عوامل ایجاد این سندرم نیز به شرح زیر می‌باشد:

عوامل محیطی: اسکات به نقش این عوامل در بروز فرسودگی شغلی اشاره می‌کند. در محیط های کاری که دارای ویژگی های زیر می‌باشند، فرسودگی شغلی پدیدار می شود:

۱٫ فشار های ناشی از مواجهه با تقاضا ها و درخواست های مکرر دیگران .

۲٫ رقابت سخت و فشرده .

۳٫ نیاز های مالی و تلاش برای کسب در آمد .

۴٫ محرومیت از آنچه فرد شایسته آن است(قدیمی و حسینی ، ۱۳۸۵) .

۲-۲-۵ دلایل ایجاد عدم انگیزه و رسیدن به فرسودگی شغلی

۱٫ نبودن پاداش :

پاداش ستایش، احساس رضایت ، اعتماد به نفس بالا ، ترفیع ، بخشش، شهرت ، اعتبار ، چالش ، ماجرا جویی و هر آن چیز که باعث احساس مثبت می شود ، را در بر می‌گیرد .

۲٫ احساس بی قدرتی:

فرد باید ‌به این احساس برسد که قوی است و قدرت نفوذ بر آنچه که بر ما تاثیر می‌گذارد را دارد. اینکه کسی احساس کند نمی تواند بر آنچه که برای او اتفاق می افتد کنترل داشته باشد و احساس کند که بی پناه است و کسی از او حمایت نمی کند بدترین تجربه انسانی است . هر زمان که فرد فکر کند جهان غیر قابل کنترل است با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد .

۲٫ احساس کاهش قدرت فردی:

قدرت فردی یعنی توانایی نفوذ فرد بر دنیای اطراف به همان روشی که می‌خواهد این قدرت و این احساس ، مخالف حس بی پناهی است این حس به فرد کمک می‌کند که کار خود را تحت کنترل در آورد در حالی که فرد کنترل کمی بر سایر افراد دارد اما می‌تواند خود را کنترل نماید و زمانی که احساس بی پناهی می‌کند بعضی چیز ها را فراموش می کند. وقتی فرد توانمندی های خود را توسعه می‌دهد می‌تواند حس مهارت و کنترل بر زندگی خود را نیز توسعه دهد. تجربه حس مهارت هر چیزی را تغییر می‌دهد زیرا این حس بر تمرکز فرد بر مواردی که در آن مهارت دارد ، تأکید می کند ، اعتماد به نفس را افزایش می‌دهد و می‌تواند به فرد کمک کند که بهتر خود را مدیریت کند.

۳٫ ضعف در خود مدیریتی :

خود مدیریتی مؤثر نیازمند به دانش و مهارت است . تعداد اندکی از افراد ‌در مورد این که چگونه باید خود را به درستی مدیریت نمایند، اطلاعات دارند و سایرین بسیار به نکات منفی توجه می‌کنند و از دانش شخصی خود بهره می گیرند در صورتی که می بایست این مهارت را از دیگران بیاموزند (گل پرور و حسین زاده ،۱۳۹۰) .

۲-۲-۶ علایم افسردگی شغلی

  1. علایم جسمانی

شامل کاهش انرژی ، خستگی مزمن ، ضعف ، افزایش آسیب پذیری در مقابل بیماری ها ، درد های پشت ،شکایات متعدد جسمانی و اختلال خواب .

۲٫ علایم هیجانی

درماندگی ، ناامیدی ، افزایش تنش و تعارض در خانه ، افزایش حالت های منفی عصبی مانند بیقراری ، عصبانیت ، تحریک پذیری و کاهش حالات عاطفی مثبت مانند صمیمیت ، فروتنی و ادب .

۳٫ علایم روانی

شامل نارضایتی و نگرش های منفی نسبت به خود ، شغل ، زندگی و در نهایت(رفتارهای کناره گیری از کار )غیبت و فرار از کار می‌باشد ( گل پرور و نیری ، ۱۳۸۹).

۲-۲-۷ علایم هشداردهنده فرسودگی شغلی

  1. احساس پوچی

برای افرادی که دچار فرسودگی شغلی شده اند، کار کردن بی معنا وبی مفهوم می شود وبه جایی می‌رسند که از خود سوال می‌کنند آیا در ازای کار کردن، چیزی به دست می آورند یا نه؟ در اینجا تردید جای بهره وری را می‌گیرد و کار کردن، بی نتیجه وبی هدف به نظر می‌آید. به هر حال یکی از نشانه های مهم فرسودگی شغلی، بحران موجودیت وهویت شغلی است یعنی کار، پوچ وبی معنی به نظر می‌آید و فرد احساس بی هدفی وسردرگمی می کند.

  1. احساسات ‌و هیجان های منفی

احساس دلسردی، عصبانیت، نگرانی، ناخشنودی ‌و احیانا دلواپسی، جزءاحساسات ‌و هیجان های منفی قلمداد می‌شوند.افرادی که در چرخه فرسودگی شغلی گرفتار آمده اند، غالبا تجربه این نوع احساسات منفی را هرروز بیشتر خواهند داشت و درپایان احساس خستگی و ناتوانی می‌کنند. باید توجه داشت همه کسانی که گرفتار عارضه فرسودگی شغلی شده اند، احساسات مشابهی راتجربه نخواهند کرد، اما غالبااحساس ترس، گناه و فشارروانی ‌در همه آن ها مشترک است(جکسون ، ۲۰۱۱) .

  1. از دست دادن انگیزه

کاهش انگیزه درشغل نیز همانند احساس پوچی و بی هدفی، از مشخصات فرسودگی شغلی است. افراد مبتلا به فرسودگی شغلی انگیزه های اولیه ای را که در بدو ورود به سازمان داشته اند، از دست می‌دهند ورفت وآمدشان به محل کار بدون هدف واز روی اجبار صورت می‌گیرد.

  1. افسردگی

افسردگی و بی حوصلگی از بدترین حالت هایی است که هر کدام به تنهایی می‌توانند پیامدهای منفی بسیار به همراه داشته باشند. فردی که دچارافسردگی شده است، نه تنها آینده روشنی را درپیش روی خود نمی بیند، بلکه گذشته خویش را فراموش می‌کند و به گذشته خود حسرت می‌خورد هرچند ممکن است این نوع افسردگی ازموقعیت های شغلی فرد آغاز نشده وریشه در سایر موقعیت ها داشته باشد، اما همه جنبه‌های زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد ( گل پرور و نیری ومهداد، ۱۳۸۹).

  1. سوء مصرف مواد

وقتی مشکلات شغلی مزمن می‌شوند، فرد به دنبال راه حل هایی برای فرار ازموقعیت های فشارزا می‌گردد. اغلب این افراد، الکل بیشتری می نوشند،کم خوراک یا پرخوراک می‌شوند ازقرص های خواب آور، آرامبخش ها ومحرکها استفاده می‌کنند ومیزان مصرف سیگار، ‌نوشیدنی‌ها، قهوه، شکردراین افراد بالا می رود. هرچندانگیزه فردازروی آوردن ‌به این مواد، فرار ازموقعیت های مشکل زا بوده است، اما اینکار نه تنها مشکل اوراحل نمی کند، بلکه خطراعتیاد وی را نیز درپی خواهد داشت.

سیکل نادرست:

علایم فرسودگی شغلی، زندگی فرد را مختل می‌سازد، احساس گناه، ناامیدی و فرسودگی در فرد به وجود می‌آید وبا از بین رفتن اشتیاق واحساسات مثبت در او،بیماری ها آغاز می‌شوند عملکرد فرد به طور کامل افت پیدا می‌کند و با این کاهش عملکرد ، احساس گناه در وی ظاهر می شود و در نتیجه، سیکل معیوبی پدید می‌آید (گل پرور، واثقی و جوادیان ، ۱۳۹۰) .

۶٫ عقب نشینی احساسات

افرادی که دچار فرسودگی شغلی می‌شوند، رفته رفته احساسات مثبتی که نسبت به کارشان را داشته اند، از دست می‌دهند وبی تفاوتی واحساسات منفی را تجربه می‌کنند، زیرا چنین می اندیشند که اجتماع نتوانسته است آن ها راحمایت کند.این عقب نشینی و قطع ارتباطات دوستانه و کنار کشیدن از امور و کسانی که به آن ها علاقه دارند باعث از دست دادن پشتیبانی و حمایت اجتماعی شده و میل به تنها بودن درآنان قوت می‌گیرد. این رویداد، خود باعث تشدید فرسودگی شغلی در این افراد می شود.

۷٫ کاهش عملکرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...