کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

۴٫ خشم و عصبیت

۵۱/۲۴

۴۵۲/۷

۱۰۷/۰_

۱۸۲/۰-**

۱۹۸/۰-**

۱

۵٫ تهاجم و توهین

۰۱/۸

۱۵۵/۵

۰۲۲/۰-

۳۶۷/۰-**

۲۵۴/۰-**

۴۵۷/۰-**

۱

۶٫ لجاجت و کینه­توزی

۸۵/۱۰

۴۸۱/۵

۱۰۶/۰_

۳۲۹/۰_**

۲۹۲/۰_**

۴۲/۰_**

۵۳۳/۰_**

۱

۷٫ پرخاشگری (نمره کل)

۳۷/۴۳

۵۴۷/۱۴

۱۰۳/۰_

۳۴۷/۰_**

۳۰۱/۰_**

۸۳۲/۰_**

۷۸۹/۰_**

۷۸۱/۰_**

۱

** p < 01/0

* p < 05/0

۴-۳-۳: فرضیه دوم

بین باورهای مذهبی و سازگاری دانش ­آموزان رابطه وجود دارد.

‌پاسخ‌گویی‌ ‌به این فرضیه با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت؛ همان­گونه که در جدول ۴-۹ منعکس شده است بین متغیرهای جهت­گیری مذهبی (نمره کل) و جهت­گیری مذهبی درونی با سازگاری و زیرمقیاس­های آن (عاطفی، اجتماعی و آموزشی) رابطه مثبت و معنادار مشاهده می­ شود، جهت رابطه نیز مثبت و مستقیم است، ‌به این معنی که هر چه میزان باورهای مذهبی بالاتر باشد میزان سازگاری (نمره کل) و زیرمقیاس­های آن بیشتر می­ شود، همچنین این میزان همبستگی در سطح آلفای ۱% با ۹۹ درصد اطمینان معنادار است. همچنین رابطه جهت­گیری مذهبی بیرونی با سازگاری و زیرمقیاس­های آن رابطه مثبت وجود دارد ولی این میزان همبستگی در سطح آلفای ۵% با ۹۵ درصد اطمینان معنادار نیست.

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam


جستجو


 



در پژوهش حاضر مقابله مذهبی، حل مسئله و نشخوار فکری به عنوان متغیرهای پیش بین و سلامت روان به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است.

۴-۲ یافته ­های توصیفی

در این بخش اطلاعات جمعیت‌شناختی نمونه مورد بررسی و یافته های توصیفی متغیرهای مورد مطالعه ارائه شده است.

جدول ۱-۴: اطلاعات مربوط به سن نمونه مورد مطالعه

متغیر
تعداد
حداقل
حداکثر
میانگین
انحراف استاندارد
سن والدین

۱۵۰

۲۰

۴۰

۸۵/۳۴

۲۶/۵

سن فرزندان

۱۵۰

۴

۱۳

۰۷/۸

۲۶/۳

مطابق جدول ۱-۴،‌ دامنه سنی شرکت‌کنندگان در پژوهش بین ۲۰ تا ۴۰ سال بوده و میانگین سنی آنان برابر با ۸۵/۳۴ سال است. دامنه سنی فرزندان بین ۴ تا ۱۳ سال بوده و میانگین سنی انان ۰۷/۸ سال است.

جدول ۲-۴: توزیع گروه نمونه بر اساس جنسیت والدین

جنسیت
فراوانی
درصد
پدر

۲۷

۱۸

مادر

۱۲۳

۸۲

جمع

۱۵۰

۱۰۰

بر اساس اطلاعات جدول ۲-۴، ۱۸ درصد از شرکت‌کنندگان در پژوهش، پدران و ۸۲ درصد مادران کودکان مبتلا به سرطان بودند.

جدول ۳-۴: توزیع گروه نمونه بر اساس جنسیت فرزندان

جنسیت
فراوانی
درصد
پسر

۸۰

۳/۵۳

دختر

۷۰

۷/۴۶

جمع

۱۵۰

۱۰۰

بر اساس اطلاعات جدول ۳-۴، حدود ۵۳ درصد از فرزندان مبتلا به سرطان، پسر هستند و حدود ۴۷ درصد از آنان دختر.

جدول ۴-۴: توزیع گروه نمونه بر اساس میزان تحصیلات

تحصیلات
فراوانی
درصد
زیر دیپلم

۶۰

۴۰

دیپلم

۴۸

۳۲

فوق دیپلم

۱۲

۸

لیسانس و بالاتر

۳۰

۲۰

بر اساس اطلاعات جدول ۴-۴، ۴۰ درصد از والدین دارای تحصیلات زیر دیپلم، ۳۲ درصد دارای مدرک تحصیلی دیپلم، ۱۲ نفر فوق دیپلم و ۲۰ درصد نیز دارای مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر هستند.

۴-۳ بررسی متغیرهای اصلی و فرضیات تحقیق

در اینجا ابتدا متغیرهای اصلی تحقیق توصیف شده و در ادامه به فرضیات تحقیق پرداخته می شود.

جدول ۵-۴: اطلاعات توصیفی مربوط به متغیرهای مورد مطالعه

متغیرها
شاخص‌ها
حداقل
حداکثر
میانگین
SD
مقابله مذهبی
مقابله مثبت

۳

۲۱

۱۵/۱۷

۴۳/۳

مقابله منفی

۰

۲۱

۱۱/۴

۵۴/۳

حل مسئله
اعتماد به حل مسایل

۴

۶۶

۱۴/۴۴

۱۸/۹

سبک گرایش – اجتناب

۷

۸۱

۷۰/۶۰

۱۹/۱۰

کنترل شخصی

۲

۳۰

۵۰/۱۶

۵۲/۵

نمره کل مهارت حل مسئله

۱۷

۱۶۹

۳۵/۱۲۱

۷۴/۲۱

نشخوار فکری
پاسخ‌های منحرف‌کننده حواس

۳

۴۹

۵۱/۳۰

۵۱/۸

پاسخ های نشخواری

۳

۳۳

۵۵/۱۹

۶۶/۵

نمره کل نشخوار فکری

۳

۷۸

۰۴/۵۰

۳۸/۱۳

سلامت عمومی
علایم جسمانی

۱

۲۱

۹۰/۸

۹۰/۴

اضطراب

۰

۲۱

۱۰

۱۱/۵

بدکارکردی اجتماعی

۰

۱۷

۸۶/۷

۳۷/۳

افسردگی

۰

۲۰

۷۹/۴

۷۳/۴

نمره کل سلامت عمومی

۱۱

۷۰

۵۵/۳۱

۲۹/۱۲

۴-۴ یافته ­های استنباطی

جهت بررسی فرضیه‌های پژوهش، از شاخص‌های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به گام استفاده شد که نتایج به دست آمده در جداول زیر ارائه شده است.

جدول ۶-۴: ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش

متغیرها
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱٫ مقابله مذهبی مثبت
۲٫ مقابله مذهبی منفی

**۲۵/۰-

۱

۳٫ اعتماد به حل مسایل

**۲۱/۰

**۳۵/۰-

۱

۴٫ سبک گرایش/اجتناب

*۱۸/۰

**۳۶/۰-

**۶۷/۰

۱

۵٫ کنترل شخصی

۱۰/۰

**۴۸/۰-

**۵۳/۰

**۶۶/۰

۱

۶٫ نمره کل حل مسئله

**۲۰/۰

**۴۴/۰-

**۸۷/۰

**۹۲/۰

**۷۹/۰

۱

۷٫ پاسخ‌های منحرف‌کننده

۰۹/۰-

**۴۶/۰

**۲۲/۰-

۱۴/۰-

**۴۵/۰-

**۲۷/۰-

۱

۸٫ پاسخ‌های نشخواری

۰۲/۰-

**۴۷/۰

**۲۸/۰-

**۲۵/۰-

**۴۹/۰-

**۳۶/۰-

**۷۵/۰

۱

۹٫ نمره کل نشخوار فکری

۰۶/۰-

**۴۹/۰

**۲۶/۰-

**۲۰/۰-

**۵۰/۰-

**۳۳/۰-

**۹۶/۰

**۹۱/۰

۱

۱۰٫ علایم جسمانی

۱۵/۰-

**۴۱/۰

**۲۹/۰-

**۲۶/۰-

**۳۶/۰-

**۳۴/۰-

**۵۲/۰

**۳۵/۰

**۴۸/۰

۱

۱۱٫ اضطراب

*۱۹/۰-

**۴۱/۰

**۲۹/۰-

**۲۰/۰-

**۳۶/۰-

**۳۱/۰-

**۵۴/۰

**۴۴/۰

**۵۳/۰

**۷۶/۰

۱

۱۲٫ بدکارکردی اجتماعی

**۳۰/۰

۰۷/۰-

**۲۹/۰

*۱۷/۰

**۲۸/۰

**۲۷/۰

**۲۹/۰-

**۱۷/۰-

**۲۶/۰-

**۲۴/۰-

**۲۹/۰-

۱

۱۳٫ افسردگی

۱۵/۰-

**۴۶/۰

**۲۴/۰-

۱۱/۰-

**۳۱/۰-

**۲۳/۰-

**۵۷/۰

**۴۹/۰

**۵۷/۰

**۴۹/۰

**۶۱/۰

۱۵/۰-

۱

۱۴٫ نمره کل سلامت روان

۱۱/۰-

**۴۹/۰

**۲۵/۰-

*۱۸/۰-

**۳۴/۰-

**۳۷/۰-

**۵۷/۰

**۴۶/۰

**۵۶/۰

**۸۳/۰

**۸۷/۰

۰۰۱/۰

**۷۹/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 11:00:00 ب.ظ ]




۸-۳-۲- خلاصه دادنامه شماره ۷۴۴/۳ و تحلیل آن:

خواهان دادخواستی مبنی بر اعلام بطلان سند انتقال و الزام خوانده به تنظیم سند رسمی، نسبت به یک دستگاه آپارتمان به دادگاه تسلیم می کند.

خواهان آپارتمانی از وکیل مالک (خوانده) می خرد و بخشی از ثمن معامله را نقد و مابقی را توسط چک پرداخت می کند. و توافق می نمایند که در تاریخ معین پس از وصول چک در دفتر خانه سند رسمی تنظیم نمایند. همچنین شرط می نمایند، اگر چکی که بابت مابقی ثمن معامله پرداخت شده است به هر صورت تبدیل به وجه نقد نگردد قولنامه منفسخ است. مالک بدون توجه به معامله ای که وکیل اش با خواهان انجام داده، آپارتمان را توسط یک وکیل دیگر به شخص دیگری می فروشد. خریدار جدید (خریدار دوم) ضمن دادخواستی، تقاضای تخلیه ملک را از دادگاه درخواست می‌کند. خریدار اول (خواهان بدوی) به عنوان ثالث وارد دعوا شده و نتیجتاً حکم به نفع وی صادر می شود. متقابلاً وکیل مالک اصلی و خریدار دوم (خواندگان بدوی) دادخواستی مبنی بر فسخ قولنامه اول (بین مالک اصلی و خریدار اولی) و خلع ید خریدار اول از آپارتمان مذکور، تسلیم دادگاه می کند. ایشان خلاصه ماجرا و شرایط مندرج در قرارداد را مجدداً برای دادگاه شرح می‌دهد و می‌گوید: خریدار اول مبلغی از ثمن معامله را در ابتدا پرداخت ‌کرده‌است و طبق توافق چکی که بابت مابقی ثمن داده است می بایست تا هنگام تنظیم سند رسمی در دفترخانه تأدیه می شده که برگشت شده است. با توجه به اینکه در قولنامه شرط شده است، «چنانچه چک مذکور به هر صورت تبدیل به وجه نقد نگردد قولنامه منفسخ است.» پس معامله خریدار اول منفسخ شده است و ضمن اظهار نامه به ایشان اعلام شده و سپس آپارتمان توسط وکیل دیگر مالک به خریدار دوم فروخته شده است.

خریدار اول علت عدم پرداخت چک را بیان می‌کند و دلایل طرفین نیز در دادگاه بررسی می‌گردد.

دادگاه چنین اظهار عقد می کند: در قرارداد تنظیمی شرط شده «در صورتی که چک تسلیمی احیاناً خالی از وجه باشد و به هر صورت به وجه نقد تبدیل نگردد قولنامه منفسخ است.» ‌به این ترتیب تفاسخ قرارداد با تحقق شرط نتیجه مذبور مقصود تنظیم کنندگان آن بوده و بعد از صدور گواهی برگشت چک اعتباری برای قرارداد باقی نمانده و محلی برای مراجعه فروشنده به مراجع ذیصلاح و اجبار خریدار به تادیه مابقی ثمن موجود نیست و ادعای عدم پرداخت وجه چک به لحاظ دستور دادسرای انقلاب موجه نبوده و مقرون به دلیل نمی باشد. لذا دعوی ابطال سند رسمی و الزام مالک به انتقال رسمی آپارتمان مورد دعوی به خواهان اصلی (خریدار اول) مردود به نظر می‌رسد و به خلع ید وی از ملک اظهار عقیده می کند.

حکم صادره، در مهلت قانونی مورد اعتراض وکیل خواهان اصلی (خریدار اول) قرار گرفته و پرونده به شعبه سوم دیوان عالی کشور ارسال و ارجاع می شود.

شعبه سوم دیوان، حکم صادره شده از دادگاه حقوقی تهران را صحیح و بلا اشکال دانسته و استدلال های خود مبنی بر صحت حکم صادره را نیز بیان ‌کرده‌است که در متن نظریه مذکور آمده است.

نتیجه ای که از احکام صادره گرفته می شود این است که؛ اولاً دادگاه حقوقی تهران، شرط مذکور در قرارداد را «شرط نتیجه» خوانده است و می‌گوید: «‌به این ترتیب تفاسخ قرارداد با تحقق شرط نتیجه مذبور مقصود تنظیم کنندگان آن بوده و بعد از صدور گواهی برگشت چک اعتباری برای قرارداد باقی نمانده و محلی برای مراجعه فروشنده به مراجع ذیصلاح و اجبار خریدار به تادیه مابقی ثمن موجود نیست.» شرط مندرج در قرارداد ماهیتاً شرط فاسخ است ولی هر چند دادگاه محترم آن را، شرط نتیجه خوانده است اما تشخیص و تفسیر دقیقی از شرط مذکور داشته است چون با تحقق شرط و معلّق علیه، قرارداد را منفسخ دانسته است و حکم شایسته صادر نموده است. ثانیاًً، شعبه سوم دیوان عالی کشور، با تشخیص صحیح از شرط مندرج در قرارداد و استدلال های قوی، دلایل صحت آن را نیز بیان ‌کرده‌است. ثالثاً، هم وکیل خواهان و هم وکیل خواندگان بدوی به صراحت اشاره به شرط فاسخ در قرارداد نموده اند. دیوان هم شرط مذکور را، به صراحت «شرط فاسخ» نامیده است و می‌گوید: «چنان که طرفین عقد ممکن است اثر عقد را موکول به شرطی در آینده کنند (عقد معلّق ماده ۱۸۹ قانون مدنی) ممکن است انحلال عقد و از بین رفتن تعهد ناشی از آن را معلّق به وقوع حادثه ای درآینده بنمایند.» رابعاً، شبعه سوم دیوان، مبنای شرط فاسخ را تراضی و توافق طرفین اعلام ‌کرده‌است و برخی از آثار و احکام شرط فاسخ را نیز بیان ‌کرده‌است. خامساً، شعبه سوم دیوان، از نظر تحلیلی بین ساختمان شروط تعلیقی و فاسخ هیچ تفاوتی قائل نمی باشند؛ در حالی که این گونه نیست و ماهیت شرط تعلیقی متفاوت از شرط فاسخ است. و ماهیت شرط فاسخ را جدای از خیار شرط دانسته که همینطور هم می‌باشد. سادساً، دیوان، برخی از دلایل صحت شرط مندرج در قرارداد را هم بیان ‌کرده‌است. از جمله، به صورت جداگانه به عرف اشاره ‌کرده‌است و شرط مندرج در قرارداد را جزء شروط مندرج در مواد ۲۳۲ و ۲۳۳ ق.م. نمی داند و می‌گوید: هر شرطی در قرارداد می‌توانند درج نمایند به مگر شرطی که قانون به صراحت آن را باطل بشناسد. سابعاً، مثالی که برای شرط فاسخ آورده است، تحلیل نکرده و بهتر بود از این مثال استفاده نمی کرد چون فوت، امری است که تعیین زمان آن ممکن نیست و بدین ترتیب زمان حصول معلّق علیه مشخص نخواهد بود. ثامناً، در انتهای رأی دیوان، از نظر تقسیم بندی شرط مندرج در قرارداد را داخل در عنوان شرط نتیجه دانسته است. اگر منظورش این باشد که نوعی شرط نتیجه است (همانند حکم دادگاه حقوقی تهران) اشتباه است. ولی اگر منظورش این باشد که شرط فاسخ به صورت شرط نتیجه واقع می شود و ‌به این دلیل آن را داخل در عنوان شرط نتیجه دانسته، صحیح است. ولی بند آخر حکم که این موضوع باشد با سایر قسمت‌های حکم مطابقت ندارد و مرز میان شرط فاسخ و شرط نتیجه به خوبی بیان نشده است.

۸-۴- نظریۀ مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه[۱۱۴]

صحت «شرط منفسخ شدن بیع در صورت تأخیر در پرداخت ثمن»، که در سال‌های قبل، از مراجع و علما و همچنین اداره‌حقوقی قوه قضاییه، استفتاء و استعلام شده است، در نرم‌افزار «گنجینه استفتائات قضایی»، گرداوری شده است. در ذیل سئوال مطرح شده و پاسخ اداره حقوقی آورده شده ‌است.

سؤال، در عقد بیعی که شرط شده: درصورت تأخیر در پرداخت هر یک از اقساط ثمن معامله، بیع خود به خود منفسخ بوده و ملک به تملک بایع در آمده و مشتری ملزم به رد مبیع است؛ بفرمائید:

الف) آیا شرط فوق صحیح و منشأ اثر است؟

ب) در صورت صحت شرط، آیا به محض تحقق شرط، انفساخ ایجاد می‌شود و یا حصول آن منوط به انشاء یا اعلام فسخ از ناحیه مشروط له است؟

ج) در صورت صحت و تحقق شرط،آیا عقد از زمان وقوع آن منحل می شود یا از لحظه حصول انفساخ؟

د) در این صورت حکم منافع و نمائات حاصله چیست؟

هـ) بر فرض فساد چنین شرطی، آیا تأثیری در صحت عقد دارد؟

پاسخ اداره حقوقی قوه قضاییه به سئوال مذکور به شرح ذیل می‌باشد؛

۸-۴-۱- نظریه مشورتی شماره ۲۵۴۶/۷ تاریخ ۲۰/۴/۸۶:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ب.ظ ]




ارسطو می‌گوید : اگر انسان نتواند با کنترل این قوا ، بر آن ها مسلط شود ، بلکه برعکس ، برده و مطیع آن ها گردد، تعادل این قوا از میان می رود و یکی از دو طرف به افراط و تفریط می گراید ، که هر دو طرف آن ها برای انسان زیان بخش خواهد بود . در واقع اگر انسان عقل را به کار اندازد و نیروی شهوت و غضب را تابع آن سازد ، می‌تواند از تعادل برخوردار گردد . در این صورت است که دیگر برده نفس و قوای نفسانی نیست

و زندگی را در کمال آزادگی و آزاد منشی می گذراند . گروه بسیاری از فلاسفه اسلامی ، تعادل ارسطویی را در زمینه اخلاقی پذیرفته اند ( همان ) .

پیاژه معتقد است که میان زندگی عاطفی و زندگی عقلانی یک توازن دائمی وجود دارد . به همان ترتیبی که هوش رشد می‌کند ، عواطف نیز ظهور می‌یابند . ( پیاژه ، ترجمه محسنی ، ۱۳۷۳، ص ۳۸).

تاریخ نبرد میان توجه و انکار ِ هیجان در تفکر غرب ، بسیار قدیمی است . جنبش رواقیون در یونان باستان ( تقریباً ۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و ۳۰۰ سال بعد از میلاد مسیح ) در ارتباط با نقش هیجان در ایجاد یک زندگی خوب و مطلوب بوده است . از نظر آن ها ، خلق و خو ، تکانه ها ، ترس ها و علائق ، بسیار خود محور ، فرد گرا و منحصر به فرد بوده ، لذا قابل اعتماد نیستند . در فلسفه رواقی ، شخص ِ خردمند و عاقل هیچ هیجان و احساسی را تأیید نمی کند .

احساسات و عواطف حوزه وسیعی از زندگی آدمی را در بر می‌گیرد ، مانند : بیم ، امید ، لذّت ، درد ، خشم ، حیرت ، شادی ، نشاط ، یأس و اندوه ، شور و شوق و شیدایی و عشق . این احساس و عاطفه است که بزرگترین محرک را در زندگی تشکیل می‌دهد . و انسان را هم از درون و هم از برون به پویایی وا می‌دارد . بدون احساس ، زندگی برای هیچ انسان یا حیوان میسر نیست.

در حقیقت خرد ( عقل ) و احساس در رابطه تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند . در این رابطه به سه دیدگاه متفاوت اشاره می‌کنیم :

الف ) تلفیق خرد و احساس : طرفداران این دیدگاه ضمن به رسمیت شناختن احساس ، عقل یا خرد را چراغ راه آینده می پندارند و برای آن برتری قایل اند .

نجم الدین رازی در کتاب رساله عشق و عقل معتقد است : دلالت های عقل تا حد و ساحل جبروت ادامه دارند و از آنجا به بعد دیگر نیروی عشق لازم است ، حتی در این مقام هم عشق به معنای کلمه ( ع ش ق ) خارج و به صورت یک نیروی جذبه در می‌آید . این حالت یک حالت فنا است که جز با عشق که یکی از حالت های عاطفه است ، نمی توان به آن رسید . نجم الدین رازی معتقد است که این مرحله خصوصیات خاص خود را دارد ، که تنها با ابزار و وسایل خاص خود می توان وارد آم مرحله شد . مثلاً در این مرحله

خصوصیاتی مانند فنا و از خود گذشتگی است که فنا جز ویژگی های عشق است و تنها عشق است که می‌تواند از خود بگذرد و خود را نادیده بگیرد و این جزء خصوصیات عقل نیست ، زیرا عقل عین بقا است و نمی تواند وارد این مرحله بشود ( رازی ، ۱۳۴۵، ص ۶۵ ) .

وی معتقد است که شعله آتش عشق تمام هیزم های موجود در خانه ( صفات جسمانی و روحانی ) را می سوزاند و عقل جایگاهی ندارد ، زیرا این عالم ، عالم فنا است و عقل صفت آب را دارد و هر کجا که می‌رسد آبادانی پدید می آورد ، امّا عشق صفت آتش را دارد و مسیر او در عالم نیستی است و هر کجا که می‌رسد و به هر چیز که می‌رسد ، همه را می سوزاند . ( همان ، صص ۵۹-۶۲).

« حد و حدود عقل تا یک مرحله است و عشق راهبر بی خودی است و سیر در آن دریا به قدم فنا قابل تحقق است و عقل چون عین بقا است و ضد فنا ، پس در آن دریا فقط آتش عشق میسر است » ( همان ، صص ۶۰-۵۹ ) .

ب ) خرد گرایی ناب : طرفداران این دیدگاه ، عاطفه و احساس را منبع تمام بد بختی های بشری می‌داند . در کتاب کلیله ودمنه ‌به این گفتار معروف بر می خوریم که « دل جایگاه درد و رنج و محنت است و باید دل ( احساس ) را از سینه بیرون آورد » .

در دوره وسطا آگوستین بین ایمان و عقل هماهنگی را مطرح می‌کند و معتقد است که بین این دو هیچ تعارضی وجود ندارد ، هر دو به هم نیازمند هستند ( کاردان ، ۱۳۷۴، ص۱۷۹ ) . آکویناس هم انسان را موجودی عقلانی می‌داند و عامل اصلی معرفت را عقل می‌داند . ( همان ، ص ۱۸۳) .

از دوره دکارت به بعد حاکمیت عقل بسیار واضح شد و دکارتی ها عقل را خداگونه تعریف کردند و منشأ آن را بیرون از خود انسان دانستند و در عصر روشنگری هم با تأکید بر تفکر و عقلانیت ، آن را در ارتباط با جامعه ، علم ، هنر و … در نظر گرفتند . در قرن بیستم هم عقلانیت در موضوعات تربیتی بیشتر به کار گرفته شد و بر روانشناسی انسانگرا و جوامع تعاملی … تأکید کرد ( الیاس ، ترجمه ضرابی، ۱۳۸۵، صص۸۹- ۸۸ ) .

ج) تکیه بر احساس : پلوتونیوس و نوافلاطونیان ( مکتب اسکندریه ) با تکیه بر کشف و شهود و درک اشراقی ، احساس را بر خرد ورزی مقدم می‌دانستند . عرفان که خود معنی درخشش را می‌دهد نیز عشق را برتر از عقل می شمارد .

شافتسبری معتقد است که این حس اخلاقی است که تمایزات اخلاقی را تشخیص می‌دهد نه عقل . همین که افعال را بررسی می‌کنیم ، عواطف و انفعالات را تشخیص می‌دهیم، چشم باطنی بی درنگ خوب و پسندیده را از زشت و ناپسند تشخیص می‌دهد و به همین دلیل است که بنیاد این تمایزات در طبیعت است و تشخیص از طبیعت حاصل می شود (مک اینتایر ، ترجمه رحمتی ، ۱۳۷۸ ، صص ۳۲۶-۳۲۴) . دیوید هیوم معتقد است آنچه موجب تحریک ما به فعل یا عمل می شود ، امیال است نه عقل و عقل در تحریک ما به فعل ناتوان است . منشأ برانگیختگی و تحریک ذهن انسان ، لذت و الم است و از نظر هیوم عقل نمی تواند محرک فعل باشد و تنها محرک افعال و اعمال ، امیال هستند و میل برای تحریک به فعل از استدلال و عقل کمک نمی گیرد ( همان ) .

وی تحت تأثیر هاچسون قرار گرفته و معتقد است که عقل امری ساکن است و نمی تواند ما را به فعل و عملی بر انگیزد . از نظر هیوم نتایج اخلاقی را نمی توان بر هیچ موضوعی که قابل اثبات عقلانی باشد، مبتنی ساخت ( همان ) .

آرتور شوپنهاور معتقد است که نه تنها حقیقت انسان بلکه حقیقت کل جهان « اراده » است . همه هستی ، چیزی نیست مگر ظهور ناپایدار در جزئیات گوناگون . صور پدیدار محض ، که دارای اصل بنیادی و پویای غیر عقلانی که وی آن را اراده می نامد ، منشأ فعل و عمل انسان است . اراده تمایلات و خواهش ها است و بنیاد آن « میل به زیستن » است و انسان برای حفظ خود ، به صورت خود خواه در می‌آید و خود خواهی هر فردبا خود خواهی افراد دیگر معارضه می‌کند ( تایشمن ، ترجمه کاشانی ،۱۳۷۹، صص ۸۲- ۷۹).

انسان به واسطه تلاش های کور اراده شکل گرفته است و تفکر نمی تواند در آن تغییری ایجاد کند و هیچ تجربه ای ، تفکری و تعلیمی نمی تواند ما را تغییر دهد . خطای فلسفه اخلاق سنتی این است که فرض می کنندکه دستورات اخلاقی می‌تواند رفتار ( فرد یا دیگران) را تغییر دهد (مک اینتایر ،ترجمه رحمتی، ۱۳۷۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ب.ظ ]




نظریه مبادله

مطابق این نظریه روابط بین زن و شوهر هم یک نوع مبادله است که از ابتدای زندگی شروع می شود. اگر حقوق متقابل آن ها را به عنوان پاداش و هزینه تلقی کنیم، زندگی آن ها بر مدار مبادله ی متقابل جریان می‌یابد. از طرف دیگر، نابرابری هزینه و پاداش برای زوجین، منجر به احساس بی عدالتی و نابرابری در مبادله شده و در نهایت به گسست روابط متقابل زوجین می‌ انجامد؛ یعنی زمانی که هریک از زوجین هزینه هایی که رابطه را بیشتر از منافع آن ارزیابی کند، این نظریه پیش‌بینی می‌کند که این شخص به رابطه ی مذکور خاتمه خواهد داد. در واقع، پنداشت فرد از سود یا زیانی که در زندگی زناشویی خود به دست می آورد، اهمیت پیدا می‌کند (جلیلیان، ۱۳۷۵).

نظریه توزیع قدرت

گاه بین زن و شوهر تضادی ایجاد می شود و هر یک برای احراز منزلت خود و رسیدن به اهداف خویش، از طریق توسل به امکانات مالی، فرهنگی و … قصد تسلط بر دیگری را دارد. تداوم این وضعیت، تنش و کشمکش بین زوجین را افزایش داده و در نهایت منجر به جدایی و طلاق آن ها می شود (کاملی، ۱۳۸۶).

نظریه نیاز- انتظار

هر کدام از زن و شوهر با تصورات خاصی درباره ی زندگی زناشویی اقدام به ازدواج می‌کنند و زندگی را با انتظارات مشخصی ‌در مورد اینکه همسرشان چگونه با او رفتار خواهد کرد، آغاز می‌کنند. اگر انتظارات برآورده نشود، آنان ناراضی و پشیمان خواهند شد (همان).

نظریه‌ نظام­ها

‌بر اساس این نظریه هر تغییر مؤثر در یکی از اعضا با خرده نظام ها در کل خانواده نیز اثر می‌گذارد. کارکرد نظام به تفهیم و تفاهم میان اعضای آن بستگی دارد. این تفهیم و تفاهم اشکال گوناگونی دارد، از آزاد و راحت بودن گرفته تا پیام‌های متناقض و استعاره‌هایی که اعضای مخاطب در خانواده شاید به راحتی آن ها را درک نکنند. در نظریه نظام ها بحث پویایی نظام یکی از عناصر اساسی تشکیل دهنده ی هر نظام اجتماعی تلقی می شود. بر این اساس در خانواده هم نوعی پویایی وجود دارد که آن را از مرحله ای به مرحله ی دیگر رسانده و امکان سازگاری با محیط‌های دیگر را برای آن فراهم می‌کند و اگر در این کار موفق نباشد، دچار بحران (گسست یا فروپاشی) می شود (والچاک[۳۴]، ۱۳۶۶).

نظریه تصورات اجتماعی

امیل دورکیم[۳۵]، نخستین کسی بود که در مقاله­ای با عنوان « تصورات فردی و تصورات جمعی» در سال ۱۸۹۸ واژه تصورات اجتماعی را عنوان کرد. وی همان گونه که تفکرات فردی را از تفکرات جمعی متمایز می‌کند، معتقد است که تصورات فردی باید به عنوان مقوله ای روانی در نظر گرفته شود. انسان در دنیایی که زندگی می‌کند با اشیا، قوانین، آیین ها، اصول، افراد و …، تماس و برخورد دارد. این برخوردها، برداشت هایی را برایش به همراه می آورد و غالباً از چیزهای پیرامونش برداشت هایی یکسان (از نظر کمیت و کیفیت) ندارد. تصور برآمده از این چیزها، از شخصی به شخص دیگر و حتی در یک شخص، از زمانی به زمان دیگر فرق می‌کند. عوامل تغییر، گوناگون است. این عوامل، فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و در بعضی مواقع نهادی است. چیزی که انسان برداشت می‌کند، نه یک تصویر ساده، که یک تصور است. زیرا تصویر، بیشتر یک برداشت سریع خودبه خودی و تأثری است؛ در حالی که تصور، فرم و حالتی معنادار است که یک فاعل با توجه به ویژگی های روانی و فرهنگی خود از چیزی می‌سازد (فاتحی دهاقانی و نظری، ۱۳۸۹). به گفته آلن تورن[۳۶]، چیزی که ما می بینیم، نه یک موضوع، که نگاه به یک موضوع است (تورن، ۲۰۰۰). یعنی ممکن است که با واقعیت موضوع تطابق نداشته و بخشی از موضوع باشد، چون آن نگاه و برداشت، تصور است. از آنجا که فاعل ها یکسان نیست، یعنی افکار و فرهنگ انسان ها یکسان نیست، و به عبارتی، سرمایه های فرهنگی انسان ها همانند نیست، پس تصور چیزی خاص، از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند. به همین ترتیب، قاعدتاً تصور یک چیز، از یک طبقه به طبقه دیگر فرق می‌کند. زمانی که ما با محیط اطراف خود ارتباطاتی برقرار کردیم، به دنبال آن، ارتباطات تصورات اجتماعی را می‌سازد و سپس، تصورات اجتماعی، روابط بین انسان ها را هدایت می‌کند. در واقع، هر تصویری، رفتاری را در پی خواهد داشت. این است که تصورات، چگونگی ارتباطات ما را نیز کنترل و هدایت می‌کند. به همین ترتیب تصوراتی که انسان ها از پیامدهای طلاق دارند نیز با یکدیگر متفاوت است. پیامدهای طلاق از نظر برخی بسیار ناگوار و از نظر برخی دیگر چندان هم ناگوار نیست. و این تصور گرایش هر فرد را به طلاق، متفاوت از دیگری تعیین می‌کند (فاتحی دهاقانی و نظری، ۱۳۸۹).

نظریه خود میان بینی

هر گاه انسان یا انسان هایی، دیگری یا دیگران را با خود و ارزش های خود ارزیابی کنند، دچار خود میان بینی شده اند، این وضعیت جلوه ای از خود گرایی است. این حالت بر روابط انسان با دیگران تأثیر منفی می‌گذارد و به سستی ارتباط، عدم امنیت، انزوای اجتماعی در سطح زندگی خانوادگی و اجتماعی منجر می شود. گسترش اخلاق خود گرایی و عدم توجه به خواسته ها و نیازهای فرد مقابل در زندگی زناشویی، می‌تواند موجب اختلاف و ستیزه در کانون خانواده شود .امروزه با اصالت قرار گرفتن (خود) طلاق رو به فزونی است (کاملی، ۱۳۸۶).

نظریه مشکلات اقتصادی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ب.ظ ]




در جدول ۴-۵ ویژگی­های توصیفی مربوط به سطح تحصیلات والدین (پدر و مادر) شرکت‌کنندگان ارائه شده است. همان گونه که مشاهده می­ شود پدر %۳/۲ از شرکت‌کنندگان بی­سواد، %۳/۳۳ دارای تحصیلات ابتدایی و سیکل، %۳۲ دیپلم، %۷/۲۲ فوق دیپلم و لیسانس و %۷/۹ دارای مدرک فوق لیسانس و بالاتر هستند، همچنین مادر %۳/۲۰ از شرکت‌کنندگان بی­سواد، %۲۷ دارای تحصیلات ابتدایی و سیکل، %۷/۳۰ دیپلم، %۷/۱۷ فوق دیپلم و لیسانس و %۳/۴ دارای مدرک فوق لیسانس و بالاتر هستند.

جدول ۴-۵: سطح تحصیلات والدین شرکت­ کنندگان

فراوانی
درصد فراوانی
درصد فراوانی تجمعی

بی­سواد

۷

۳/۲

۳/۲

تحصیلات پدر

ابتدایی و سیکل

۱۰۰

۳/۳۳

۷/۳۵

دیپلم

۹۶

۳۲

۷/۶۷

فوق دیپلم و لیسانس

۶۸

۷/۲۲

۳/۹۰

فوق لیسانس و بالاتر

۲۹

۷/۹

۱۰۰

بی­سواد

۶۱

۳/۲۰

۳/۲۰

تحصیلات مادر

ابتدایی و سیکل

۸۱

۲۷

۳/۴۷

دیپلم

۹۲

۷/۳۰

۷۸

فوق دیپلم و لیسانس

۵۳

۷/۱۷

۷/۹۵

فوق لیسانس و بالاتر

۱۳

۳/۴

۱۰۰

همان گونه که در جدول ۴-۶ نیز منعکس شده است، %۳/۳۲ از شرکت‌کنندگان از خانواده شاهد و جانباز و الباقی (۷/۶۷) از خانواده­های عادی هستند.

جدول ۴-۶: وضعیت خانواده شرکت­ کنندگان

خانواده
فراوانی
درصد فراوانی
درصد فراوانی تجمعی

عادی

۲۰۳

۷/۶۷

۷/۶۷

شاهد و جانباز

۹۷

۳/۳۲

۱۰۰

۴-۳ :آمار استنباطی

در این بخش سؤال­ها و فرضیه ­های پژوهش مورد بررسی قرار ‌گرفته‌اند.

۴-۳-۱: بررسی نرمال بودن توزیع نمرات

در جدول ۴-۷ نتایج آزمون کولموگراف- اسمیرنف جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات مربوط به متغیرهای مورد مطالعه ارائه شده است. همان گونه که مشاهده می­ شود نتایج حاکی از نرمال بودن توزیع نمرات است (۰۵/۰<P).

جدول ۴-۷: آزمون کولموگراف- اسمیرنف جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات

متغیر
M
SD
کمینه
بیشینه
کولموگراف اسمیرنف
P

جهت­گیری مذهبی بیرونی

۴/۳۶

۳۰۷/۷

۱۶

۵۷

۰۰۴/۱

۲۶۵/۰

جهت­گیری مذهبی درونی

۴۹/۳۱

۳۲۳/۶

۹

۴۴

۶۳/۰

۸۰/۰

جهت­گیری مذهبی (نمره کل)

۸۹/۶۷

۷۸۳/۹

۴۰

۹۷

۷۹۷/۰

۵۴۹/۰

خشم و عصبیت

۵۱/۲۴

۴۵۲/۷

۰

۴۲

۸۰۵/۰

۵۳۶/۰

تهاجم و توهین

۰۱/۸

۱۵۵/۵

۰

۲۴

۸۰۱/۰

۵۳۱/۰

لجاجت و کینه­توزی

۸۵/۱۰

۴۸۱/۵

۰

۲۴

۷۶۳/۰

۶۱۲/۰

پرخاشگری (نمره کل)

۳۷/۴۳

۵۴۷/۱۴

۳

۸۷

۶۶۵/۰

۷۶۹/۰

سازگاری عاطفی

۸۱/۵

۰۰۶/۳

۰

۱۸

۵۸۳/۰

۹۰۴/۰

سازگاری اجتماعی

۷۲/۶

۳۲۶/۳

۱

۱۸

۸۱۲/۰

۵۰۱/۰

سازگاری آموزشی

۲۶/۷

۸۵۶/۳

۰

۱۹

۸۸/۰

۴۰۱/۰

سازگاری (نمره کل)

۷۹/۱۹

۹۹۱/۷

۴

۴۴

۱۹۲/۱

۱۱۶/۰

۴-۳-۲: فرضیه اول

بین باورهای مذهبی و پرخاشگری دانش ­آموزان رابطه وجود دارد.

‌پاسخ‌گویی‌ ‌به این فرضیه با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت؛ همان­گونه که در جدول ۴-۸ منعکس شده است بین متغیرهای جهت­گیری مذهبی درونی و جهت­گیری مذهبی نمره کل، با پرخاشگری و زیرمقیاس­های آن (خشم و عصبیت، تهاجم و توهین، و لجاجت و کینه­توزی) رابطه معنادار مشاهده می­ شود، جهت رابطه نیز منفی و مستقیم است، ‌به این معنی که هر چه میزان باورهای مذهبی (درونی و نمره کل) بالاتر باشد میزان پرخاشگری و زیرمقیاس­های آن کمتر می­ شود، این میزان همبستگی در سطح آلفای ۱% با ۹۹ درصد اطمینان معنادار است. همچنین رابطه جهت­گیری مذهبی بیرونی با پرخاشگری و زیرمقیاس­های آن رابطه منفی وجود دارد ولی این میزان همبستگی در سطح آلفای ۵% با ۹۵ درصد اطمینان معنادار نیست.

جدول ۴-۸: ماتریس همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط میان باورهای مذهبی و پرخاشگری

متغیر M SD ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۱٫ جهت­گیری مذهبی بیرونی ۴/۳۶ ۳۰۷/۷ ۱ ۲٫ جهت­گیری مذهبی درونی ۴۹/۳۱ ۳۲۳/۶ ۰۲۵/۰ ۱ ۳٫ جهت­گیری مذهبی (کل) ۸۹/۶۷ ۷۸۳/۹ ۷۶۳/۰** ۶۶۶/۰** ۱
 [ 11:00:00 ب.ظ ]