پایان نامه -تحقیق-مقاله | تأثیر درمان شناختی در هراس اجتماعی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲٫ گروه درمانی شناختی-رفتاری[۱۸۷]: این درمان توسط دو درمانگر در ۱۲ جلسه ۵/۲ ساعته هفتگی و برای گروه های ۴ تا ۶ نفره شرکت کنندگان انجام می شود (هافمن و اتو، ۱۳۹۰). عقیده بر این است که درمان شناختی رفتاری، یک شکل مؤثر مداخله برای اضطراب اجتماعی به نظر میرسد و هنوز نیاز به تلاشهای گسترده در این حوزه به چشم میخورد (هافمن، ۲۰۰۷). در این راستا، شناخته شدهترین الگوی درمان شناختی رفتاری که در جهت تبیین و ترمیم این پدیده آسیب شناسانه، ارائه شده الگوی راپی و هیمبرگ (۱۹۹۷) معروف به الگوی (هیمبرگ) است. در جریان تحول الگوهای درمانی خاص اضطراب اجتماعی، میتوان به الگوی هافمن (۲۰۰۷) به عنوان یک الگوی جامع و خاص اختلال، اشاره کرد، هافمن، درمان شناختی رفتاری خود را درمان ارزیابی مجدد خود اجتماعی[۱۸۸] معرفی می کند (هافمن و اسکپکوسکی[۱۸۹]، ۲۰۰۶).
۳٫ آموزش مهارت های اجتماعی[۱۹۰]: در این روش درمانی از تکنیکهایی استفاده می شود تا مراجعان را از ارتباط بین کانون توجه و اضطراب آگاه سازد و به آنها آموزش دهد، تا در موقعیت اجتماعی به انجام وظیفه خود توجه کنند. در قسمتی از این تمرین، بیماران قبل از انجام تکلیف اجتماعی میآموزند که کانون توجه خود را تغییر دهند و میزان اضطرابشان را اندازه گیری کنند. قبل از انجام تکلیف اجتماعی، از بیماران خواسته می شود که توجه خود را بر ۱) احساسات جسمانی، ۲) محیط فیزیکی بیرون و ۳) موضوع صحبت خود متمرکز کنند (هر یک به مدت ۳۰ ثانیه). بعد از انجام هر یک از این دستورالعملها، از بیمار خواسته می شود میزان اضطرابش در هر یک از موقعیتها را از ۰ تا ۱۰ مشخص کند. این اطلاعات کمک می کند تا بیمار رابطه بین میزان اضطراب و کانون توجه را دریابد (چینی فروشان و آگشته، ۱۳۸۹). درمانهای دارویی نیز برای اضطراب اجتماعی وجود دارد که در سالهای اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است. رایجترین درمانهای دارویی اضطراب اجتماعی، شامل بازدارندههای مونو آمین اکسیداز( برای مثال فنلزین) بازدارندههای انتخابی جذب مجدد سروتونین، بنزویازپینها، ضدافسردگیها و مسدود کننده های بتا می شود. تاکنون، پاروکستین تنها داروی تأیید شده توسط اداره کل غذا و داروی آمریکا است.
تأثیر درمان شناختی در هراس اجتماعی
در درمان شناختی فرض بر این است که افراد دچار اضطراب اجتماعی با یک تهدید اجتماعی روبرو میشوند، کانون توجهشان را معطوف به درون کرده، شروع به خود ارزیابی دقیق و بررسی خودشان میکنند، که همخوان با ادبیات پژوهشی پردازش اطلاعات است (هینریچز و هافمن[۱۹۱]، ۲۰۰۱). مطالعات اخیر نشان می دهند افراد دارای اضطراب اجتماعی هنگامی که توجهشان را بر خود متمرکز میکنند، تصاویر بسیار منفی از خود تصور میکنند و اعتقاد دارند این تصاویر، درست هستند (هاکمن[۱۹۲]، کلارک و مکمانوس[۱۹۳]، ۲۰۰؛ سوراوی و کلارک[۱۹۴]، ۱۹۹۸؛ هافمن و هینریچز[۱۹۵]، ۲۰۰۳). این تصاویر منفی از خود، با اضطراب اجتماعی مرتبطند (هیرش، کلارک[۱۹۶]، ۱۹۹۸، متیوز و ویلیامز[۱۹۷]، ۲۰۰۳). افراد دارای اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد غیر مضطرب به احتمال بیشتری خودشان را در موقعیت اجتماعی از دیدگاه یک مشاهدهگر میبینند (هاکمن[۱۹۸] و همکاران، ۲۰۰۵). هنگامی که از افراد دارای اضطراب اجتماعی خواسته شد تا توجهشان را بر محیط اطرافشان متمرکز کنند اضطراب و باورهای منفی کمتری را گزارش کردند (ولز و پاپاگورگیو[۱۹۹]، ۱۹۹۸). به علاوه، افراد دارای اضطراب اجتماعی تمایل دارند تا علائم مثبت مهم را در طول یک مواجهه اجتماعی نادیده بگیرند و در استنباطهای مثبت[۲۰۰] که مشخصه پردازش شناختی افراد غیر مضطرب است، نقص دارند (هیرش و متیوز[۲۰۱]، ۲۰۰۰).
به عنوان بخشی از این برنامه درمانی، بیماران یک تمرین خاص را در موقعیتهای توجهی متفاوت، انجام می دهند. این برنامه ها نه تنها در درک تأثیر کانون توجه بر احساس اضطراب مؤثر است، بلکه تمرینی است برای تغییر فعالانه کانون توجه در موقعیتهای اجتماعی. تغییرات به وجود آمده در اضطراب در این تمرین به بیماران کمک می کند تا دریابند اضطراب اجتماعی در موقعیتهای اجتماعی غیر قابل تغییر نیست، بلکه تابعی است از عوامل عینی. مدلهای شناختی تأکید ویژهای بر خودکارآمدی یا ادراک خویشتن به عنوان عامل مهم نگهدارنده اختلال اضطراب اجتماعی دارند (بک و امری[۲۰۲]، ۱۹۸۵؛ کلارک[۲۰۳]، ۲۰۰۱؛ کلارک و ولز[۲۰۴]، ۱۹۹۵؛ لیری[۲۰۵]، ۲۰۰۱؛ راپی و هیمبرگ[۲۰۶]، ۱۹۹۷). اضطراب اجتماعی حاصل این تفکر است که فرد قادر نیست آن طور که میخواهد بر دیگران تأثیر بگذارد (لیری[۲۰۷]، ۲۰۰۱؛ اشلنکر و لیری[۲۰۸]، ۱۹۸۲این نظریه بین خود واقعی (صفاتی که فرد احساس می کند دارد)، خودآرمانی (صفاتی که دوست دارد داشته باشد) و خود بایدیشان (صفاتی که مردم اعتقاد دارند، باید داشته باشند) تمایز قائل می شود. مطالعات به طور پیوسته دریافتهاند که افراد دارای هراس اجتماعی، ناهمخوانی زیادی را بین خود واقعی و خود بایدی از جانب دیگران، احساس میکنند. به این معنی که حس میکنند عملکرد آن ها کمتر از آنی است که دیگران از آنها انتظار دارند (استراومن[۲۰۹]، ۱۹۸۹؛ ویلاج و هوپ[۲۱۰]، ۱۹۹۹).
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:15:00 ب.ظ ]
|