۲-۲-۲۳-۲- الگوهای مکانیستی و الگوهای ارگانیستی

در یک تقسیم بندی، الگوهای تدریس به دو دسته ی عمده ی «الگوهای مکانیستی [۴۵](ماشین انگارانه)» و «الگوهای ارگانیستی[۴۶] (زنده انگارانه)» تقسیم می‌شوند.در الگوی مکانیستی که الگویی بسیار قدیمی است، شاگرد به عنوان موجودی غیر فعال، تهی و انفعالی در نظر گرفته می شود که ذاتاً تنبل و تن پرور است. مطابق این الگو، فعالیت در اثر فشار نیرو های خارجی انجام می‌گیرد. ‌بنابرین‏، هدف آموزش و پرورش انتقال فرهنگ، پرکردن ذهن شاگرد و شکل دادن رفتار او مطابق با روش های از قبل تعیین شده است. این الگو بیشتر «معلم مدار» نامیده می شود. هدف این گونه الگوهای یادگیری فقط گذراندن امتحان به منظور ارزیابی حافظه است. در مقابل الگوهای مکانیکی، الگوهای ارگانیکی مطرح می‌شوند که طبق آن ها، توجه به شاگرد و توانایی‌های او از اهمیت خاصی برخوردار است، مطابق این الگو شاگرد به عنوان موجود زنده ای که ذاتاً فعال است، در نظر گرفته می شود و هدف آموزش و پرورش بهبود و پرورش مداوم افراد در جهت به ظهور رساندن توانایی‌های بالقوه ی آنان است. این الگو را الگوی « شاگرد مدار » نیز نامیده اند(آزمون و حسنلو، ۱۳۹۱، ص ۲۴).

۲-۲-۲۳-۳- انواع الگوهای تدریس

جویس، ویل، شاورز و کالهون، الگوهای جدید تدریس را در کتاب الگوهای جدید تدریس به چهار خانواده: الگوهای اطلاعات پردازی، الگوهای اجتماعی، الگوهای انفرادی و الگوهای سیستم‌های رفتاری تقسیم کرده‌اند. هر خانواده الگوهای مختلفی را به شرح زیر در بر می‌گیرد:

الف- خانواده الگوهای اطلاعات پردازی شامل:

یادگیری به شیوه استقرایی، دریافت مفهوم، الگوی استقرایی کلمه – تصویر، کاوشگری علمی و ورزیدگی در کاوشگری، حفظ کردن، بدیعه پردازی و پیش سازماندهنده.

ب- خانواده الگوهای اجتماعی شامل:

یاران در یادگیری، ایفای نقش.

ج- خانواده الگوهای انفرادی شامل:

تدریس غیر مستقیم، توسعه مفهوم مثبت از خویشتن.

د- خانواده الگوهای سیستم‌های رفتاری شامل:

یادگیری تسلط آموزی( یادگیری برای یادگیری درحد ورزیدگی)، آموزش مستقیم، یادگیری از طریق شبیه‌سازها( جویس و همکاران، ۱۳۷۸، صص۴۱-۳۱).

۲-۲-۲۳-۳-۱- خانواده الگوهای پردازش اطلاعات

این خانواده بر روش های مبتنی برکنجکـاوی درونـی انسان، برای درک جهان از طریق گردآوری و سازماندهی اطلاعات اولیه، کشف مسائل و ارائـه ی راه حل های آن ها و ایجاد مفاهیم و انتقال آنهـا تأکیـد دارنـد (مهـر محمـدی، عابـدی، ۱۳۸۹). به موجب این الگوها، هدف عمده ی تدریس عبارت است از کمک به دانش آموزان در امر کسب اطلاعات و پردازش آن ها. این هدف هم شامل کسب اطلاعات جدید از رشته‌های مختلف علوم و هم استفاده از اطلاعات موجود برای سازماندهی، طبقه بندی و تفکر انتقادی می شود( صفوی، ۱۳۷۸، ص ۱۹۷).

۲-۲-۲۳-۳-۲- خانواده الگوهای اجتماعی یادگیری

الگوهای این خانواده، یادگیری را حاصـل فعالیـت در گروه ها و اجتماعات یادگیری و در کل از طریق هم افزایی می‌داند. الگوهای اجتماعی تدریس، بر ماهیت اجتماعی انسان، چگونگی یادگیری اجتماعی و اینکه چگونه تعامل اجتمـاعی، یـادگیری آموزشگاهی را افزایش می‌دهد، تأکید دارد(بدرخانی، ۱۳۸۸).

۲-۲-۲۳-۳-۳- خانواده الگوهای انفرادی

خانواده الگوهای انفرادی بـر آن هـستند تـا آمـوزش را چنـان شـکل دهند که افراد بتوانند خود را بهتر بشناسند، مسئولیت آموزشی خود را بر عهده بگیرنـد و بـه حـدی بالاتر از رشد خود دست یابند تا در جستجوی زندگی سطح بالاتر باشـند. بـه بیـان دیگـر، خـانواده الگوهای انفرادی علاوه بر این باور که رشد شاگرد به عنوان یک فرد بـه لحـاظ آموزشـی بـه نوبـه خود هدف با ارزشی است، اعتقاد دارد که فراگیـرانِ رشـد یافتـه تـر، مثبـت تـر و خودشـکوفاتـردریادگیری توانمندترند. ‌بنابرین‏، الگوهای انفرادی بـا عطـف توجـه بـه روان دانـش آمـوزان موجـب افزایش پیشرفت تحصیلی آن ها می شود(مهرمحمدی، ۱۳۸۶).

۲-۲-۲۳-۳-۴- خانواده الگوهای رفتاری:

آنچه شالوده این الگو را می آراید در واقع نوعی فراخود کاوی است. شاگردان بر اساس سیگنال هایی که از طریق اطلاعات مدرسان دریافت می‌کنند در رفتار خود تغییر ایجاد کرده و نوعی یادگیری را درونی می نمایند. خود اصلاح گری مفهومی است که از دل این الگو زایش می شود. روانشناسان و مربیان تعلیم و تربیت از این روش در اصلاح رفتار و سازگاری بهره می‌برند. آموختن مطالب، رشد مهارت های ورزشی، فراگیری یک مهارت پیچیده و کاهش اضطراب و ترس های مرضی از طریق این الگو ها قابل تحقق است. اکنون پس از سالها این الگوها از طریق نمود بر روی توسعه تدریس ارتقاء پیدا کرده و به سوی توسعه محیط هایی که تدریس در آن اجرا می‌گردد رسیده اند. هدف عمده این الگو ها ایجاد توانایی خودآموزی است، یادگیری ارزیابی عملکرد، درک بازخورد، و تنظیم رفتار برای افزایش عملکرد می‌باشد(قورچیان،۱۳۷۴).

۲-۲-۲۴- روش های فعال تدریس

در موقعیت های تدریس سنتی، معلم موضوعات درسی را که در شکل برنامه ی درسی تنظیم ‌کرده‌است برای کلاس شرح می‌دهد، کلاس در یک زمان مشخص تشکیل می شود و تا مدت زمان مشخصی که از قبل تعیین شده ادامه پیدا می‌کند. روش های تدریس از نوع چهره بـه چهره و تقریباً ثابت است. در روش سنتی موضوع درس از طرف معلم با توجه به برنامه ای که کتاب درسی قبلاً آن را تعیین ‌کرده‌است، به طور یکسان به همه کلاس ارائه می شود. شاگردان که پشت سر هم نشسته اند به توضیحات معلم گوش می‌دهند، تکلیف و دستوردهی بعدی هم از طرف معلم معین می شود. هدف غایی و نتیجه ی آموزش برای خود دانش آموز هم روشن نیست و یادگیری بر احساس نیاز دانش آموز متکی نمی باشد. علت اصلی اجرای تکلیف از طرف دانش آموز ارضا ی خاطر معلم و کسب نمره ی خوب است. در این روش محتوای برنامه غالباً شامل مطالبی است که به نظر نویسندگان، آن مطالب در زندگی آینده ی دانش آموز سودمند خواهد بود(نیسار ی، ۱۳۸۱، به نقل از: صفاریان، ۱۳۸۹، ص ۱۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...