تجارب آزمایشگاهی به طور هماهنگ نشان دهنده آن است که عواطف مثبت به ارزیابی مثبت از دیگران و تأثیر مطلوب می‌ انجامد و عواطف منفی به ارزیابی منفی منتهی می شود. به عبارت دیگر، ابراز عواطف مثبت و خوشایند والدین در برخورد با فرزندان، دوستی و علاقه آن ها را پدید می آورد و آن را افزایش می‌دهد و در نتیجه، بر استحکام و شدت روابط والدین با فرزندان می افزاید.

ابراز عواطف مثبت از دو طریق می‌تواند بر ارتباط والدین و فرزندان تأثیر گذارد: نخست اینکه والدین می‌توانند با ابراز عواطف مثبت، کاری کنند که در فرزند موجب احساس مطبوع شود و فرزند مایل می شود آنچه در ما ایجاد خوشایندی می‌کند انجام دهد; مثلا والدین فرزندی را که از نخستین ساعات روز آن ها را با تعریف و تمجید صادقانه شاد می‌کند دوست می دارند.( اون هارجى و دیگران، مهارت‌هاى اجتماعى در ارتباط میان فردى، ۱۳۸۴، ص ۲۷۴)

دوم اینکه وجود والدین به هنگام برانگیختگی عواطف مثبت نقش مهمی در پیامد علاقه فرزند به والدین دارد و در واقع، به شکل گیری نگرش مثبت به سخنان والدین می‌ انجامد و زمینه را برای همکای و پذیرش پیشنهادهای آن ها فراهم می‌کند.

برخی روان شناسان توصیه اکیدی به والدین دارند، حتی توجه عاطفی مثبت و بی قید و شرط نسبت به فرزند را اساس رابطه با او معرفی کرده‌اند. راجرز می‌گوید: «هنگامی که “خود” رشد می‌کند، انسان نسبت به دوستی و قبول دیگران احساس نیاز می‌کند و توجه رعایت مثبت نامشروط دیگران را جذب می‌کند، این نیاز یک نیاز ذاتی برای انسان است.» (حسین شکرشکن و همکاران، مکتب هاى روان شناسى و نقد آن، چ دوم، تهران، سمت، ۱۳۷۷، ج ۲، ص ۴۴۳)

‌بنابرین‏ طبق این دیدگاه، انسان از کودکی نیاز به توجه عاطفی مثبت دیگران، آن هم به طور غیرمشروط، دارد. آنچه مهم است استمرار این توجه عاطفی مثبت است; زیرا والدین معمولا به فرزند خود این توجه عاطفی مثبت را دارند، ولی به تدریج این توجه مثبت به رفتارهای خاصی از فرزند مشروط می شود و دوستی و عواطف مثبت خود را مشروط به خوب بودن رفتار کودک می‌کنند در آن صورت، این تلقّی برای کودک شکل می‌گیرد که گویا تمام شخصیت او پذیرفته نشده است. ‌بنابرین‏، باید والدین نسبت به کودک پذیرش کامل داشته باشند.

دیکسون و دیگران (۱۹۹۳) تأثیرات متعددی را برای ابراز عواطف مثبت در روابط بین فردی بیان می‌کنند. از جمله این تأثیرات عبارتند از:

۱٫ افزایش تعامل و حفظ روابط;

۲٫ ابراز علاقه واقعی به ایده ها، افکار و احساسات طرف مقابل;

۳٫ جالب و لذت بخش ساختن تعامل.

‌بنابرین‏، آنچه ما به عنوان مبنای ارتباط مؤثر والدین و فرزندان به دنبال آن هستیم، می‌توانیم بر اساس ابراز عواطف مثبت از سوی والدین نسبت به فرزندان پی گیری کنیم، همان گونه که نقطه مقابل آن، یعنی ابراز عواطف منفی، می‌تواند به سردی روابط والدین با فرزندان و سست شدن ارتباط مؤثر و مطلوب آن ها بینجامد و به تدریج در کجروی فرزندان تأثیر گذارد. روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان در بررسی علل کجروی فرزندان به عوامل متعددی از جمله به عدم روابط گرم، محبت آمیز و حمایت گرانه که مصادیق ابراز عواطف منفی است، اشاره کرده‌اند.

جامعه شناسان در بین عوامل متعددی که بر کجروری فرزندان تأثیر می‌گذارد چند عامل خانوادگی را شناسایی کرده‌اند. گذشته از ضعف نظارت مستقیم بر رفتار فرزندان که در خانواده های تک سرپرست احتمال بیشتری دارد، عوامل دیگری مانند ستیز و ناسازگاری پدر و مادر، نبود روابط گرم، محبت آمیز و حمایت گرانه بین والدین و فرزندان، کجروی والدین، بدرفتاری و خشونت آنان با فرزندان در گرایش فرزندان به کجروی و ارتکاب جرم مؤثر شناخته شده اند. (حسین بستان، اسلام و جامعه شناسى خانواده، ۱۳۸۳، ص ۱۰۰)

پژوهش ها نشان می‌دهند که در رابطه والد ـ کودک دو مسئله مهم وجود دارد: پذیرش از سوی والدین; نظارت بر کودک.

به نظر می‌رسد از این دو عامل، پذیرش از سوی والدین مهم تر باشد. در آموزه های اسلامی نیز لزوم توجه به ابراز عواطف مثبت و خوشایند در برخورد والدین با فرزندان تأکید شده است و آن را در قالب دستورالعمل هایی به عنوان وظایف والدینی نسبت به فرزندان مطرح و به نمونه های زیر اشاره شده است:

۱٫ گفتوگوی مهربانانه و دلسوزانه با فرزندان;

۲٫ نگاه مهربانانه به فرزندان;

۳٫ روابط غیرکلامی ناشی از عواطف مثبت; مثل بوسیدن و نوازش فرزند به مقتضای سن کودک و … . (اسماعیل بیابانگرد، روان شناسى نوجوان، ۱۳۷۸، ص ۹۷)

یکی از مشخصه هایی که در کیفیت روابط والدین با فرزند حایز اهمیت است، گرمی روابط، حمایت و ملایم بودن آن است. والدین هنگام تعامل با کودک باید گرم و آرام صحبت کنند و از تحسین و تشویق به موقع و مناسب دریغ نورزند. از این نوع گرمی و ملاطفت در برخوردهای رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله)فراوان دیده می شود. از جمله، روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نماز جماعت را با گروهی به جای می آوردند. امام حسین(علیه السلام) که در سنین کودکی بودند، در کنار رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)قرار داشتند. وقتی پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سجده می رفتند امام حسین(علیه السلام) به پشت حضرت(صلی الله علیه وآله) سوار می شد. هر گاه پیامبر(صلی الله علیه وآله)می خواستند سر از سجده بردارند به آرامی امام حسین(صلی الله علیه وآله) را کنار می نشاندند. وقتی سجده بعدی را شروع می‌کردند، دیگر بار امام حسین(علیه السلام)بر پشت حضرت(صلی الله علیه وآله)سوار می شد. در تمام نماز، پیوسته امام حسین(علیه السلام) این کار را تکرار می کرد تا حضرت(صلی الله علیه وآله) نماز را تمام کردند. مردی یهودی که شاهد این منظره بود گفت: «”ای محمد! شما با کودکان برخوردی دارید که ما تا به حال چنین نکرده ایم.» پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «اگر شما به خدای پیامبر ایمان داشتید با کودکان مهربان بودید.»

در اسلام ‌در مورد پاسخ گو بودن والدین و علاقه نشان دادن آن ها به کودک سفارش های اکیدی شده است. در روایتی از حضرت صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: «إِنَّ اللَّه عَزَّوَجَلَّ لَیَرحَم الرَّجُلَ لِشِده حُبِّهِ لِوَلَدِه»; خدای تعالی مردی که فرزندش را خیلی دوست دارد حتماً مورد ترحم و لطف قرار خواهد داد.

و در روایتی دیگر می فرماید: «قَالَ الصَّادِقُ(علیه السلام): قَالَ رَسُولُ اللَّه(صلی الله علیه وآله): مَن قبّل وَلَدِه کَتَبَ اللَّه لَهُ حَسَنَه وَ مَن فَرّحَه فَرّحه اللَّه یَومَ القِیمَهِ …»; هر کس فرزندش را ببوسد خداوند برای او پاداشی نیکو می نویسد و کسی که فرزند خود را خوشحال کند خداوند متعال او را در قیامت خشنود خواهد کرد … . (محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ۱۹۸۳ م، ج ۱۰۴، ص ۹۱و۳۰۴)

ارتباط غیرکلامی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...