مقاله های علمی- دانشگاهی | پژوهشهای خارجی – 9 |
مشایخ (۱۳۹۲)، در تحقیقی عوامل مؤثر بر نوسانپذیری سود را مورد بررسی تجربی قرار داد. بر اساس چارچوب پژوهشگران پیشین، نوسانپذیری سود تحت تأثیر عوامل اقتصادی و حسابداری قرار میگیرد و از آن ها ناشی میشود. در این تحقیق برخی از پارامترهای حسابداری از قبیل شاخصههای مرتبط با تطابق ضعیف، کیفیت اقلام تعهدی و هموارسازی سود همچنین برخی از پارامترهای اقتصادی مشتمل بر زیان، اندازه شرکت، معیارهای رشد، نوع صنعت، نوسانات درآمدها و جریانهای نقدی و چرخه عملیاتی شرکتها، مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه وی با بهرهگیری از داده های ۴۰۰ شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران در خلال سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ ، صورت گرفته است. نمونه های پژوهش بر اساس نوسانپذیری سود در پنج طبقه گروهبندی شده و سپس میانگین هر کدام از عوامل حسابداری و اقتصادی به شرح فوق، مقایسه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل حسابداری و عوامل اقتصادی( به استثنای چرخه عملیاتی شرکت) تاثیر با اهمیتی در به وجود آوردن نوسانات سود دارد.
پژوهشهای خارجی
در سال ۱۹۸۶ ، بال و براون یک تحقیق آماری را در زمینه بازارهای سرمایه در حسابداری آغاز نمودند که هنوز هم تا به امروز ادامه دارد. این دو نخستین افرادی بودند که بر اساس روش علمی نشان دادند که قیمت بازار سهام شرکتها نسبت به اطلاعات در صورتهای مالی از خود واکنش نشان میدهد. بررسی تحقیق آن ها اهمیت زیادی دارد، زیرا روش تحقیق آن ها و کاربرد آن هنوز مورد استفاده قرار گرفته و معتبر است. نتایج تحقیق این دو محقق استرالیایی نشان داد، تغییرات قیمت سهام با تغییرات سود همسو است ولی به آن میزان نیست. تغییرات قیمت سهام علاوه بر تغییرات سود حسابداری از متغیرهای دیگری نظیر نوع صنعت، ترکیب سرمایه شرکت، سهم بازار فروش محصولات و … تأثیر میپذیرد.
لو (۱۹۸۳)، فشردگی سرمایه، سهم بازار و اندازه شرکت را به عنوان ویژگیهای شرکت در نظر گرفت و رابطه آن ها را با پایداری سود مورد آزمون قرار داد که بیان میکند رابطه معنیداری بین آن ها وجود دارد.
لیو و جاکوب(۱۹۹۸)، بیان میکنند که یک روش برای در نظر گرفتن سایر اطلاعات در الگو، تجدیدنظر در پیشبینی سودهای آینده توسط تحلیلگران است. اگر این تجدید نظر به عنوان متغیر توصیفی در نظر گرفته شود، رابطه معناداری بشدت افزایش خواهد یافت و ضریب واکنش سود به سمت یک میل می کند. نظریه اقتصادی و تحقیقات حسابداری در چهل سال گذشته چندین صنعت و ویژگی شرکتها شامل نوع محصول، فشردگی سرمایه و اندازه شرکت را شناسایی کرده که با پایداری سود غیرعادی در ارتباط است .
هند و لندزمن (۱۹۹۸) دریافتند، زمانی که متغیر سایر اطلاعات در الگوی اولسن نادیده گرفته شود، سودهای تقسیمی با ارزش بازار حقوق صاحبان سهام ارتباط مستقیم پیدا میکنند در حالی که انتظار میرود این ارتباط معکوس باشد.
بدریناچ(۱۹۸۹)، یکی از انگیزه های هموارسازی سود را نوسانپذیری سود دانستند. آن ها بیان کردند که سرمایهگذاران نهادی به طور عادی از شرکتهای دارای نوسان سود زیاد، دوری کرده و بیشتر تمایل به سرمایهگذاری در شرکتهای با روند سود هموار دارند.
مایکلسن و دیگران(۲۰۰۰)، به دنبال آزمون این مسئله بودند که آیا پاسخ بازار سهام به عملکرد شرکت به هموار بودن سود مرتبط است؟ آن ها دریافتند شرکتهایی که سود هموارتری را گزارش نمودهاند، میانگین بازدهی غیرعادی انباشته بالاتری را نسبت به سایر شرکتها داشتهاند.
اونز(۲۰۰۱)، بیان می کند که انتظار میرود دادههایی از قبیل نوع صنعت و سهم بازار، سودهای غیرعادی آینده را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو آن ها می توانند به عنوان منبع در الگو اولسن گنجانده شوند که احتمالا محتوای تجربی الگو را (Vt) سایر اطلاعات افزایش خواهد داد.
پورتر(۲۰۰۴)، معتقد است که نوع صنعت بر تعیین قوانین رقابتی شرکتها و سیاستهایی بسیار مؤثر است که بالقوه در دسترس شرکت میباشند است. او درباره اثر نوع صنعت بر سود بیان می کند که رقابت در صنعت پیوسته در جهت کاهش نرخ بازده سرمایهگذاری به سوی نرخ بازده رقابتی پایه عمل میکند بنابرین، صنایع مختلف موجب تأثیرهای متفاوتی بر پایداری سودهای غیرعادی خواهد شد.
فینی[۸] (۲۰۰۰)، در پژوهشی با عنوان “عوامل مؤثر بر سودآوری صنایع” به بررسی عوامل مؤثر بر سودآوری ۱۴۲ شرکت استرالیایی پرداخت کردهاست. مطالعه وی به صورت داده های مقطعی و بر اساس میانگینی از سه سال در دوره زمانی ۱۹۹۷-۱۹۹۴بوده است. وی با برآورد اثر عواملی مانند اندازه شرکت، موجودی سرمایه، میزان فروش، مدیریت و کیفیت نیروی کار بر روی سود، شدت اثر سرمایه بر سود شرکتهای مورد مطالعه را بررسی کرد و در نهایت نتیجه گرفت که شدت اثر سرمایه های مورد مطالعه بر سود فعالیتهای مختلف صنعتی متفاوت است. همچنین، بین نوع فعالیتهای صنعتی و عوامل مؤثر بر سودآوری آن ها رابطه معنیداری وجود دارد.
برد (۲۰۰۱)، اهمیت اطلاعات حسابداری را برای پیشبینی نوسانات سود بررسی نمود. وی اطلاعات پژوهش خود را از شرکتهای سه کشور آمریکا، انگلستان و استرالیا فراهم نمود. نسبتهای مالی مدل نهایی ایشان شامل ۱۰ نسبت مالی به شرح زیر بود که با بهره گرفتن از روش رگرسیون Step-Wise انتخاب بررسی شدند :۱- نسبت بازده داراییها،۲- تغییر در فروش به موجودیها،۳- تغییردر کل داراییها، ۴- تغییر در موجودیها ۵- تغییر در مخارج سرمایهای به کل داراییها،۶- سود عملیاتی به فروش،۷- سود قبل مالیات به فروش ،۸- وجه نقد به بدهیها، ۹- سود خالص به فروش و۱۰- بازده حقوق صاحبان سهام.
چاریتو و دیگران (۲۰۰۱)، در تحقیقی رابطه جریانهای نقدی و سود را با ارزش سهام در بازار بورس اوراق بهادار ژاپن مورد آزمون قرار دادند. این تحقیق شواهدی را نشان میدهد که اولا جریانهای نقدی محتوای اطلاعاتی بیشتری در تشریح بازده سهام در مقایسه با سود دارند و دوما جریانهای نقدی زمانی که سود ثبات ندارند، نقش با اهمیتتری در بازار سهام نسبت به سود بازی میکند و اهمیت بیشتری دارد.
گالت و لیست(۲۰۰۴)، با بهره گرفتن از آزمون ریشه واحد به بررسی بیثباتی سهم بازار در صنایع دخانی و سیگارسازی آمریکا میپرداختند. آن ها با بهره گرفتن از داده های مربوط به سهم بازار بنگاههای تولید کننده سیگار و محصولات دخانیاتی آمریکا طی سالهای ۱۹۳۴-۱۹۴۴ به این نتیجه میرسند که سهم بازاری بنگاهها در طول زمان بیثبات بوده و در حال نوسان میباشد. نتایج همچنین حاکی از وجود رقابت قوی در این صنعت در آمریکا میباشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:25:00 ب.ظ ]
|