کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



فصل سوم

ماهیت و چیستی رقابت سیاسی و مرزهای آن

ماهیت رقابت سیاسی

رقابت نخبگان و ‌گروه‌های سیاسی ایران در روندی قرار گرفته است که ‌بر اساس آن هر گروه ‌هدف‌های‌ سیاسی خود را از طریق ابزارهای نهادی پیگیری می‌کند. این امر، زمینه تبدیل «تمایز ‌گروه‌های سیاسی» به «تجزیه نهادهای حکومتی» را فراهم می‌ کند؛ به عبارت دیگر ‌گروه‌های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران جدالهای خود را به هزینه حکومت انجام می‌دهند؛ در حالی که در یک جامعه قانونمند ‌گروه‌های سیاسی باید به گونه‌ای رفتار نمایند که منجر به اعتلای جایگاه نهادهای حکومتی و رهبران عالیه آن گردد.

شاخص چنین فرآیندی در نهادینه‌سازی رفتارها و رقابت‌های سیاسی می‌باشد؛ در حالی که سیاسی کردن نهادهای حکومتی، نتیجه وارونه‌ای را برای رقابت‌های سیاسی ایجاد می‌کند. روند یادشده زمینه‌های محیطی و ساختاری افزایش جدالهای سیاسی بین ‌گروه‌های رقیب را به وجود آورده است.

ادبیات سیاسی که مورد استفاده «‌گروه‌های رقیب» قرار می‌ گیرد، بیانگر آن است که هر یک از جناحهای سیاسی موجود، گروه و مجموعه مقابل را به عنوان «دشمن آشتی ناپذیر» خود تلقی می‌کند، این موضوع نشان می‌دهد که در صورت تداوم چنین رویکردهایی نمی‌توان بنیان‌های جامعه‌ای را ایجاد نمود که مبتنی بر «اجتماع سیاسی بین نخبگان» باشد.

اصلی‌ترین ضرورت دوران موجود این است که تلاش‌هایی شود تا ‌بر اساس آن برداشت و رویکرد ‌گروه‌های رقیب نسبت به یکدیگر دگرگون شود.

بسیاری از جدالها ناشی از نوع رویکردی است که ‌بر اساس آن هرگروه خود را به عنوان «مبنا و معیار اقتدار سیاسی» می‌داند. این فرایند به گونه اجتناب‌ ناپذیر به جدال و رویارویی منجر می‌شود؛ زیرا ‌گروه‌های سیاسی در شرایط جدال ساختاری به الزام‌های اخلاقی یا مصالح منطبق و هماهنگ با یکدیگر توجهی ندارند. برای گذار از چنین «فرایند پر تنش» و شرایط شکننده‌ای که فراروی ما قرار دارد، باید روندی در پیش گرفته شود تا ‌بر اساس آن «قاعده‌ها و الزام‌های رفتار سیاسی گروه‌های رقیب» ‌بر اساس معیارهایی انجام پذیرد که بین اشخاص و گروه‌های سیاسی موجود مشترک باشد؛ به عبارت دیگر «رفتار ‌گروه‌های رقیب» می‌بایست بر محور یک اصل، سنت، اسطوره، عنایت یا قاعده رفتاری شکل گیرد که اتکای به آن برای تمامی گروه ها الزام آور باشد.[۳]

چیستی رقابت سیاسی

درک ماهیت «رقابت سیاسی» از آن حیث ضروری است که تلقی ما می‌تواند در مقام اجرا منشأ آثار مختلفی قرار گیرد؛ مانند اینکه می‌توان نظام انتخاباتی و مشارکتی‌ای را تصور نمود که در آن رقابت، امری صوری تلقی شده و به رغم برگزاری انتخابات، ایده خاصی مجال و امکان طرح و پیروزی باشد. بدیهی است که، نفس استناد به آمار و تعداد آرای ریخته شده در صندوق و حتی تعداد ‌گروه‌های درگیر در انتخابات نمی‌تواند دلیلی بر «رقابتی بودن» حوزه فعالیت‌های سیاسی باشد. در اینجا، به دنبال آن هستیم تا مقومات «رقابت سیاسی» را استنتاج و استخراج کنیم و نشان دهیم که لازمه وجود «رقابت» در رفتار سیاسی چیست.

این کار «حداقل‌های» رقابت سیاسی را به ما می‌دهد و مانع آن می شود تا به هنگام طراحی سیاست‌های عملی، چنان به وضع قانون بپردازیم که از «رقابت» چیزی جز نام آن باقی نماند.

الف: تکثر سیاسی

تنوع و «تعدد» از جمله لوازم منطقی «رقابت» هستند که غالباً از آن به «پلورالیسم سیاسی» در عرصه «رقابت‌های سیاسی» یاد می شود. براین اساس لازم می‌آید تا در چهارچوب اصول کلان حاکم بر جامعه، گروه ها و دستجات مختلف اجازه ظهور، تشکل‌سازی، فعالیت و جذب افکار عمومی را داشته باشند، رقابت سیاسی در جامعه‌ای «یک ‌دست» که صرفاً با تفکر واحدی آشنا بوده و الگوی یکسان و مشخصی را در عرصه عمل گردن نهاده است، در اصل بی‌معنا بوده، «شعاری» بیش نمی‌باشد. در ارتباط با بحث «تنوع» و «تعدد» یادآوری نکات زیر ضروری است:

۱ـ «تنوع» به اختلاف در بینش‌ها نظر دارد و این که دیدگاه های متفاوت امکان عرضه داشته باشند؛ اما «تعدد» دلالت بر وجود گروه ها و دستجات مختلف دارد. گروه ها و دستجاتی که اگر چه ممکن است بعضی در یک بینش واحد ریشه داشته باشند (یعنی از یک نوع به شمار آیند)؛ اما از آن حیث که «الگوهای عملی متفاوتی را پیشنهاد می‌کنند از یکدیگر متمایز می‌باشند،[۴] با این توضیح مشخص می شود که تنوع و تعدد، هر دو لازمه تحقق اصل «رقابت سیاسی» می‌باشند.

گفتنی است که بین الگو و اصول در اینجا تفاوتی وجود دارد، تفاوت در اصول به اختلاف در بینش دلالت دارد، حال آنکه در الگو بر تعدد دلالت دارد، بر این اساس الگوها، سیاست‌های اجرای پیشنهادی از سوی یک گروه خاص را شامل می‌شوند.

۲ـ پلورالیسم سیاسی از آن جهت که به بحث «قدرت» و نحوه «اعمال قدرت» در جامعه مربوط می‌شود، به عنوان «بستر اجتماعی»، تعدد و تنوع، به ناچار باید وجود داشته باشد. توضیح آنکه از پلورالیسم تلقی‌های متفاوتی وجود دارد که با عناوینی چون پلورالیسم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، معرفتی، ارزشی و … شناخته می‌شوند.

آنچه در اینجا مدنظر می‌باشد، بدون آنکه خواسته باشیم معترض صحت و یا عدم صحت گونه‌های مختلف پلورالیسم بشویم پلورالیسم، در مقام «اعمال قدرت» است. یعنی همان چیزی که «هنری اس کاریل» از آن به «اصول و تدابیری که غرض از آن توزیع و تسهیم قدرت است» یاد نمود و بدین وسیله در کنار کانون مقتدری چون «دولت» وجود کانون‌های دیگری از قبیل احزاب، انجمن‌ها و سایر تشکیلات مدنی را ضروری معرفی می‌کند.

۳ـ تکثر سیاسی صور متفاوتی دارد که می‌توانند موید وجود «رقابت» در یک جامعه باشند.

تکثر سیاسی هژمونیک: در این الگو دولت و یا یک گروه خاص مسلط بوده و سایر گروه‌ها در واقع در ذیل آرمانها و اهداف دولت یا گروه مذبور به فعالیت ادامه می‌دهند. آنچه در اینجا از تکثر مشاهده می‌شود، تعدد و نه تنوع است؛ به عنوان مثال در رژیم کمونیستی یا حکومت اشراف و نجبا معمولاً چنین تلقی‌ای از تکثر سیاسی ارائه شده و به اجرا گذارده می شود.

تکثر هژمونیک از آنجا که فقط به بازسازی صورت ظاهری سیاست اجرایی منتهی می‌شود و در عمل، راه را بر دیدگاه های متنوع سد می‌کند و برای دولت نقشی بیش از یک «موازنه بخش» و «مصالحه‌گر» قائل شده و یا با دادن امتیازاتی ویژه، بخش خاصی از توده‌ها را حکومت می‌بخشد نمی‌تواند مورد تأیید باشد.

تصویر هژمونیک چنان که «دیوید ترومن[۵]» «در فرایند حکومت» به سال ۱۹۵۱ اظهار داشته به مرگ ‌گروه‌های ذی‌نفوذ منجر شده و بدین ترتیب «رقابت» را منتفی می‌سازد، این در حالی است که اختصاص تکثر سیاسی به حوزه فعالیت نخبگان، از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌باشد. از این دیدگاه ، چنان که «جوزف شومپتر» در «سرمایه‌داری، سوسیالیسم و دموکراسی» اظهار داشته وجود رقابت در سطح نخبگان مصداق بارز تکثر سیاسی بحساب می‌آید و نقش توده‌ها مدنظر نیست، این تفسیر امروزه با عنوان «مکتب نخبه‌گرایی» شناخته می‌شود و با تمام نقدهای وارده بر آن همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد، ‌بنابرین‏، این گونه خاص از «تکثر هژمونیک» توانسته به حیات خود استمرار بخشد.

۲ـ تکثر سیاسی متوازن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:35:00 ب.ظ ]




محسوب شده است و محکوم به بطلان خواهد بود.

گفتار سوم-شرط عدم انجام وظائف زوجیت از سوی زن

مراد از آن این است که زن شرط می‌کند تا شوهرحق نزدیکی و هم بستر شدن با او را نداشته باشد. آیا این شرط مخالف کتاب و سنت است و می‌توان آن را نامشروع دانست یا نه؟ از نظر فقهی در این رابطه دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است:

الف) صحت عقد و شرط در عقد دائم و منقطع:

شیخ طوسی در نهایه برای این دیدگاه به دو روایت استدلال نموده است و هم چنین محقق در «شرایع» و شهید ثانی در« مسالک » و برخی دیگر از فقهاء هم این دیدگاه را پذیرفته‌اند .

ب) بطلان شرط و عقد در عقد دائم و صحت آن دو در عقد موقت:

شیخ طوسی در مبسوط این قول را پذیرفته است‌ و می‌گوید: اگر فساد شرط منتهی به فساد عقد شود مثل شرط عدم و طی، نکاح باطل است. چون مخل به مقصود نکاح بوده و مانع آن است. علامه در مختلف از همین دیدگاه پیروی نموده و شرط یاد شده را منافی مقتضای عقد که اهم آن تناسل است می‌داند، همچنان می‌افزاید طرفین عقد، بر عقد بدون شرط توافق نکرده‌اند. از این رو، در عقد دائم هم عقد و هم شرط هر دو باطل است. جمعی دیگر از صاحب‌ نظران نیز از این دیدگاه پیروی کرده‌اند

ج) صحت عقد و بطلان شرط در عقد دائم و موقت:

طرفداران این نظریه استدلال می‌کنند اصول مذهب اقتضاء دارد این شرط مخالف کتاب و سنت بوده و در نتیجه باطل است. زیرا اصل، برائت ذمه از این شرط است و اجماعی هم بر لزوم و اعتبار آن منعقد نشده است . به عبارت دیگر؛ صحت عقد به دلیل صدور آن از اهل آن و قرار گرفتن در جایگاه خود است (صدر من اهله و وقع فی محله) و اصل در عقود، صحت است. اما بطلان شرط به خاطر منافات آن با مقتضای عقد است . چون هدف از نکاح، زوجیت و تناسل است. پس نزدیکی لازمه زوجیت است و هدف از نکاح، نزدیکی مشروع است. ‌بنابرین‏، شرط خلاف آن، خلاف مقتضای عقد خواهد بود و اگر فرضا خلاف مقتضای عقد نباشد، مسلماً خلاف قانون آمره بودن و باطل است . همچنان که از مفهوم ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی هم استفاده می‌شود که شرط مغایر با مقتضای عقد نکاح باطل است و اعتبار ندارد.

د)بطلان شرط و صحت عقد در عقد دائم و صحت هر دو در عقد موقت:

اصحاب این دیدگاه می‌گویند: شرط مغایر با مقتضای عقد و مخالف کتاب و سنت باطل است بجز در عقد موقت که در آن یکسری شروط از جمله شرط عدم نزدیکی و مجامعت صحیح است .

همچنین از نظر حقوقی، بر اساس مواد ۱۱۰۳ و ۱۱۰۴ قانون مدنی که زوجین را موظف به حسن معاشرت و تشیید مبانی خانواده می‌کند، مراعات وظائف زوجیت از زمره احکام و قواعد آمره است که در هر حال باید به اجرا درآید. از این رو، این شرط، نامشروع و مطابق بند ۳ ماده ۲۳۲ قانون مدنی باطل است .

گفتار سوم-شرط اینکه اگر شوهر تا مدت معینی مهریه همسرش را ندهد، عقد باطل باشد:

بر اساس نظر مشهور این شرط باطل و عقد، صحیح است .مستند آن روایاتی است که مطابق آن ها چنین شرطی هیچ‌ گونه اعتبار و اثری ندارد: از امام باقر(ع) درباره مردی پرسیده شد که با زنی با این شرط ازدواج می‌کند که اگر تا زمان معینی مهریه او را نپرداخت، حقی بر زن نداشته باشد. آن حضرت فرمودند: اختیار زن به دست مرد است وشرط آنان ملغی است . از آن گذشته، بعضی دیگر از صاحب‌نظران، این شرط را مخل به مقصود نکاح شمرده و از این جهت، حکم به بطلان آن نموده‌اند .

گفتار چهارم- شرط مطلقه شدن زن قبلی

همان طوری که در بیان شرط نتیجه یاد‌آوری شد، اگر تحصیل نتیجه منوط به سبب خاص شرعی باشد، داخل در شرط فعل می‌شود که جای بحث و گفت‌ و‌گو دارد. لذا اگر حصول آن به مجرد وضع شرط باشد و از آن طرف، دلیل شرعی بر حصول آن از طریق سبب خاص دلالت کند، این شرط، مخالف کتاب و سنت بوده و باطل است.
از آن گذشته، یکی از موارد شروط نامقدور که مکلف، توان انجام آن را ندارد، وضع شرط در جایی است که حصول غایت و نتیجه متوقف بر سبب خاص شرعی باشد. مثل اینکه در عقد، شرط شود به مجرد عقد، زنی که به عقد کسی درآید، زن قبلی آن مرد مطلقه شود. ‌بنابرین‏، با توجه به اینکه مطلقه شدن همسر، نیازمند سبب خاص شرعی است و طلاق متوقف بر رعایت موازین مقررات خاص آن است، می‌توان گفت چنین شرطی به دلیل نامشروع بودن، محکوم به بطلان است.

گفتار پنجم-شرط عدم معاشرت و همخوابگی با زن قبلی

بر اساس اینکه تعدد زوجات و جواز آن از احکام صریح قرآن کریم است . و می‌توان آن را به عنوان قاعده آمره تلقی کرد، ‌به این نتیجه دست می‌یابیم که هر گونه شرطی مغایر با آن از باب التزام به آنچه مخالف کتاب و سنت است، نامشروع بوده است و هیچ گونه اعتبار و اثری ندارد. از آن گذشته، عمل به مفاد این شرط، بر خلاف دستور قرآن کریم است که مردان را موظف به رفتار نیکو با همسرانشان می‌کند.(و عاشروهن بالمعروف). بدین لحاظ فقهای بزرگواری همانند امام خمینی ، محقق ثانی و صاحب جواهر با صراحت این شرط را خلاف شرع دانسته و باطل اعلام کرده‌اند. از منظر حقوقی نیز به حکم اینکه بر اساس قانون مدنی، زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با همدیگرند، هیچ کدام نمی‌تواند دیگری را از حق مسلم‌اش محروم گرداند. به علاوه، خود آن ها هم حق ندارند، در اثر الزام یا التزام، حق تمتع یا حق اجرای تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند.

گفتار ششم- شرط آزادی عمل و معاشرت

یکی از شروطی که از نظر فقهی نامشروع دانسته شده است .همین شرط است که بر اساس آن، زوج یا زوجه در ضمن عقد، شرط می‌کند در عمل و معاشرت خود آزاد باشد و در این زمینه‌ها هیچ گونه محدودیتی نداشته باشد. در حالی که استواری واستحکام نظام خانواده و حفظ حریم آن از آلودگی‌ها منوط به آن است که طرفین ازدواج به عهدشان وفادار بوده و با التزام به رعایت مقررات و آداب زندگی خانوادگی، زمینه حفظ و استحکام زندگی اجتماعی را فراهم سازند. زندگی مشترک، مقتضی تشریک مساعی و همکاری طرفینی برای برآورده شدن آمال و اهداف عالی و مستلزم تأمین ثبات و آرامش روانی است. قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید:« خداوند متعال برای شما همسرانی از خود شما آفرید تا مایه آرامش شما باشد و بدین منظور میان شما دوستی و مهربانی قرار داد .» روشن است که آزادی عمل و معاشرت و عدم پای‌بندی به موازین و اخلاق خانوادگی و هر جایی بودن زن یاشوهر، موجب ویرانی بنیان خانواده و باعث بی‌اعتمادی میان زن و شوهر خواهد شد و دوستی و عطوفت را از بین می‌برد. ‌بنابرین‏ با توجه به اینکه نشوز زوج یا زوجه دارای آثار و پیامد‌های حقوقی و ضمانت‌های اجرایی لازم است و با عنایت به اینکه اطاعت تمکین در زندگی زناشویی از اصول اولیه آن و به عنوان قاعده آمره به شمار می‌رود، لذا شرط آزادی عمل و معاشرت برخلاف این اصول و احکام بوده است و در نتیجه نامشروع ارزیابی می‌شود.

گفتار هفتم-شرط اینکه حق طلاق دراختیار زن باشد:

یکی از مسائل که خصوصاً در شرایط کنونی بحث برانگیز و جنجال آفرین است، اینکه حق طلاق از نظر شرعی در اختیار مرد است و برای زن، در این باره، نقش برجسته و تعیین کننده‌ای منظور نشده است. ممکن است کسی یا کسانی با انگیزه و ادعا به اینکه زن یکی از دو طرف اصلی عقد نکاح است و اراده و خواست او به همان میزان در شکل گیری آن نقش دارد که اراده مرد مؤثر است، این سخن را مطرح کنند که در فسخ قرارداد و عقد نکاح نیز باید نقش زن برابر با مرد باشد. بویژه اینکه ممکن است پس از ازدواج، عدم اهلیت و صلاحیت شوهر برای ادامه زندگی محرز شود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




در این راســتا، در کشورمان بند “الف” ماده اول قــانون مبارزه با قــاچاق انسان ( مصوب ۱۳۸۳) بیان می‌دارد:«قاچاق انسان عبارت است از:خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیر مجاز فرد یا افراد از مرزهاى کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و یا با سوء استفاده ‌از قدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد یا افراد یاد شده، به قصد فحشا یا برداشت اعضا و جوارح، بردگى و ازدواج.»

همان طور که ملاحظه مى شود، در این ماده عبارت ” قصد فحشا” اطلاق دارد و شامل قوّادى نیز مى شود.

البته ماده سوم این قانون بیان داشته که چنانچه عمل مرتکب از مصادیق مندرج در قانون مــجازات اسلامى

باشد، مطابق مجازات هاى مقرر در قانون یاد شده مجازات مى شود.

ولى فقدان قانون مخصوص قوادى رایانه اى، در این مورد، به منزله عدم تحقق این جرم نیست و به نظر مى رسد که ماده۲۴۲ قانون مجازات اسلامى مصوب ۱۳۹۲و نیز قانون قاچاق انسان، اطلاق دارد و وسیله در تحقق این جرم تأثیرى ندارد، چه این عمل با رایانه صورت بگیرد و چه در عالم فیزیکى وتوسط یک نفر. آنچه ملاک و معیار تحقق جرم قیادت است، رساندن دو نفر براى زنا و لواط مى باشد، به هر وسیله اى که

باشد.

قانون گذار در قانون جرایم رایانه ای هیچ اشاره ای به قوادی یا قیادت رایانه ای نکرده است تنها در تبصره ماده ۱۴ ق.ج.ر اذعان داشته :« چنانچه مرتکب اعمال مذکور در این ماده را حرفه خود قرار داده باشد یا به طور سازمان‌ یافته مرتکب شود چنانچه مفسد فی‌الارض شناخته نشود، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.» امـا اینکه در این جا منظور قانون گذار از افسـاد یا معامله ، قوادی می‌باشد یا نه ،

مشخص نیست.

در سایه همین کم توجهی مجرمان قوادی رایانه ای در جهان فعالیت می‌کنند و در صورت پیگرد قانونی کمترین مجازات را می بینند. اگر منظور قانون‌گذار از این الفاظ اشاره به قیادت بوده است که باید گفت چنین مجازاتی هیچ تناسبی با جرم ندارد و اگر هم قصد وی از وضع این ماده قیادت نبوده ، معلوم می شود ‌به این مورد کاملا بی توجهی شده است .در صورتی که محرز است دین مبین اسلام ، قیادت را به هر وسیله و شکل ممکن نهی فرموده است. وقتی برای قیادت سنتی که نسبت به نوع رایانه ای دامنه فساد کمتری دارد، حد را لازم می‌داند ، مشخص است قیادت رایانه ای مستلزم شدت عمل بیشتری خواهد بود.[۱۵۳]

بموجب ماده ۱۵ این قـــانون نیز : « هرکس از طریق ســیستم های رایانه ای یا مخابراتی یا حامل های داده

مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد:

الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آن ها را تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آن ها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات. ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از دو تا پنج میلیون ریال است.

ب) چنانچه افراد را به ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان‎گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت آمیز تحریک یا ترغیب یا تهدید یا دعوت کند یا فریب دهد یا شیوه ارتکاب یا استعمال آن ها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات.

تبصره ـ مفـاد این مـاده و ماده (١۴) شامـل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقـاصد علمـی یا هر

مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می‌شود.»

ب) عنصر مادی :

در وهله اول به نظر می‌رسد که قوادی از طریق رایانه غیر قابل ارتکاب است ، در حالی که برعکس امروزه دلالان از اینترنت برای اغفال دختران و زنان و حتی مردان استفاده می‌کنند .

این جرم با تغییر و تحریک ، ترغیب ، تطمیع ، فریب ، آموزش یا تسهیل دستیابی محقق می‌گردد . اوضاع و احوال و شرایطی که قانون برای تحقق جرم لازم دانسته است ؛ اینکه این مصادیق برای دستیابی به محتویاتی که در تعریف محتویات مستهجن و مبتذل می گنجد ، مطابق تعاریفی که در تبصره های ۱ و ۴ ماده ۱۴ بیان شده است ، باشد و علاوه بر آن از طریـق سـامانه های رایانه ای و مخـابراتی و یا حـامل های داده صـورت

بگیرد .

عنصر مادی این جرم به طرق مختلف امکان پذیر است که در این جا به ذکر مصادیقی می پردازیم .

۱- اتاق گفتگو یکی از این راههااست . آن ها از طریق گفتگوی نوشتاری یا شنیداری و دادن تصاویر خود با دختران طرح دوستی ریخته و سپس با وعده ازدواج، شغل خوب، درآمد بالا و حتی با فرستادن بلیط و ویزای ورود به کشور مورد نظر ، آن ها را تحویل قاچاقچیان می‌دهند .[۱۵۴]در اینجا اگر قصد دلالان برای اعمال منافی عفت از جمله زنا و لواط باشد شکی در تحقق عمل قوادی وجود ندارد .

۲- مورد دیگر زمانی است که دلالان از طریق ایجاد سایت « دوست یابی » عمل می‌کنند . در اینـجا باید دو

مورد را از هم تفکیک کرد : مورد اول زمانی است که سایت برای ایجاد رابطه بین افراد ولی برای قصد خیر مثل ازدواج فعالیت کند . در این صورت به نظر می‌رسد که عمل شخص جرم محسوب نمی شود و اگر در این راستا اتفاقی بیفتد ، مثلا دو نفر با هم رابطه نامشروع برقرار کنند ، صاحب و موسس سایت در این خصوص نقشی ندارد ، بلکه خودشان زمینه را برای رابطه نامشروع فراهم می‌کنند .

مورد دوم زمانی است که سایت تحت عنوان « دوست یابی جنسی » عمل می‌کند . در این صورت هم اگر قصد موسس سایت صرفا رابطه نامشروع و ایجاد رابطه جنسی در حد کمتر از زنا و لواط باشد ، موسس سایت را نمی توان قواد دانست ، ولی اگر موسس سایت به طور مطلق قصد هر نوع رابطه دوست یابی جنسی را داشته باشد ( که از جمله آن ها زنا و لواط است ) در فرض تحقق زنا و لواط شکی در وقوع عمل قوادی نیـست و عمل منطبـق با قانون جـرایم رایانه ای و منطبق با نظر آن دسته از فقـهاست که وقوع زنا یا

لواط را شرط قوادی می دانند .

۳- طریق دیگر قوادی رایانه ای ‌به این صورت امکان دارد که شخص با ایجاد سایتی ، مشخصات افراد بدکار

را جمع می‌کند و کسی که خواهان رابطه جنسی با چنین افرادی است ‌به این سایت وارد می شود و شخص مورد نظرش را پیدا می‌کند . در چنین فرضی هم در صورت وقوع زنا یا لواط ، شکی در تحقق قوادی نیست ؛ ولی در صورت عدم تحقق زنا یا لواط ، در صورت وجود قصد عام موسس سایت برای هر نوع رابطه جنسی بعید به نظر می‌رسد که عمل قوادی صورت گرفته باشد .

۴- گاهی هم شخص بدون اینکه با راه اندازی سایت اقدام کند ، با اسپم ها یا ایمیل های ناخواسته مواجه می شود که در آن شخص با فرستادن عکس و تصاویر خود تمایل خود را به ایجاد رابطه جنسی اعلام می‌کند ، ولی صاحب پست الکترونیک [۱۵۵] ، چنین شخصی را به فرد دیگر معرفی کند . در اینصورت می توان شخص واسطه را قواد دانست .[۱۵۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




ناکامل بودن بخشی از انسان بودن است و ‌بنابرین‏ شرم آور نیست. پذیرفتن این واقعیت موجب می شود که ناکامل بودن را به عنوان راهی به سوی رشد و تغییر در نظر بگیریم و این بهتر از زمانی است که می کوشیم تا بر معایبمان غلبه کنیم. تلاش برای کامل بودن به خودی خود چیز بدی نیست. شخصی که می کوشد بهترین باشد، نگرش سالمی می‌دارد. با این وجود، وقتی این نگرش ‌به این عقیده تبدیل شود که ما، تنها زمانی خوب هستیم که کاری را درست و کامل انجام دهیم، در اینصورت، تنها زمانی احساس ارزشمندی خواهیم کرد که کامل باشیم. در نتیجه این، تلاش برای کامل بودن از حد خارج شده و به احساس حقارت می­انجامد. پس می توان گفت آنچه لازم است، شجاعت ناکامل بودن است. جرات بخش بودن در دنیایی که بر اشتباهات و ‌سرزنش‌ها تأکید دارد، کار ساده ای نیست. نخستین قدم برای ایجاد یک شیوه جرات بخش برای خود و دیگران، پذیرفتن ویژگی­های شخصیتی و اجتناب ناپذیر بودن اشتباه خطاهاست (چستون، ۲۰۰۰).

باهلمن و دینتر (۲۰۰۱) در مقاله خود به ده مهارت جرات بخشی اشاره کرده‌اند که به شرح زیر است:

  1. اظهار علاقه کردن، ۲-گوش دادن فعالانه، ۳-نشان دادن اشتیاق، ۴-صبور بودن، ۵-بکاربردن لحنی دوستانه، ۶-نشان دادن تظاهرات چهره ای دوستانه، ۷-استفاده از قالب بندی دوستانه، ۸-تصدیق تلاش‌ها و پیشرفت های دیگران، ۹-بکاربردن تماس های بدنی ( از قبیل گذاشتن دست ها بر شانه های دیگری به منظور حمایت). ۱۰-قاطع بودن.

در حوزه اجتماعی می توان گفت جرات بخشی، اعتماد به نفس را قوت بخشیده و در نتیجه کلید رشد و پیشرفت شخصی است. اما از سوی دیگر به دنبال جرات بخشی احساس تعلق فرد به دیگران افزایش یافته و تمایل بیشتری پیدا می‌کند تا خود را وقف نیازهای جامعه اش سازد از اینرو جرات بخشی جدا از اهداف شخصی، یک هدف اجتماعی نیز دارد. چشیدن طعم عشق، ایمان و امید واقعی از طرف شخصی دیگر، واقعه انکارناپذیری است که فرد را ارزش علاقه اجتماعی یک نفر به دیگری عمیقاً آگاه می‌سازد. با این امید تازه و آگاهی از ارزش علاقه اجتماعی، شخص فرصت های جدیدی را برای خارج شدن از هستی خودمحور پیدا کرده و دلسوزی برای دیگران و زندگی کردن برای آن ها را آغاز می‌کند (پروچاسکا و نورکراس، ۱۳۸۳).

به عقیده آدلر (۱۹۵۶) شالوده همه نوع سازگاری، علاقه اجتماعی رشد نایافته است. افراد روان رنجور غیر از اینکه فاقد علاقه اجتماعی هستند؛ ۱) ‌هدف‌های‌ بلندپروازانه تعیین می‌کنند، ۲) در دنیای خصوصی خودشان زندگی می‌کنند، ۳) سبک زندگی خشک و جزمی دارند. این سه ویژگی الزاماًً از فقدان علاقه اجتماعی سرچشمه می گیرند. خلاصه اینکه، افراد ‌به این علت در زندگی شکست می خورند که بیش از اندازه به خودشان مشغول اند و به دیگران اهمیت کمی می‌دهند. افراد ناسازگاری برای جبران کردن احساسهای بی کفایتی و ناامنی که ریشه عمیقی دارند، دیدگاه خود را محدود می‌کنند و به صورت بی اختیار و انعطاف ناپذیر، برای ‌هدف‌های‌ نامعقول تلاش می‌کنند. ماهیت افراطی و نامعقول ‌هدف‌های‌ افراد روانجور، آن ها را از دیگران دور می‌کند. آن ها در دنیایی خصوصی زندگی می‌کنند و به اهدافشان معنی شخصی می‌دهند. آن ها با مسایل رقابت، میل جنسی، و شغل از زاویه شخصی برخورد می‌کنند که مانع از راه حلهای موفقیت آمیز می شود. نظر آن ها درباره دنیا در راستای نظر دیگران نیست و به قول آدلر، آن ها از «معنی شخصی» برخوردارند. این افراد زندگی روزمره را کار شاقی می­دانند(فرانکل، ترجمه محمدپور، ۱۳۸۵).

ارتباط سلامت روان با نحوه جبران حقارت آدلری

طبق نظر آدلر، فرد همیشه تلاش می‌کند که حس حقارت خود را جبران کند، ولی ساز و کار جبرانی مورد استفاده در افراد مختلف متفاوت است. مسائلی که در شکل گیری این سازو کار جبرانی اثر می‌گذارد، عبارت اند از: حافظه، هیجان ها، وضعیت شناختی بیمار و موارد دیگر. ‌در مورد حافظه، خاطرات قبلی فرد ‌در مورد واقعه ای خاص اهمیت دارد. به نظر می‌رسد که هر جانداری برای حفظ تعادل خود و مقابله با نقص موجود به نوعی عمل می‌کند. آدلر این مفهوم را به زمینه و روانشناختی انسان تعمیم داده است. افراد از نظر جبران نقص خود به دو دسته تقسیم می‌شوند:

الف) دسته اول: افرادی هستند که عمدتاًً نقیصه خود را از دیگران پنهان می‌کنند[۴۵].

ب) دسته دوم: آنهایی که برای برای نظر دیگران اهمیت کمتری قائل هستند[۴۶].

مثلاً کسی که یک ظرف انگور در نزدیکی او قرار دارد و مایل است از آن بردارد، در حالت اول اصلاً تلاش نمی کند، چون می ترسد دیگران متوجه نقص او شوند، ولی در حالت دوم از خلاقیت خود استفاده می‌کند. پس دو نفر که نقص واحدی دارند، الزاماًً ناتوانی یکسان ندارند. همچنین از نظر نوع جبران هم افراد را می توان در دسته های زیر گنجاند (موساک و مانیاچی[۴۷]، ۱۹۹۹).

    1. جبران در همان ناحیه[۴۸]: یعنی فرد سعی کند در همان زمینه ای که مشکل دارد، خود را با شرایط انطباق دهد. برای مثال چگونه با بازوی گچ گرفته کار کند و اگر نابیناست چگونه از عصا و یا سگ مخصوص استفاده کند.

    1. جبران در ناحیه ای دیگر: مثلاً کسی که ضعف تحصیلی خود را در زمینه ورزشی جبران می‌کند.

  1. جبران افراطی (عقده برتری): یعنی فرد با سخت کوشی نه تنها مشکل خود را جبران می‌کند، بلکه سعی می‌کند بهتر و بالاتر از دیگران قرار گیرد؛ مثل کسی که مشکل گفتاری دارد و گفتار درمانگر می شود. البته مکانیسم های جبرانی همیشه ‌به این صورت نیستند. کسانی که برای جبران احساس حقارت خود از روش‌هایی مثل دروغگویی یا مصرف ماده مخدر استفاده می‌کنند.

طبق نظریه آدلر(۱۹۵۶) همه افراد احساس حقارت دارند، ولی این احساس در افراد نوروتیک سبب بروز علایم نوروتیک می شود، که آن ها این علایم را در مرکز وجودی خود قرار می‌دهند. تلاش برای رسیدن به کمال امری طبیعی است و تکامل جهت انطباق بهتر با جهان است. در افراد سالم نگرش صحیح به واقعیت هم وجود دارد، در حالی که در فرد نوروتیک این تلاش ها نقش محوری می‌یابند(فیست و فیست، ۲۰۰۲).

سبک زندگی ناکارآمد و سلامت روانی پایین

خویشتن پنداری یکی از اجزاء اصلی شیوه زندگی در نظریه روانشناسی فردی را تشکیل می‌دهد و تا حدود زیادی تعیین کننده مسیر رفتار می‌باشد. خویشتن پنداری قضاوتی است که فرد در زمینه‌های موفقیت، ارزش‌ها، توانایی‌ها، اهمیت و اعتبار فردی دارد. به نظر کوپر اسمیت (۱۹۶۷ به نقل از شولتز و شولتز، ۱۳۸۸) افرادی که خویشتن پنداری مثبت دارند، زندگی موفقیت آمیزی را سپری می‌کنند. از سوی دیگر خویشتن پنداری منفی به احساس حقارت، ناتوانی، پریشانی و بی هدفی منجری می شود (شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




۲-۲-۴ عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی

۲-۲-۴-۱ پختگی روانی و رشد عاطفی فکری طرفین

این ویژگی به سن بستگی ندارد و هر فردی باید هنگام ازدواج به رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملا رسیده و بالغ باشد. از آنجایی که رشد عاطفی-فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد، اختلاف زیاد در این زمینه سبب بروز اختلافات و نارضایتی زناشوئی می شود(کیامرثی، ۱۳۹۱).

۲-۲-۴-۲ طرز تفکر، عقاید و تمایلات

باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصا در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافق های زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز ‌‌محکم‌تر کرده و معنی و مفهوم بهتر به زندگی زناشوئی می‌دهد(سواری، ۱۳۹۱).

۲-۲-۴-۵ عقاید مذهبی

عقاید مذهبی در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که اعتقادات و نگرش های زن و مرد اکثرا پس از ازدواج ادامه می‌یابد و اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند، باز هم منجر به اختلافات عدیده شده و دیگر مسائل زندگی را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد (باغبان و همکاران، ۱۳۸۶).

۲-۲-۴-۶ اختلافات طبقاتی

در یک ازدواج مطلوب همیشه باید تشابه طبقاتی تا آن جا که امکان دارد وجود داشته باشد. هرچه زن و شوهر از نظر طبقاتی شباهت داشته باشند، امکان رضایت، خوشبختی و سعادت بیشتر است (بنائیان و همکاران، ۱۳۸۵).

۲-۲-۴-۷ توافق و طرز فکر درباره امور جنسی

تحقیقات نشان می‌دهد که مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشوئی قرار دارد و سازگاری و رضایت در روابط جنسی از مهمترین علل خوشبختی زندگی زناشویی است. چنان چه این روابط ارضاء کننده و کامل نباشد، منجر به ناراحتی شدید، اختلافات و حتی از هم پاشیدگی خانواده می شود (پویا منش و همکاران، ۱۳۸۷).

۲-۲-۴-۸ بیماری روانی در خانواده

وراثت یکی از عوامل مهم بیماری های جسمی و روانی است لذا شایسته است در موقع انتخاب همسر تحقیقات لازم در این باره انجام شود.یکی از عوامل کلیدی در پایداری زندگی مشترک تعهد دو طرف نسبت به ازدواج است (حفاظتی و همکاران، ۱۳۸۵).

۲-۲-۵ تفاوت های افراد در رضایت زناشویی

رحیمی و خرم آبادی( ۱۳۸۵) بیان نمود که بین زوج ا از نظر رضایت زناشویی تفاوت وجود دارد و عواملی که منجر به تفاوت بین زوج ها در میزان رضایت زناشویی می‌شوند، عبارتند از:

  1. سطح تحصیلات بالا

زوج هایی که تحصیلات بالاتری دارند، در ارتباط با هم در مقایسه با زوج های با تحصیلات پایین تر، متفاوت عمل می‌کنند.

  1. موقعیت و وضعیت اقتصادی- اجتماعی

موقعیت های اقتصادی و اجتماعی نیز از دیگر عواملی است که در میزان رضایت زناشویی افراد تاثیر می‌گذارد.

    1. تفاوت های زوجین در علایق، هوش و شخصیت

۴٫ تفاوت های زوجین در سازگاری در مسائل جنسی

هنوز مکانیزمی برای کشف ارتباط بین این عوامل و ازدواج موفقیت آمیز پیدا نشده است. اما احتمالاً سطح بالای تحصیلات یا وضعیت اقتصادی اجتماعی مناسب زوجین را به سمت رضایت بالاتری هدایت می‌کند. زیرا وجود همین عوامل باعث می شود زوجین مهارت های بهتری برای حل مسأله داشته باشند و کمتر دچار استرس شوند.

۲-۳ سرسختی

۲-۲-۱ تاریخچه سرسختی

سرسختی روانشناختی یک سازه شخصیتی مثبت است که برای اولین بار توسط مدی و کوباسا در دهه هشتاد قرن بیستم بر اساس نظریه های وجودی شخصیت مورد توجه ویژه قرار گرفت. کوباسا (۱۹۷۹) سرسختی روانشناختی را ترکیبی از باورها ‌در مورد خویشتن و جهان تعریف می‌کند که از سه مؤلفه تعهد، کنترل و مبارزه جویی تشکیل یافته است. کوباسا در تلاش برای رسیدن به عوامل مؤثر پاسخ در برابر استرس که تأثیر منفی وقایع استرس زا را کنترل می‌کند، به نکات ظریفی در کار سلیه (۱۹۵۶) اشاره می‌کند. واسطه های میانجی استرس و بیماری شامل آمادگی فیزیولوژیکی، تجربیات دوران اولیه کودکی، منابع اجتماعی و شخصیت (که در اینجا بر آن تأکید می شود) همگی مسؤل چیزی هستند که سلیه آن را شیوه مشخص برخورد هر فرد با وقایع استرس زای زندگی می نامد. کوباسا این نظریه را ارائه کرد که سرسختی روانشناختی مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی است که در هنگام مواجه با وقایع استرس زای زندگی، به عنوان منبع مقاومت ایفای نقش می‌کند، امکان بروز علایم بیماری را کاهش می‌دهد و از تجربیات مفید و متفاوت دوران کودکی نشأت می‌گیرد (مدی و کوباسا، ۱۹۸۴، به نقل از محمدی، ۱۳۹۲).

۲-۲-۲ تعاریف سرسختی

بنابر تعریفی که توسط اسنایدر [۳۴](۲۰۱۲) ‌در مورد سرسختی ارائه شده است و همچنین مورد توافق همگان قرار دارد؛ سرسختی “مجموعه و منظومه ای از ویژگی های شخصیتی است که به عنوان منبع مقاومت در برابر رویدادهای استرس زای زندگی عمل می­ کند”. علاوه بر این افراد سرسخت سه مشخصه اساسی دارند، که مجموع آن ویژگی سرسخت بودن را منجر می­ شود: (الف) هدفمند بودن و تعهد عمیق به مردم و فعالیت هایی که انجام می‌دهند و مسئولیت هایی که بر عهده می گیرند (ب) احساس کنترل داشتن بر وقایع و رویدادهای پیرامون خود، و نیز (ج) توانایی در نظر گرفتن تغییر و دگرگونی ها به عنوان یک چالش معمول.

در تعریف دیگر سرسختی یکی از عناصر شخصیت است که همه افراد درجاتی از آن را برخوردارند و همچون سایر ساختارها (یا صفات) شخصیتی، همواره در تغییر و تحول است و میزان و پویایی سرسختی تحت تاثیر تجارب رشدی، تفاوت های فردی، جنسی و سنی است. از این رو سرسختی روان شناختی به عنوان یک صفت شخصیتی و یک تعدیل کننده رابطه میان استرس-بیماری شناخته شده است(دای، هانسون، مالتبی، پروکترو وود[۳۵]، ۲۰۱۴).

در تعریفی دیگرسرسختی روانشناختی سرسختی روانشناختی را ترکیبی از باور ها ‌در مورد خویشتن و جهان تعریف می‌کند که از سه مؤلفه تعهد ، کنترل و مبارزه جویی تشکیل یافته است (شوری[۳۶]، ۲۰۱۲).

۲-۲-۳ ابعاد و نظریه های سرسختی

۲-۲-۳-۱ ابعاد سرسختی

از دیدگاه کوباسا[۳۷](۲۰۱۴) فرد سرسخت کسی است که سه مشخصه عمومی دارد: الف) تعهد ب) کنترل ج) مبارزه جویی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم