پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – ۷- آموزش رفتارجرأتمندانه – 5 |
۳٫ اِعمال پرخاشگری مستقیم، حمله به ناکامکننده، صدمه زدن به او، ناسزا گفتن به او.
۴٫ دوری جستن از موقعیتهای پرخاشگری.
۵٫ برای رهایی از تنشهای روانی، بزرگسالان باید فرصتهایی به دست بیاورند تا مانند کودکان رفتار کنند. این روش به آنان این امکان را میدهد تا مانند زمانی که کودک بودهاند، تقریباً هر کاری را دوست دارند در محیط گردهمایی خود انجام دهند (ستوده، ۱۳۸۵).
۲- تنبیه پرخاشگر
تنبیه متداولترین روش جوامع برای مهار پرخاشگری است. افرادی که دست به پرخاشگری بزنند، جریمههای سنگین میشوند؛ به زندان فرستاده میشوند، و در بعضی کشورها، به سلولهای انفرادی فرستاده میشوند و یا به دلیل اعمال پرخاشگرانه خود، تنبیه بدنی میشوند. در بیشتر موارد حاد، آن ها اشد مجازات را دریافت و به شیوه های گوناگونی از سوی متصدیان قانون اعدام میشوند (بارون، ۲۰۰۵؛ نقل از کریمی، ۱۳۸۸).
برای آنکه تنبیه مؤثر واقع شود، رعایت سه شرط ضرورت دارد: اول آنکه تنبیه باید فوری باشد؛ یعنی بلافاصله بعد از عمل پرخاشگرانه صورت بگیرد. دوم آنکه، باید نسبتاً شدید باشد تا پرخاشگران به آن توجه کنند. سوم اینکه، در استفاده از تنبیه باید همسانی رعایت شود، بهطوریکه پرخاشگران بدانند هر بار که عمل پرخاشگرانهای انجام بدهند، تنبیه خواهند شد (فرانزوی، ۲۰۱۱؛ نقل از فیروز بخت، ۱۳۸۱).
۳- تقویت رفتارهای مغایر
این یک اصل یادگیری است که برای از بین بردن رفتار نامطلوب، بهجای تنبیه آن رفتار، میتوان رفتار مخالف و مغایر با آن را تقویت کرد. اگر بخواهیم این اصل را در مورد پرخاشگری به کار ببندیم، باید بهجای تنبیه رفتار پرخاشگرانه، رفتار غیرپرخاشگرانه را مورد تشویق قرار دهیم. با این عمل، چون شخصی نمیتواند در آنِ واحد هم پرخاشگر باشد و هم نباشد، به سوی انجام رفتار غیرپرخاشگرانه، که تشویق را به دنبال دارد، سوق داده میشود. مؤثر بودن این شیوه در بعضی از تحقیقات نشان داده شده است. به طور کلی در این مورد، اصل این است که ذهن شخص از موضوع پرخاشگری منحرف شود. بنابرین، هر عملی مانند ترک محل پرخاشگری، مشغول شدن به فعالیتهای دیگر، خوردن یک لیوان آب، انجام یک فعالیت ورزشی و نظایر آن ها که ذهن شخص را به خود مشغول کنند، میتواند در کاهش پرخاشگری مؤثر باشد (کریمی، ۱۳۸۲).
۴- الگودهی
نظریهپردازان یادگیری اجتماعی میگویند: همان طور که با الگوهای مفید و مخرب میتوان پرخاشگری را به مردم آموزش داد، با الگوهای غیرپرخاشگرانه نیز میتوان به مردم کمک کرد تا در برابر تحریک مقاومت ورزند (فرانزوی، ۲۰۰۲؛ نقل ازفیروز بخت، ۱۳۸۱). بنابرین، ارائه الگوهای غیرپرخاشگر موجب کاهش پرخاشگری و به یادگیری رفتارهای جدیدی منتهی میشود. از طریق آن میتوان تغییرات پایدارتری در الگوهای پاسخ پرخاشگرانه ایجاد کرد. یافته ها نشان میدهند که مشاهده رفتارهای غیرخشونتآمیز، سبب کاهش اعمال پرخاشگرانه مشاهدهکنندگان میشود. اما در رابطه با الگوهای نقش موجود در برنامه های تلویزیونی، مشاهده الگوهای فاقد خشونت، در تغییر الگوهای پاسخ پرخاشگرانه تأثیر کمتری دارد تا استفاده از رویکردهای تلفیقی، که در آن مشاهده الگوی غیرپرخاشگرانه با راهبردهای بهکارگیری رفتار مشاهده شده، مثل ایفای نقش و بازخورد عملکرد همراه میشود(کراهه، ۲۰۱۱؛ نقل ازنظری نژاد، ۱۳۹۰). در مطالعه ای آزمودنیها الگوی غیرپرخاشگری را مشاهده میکردند که در برابر شوک دادن به قربانی در آزمایش یادگیری، مقاومت میکرد. این آزمودنیها، نسبت به آزمودنیهایی که الگوهای پرخاشگر را دیده بودند، کمتر پرخاشگری میکردند (ارونسون، ۲۰۰۳؛ نقل از شکر کن، ۱۳۸۲).
۵- بخشش
بخشش تمایل به صرفنظر کردن است تا تمایل به تنبیه کسانی که به ما آسیب زدهاند و بهجای آن با مهربانی، و کمک نسبت به آن ها رفتار کردن است. بهعبارت سادهتر، بخشیدن، دست کشیدن از تمایل به انتقام است. این کار، برای کاهش دادن پرخاشگری بعدی بسیار سودمند است. یافته های اخیر نشان میدهد که ممکن است رسیدن به هدف اول، یعنی گذشتن از تمایل به گرفتن انتقام، آسانتر از رسیدن به هدف دوم، یعنی بخشیدن شخص تا به آن مرحله که ما نسبت به او از شیوه های مثبت رفتار استفاده کنیم، باشد. این مقدار میتواند گام مفیدی از لحاظ کاهش پرخاشگری بعدی باشد. این کار، نه تنها تمایل به مقابله به مثل نسبت به شخصی را که به ما آسیب رسانده است، کاهش میدهد، بلکه ممکن است رضایتخاطر روانی ما را نیز افزایش دهد(کریمی، ۱۳۸۲).
۶- آموزش کنترل خشم
رویکردهایی که هدف آن ها آموزش مهارتهای جدید است و به فرد امکان میدهد رفتارهای دیگری را جایگزین پرخاشگری کند، معمولاً نسبت به تخلیه هیجانی و تنبیه موفقیتآمیزترند. خشم و برانگیختگی عاطفی منفی در بروز بسیاری از موارد پرخاشگری نقش کلیدی دارند. بنابرین، بالا بردن توان فرد در کنترل خشم خود، به احتمال زیاد در کاهش پرخاشگری خصومتآمیز مؤثر خواهد بود. هدف رویکردهای کنترل خشم، آشنا ساختن فرد پرخاشگر با «الگوی خشم و رابطه آن با رویدادها و افکار سببساز، و رفتار خشونتآمیز» است. رویکردهای کنترل خشم، عمدتاًً بر اصول درمان شناختی ـ رفتاری، بهویژه آموزش مقاومسازی در برابر فشار روانیکه برای کنترل خشم مورد استفاده قرار گرفته، مبتنی هستند(حامدی، ۱۳۸۵).
۷- آموزش رفتارجرأتمندانه
هنگامی که شخصی از دیگری عصبانی میشود، احتمال دارد در مقابل او رفتاری منفعلانه یا جراتمندانه و یا پرخاشگرانه داشته باشد. در این میان عکسالعملها، رفتار جراتمندانه گزینه مناسبی است که با آموزش آن، میتواند جایگزین مناسبی برای رفتارهای پرخاشگرانه باشد. رفتار جراتمندانه بهمعنای ابراز و توصیف احساسات، افکار و نظرات خود است. در این وضعیت، فرد در عین حال که به حقوق دیگران احترام میگذارد و آن را پایمال نمیکند، با ابراز صحیح احساسات، افکار و نظرات خود سعی میکند تا از حق خود دفاع میکند و دچار پرخاشگری نگردد (حامدی، ۱۳۸۵).
۲-۱۱- تعریف مهارت های اجتماعی
برخی پژوهش ها از مفهوم سازی های کلی مهارت های اجتماعی به تعریف جنبههای خاص مهارت های اجتماعی حرکت کردند. برای مثال می توان بین مهارت های اجتماعی بین فردی[۴۱] که برای قابلیت اجتماعی مهم هستند و مهارت های اجتماعی مرتبط با یادگیری[۴۲] که برای موفقیت های تحصیلی در مدرسه مهم هستند، تمایز ایجاد کرد (مک للند، موریسون، و هلمز[۴۳]، ۲۰۰۰؛ مک للندوموریسون، ۲۰۰۳). به هنگام توجه به مهارت های اجتماعی بین فردی وسیع تر، دو نوع مفهوم سازی مفید هستند. اول این که محققان و متخصصان بالینی توجه بیشتری بر وضعیت گروه سنجی[۴۴] یا پذیرش همسالان انجام دادهاند. این مفهوم سازی پذیرش یا طرد کودکان را توسط همسالانشان در نظر میگیرد. تحقیقات انجام شده در ارتباط با پذیرش همسالان تمرکز اصلی را بر نظریه تحول اجتماعی بنا نهاده اند نتایج این تحقیقات نشان دادهاند که طرد همسالان یک نشانگر اصلی از مشکلات ضد اجتماعی بعدی در کودکان است. این کوکان طرد شده همچنین به هنگام تفسیر موقیت های اجتماعی که با مشکلات رفتاری بیشتر مرتبط هستند، با احتمال بیشتری پایه های اسناد خصمانه را فراهم میکنند(داج و همکاران، ۲۰۰۳؛ نقل از مک للند، ۲۰۰۶).
۲-۱۲- تحول مهارت اجتماعی
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:26:00 ب.ظ ]
|