندان اهمیت دارد (رحمان سرشت و صنوبر، ۱۳۸۰). لذا توجه به اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم رفتار سازمان می‌تواند بسیار مهم تلقی گردد و از این جهت است که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته‌اند (اپلبوم[۷۳]،۱۹:۲۰۰۴).

فرد با تعهداتی که نسبت به هنجارهای خود (رفتار شهروند سازمانی) احساس می‌کند، رفتارهایی فراتر از نقش و وظایف رسمی خویش انجام می‌دهد. این رفتارها بدون انتظار نسبت به پاداش‌های سازمانی شکل می‌گیرد (تقوی، ۱۳۸۶: ۶۶۱). رفتار شهروندی سازمانی منجر به کاهش تنش و زمینه ارتقای بهره وری عملکرد افراد را فراهم می‌کند (هال[۷۴]،۳۲۸:۲۰۰۹). مطالعات مختلف، نشان دهنده این موضوع است که رفتار شهروند سازمانی با ایجاد تعهدات فردی و غیر رسمی در افراد، به طور مستقیم بر روابط سازمانی افراد اثر مثبت می‌گذارد و آنان را ملزم می‌کند تا در فعالیت‌های کاری خویش توجه و دقت بیشتری داشته باشند (ماردوکزی و اکسین[۷۵]،۳:۲۰۰۴).

ظهور و پیدایش رفتار شهروندی سازمانی

رفتار شهروندی سازمانی یا به اختصار OCB اولین بار توسط اورگان[۷۶] و همکارانش در سال ۱۹۸۳ مطمح نظر قرار گرفت و عبارت بود از رفتاری که از روی میل و اراده فردی بوده و به طور مستقیم و صریح از طریق سیستم پاداش رسمی سازمان مورد تقدیر قرار نمی گیرد، ولی باعث ارتقای عملکرد سازمان می شود. اورگان و همکارانش طرح رفتار شهروندی سازمانی را به مثابه بخشی از پژوهش های جاری معرفی کرده‌اند که در صددند روابط متعادلی را بین نگرش های کارکنان و عملکرد کاری ایجاد نمایند (برایفایلد و کروکت[۷۷]، ۱۹۵۵: ۴۲۴).در دهه های اخیر رفتار شهروندی سازمانی، ساختار اصلی رشته‌های روان شناسی و مدیریت را تشکیل می‌دهد و توجه زیادی را به خود جلب ‌کرده‌است. تقریبا ۳۰ شکل متفاوت از رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد. این رفتارها ساختارهای اجتماعی سازمان را به اصطلاح روغن کاری می‌کنند و انعطاف پذیری مورد نیاز را برای فعالیت نمودن از طریق رویدادهای پیش‌بینی نشده فراهم می‌سازد و هم چنین کارکنان یک سازمان را در سازگاری با شرایط بهت انگیز با شرایط بهتر، انگیزه وابسته به یکدیگر کمک می‌کند. (فوت و تانگ[۷۸]، ۲۰۰۸: ۹۴۳).

مفهوم رفتار شهروندی سازمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...