کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 طراحی محصولات دیجیتال برای استارتاپ‌ها
 کسب درآمد از تولید محتوای هوش مصنوعی
 تربیت اصولی سگ پیت بول
 استفاده حرفه‌ای از کوپایلوت
 شناخت مخاطبان هدف در وبسایت
 فروش محصولات دیجیتال سلامت
 احیای رابطه عاشقانه
 کسب درآمد از فروش لوازم ورزشی دست‌دوم
 بازاریابی ویدیویی موثر
 تربیت ژرمن شپرد مطیع
 نگهداری صحیح از سگ هاسکی
 درآمدزایی از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 همکاری در فروش شبکه‌های اجتماعی
 تبدیل اختلافات به فرصت رشد
 شناخت کامل نژاد ژرمن شپرد
 آموزش جامع ابزار هوش مصنوعی Gemini
 کسب درآمد از نوشتن مقالات تخصصی
 مدیریت اضطراب در روابط عاطفی
 درآمدزایی از ساخت اپلیکیشن موبایل
 تقویت مهارت‌های فردی و حرفه‌ای
 راهنمای خرید اسکرچر گربه
 انتخاب سگ آرام برای آپارتمان
 کسب درآمد از تولید کتاب الکترونیک با هوش مصنوعی
 راهکارهای درآمدزایی در خانه
 علل اسهال در سگ‌ها
 معرفی نژاد طوطی گرینچیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



ارلی و موساکوفسکی[۳۷](۲۰۰۴ )، هوش فرهنگی را توانایی طبیعی به ظاهر خارجی، که برای تفسیر حرکات و اشارات مبهم نا آشنای افراد به کار می رود، تعریف کرده‌اند.

پیترسون[۳۸](۲۰۰۴)، هوش فرهنگی را یک قابلیت فردی برای درک تفسیر و اقدام اثر بخش در موقعیت هایی دانست، که از تنوع فرهنگی برخوردارند و با آن دسته از مفاهیم مرتبط با هوش سازگار است، که هوش را بیشتر یک توانایی شناختی می دانند. طبق این تعریف در واقع هوش فرهنگی با تمرکز ‌بر قابلیت های خاصی که بر روابط شخصی با کیفیت و اثر بخشی در شرایط فرهنگی مختلف لازم است، بر جنبه ای دیگر از هوش شناختی تمرکز دارد.

هوش فرهنگی همچنین بینش های فردی را در بر می‌گیرد، که برای انطباق با موقعیت ها و تعاملات میان فرهنگی و حضور موفق در ‌گروه‌های کاری چند فرهنگی مفید است(نائیچی و عباسعلی زاده ،۲۱:۱۳۸۶).

هوش فرهنگی در واقع دیدگاه هایی ‌در مورد توانایی فرد برای غلبه بر شرایط چند فرهنگی، به کارگیری توانایی ها در بر همکنش هایی که بین فرهنگ های مختلف روی می‌دهد و انجام فعالیت ها و کارها در گروه هایی که از لحاظ فرهنگی متفاوت هستند می‌باشد(آنگ، داین،۲۰۰۸؛ آنگ، داین، و کوه ۲۰۰۹).

طبق نظر انگ و همکاران(۲۰۰۷)، هوش فرهنگی در واقع یک توانایی شخصی و سازگار با فهم و درک هوش در عصر حاضر است. ‌بنابرین‏ این هوش فراتر از یک توانایی ادراکی است. بر این اساس در واقع هوش فرهنگی نگرش ها و توانایی هایی را برای غلبه بر شرایط چند فرهنگی فراهم می‌کند. توانایی هایی را برای انجام درست و صحیح واکنش های متقابل فرهنگی به کار می‌گیرد و در گروه هایی با تنوع فرهنگی قادر به عمل است( بهاری ،۵۵:۱۳۸۷-۴۵).

هوش فرهنگی به افراد اجازه می‌دهد تا تشخیص دهند، دیگران چگونه فکر می‌کنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ می‌دهند. در نتیجه موانع بین فرهنگی را کاهش و به افراد قدرت مدیریت تنوع را می‌دهد( هادیزاده مقدم و حسینی،۴:۱۳۸۷).

ارلی وموساکوفسکی(۲۰۰۴)، هوش فرهنگی را توانایی طبیعی در تفسیرحرکات مبهم و ناآشنا ی بعضی افراد(در فرهنگ‌های دیگر) می دانند به روشی که همکاران و دوستان فردی که به فرهنگی دیگر وارد شده به صورت یکنواخت و مشابه با افراد دیگر با وی رفتار خواهند نمود. طبق این تعریف عناصر هوش فرهنگی عبارتند از: شناختی، جسمانی، احساسی و انگیزشی است و کاربرد و نتایج آن ایجاد رفتار مناسب در فرهنگ های جدید است.

هوش فرهنگی، یعنی توانایی فعالیت اثربخش در میان فرهنگ های ملی، قومی و سازمانی.

ارلی و انگ و تن در سال(۲۰۰۶) هوش فرهنگی را چنین تعریف می‌کنند: هوش فرهنگی توانایی فردی برای انطباق موفق آمیز با فرهنگ گذاری جدید، روابط نا آشنای مربوط به زمینه‌های فرهنگی جدید است. طبق این تعریف عناصر هوش فرهنگی عبارت از استراتژی فرهنگی، تفکر، انگیزه و رفتار است و نتایج و کاربردهای آن در وظایف متنوع و کارها در سطح جهانی و وظایف تیم‌های جهانی و رهبری جهانی است.

در سال(۲۰۰۶) توماس توانایی ارتباط برقرار کردن به طور مؤثر با مردمی که دارای فرهنگ‌های متفاوت هستند را به عنوان تعریف هوش فرهنگی بیان نمود و عناصر آن را دانش، توجه آگاهانه به حال، رفتار و کاربرد آن را در توسعه و ارزیابی دانست.

توماس و ارلون[۳۹](۲۰۰۸) هوش فرهنگی را به عنوان یک سیستم از توانایی‌های تعاملی تعریف کردند.

در سال(۲۰۰۷) انگ هوش فرهنگی را توانایی یک فرد برای عملکرد و مدیریت مؤثر در تنظیمات فرهنگی گوناگون تعریف نمود و عناصر آن را شناخت، فراشناخت، انگیزه و رفتار و کاربرد آن را در قضاوت فرهنگی، تصمیم گیری، انطباق و عملکرد فرهنگی می‌داند(توماس،۱۲۶:۲۰۰۸). بکاربردن این مفهوم برای مدیران برای توانایی شناسایی و حل مسائل حساس و مؤثر در موقعیتهای میان فرهنگی اهمیت بسیار دارد. موقعیتهای میان فرهنگی اغلب به وسیله ابهام و پیچیدگی قابل توجهی توصیف می شود(استنینگ[۴۰] ،۲۹:۲۰۰۶).

کنسرسیومی از اساتید آمریکا و انگلیس و آسیا، هوش فرهنگی را ارزیابی سیستماتیک ظرفیت فرد برای رویارویی با افرادی از فرهنگ های متفاوت تعریف کرد( بنتن و لینچ[۴۱] ،۲۰۰۷).

۲-۷ امتیازات هوش فرهنگی

۱٫ هوش فرهنگی یک فرا چارچوب[۴۲] است که ریشه در تحقیقات جامع دانشگاهی دارد. نقطه قوت کلیدی مفهوم هوش فرهنگی آن است که یک چارچوب کلان مبتنی بر پژوهش است، که مقداری از مطالب و دیدگاه های رهبری میان فرهنگی و تنوع را ترکیب می‌کند.

۲٫ هوش فرهنگی مبتنی بر تحقیق درباره هوش های چندگانه است. هوش فرهنگی تنها رویکرد به رهبری میان فرهنگی است که مشخصا ریشه در نظریه های معاصر هوش دارد. مدل چهار بعدی هوش فرهنگی، مستقیما مربوط به چهار جنبه هوش( انگیزشی[۴۳]، شناختی[۴۴]، فراشناختی[۴۵]و رفتاری[۴۶] ) است که به طور گسترده ای در سراسر جهان مورد تحقیق و استفاده قرار گرفته است. هوش فرهنگی یک شکل خاص از هوش است که برای عملکرد اثربخش در موقعیت های چند فرهنگی به افراد کمک می‌کند.

۳٫ هوش فرهنگی چیزی فراتر از دانش صرف است. رویکرد هوش فرهنگی فراتر از تأکید صرف بر درک فرهنگی است. همچنین هوش فرهنگی شامل علایق شخصی، تفکر استراتژیک و رفتار رهبر در موقعیت های میان فرهنگی است. درک تفاوت های اجتماعی در باورها، ارزش ها و رفتارهای فرهنگی ضروری است، اما اگر جدا از پویایی های روان شناختی موجود در تعاملات افراد با یکدیگر باشد، ناقص خواهد بود.

۴٫ هوش فرهنگی بیشتر از خصوصیات شخصیتی بر توانایی‌های یادگیری تأکید می‌کند. اگر چه مفید است درک کنیم که چگونه خصوصیات شخصیتی ذاتی بر رفتار میان فرهنگی ما تأثیر می‌گذارد، اما این امر می‌تواند مأیوس کننده باشد، زیرا شخصیت به سختی تغییر می‌کند. البته تأکید هوش فرهنگی بر کارهایی است که همه افراد می‌توانند برای ارتقای هوش فرهنگی از طریق تحصیل، آموزش و تجربه انجام دهند. هوش فرهنگی ثابت نیست. بلکه در طول زمان توسعه می‌یابد و رشد می‌کند.

۵٫ هوش فرهنگی مختص فرهنگ خاصی نیست. همچنین هوش فرهنگی مختص یک زمان خاص هم نیست. در آن تأکیدی هم بر تسلط بر تمامی اطلاعات و رفتارهای خاص و ضروری هر فرهنگ وجود ندارد. بلکه هوش فرهنگی بر توسعه یک گنجینه کامل از ادراک، مهارت ها و رفتارها متمرکز است، که ما برای معنی کردن انبوه فرهنگ هایی که هر روز با آن ها مواجه می‌شویم، به آن نیاز داریم.

۲-۸ اجزای هوش فرهنگی

هوش فرهنگی افراد را قادر می‌سازد که از طریق کسب دانش و آگاهی پیرامون فرهنگ ها و توجه به موقعیت های مختلف و تفسیر آن ها، تفاوت های فرهنگی را تشخیص داده و بتوانند در فرهنگ های متفاوت به شیوه صحیحی رفتار نمایند(تریاندیس [۴۷]، ۲۰۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:46:00 ب.ظ ]




۲-۳-۷-۱: مقیاس‌های درجه‌بندی نگاره‌ای

در این روش، افراد بر اساس مجموعه‌ای از صفات یا عوامل، درجه‌بندی می‌شوند و طی آن سرپرست قضاوت می‌کند که فرد تحت نظارت او، چه میزان از ویژگی‌های مورد نظر را دارا است. متداول‌ترین عوامل مقیاس‌های رتبه‌بندی عبارتند از: کمیت کار، کیفیت کار، قضاوت عملی، دانش شغلی، همکاری و انگیزش شغلی.

۲-۳-۷-۲: روش‌های مقایسه کارکنان

در روش‌های گوناگون مقایسه کارکنان، افراد تحت نظارتی که سرپرست یا مدیر، با یکدیگر مقایسه می‌شوند. ‌بنابرین‏، ازتمرکز رتبه‌بندی‌ها در یک بخش از مقیاس که در نتیجه خطای رتبه‌بندی به وجود می‌آید، جلوگیری می‌شود. اما باید در نظر داشت که در همه روش‌های مقایسه کارکنان، باید ‌به این سؤال پاسخ داده شود که آیا پراکندگی رتبه‌بندی‌ها نشان‌دهنده تفاوت‌های واقعی موجود بین عملکرد شغلی افراد است؟ باید دانست که ممکن است چنین تفاوت‌هایی به دلیل ماهیت این روش‌ها، به طور کاذب بزرگ جلوه کنند (ساعتچی، ۱۳۸۶، ص ۱۳۶).

۲-۳-۷-۳: مقیاس‌ها و فهرست‌های رفتاری

در سال‌های اخیر، یکی از دلایل عمده پیشرفت‌هایی که در بهره‌گیری ازشیوه‌های ارزیابی عملکرد شغلی انجام گرفته، استفاده از مقیاس‌ها و فهرست‌های رفتاری بوده است. در این مقیاس‌ها و فهرست‌ها، اصطلاح کلیدی همان رفتار است. مفهوم رفتار کمتر از عوامل دیگر ابهام دارد و اندازه‌گیری آن نیز با سهولت بیشتری انجام می‌گیرد. هرچه توافق رتبه‌بندی‌کنندگان نسبت به معنی عملکردی که مورد ارزیابی قرار گرفته است بیشتر باشد، امکان اینکه ارزیابی دقیق­تر انجام گیرد، افزایش خواهد یافت. همه روش‌هایی که جزء مقیاس‌ها و فهرست‌های رفتاری هستند، به طور مستقیم یا غیرمستقیم ریشه در روش رویدادهای شاخص دارند. منظور از رویدادهای شاخص، همان رفتارهایی هستند که منجر به عملکرد شغلی خوب یا ضعیف می‌شوند. در این روش سرپرستان به ثبت آن دسته از رفتارهای کارکنان تحت نظارت خود می‌پردازند که به میزان زیاد در عملکرد شغلی آنان اثر می‌گذارد. سرپرستان یا در هنگام وقوع این رفتارها در حین کار به ثبت آن می‌پردازند یا بعدا این رفتارها را به یاد ‌آورده و یادداشت می‌کنند. رویدادهای شاخص، معمولا شامل جنبه‌های مختلف عملکرد شغلی، یعنی: “دانش شغلی”، “توانایی تصمیم‌گیری”، “رهبری” و نظایر آن می‌شود. محصول نهایی فهرستی که ‌به این وسیله تهیه گردیده، مجموعه رفتارهایی(خوب یا بد) است که موجب عملکرد شغلی اثربخش و غیر اثربخش، می‌شود. (ساعتچی، ۱۳۷۷، ص ۱۰۸).

۲-۳-۸: موارد استفاده از نتایج ارزیابی عملکرد

اطلاعات، محصول نهایی ارزیابی عملکرد است. از این اطلاعات می‌توان به عنوان مبنایی برای بازخورد، تحصیل پاداش، آموزش، بهبود، بازسازی و طرح‌ریزی نیروی انسانی بهره جست. اگر سیستم ارزیابی به شکلی مطلوب عمل کند، هم کارکنان و هم سازمان از آن بهره‌مند می‌شوند. یکی از دلایلی که سازمان‌ها از ارزشیابی‌های عملکرد استفاده می‌کنند، فراهم آوردن پسخوراندی برای کارکنان است تا بدانند که سازمان، عملکرد آن ها را چگونه می‌بیند. لازم است کارکنان بدانند چه هنگام کار آن ها خوب است تا همان طور خوب عمل کنند و چه موقع کار آن ها خوب نیست تا بتوانند آن را تغییر دهند. پژوهش نشان می‌دهد هنگامی که عملکرد ارزشیابی می‌شود، هنگامی که ‌تقویت کننده‌ها رابطه نزدیکی با عملکرد شغلی دارند و هنگامی که انتقادها به طور سازنده‌ای مطرح می‌شوند، عملکرد کارکنان بهتر می‌شود. به‌علاوه، ارزشیابی‌های شغلی برای شناسایی نیازها و رشد آموزش مفید هستند. بالاخره مدیریت، از ارزشیابی‌های شغلی برای تصمیم‌گیری ‌در مورد ترفیع‌ها، انتقال‌ها و انفصال‌ها استفاده می‌کند(گریفین، ترجمه الوانی و معمارزاده، ۱۳۸۶، ص ۱۲۵).

۲-۳-۹: تأثیر شرایط فیزیکی محیط بر عملکرد کارکنان سازمان‌ها

برای مطالعه اثر شرایط کار بر افراد، از معیارهای متفاوتی استفاده می­ شود. سه معیار اصلی عبارت از: معیارهای فیزیولوژیک، روانی و تولیدی، البته معیارهای دیگری نیز مورد استفاده قرار گرفته است. انتخاب مناسب­ترین معیار، طبیعتاَ به موقعیت وابسته است. معیارهای فیزیولوژیک کار انسان، با دخالت برخی فرایندهای فیزیولوژیک انجام ‌می‌گیرد. زمانی که انسان کار می­ کند، به ویژه اگر کار بدنی باشد، در حالت فیزیولوژیکی او تغییرات بسیار متعدد و متنوعی به وجود می ­آید. اگر کار به اندازه کافی طولانی و سخت باشد، امکان دارد که توانایی‌های جسمی فرد به پایین ترین میزان خود برسد. کاهش توانایی جسمی برای انجام دادن یک کار را به راحتی می توان نشان داد. بدین صورت که انقباض یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچه­ها را اندازه گرفت. رأی‌ نشان دادن تغییرات فیزیولوژیک ارگانیسم، معیارهای زیادی وجود دارد که شامل: آهنگ ضربان قلب، فشار خون، مصرف اکسیژن، آهنگ تنفس، ترکیب خون و مقاومت الکتریکی پوست است. بدیهی است که تغییرات فیزیولوژیکی در کارهای جسمی بسیار ‌مهمتر از تغییرات فیزیولوژیک در کارهای فکری است. اما معلوم شده است که برخی اندازه های فیزیولوژیک می ­توانند برای مطالعه خستگی ناشی از فعالیت­های ذهنی نیز مفید واقع شوند، مقاومت الکتریکی پوست یکی از آن ها است(ساعتچی، ۱۳۷۰،ص۸۸).

معیارهای روانی علاوه بر تغییرات فیزیولوژیک عادی، مانند خستگی جسمی، برخی تغییرات روانی نیز، در جریان کار یا زمانی که فرد در شرایط خاصی قرار ‌می‌گیرد، به وجود می ­آید. ابعاد و ویژگی­های این تغییرات روانی هنوز به طور دقیق روشن نشده است. با این همه، می توان به دو متغیر اشاره کرد که اولی معمولاَ تحت عنوان کسالت به کار می­رود و بر اثر اشتغال به کارهایی به وجود می ­آید که مورد علاقه فرد نیست. البته کسالت، در اغلب موارد، بر اثر کارهای تکراری یا بسیار ساده حاصل می­ شود. با این همه، نباید فراموش کرد که کار، در نفس خود، کسالت آور نیست، بلکه واکنش فرد در مقابل کار است که ویژگی کسالت­آور بودن را به آن نسبت می‌دهد. در واقع، کارگر یا کارمند است که کار را کسالت­آور توصیف می­ کند نه این که کار، کسالت­آور بودن خود را نشان دهد. متغیر دوم، که در برخی موارد پیش می ­آید، تحت عنوان خستگی ذهنی به کار می­رود و احساس­های کاملاً شناخته شده کوفتگی، بی­میلی به کار، دلزدگی، چشم­پوشی از کار یا ترک آن را در بر ‌می‌گیرد. از این متغیر تحت عنوان خستگی روانی نیز نام برده می­ شود. تولید، سومین معیاری که اجازه می‌دهد تا اثر شرایط مختلف کار بر کارکنان تحلیل شود، تولید یا هر نوع شاخص معتبر از نتایج کار است. در برخی مطالعات،کاهش کار در نظر گرفته شده است(ساعتچی، ۱۳۸۱،ص۵۵).

۲-۳-۱۰: علل ضعف عملکرد

عوامل بسیاری در عملکرد غیراثربخش و یا ضعیف کارکنان مشارکت دارند. ماینر[۳۷] این عوامل را به دو دسته کلی تقسیم می‌کند.

الف) عوامل فردی

ب) عوامل سازمانی یا محیطی

۱-۳-۱۰-۱: عوامل فردی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]




سلامت روان یکی از مو لفه های مهم بهداشت عمومی است و بهداشت روان، توانایی بر قراری توازن درزندگی و مقاومت در برابر مشکلات است .مشکلات روانی ، فشارقابل ملاحظه ای را ‌بر افراد وارد می‌کند،به طوری که پیش‌بینی می شود در سال ۲۰۲۰افسردگی بعد از ناراحتی قلبی بالاترین میزان هزینه ها را در سیستم بهداشت جوامع به خود اختصاص می‌دهد (فتی وهمکاران۱۳۸۷) .

سازمان بهداشت جهانی وبسیاری از کشورها ‌به این نتیجه رسیده اند که فراموش کردن وغافل شدن از بهداشت روان از خطاهای بزرگ نظام های بهداشتی است وهر برنامه بهداشتی بدون در نظر آوردن رفاه روانی جامعه با شکست مواجه خواهد شد .اساسی ترین سئوال بهداشتی سال ۲۰۰۱ این است که چه کسی مسئول تامین بهداشت روان جامعه است. بدیهی است علاوه بر پدر ومادر،معلمین مدارس، کارکنان بهداشتی درمانی ومتخصصان بهداشت روان، افراد کلیدی جامعه از جمله دولت مردان،نمایندگان مجلس،رهبران سیاسی ورهبران اجتماعی در تامین بهداشت روان جامعه نقش ویژه ای دارند که قابل توجه است.درجهت تامین سلامت روان جامعه دست یابی به اطلاعات صحیح وبر اساس تحقیقات علمی یکی از مهم ترین جنبه‌های توفیق در این زمینه است .آگاه شدن از وضعیت سلامت روانی افراد جامعه در جهت دست یافتن به الگوهای مناسب برای برنامه ریزی در هر فرهنگ خاص از اهم موارد ویکی از راه های وصول به اهداف بهداشت جهانی در جامعه است(پورقاز،رقیبی،۱۳۸۴). توجه ویژه به جمعیت نوجوانان به ویژه دانش آموزان به عنوان آینده سازان جامعه از عوامل اساسی توسعه پایدار وهمه جانبه است.پرورش استعداد ها و قابلیت های دانش آموزان هماهنگ با نیاز ها وتحولات جامعه می‌تواند زمینۀ تحقق اهداف تعریف شده را فراهم سازد.توجه به مسائل و مشکلات عدیده فرا روی جوانان و چاره اندیشی برای حل آن ها از وظایف اساسی نظام آموزش وپرورش است.آموزش وپرورش باید ضمن تربیت دانش آموزان و آماده سازی آنان برای پذیرش مسئولیت های آبنده،اقدام به پرورش سلامت عاطفی واجتماعی هماهنگ با باورها وارزشهای فرهنگی، اجتماعی، خانوادگیی ،دینی وتاریخی،نماید تا ازطریق تحقق مفهوم استقلال فردی هویت اوراکه در این دوران در حال شکل گیری است،درجهت رسیدن به کمال رهنمون سازد( همان منبع).

نوجوانان نیاز به توجه خاص، متمایز از کودکان و بزرگسالان. دارند. یک، دیدگاهی جهانی نسبت به سلامت نوجوانان و رفتارهای مرتبط با سلامت، و بحث ‌در مورد عوامل تعیین کننده، که سلامت و رفتار نوجوان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.وجود دارد. تحقیقات وسازکارهای جدید در این زمینه در حال توسعه است (پورقاز،رقیبی،۱۳۸۴). حفظ سلامت نوجوان در جهان ضروری است .ترویج شیوه های رعایت سلامت در دوران بلوغ، و گام برداشتن برای محافظت ‌بهتر از نو جوانان وکاهش خطرات بهداشتی ،برای پیشگیری از مشکلات سلامتی در دوران بزرگسالی است و برای سلامت آینده کشور و زیرساخت های اجتماعی مهم می‌باشد.حفظ سلامت روان ،نوجوانان باعث رشد بهتر آن ها وافزایش پتانسیل آینده جامعه می شود.به طور کلی نوجوانی به عنوان دوره سنی سلامت فیزیکی خوب و همچنین دوره شیوع حداکثر مسایل سلامت روان و اختلالات بالینی در نظر گرفته می شود (لارسون؛ ۲۰۰۷ ،هانسل[۶] و همکاران ، ۲۰۱۲). مطالعات جمعیت های کودکان و نوجوانان نشان داد که کودکان بزرگتر و نوجوانان دارای مسایل سلامت برگشت پذیر و متعددبویژه سردرد و دردهای شکمی، علایم عضلانی و اسکلتی و خستگی، یک ریسک شدید مهم برای تجربه علایم اضطراب و افسردگی در مراحل سنی بعدی خواهند داشت. علاوه بر این، تظاهرات و بروز مشکلات سلامت فردی ، باعث ترغیب لزوم شناسایی افراد با ریسک افزایش یافته مسایل رفتاری و هیجانی و اجرای مداخلات سلامت روان به موقع برای نوجوانان می شود. ‌بنابرین‏ با توجه به سایر فاکتورهای مهم در تعامل بین مسایل رفتاری و هیجانی با کودکان و نوجوانان، جنسیت غالباً به عنوان یک عامل تأثیرگذار مهم محسوب می شود. جدا از پیش زمینه بسیار مهم برای دختران در ارتباط با ابتلا به مسایل رفتاری وروانشناختی مختلف وانواع علایم درد با مشکلات هیجانی دردختران و علایم برون گرایی در پسران قابل بررسی و اثبات است (دیمیترا[۷] و همکاران،۲۰۱۴).

نوجوانی دوره کذر از کودکی به نوجوانی است ویکی از دوران های مهم ‌و حساس برای هر کشور می‌باشد زیرا نوجوانان نیروهای سازنده آینده هر جامعه می‌باشند ‌بنابرین‏ توجه به سلامت روان آن از ضروریات می‌باشد. توجه به ساختارهی مثبت روانشناختی (امیدواری، خودارزش گذاری، عزت نفس و رضایت از زندگی) در زندگی نوجوانان تاثیر مهمی در سنین بالاتر (پیشرفت تحصیلی و سلامت روان) در کودکان و نوجوانان دارد. شواهد علمی وجود دارد دال بر اینکه رضایت از زندگی به عنوان یک نقطه قوت فردی باعث خنثی سازی تجربیات منفی و رخدادهای منفی زندگی و جلوگیری از بروز رفتارهای برون گرایی در نوجوانان خواهد شد(مک نایت[۸] و همکاران، ۲۰۰۲). با توجه به اینکه رضایت عمومی از زندگی نقش واسطه ای در بروز تأثیرات رویدادهای استرس آفرین زندگی (مک نایت و همکاران، ۲۰۰۲) و رفتار والدینی (سالدو و هابنر۲۰۰۴ ) دارد. می توان استدلال کرد که وجود این ساختار مثبت روانشناختی در نوجوانان باعث بهبود و ارتقاء سلامت روان نوجوانان خواهد شد.پیشرفت وتوسعه هر جامعه منوط به داشتن نیروهای سالم وکار آمد می‌باشد از انجا که نوجوانان در آینده تامین کننده این نیاز اساسی جامعه می‌باشند .بنا بر این باید خود را برای این امر مهم آماده سازند.اهمیت دادن به تحصیل در این زمینه از ضروریات است (سوزانا،۲۰۱۱).

دوران تحصیلی به واسطه حضور عوامل متعدد ، می‌تواند دوره ای فشارزا باشد. به عبارتی از مقاطع حساس در زندگی نوجوانان در هر کشوری است و غالباً با تغییرات عمده ای در زندگی فرد، به خصوص در روابط اجتماعی و انسانی آن ها همراه است. قرار گرفتن در چنین شرایطی، غالباً با فشارها، نگرانی ها ‌و هیجان های خاص این دوره، توأم بوده، عملکرد و بازدهی افراد و در نهایت، سلامت روانی آن ها را تحت تأثیرقرار می‌دهد.از طرف دیگرطراوت و شادابی، پیشرفت تحصیلی دختران نوجوان ، مرهون سلامت روانی آنان است. اهمیت مطالعه سلامت روان نوجوانان از این جهت که ارتباط مستقیمی با پیشرفت تحصیلی آن ها دارد ارزشمند است. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر سلامت روانی بر پیشرفت تحصیلی دختران نوجوان است.

از وظایف اساسی آموزش وپرورش در هر کشور، انتقال میراث فرهنگی جامعه،پرورش استعدادهای دانش آموزان وآماده کردن آنان برای شرکت فعال در جامعه است.بنا براین تعلیم وتربیت افراد به منظور تصدی امور مختلف ضروری می کند و مسئله موفقیت یا عدم موفقیت در امر تحصیل از مهمترین دغدغه های هر نظام آموزشی در تمامی جوامع است.موفقیت وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان هر جامعه نشان دهندۀ موفقیت نطام آموزشی در زمینه هدف یابی وتوجه به رفع نیاز های فردی است.‌بنابرین‏ نظام آموزشی را زمانی می توان کار آمد ‌و موفق دانست که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن در مقاطع مختلف بیشترین و بالا ترین رقم را داشته باشد.آموزش وپرورش از ارکان اساسی رشد و توسعه اقتصادی،اجتماعی؛ فرهنگی وسیاسی کشور به شمار می رود ‌و امروزه نقش آن در بهبود شرایط زندگی افراد بر همگان آشکار است (حسینی طباطبای،قدیمی مقدم،۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]




هر خانواد های ممکن است در طول دوره حیات خود با مشکلات و دشوار یهای مختلفی مواجه شود؛ از جمله بیماری، طلاق، مرگ یکی از اعضاء خانواده، مشکلات کاری، بلایای طبیعی و اعتیاد اعضاءو یا معلولیت . اخیراًً نقش سازه تا ب­آوری در حوزه روا نشناسی خانواده نیز مطرح شده است.

تاب­آوری مفهوم جدیدی است که در سال­های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. تعیین عواملی که با توجه به ویژگی­های فردی، خانوادگی، اجتماعی به عنوان عوامل تاب­آور عمل کرده، از جمله علایق پژوهشگران حوزه تاب­آوری به شمار می­رود. تاب­آوری مفهوم روان­شناختی است که توضیح می­دهد چگونه افراد با موقعیت­هایی غیرمنتظره کنار می­آیند. تاب­آوری به معنای سرسختی در مقابل استرس، توانایی برگشت حالت عادی و زنده ماندن و تلاش کردن در طی شرایط ناگوار است.

در این تحقیق تاثیر آموزش تاب­آوری روانی بر کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران کودکان کم­شنوا و ناشنوا سنجیده می­ شود. تحقیق حاضر در پنج فصل تنظیم گردیده است. در فصل اول کلیات تحقیق که شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق و همچنین اهداف و فرضیات تحقیق آورده شده است. در فصل دوم در خصوص تاب­آوری،کیفیت زندگی و ناشنوایی و نظریات مربوطه پرداخته شده است. در فصل سوم به روش تحقیق اشاره شده است که در این جا از نوع ‌پس‌آزمون و ‌پیش‌آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شده است.در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل حاصل از داده ­های تحقیق که در قالب آمار توصیفی و استنباطی ‌می‌باشد، پرداخته شده است و در نهایت در فصل پنجم نتیجه­ای که از جداول و یافته­ ها به دست آمد، آورده شده است و در انتهای همین فصل محقق پیشنهاداتی نیز مطرح ‌کرده‌است.

۱ـ۲ـ بیان مسئله

یکی از طبیعی­ترین گروه هایی که می‌تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به، استقلال کودکان است، حتی اگر کودک کم توان ذهنی نابینا، یا ناشنوا باشد. کمیتۀ اجرایی کنفرانس مدیران آموزش تخصصی ناشنوایان، در تعریف ناشنوایی بیان می‌دارد؛ نقص شنوایی یک اصطلاح ژنریک است که نمایانگر آن عده از ناتوانی های شنوایی است که ممکن است درجات شدت و ضعف آن بین خفیف تا عمیق متغیر باشد و شامل دو گروه فرعی ناشنوا و کم شنوا می‌باشد. (نریمانی،۱۳۸۶: ۱۶-۱۵)

حضور کودک ناشنوادر هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و سلامت روانی خانواده به خصوص والدین را تحت الشعاع قرار می‌دهد، کودک بر اثر تعارض‌های شدید میان اعضای خانواده، کل خانواده را درگیر بحران می‌کند. ممکن است روابط خانوادگی، افزایش فشارهای ناخواسته جسمی، هیجانی و مالی باعث شود کودک ناشنوا ضایعات و اثرات جبران ناپذیری بر وضعیت بهداشت روانی خانواده وارد کند از جمله ایجاد تشدید اختلافاتی زناشویی،‌ جدایی، تحمل بار سنگین اقتصادی، افسردگی، ناامیدی، اضطراب، خجالت و خشم[۱]۱ و بسیاری از مسایل دیگر (بردن[۲]۲، ۱۹۸۰). مراقبت
مـداوم از کودک ناشنـوا اغلب برای والـدین استرس‌زا می‌باشد زیرا این دشـواری­های کودکان به طور

اجتناب­ناپذیری بر زندگی آن ها اثر می‌گذارد (کرنیک[۳]۳ و همکاران، ۱۹۸۳). تحقیقات نشان داده است که والدین کودکان ناشنوا عموما در خطر مشکلات زندگی خانوادگی و دشواری‌های عاطفی قرار دارند (بکمن[۴]۴، ۱۹۹۱ (

کویتنر و همکاران (۲۰۰۰) دریافتندکه مادران با کودکان ناشنوا شبکه­ های اجتماعی رابطه کمتر با فامیل و دوستان نسبت به مادران کودکان شنوا دارند. از طرف دیگر، تاب­آوری به وسیله­ پاسخ فرد به حوادث استرسزای زندگی و یا مواجهه ی مستمر با استرس مشخص می­ شود تاب آوری عاملی است که به افراد در مواجهه و سازگاری با شرایط سخت و استرسزای زندگی کمک می­ کند و آن ها را در برابر اختلالات روانی و مشکلات زندگی محافظت می‌کند. افراد تاب­آور، سازگاری فردی بالایی با عوامل استرس زای محیطی در زندگی شان دارند (بحری و دیگران،۱۳۹۳: ۷-۶)

و اماخانواده یک نظام اجتماعی است و فرزند معلول یکی از اعضای این نظام. این دو نه تنها بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند بلکه سایر اعضای این نظام یعنی والدین و دیگر فرزندان را نیز تحت تأثیر قرار می­دهد که این تأثیرات غالباً منفی است. وجود کودک معلول ضایعات و اثرات جبران­ناپذیری بر بهداشت روانی خانواده وارد می­ کند، مادر و پدر از داشتن چنین فرزندی به شدت رنج می­برند، اکثریت این گروه به نحوی دچار حالاتی چون افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس، خجالت، آرزوی مرگ و نظایر آن می­باشند.

تاب آوری فرایند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت­آمیز با شرایط تهدیدکننده تعریف شده است، صرف مقاومت منفعل در برابر آسیب­ها یا شرایط تهدیدکننده نیست، بلکه فرد تاب­آور، مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامونی خود است. تحقیقات روانشناسی بسیاری در سال­های اخیر، به شناسایی عوامل مؤثر بر تاب­آوری پرداخته­اند، برخی یافته­ ها حکایت از آن دارد که هوش یک عامل تعیین­کننده در تاب­آوری است (عسکریان،۱۳۹۲: ۶۱) انسان برای رسیدن به زندگی سالم­تر نیاز به تعادل بین تفکر، عواطف و توانایی استفاده متناسب از آن ها در موقعیت­های زندگی را دارد.

اگرچه تحقیقات زیادی در رابطه با تاب­آوری انجام شده است ولی تاکنون در خصوص آموزش تاب آوری به والدین کودکان ناشنوا تحقیق انجام نشده است. لذا مسأله این پژوهش حرکت در این جهت است که آیا بین تاب­آوری روانی و کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران کودکان ناشنوا

رابطه ای وجود دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]





تجربه‌ کار برای مادران نشان می‌دهد که باید ارتباط فعال و سازنده بین مادر و دیگر اعضای خانواده را نیز مورد توجه قرار داد و آن را بهبود بخشید چرا که توانمندسازی مادرانی که با همسر و دیگر اعضای خانواده زندگی می‌کنند، آن گاه بدرستی امکان پذیر است که توانمندسازی کل خانواده نیز در دستور کار قرار بگیرد.



مؤسسه‌ مادران امروز (مام) به منظور ایجاد زمینه‌های مناسب برای پرورش فرزندان ، بجز مادران، توانمندسازی کل خانواده را نیز در برنامه های کار خود قرار داده است تا از طریق ارائه‌ آگاهی‌های لازم برای همه‌ اعضای خانواده و بهبود بخشیدن به رابطه های آن‌ ها، کمک به مادران برای پرورش اصولی فرزندان را تسهیل کند. به گمان مام:

    • برای رشد و تعالی اجتماع باید بین تک تک افراد اجتماع روابطی اصولی و مبتنی بر احترام متقابل برقرار شود و این امر را نیز از کودکی باید فراگرفت.

    • برای آنکه کودکان رابطه های اجتماعی سازنده را فرا بگیرند، باید آن‌ ها را بدرستی پرورش داد وحقوق ایشان را چنان که باید ادا کرد.

    • پیش از ورود کودک به اجتماع، باید امکان اصولی پرورش او در خانواده فراهم شود.

    • مهم‌ترین پایه پرورش کودک در خانواده، مادر است؛ پس برای پرورش درست کودکان باید امکان آگاه‌سازی مادران را فراهم آورد.

  • مادران، بدون وجود ارتباطی سازنده و درست با پدران و سایر اعضای خانواده، در پرورش کودکان با مشکل روبه‌رو می‌شوند؛ پس تلاش برای ایجاد رابطه های درست و سازنده بین اعضای خانواده زمینه‌ساز پرورش درست کودکان می‌شود. که این فرایند را به شرح زیر می‌توان بیان کرد.

تقویت رابطه های درست بین افراد خانواده

توانمند سازی مادران

پرورش درست کودکان

زمینه سازی برای اصلاح رابطه های بین فردی

زمینه‌سازی برای اصلاح رابطه های بین فرد و اجتماع

یاری به رشد و تعالی اجتماعی

مؤسسه‌ مادران امروز (مام)،سازمانی غیر‌‌تجاری و غیردولتی است که به هیچ ارگان یا سازمانی وابستگی ندارد.

هدف های اصلی (مام) افزایش سطح آگاهی های خانواده ها در زمینه‌های فرهنگی،هنری، بهداشتی و تربیتی است. مؤسسه‌ مادران امروز می‌کوشد با توانمند کردن اعضای خانواده ها برای روابطی سالم و سازنده امروز و فردایی بهتر برای جامعه فراهم کند.فعالیت‌های مؤسسه‌ مادران امروز با توجه به شش محور اصلی زیر برنامه‌ریزی می‌شود:

    • خانواده و ترویج صلح و مدارا

    • خانواده و ترویج بازی‌های مناسب

    • خانواده و ترویج توجه به محیط زیست

    • خانواده و ترویج کتاب و کتابخوانی

    • خانواده و ترویج بهداشت و سلامتی

  • خانواده و ترویج هنر‌های زیبا

۲-۹-۳٫ خانه کتابدار


خانه کتابدار یک نهاد فرهنگی است، با ساختار اداری مستقل زیر نظر شورای کتاب کودک که در تاریخ ١۴/١٢/١٣٨٣ افتتاح شد. این ساختمان که مکانی زیبا و پر از عشق است از طرف آقای مهندس ایوب موحدی پور و خانم ملیحه پیشداد به شورای کتاب کودک واگذار شد و با برگزاری یک کارگاه ترویج خواندن به طور رسمی‌کارخود را شروع کرد با توجه به نیازهای جامعه ایران برای گسترش فرهنگ خواندن به قصد تعمیق دانش و بینش، نقش سازمآن‌های غیردولتی و نهادهای مدنی در این زمینه مهم و تأثیرگذار است.

هدف ها:خانه کتابدار هدف اصلی خود را گسترش فرهنگ خواندن (خواندن، دیدن، شنیدن، لمس کردن) بین گروه‌های سنی کودک و نوجوان (صفر- شانزده سال) و تربیت کتابداران و مروجان به قصد ترویج خواندن می‌داند.

۱- ایجاد زمینه‌های علاقه مند کردن کودکان، نوجوانان، والدین و مربیان به مطالعه؛

۲- تربیت کتابدار و تقویت نیروی کاردان برای اشاعه فرهنگ کتابخوانی؛

۳- ایجاد کتابخانه مرجع و مرکز اطلاع رسانی برای ترویج خواندن

؛۴- ارتباط با دانش آموزان و معلمان در جهت رشد فرهنگ کتابخوانی

۵- ارتباط با والدین و کودکان و نوجوانان دارای معلولیت در جهت رشد فرهنگی؛

۶- مشاوره در زمینه تأسیس، سازماندهی و توسعه کتابخانه‌های کودک و نوجوان و کانون‌های فرهنگی به ویژه در منطقه یازده تهران؛

فعالیت‌ها فعالیت‌های خانه کتابدار در سطح شبکه‌بندی درون شهری، استانی، کشوری، منطقه‌ای و جهانی برنامه‌ریزی شده است خانه کتابدار برای بهبود فعالیت‌های خود، تجربه های مشابه جهانی را مد نظر قرار می‌دهد و در صورت لزوم در طرح‌های فرا ملی در این زمینه موضوعی شرکت خواهد کرد.

  1. برگزاری کارگاه‌های ترویج خواندن برای والدین، مربیان، معلمان و علاقه‌مندان به فعالیت‌های فرهنگی برای کودکان و نوجوانان معلول

٢- برگزاری کارگاه‌های کتابداری و ترویج خواندن برای تربیت کتابداران و مروجان؛

٣- گردآوری منابع مربوط به خواندن، سازماندهی و خدمات ‌پاسخ‌گویی‌ به مراجعان؛

۴- ایجاد پایگاه پژوهشی و مشورتی برای توسعه خدمات فرهنگی در کتابخانه‌های عمومی و سایر کانون‌های فرهنگی؛

۵- انجام فعالیت‌های انتشاراتی به صورت منابع اطلاعاتی، ترویجی، بروشور و غیره؛

۶- برگزاری نشست‌های فرهنگی و نمایشگاهی در جهت اهداف خانه کتابدار

٧- همکاری مستمر با نهاد‌های دولتی و غیر دولتی به خصوص سازمان های غیردولتی مرتبط با شورای کتاب کودک و رسانه ها؛

۲-۱۰٫ پیشینه پژوهش:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]