۲- سبک تصمیم‌گیری احساسی: در این سبک مبنای انتخاب فرد آن است که احساس وی به صورت شهودی چه چیز را درست می‌داند. در اینجا تأکید بر تماس با حس درونی‌، ترجیحات ذهنی و فرایند ارزشی درونی است در این سبک ممکن است فرد حق انتخاب‌های مختلف را در نظر گرفته و ارزیابی کند‌، ولی ملاک نهایی انتخاب این است که چه حس می‌کند تا این که چه فکر می‌کند .

۳- سبک تصمیم‌گیری بیش گوش بزنگ: در این سبک فرد به قدری تحت تأثیر تعارض و استرس تصمیم‌گیری‌، مضطرب و بر انگیخته می‌شود که کارآمدی تصمیم‌گیری وی کاهش پیدا می‌کند. در چنین حالتی معمولاً فرد نمی تواند اطلاعات مربوط را به میزان کافی در نظر گرفته و سبک و سنگین کند و یا ممکن است به قدری در جزئیات فرو رود که پرسپکتیو را از دست بدهد.

۴- سبک تصمیم‌گیری اجتنابی: در این سبک‌، فرد یا لزوم تصمیم‌گیری را انکار می‌کند و یا امیدوار است که همه چیز خود به خود درست شود و یا به تکنیک‌های به تأخیر انداختن مثل امروز و فردا کردن متوسل می‌شود. در اینجا هدف‌، حفظ آسایش روان شناختی کوتاه مدت به هزینه گزاف است.

۵- سبک تصمیم‌گیری تکانه‌ای: در این سبک فرد به سرعت و بر مبنای تکانه‌های ناگهانی تصمیم می‌گیرد و به ارزیابی آرام و منطقی نمی پردازد.

۶- سبک تصمیم‌گیری مطیعانه: در این سبک فرد بر اساس انتظارات دیگران تصمیمی می‌گیرد. ویژگی اصلی این سبک انفعال است. فرد اجازه می‌دهد دیگران تصمیم‌ها را به او تحمیل کنند یا اجازه می‌دهد که دیگران برای وی تصمیم بگیرند.

۷- سبک تصمیم‌گیری اخلاقی: در این سبک‌، مبنای انتخاب یک کد اخلاقی است که می‌تواند مربوط به تعلیمات مذهبی بوده و یا در صورتی که فرد مذهبی نباشد بر اساس اصول اخلاقی شخصی وی باشد. این تصمیم‌ها‌، بازتاب علاقه اجتماعی و نیز علاقه به خود می‌باشد.

سبک تصمیم‌گیری منطقی که کارآمدترین سبک است خود دارای هفت مرحله زیر است:

الف) مرحله مواجه شدن با تصمیم: این مرحله از سه ویژگی زیر حاصل می‌شود:

۱- باز بودن نسبت به اطلاعات خارجی و محیط اطراف

۲- باز بودن نسبت به اطلاعات درونی

۳- وضوح و تمرکز موضوع و پرهیز از جملات مبهم و کلی

ب) مرحله خلق حق انتخاب و جمع‌ آوری اطلاعات درباره‌ آن ها: در اینجا باید قواعد بارش فکری یعنی عدم انتقاد از ایده ها‌، خوشامدگویی به هر ایده‌ای و اهمیت دادن به آن را ‌در مورد خود نیز به کار بریم.

ج) ارزیابی پیامدهای پیش‌بینی شده‌ حق انتخاب‌ها: بهترین راه برای ارزیابی پیامدهای احتمالی تصمیم مورد نظر برای دیگران‌، این است که به جای این که ذهن آن ها را بخوانیم‌، اجازه دهیم که خودشان حرف بزنند.

د) متعهد کردن خود به یک تصمیم

ه) طرح‌ریزی برای چگونگی اجرای تصمیم

و) اجرای تصمیم: در این مرحله توجه به موارد زیر ضروری است:

۱- زمان‌بندی

۲- تعارض پس از تصمیم‌گیری در هنگام آغاز اجرای تصمیم زیاد است ولی وقتی روند کار را ادامه داده و نسبت به درستی تصمیم خود اعتماد پیدا کنیم‌، تعارض و اضطراب نیز کاهش می‌یابد.

۳- عذر و بهانه نیاوردن.

۴- باید در مقابل عکس‌العمل‌های دیگران هم قوی و هم انعطاف‌پذیر باشیم.

۵- پاداش دادن به خود

۶- کنار آمدن با حس نومیدی و درماندگی

ز) ارزیابی پیامدهای واقعی اجرای تصمیم

مهارت حل مسأله

گفتیم که مهارت تصمیم‌گیری در ارتباط با مهارت حل مسأله است. حل مسأله یکی از مهم‌ترین فرایندهای تفکر است که به ما کمک می‌کند تا مقابله مؤثری با مشکلات و چالش‌های زندگی داشته باشیم. حل مسأله شامل ۵ مرحله است که قبل از بررسی این مراحل باید به شرط ضروری برای وارد شدن در فرایندهای مسأله بپردازیم و آن «پذیرش مسأله» است در پذیرش مسأله دو بعد متمایز وجود دارد: نخست اعتراف به وجود مشکل و دوم متعهد کردن خود به تلاش برای حل مشکل. بعد از پذیرش مسأله ۵ مرحله زیر در فرایند قابل توجه است:

۱- مشکل چیست: مرحله اول حل مسأله‌، تعیین دقیق مشکل و مسأله است. برای مثال این دو صورت مسأله مختلف را در نظر بگیرد .

«من آدم بدبختی هستم» «من فقط کارم را از دست داده‌ام.»

این مرحله دارای مراحل فرعی زیر است:

الف) درباره‌ مسأله چه اطلاعاتی داریم.

ب) می‌خواهیم به چه نتایجی برسیم.

ج) چطور مسأله را تعریف می‌کنیم.

۲- در نظر گرفتن راه حل‌های مختلف حل مسأله: نکته مهم در این مرحله آن است که نباید هیچ گونه ارزیابی و قضاوتی ‌در مورد راه حل‌ها صورت گیرد‌، چون در غیر این صورت جریان آزاد ایده ها با مانع روبرو می‌شود. ارزیابی مخصوص مرحله بعد است.

۳- ارزیابی راه حل‌ها: بر اساس سه مورد زیر صورت می‌گیرد:

الف) تعیین مزایای راه حل

ب) تعیین معایب راه حل

ج) تعیین اطلاعات دیگری که برای ارزیابی راه حل‌ها نیاز داریم.

۴- انتخاب راه حل و برنامه ریزی برای اجرای راه حل: استراتژی‌هایی که به انتخاب راه حل کمک می‌کنند عبارتند از:

الف) ارزیابی و مقایسه راه حل‌ها

ب) خلق یک راه حل جدید

ج) امتحان کردن راه حل در تصور خود

۵- ارزیابی تأثیر راه حل: نکته مهم در این مرحله آن است که وقتی برای حل یک مسأله تلاش می‌کنیم‌، نباید در این دام بیفتیم که فقط یک راه حل درست وجود دارد و اگر آن راه حل به نتایج مورد نظر دست نیافت‌، همه چیز از دست رفته است. ما باید مرتب این نکته را به خود یادآوری کنیم که غالباً برای حل مشکلات راه حل‌های متعددی وجود دارد و هر راه حلی که بر می‌گزینیم یک راه حل موقتی و آزمایشی است. زیرا صرف نظر از این که تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات چقدر دقیق و سیستماتیک بوده‌، در نهایت این تجربه است که به ما می‌گوید که آیا تصمیم‌ها درست بوده‌اند و یا نیاز به تغییر و تعدیل دارند. (سلیگمن، ۲۰۰۳)

مهارت تفکر خلاق / تفکر انتقادی

به طور کلی در تفکر خلاق ما از شیوه های زیر کمک می‌گیریم:

– تفکر مثبت (یادگیری فعال- جستجوی اطلاعات جدید)

– ابراز خود (برای تصمیم‌گیری تشخیص حق انتخاب‌های دیگر)

– تشخیص راه حل‌های جدید برای مشکلات

در تفکر انتقادی نیز شیوه های زیر به کمک ما می‌آیند:

– ادراک تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر ارزش‌ها‌، نگرش‌ها و رفتار

– آگاهی از نابرابری‌ها‌، پیش‌داوری‌ها و بی عدالتی‌ها

– واقف شدن ‌به این مسأله که دیگران همیشه درست نمی‌گویند

– آگاهی از نقش یک شهروند مسئول

یکی از ابعاد مهم تفکر انتقادی‌، بررسی دقیق موقعیت‌ها با پرسیدن سؤالات مناسب و مربوط است. در حقیقت توانایی پرسیدن سوال مناسب به فهم بیشتر دنیا کمک کرده و موجب می‌شود که تصمیم‌های ‌آگاهانه‌گری بگیریم یکی از این شیوه ها در این تفکر آن است که از خود سؤال کنیم چرا به بعضی عقاید وابسته هستیم و چطور ‌به این نظرات رسیده‌ایم. منبع اصلی عقاید و نظرات معمولاً چهار مورد زیر است:

۱- مانند والدین‌، آموزگاران و مراجع قدرت …

۲- کتب

۳- شواهد حقیقی

۴- تجربه‌ شخصی

لازم است در تفکر انتقادی به ارزیابی اعتبار این منابع بپردازیم. ترکیب دو توانایی مشاهده موقعیت‌ها از نقطه نظر دیگران و بررسی دلایل و شواهد نقطه نظرات مختلف به فهم کامل‌تر و بینش عمیق‌تر نسبت به موقعیت‌های زندگی کمک می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...