آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 طراحی محصولات دیجیتال برای استارتاپ‌ها
 کسب درآمد از تولید محتوای هوش مصنوعی
 تربیت اصولی سگ پیت بول
 استفاده حرفه‌ای از کوپایلوت
 شناخت مخاطبان هدف در وبسایت
 فروش محصولات دیجیتال سلامت
 احیای رابطه عاشقانه
 کسب درآمد از فروش لوازم ورزشی دست‌دوم
 بازاریابی ویدیویی موثر
 تربیت ژرمن شپرد مطیع
 نگهداری صحیح از سگ هاسکی
 درآمدزایی از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 همکاری در فروش شبکه‌های اجتماعی
 تبدیل اختلافات به فرصت رشد
 شناخت کامل نژاد ژرمن شپرد
 آموزش جامع ابزار هوش مصنوعی Gemini
 کسب درآمد از نوشتن مقالات تخصصی
 مدیریت اضطراب در روابط عاطفی
 درآمدزایی از ساخت اپلیکیشن موبایل
 تقویت مهارت‌های فردی و حرفه‌ای
 راهنمای خرید اسکرچر گربه
 انتخاب سگ آرام برای آپارتمان
 کسب درآمد از تولید کتاب الکترونیک با هوش مصنوعی
 راهکارهای درآمدزایی در خانه
 علل اسهال در سگ‌ها
 معرفی نژاد طوطی گرینچیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



 

در دیدگاه دو بعدی، تعهد رفتاری و تعهد نگرشی مطرح می‌شود:

 

الف) بعد رفتاری تعهد: اولین بعد تعهد که با کار بکر (۱۹۶۰) تکمیل شد، از دریچه کاملاً متفاوتی به تعهد سازمانی می نگرد و تعهد را بیشتر امری رفتاری در نظر می‌گیرد تا نگرشی. در این بعد بیشتر به علل ترک خدمت و افزایش غیبت پرداخته می‌شود و به طور کلی تعریف آن عبارت است از : قصد و نیت کارکنان به ماندن در سازمان ( سابقی ، ۱۳۹۱ ).

 

ب) بعد نگرشی‌تعهد: دومین‌بعد تعهد، تعهد نگرشی است که یکی‌از مهم‌ترین شاخص‌های پیش‌بینی کننده تعهد رفتاری است. منظور از تعهد نگرشی، متعهد بودن به ارزش ها و اهداف سازمانی و نیز سازگاری با آن ها‌ است ( اینانلو ، ۱۳۸۹ ).

 

از نظر نگرشی بوکانان، مودی و دیگران، وجه مشخصه تعهد را درونی کردن اهداف و ارزش های سازمان توسط فرد می دانند.

 

اخیراً روانشناسان صنعتی و سازمانی یک مفهوم سه بعدی از تعهد را ارائه نموده اند ( می یر ، آلن و اسمیت[۳۰] ، ۱۹۹۳ ) که این سه بعد عبارتند از ( مهداد ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۶۱ ).

 

    1. تعهد عاطفی[۳۱] ،

 

  1. تعهد مستمر[۳۲] ،

۳- تعهد هنجاری[۳۳] .

 

تعهد عاطفی : تعهد عاطفی زمانی رخ می‌دهد که کارمند به دلیل وابستگی عاطفی دوست دارد در سازمان باقی بماند ( اسپکتور[۳۴] ، ۱۳۸۸ ، ص ۲۵۹ ).

 

همچنین دلبستگی هیجانی می‌تواند در رابطه با همکاران ، مرئوسان ، روسا و سازمان شکل بگیرد ( ساعتچی ، ۱۳۸۹ ، ص ۲۷۲ ).

 

در تعهد عاطفی کارکنان با سازمان همانند می‌شوند و ارزش‌ها و نگرشهای سازمان را درونی می‌کنند و خواست هایشان در سازمان اجابت می‌گردد . تعهد عاطفی به میزان زیادی با حمایت سازمانی ادراک شده همبسته است ( مهداد ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۶۱ ).

 

به عبارت دیگر تعهد عاطفی یعنی نیروی خواست و میل خود فرد به ادامه کار برای یک سازمان به دلیل قابل پذیرش بودن اهداف و ارزش‌های سازمان . این بعد از تعهد با تعهد نگرشی رابطه بسیار نزدیکی دارد و به عنوان وابستگی و تعلق خاطر به سازمان از طریق قبول ارزش های سازمانی و میل به ماندن تعریف می شود ( اینانلو ، ۱۳۸۹ ).

 

تعهد مستمر : این تعهد زمانی وجود دارد که فرد به دلیل نیاز به حقوق ومزایای سازمانی یا عدم امکان پیدا کردن شغلی دیگر باید در سازمان باقی بماند ( اسپکتور[۳۵] ، ۱۳۸۸ ، ص ۲۵۹ ).

 

این بعد از تعهد دربردارنده هزینه های ناشی از ترک سازمان است. تعهد مستمر یکی از شاخص های قابل توجه تعهد است که تعهد را بر حسب سرمایه گذاری های مذبور توجیه می‌کند. هرچه میزان سرمایه گذاری ها بیشتر باشد، احتمال ترک خدمت کاهش می‌یابد. و فرد نمی تواند سازمان را رها کند ( اینانلو ، ۱۳۸۹ ).

 

تعهد هنجاری : تعهد هنجاری از ارزش‌های فرد شاغل در یک سازمان ، سرچشمه می‌گیرد ؛ یعنی فرد معتقد می شود که به سازمان محل کارش مدیون است و احساس می‌کند درست آن است که به کار خود در همان سازمان ، ادامه دهد ( ساعتچی ، ۱۳۸۹ ، ص ۲۷۳ ).

 

به عبارت دیگر یعنی احساس الزام کارمند به ادامه کار در یک سازمان به سبب فشاری که از جانب دیگران بر او وارد می شود. آن ها که دارای درجه بالایی از تعهد هنجاری هستند، اشخاصی هستند که به شدت نگران آنند اگر کار خود را ترک کنند، دیگران درباره ایشان چه قضاوتی خواهند داشت. این گونه اشخاص میل ندارند کارفرمای خود را ناراحت سازند و نگرانند که استعفای آن ها موجب نگرش نامطلوبی از طرف همکارانشان واقع شود ( اینانلو ، ۱۳۸۹ ).

 

نقاط مشترک سه بعد فوق از این قرار است :

 

– روابط کارمندان را با یک سازمان مشخص می‌کند .

 

– به طور ضمنی اشاراتی مبتنی بر تداوم یا قطع عضویت فرد در سازمان دارد ( اینانلو ، ۱۳۸۹).

 

اما با این حال ماهیت این حالت‌های روانی با هم متفاوت است. بدین معنی که تعهد عاطفی بیانگر پیوستگی عاطفی کارمند و تعیین هویت وی با ارزش ها و اهداف و میزان درگیری وی با سازمان است. کارکنانی که دارای تعهد عاطفی قوی هستند، عضویت خویش را در سازمان حفظ نموده و به فعالیت در آن ادامه می‌دهند، چرا که قلباً و باطناً مایل به انجام چنین کاری هستند. اما تعهد مستمر بیانگر هزینه های ناشی از ترک سازمان می‌باشد. کارکنانی که ارتباط اولیه آنان با سازمان بر مبنای مستمر می‌باشد نیز در سازمان باقی خواهند ماند، زیراکه باقی ماندن در سازمان برای آن ها یک ضرورت است و به آن نیاز دارند. نهایتاًً تعهد هنجاری بیانگر احساس دین و الزام به باقی ماندن بوده و افرادی که این نوع تعهد در آنان وجود دارد فکر می‌کنند که ادامه فعالیت در سازمان وظیفه آن ها‌ است و دینی است که برگردن دارند ( سابقی ، ۱۳۹۱ ).

 

۱٫۲٫ ۲ انواع تعهد سازمانی

 

رضائیان (۱۳۷۴) اظهار می‌دارد که مدیران در مجموعه ای مرکب از تعهدات زیراتفاق نظر دارند :
ـ تعهد نسبت به مشتریان یا ارباب رجوع[۳۶];
ـ تعهد نسبت به سازمان ;
ـ تعهد نسبت به خود;
ـ تعهد نسبت به افراد و گروه کاری ;
ـ تعهد نسبت به کار ( رجبی پور میبدی ، ۱۳۸۹ ).

 

هرسی و بلانچارد [۳۷] “به نقل از کبیری ، ۱۳۷۱”، بیان می‌کنند که هریک از تعهدات به طور جداگانه فوق العاده در کار مدیریت مؤثر و بااهمیت است . حال به ترتیب به عنوان تعهدهای ذکرشده می پردازیم :

 

۱ ) تعهد نسبت به مشتری

 

اولین و شاید مهمترین تعهد سازمانی بر مشتری تأکید دارد. مدیران ممتاز می کوشندبه مشتریان خدمت مفید ارائه کنند. مدیران از دو طریق عمده تعهد خود را نسبت به مشتری نشان می‌دهند، یکی انجام خدمت و دیگری ایجاد اهمیت برای او (صحرایی کیونانی ، ۱۳۹۱ ).

 

۲ ) تعهد نسبت به سازمان

 

دومین تعهد مدیریت بر سازمان تأکید دارد. مدیر مؤثر خود تصویرگر افتخار سازمان خویش است . مدیر این تعهد را به گونه ای مثبت به سه طریق نشان می‌دهد. خوش نام کردن سازمان ، حمایت از مدیریت رده بالا و عمل کردن ‌بر اساس ارزش‌های اصلی سازمان .

 

۳ ) تعهد نسبت به خود

 

سومین تعهد تکیه بر شخص مدیر دارد. مدیران ممتاز تصویری قوی و مثبت ازخویش برای دیگران رقم می‌زنند. آن ها در همه موقعیت‌ها به عنوان قدرتی قاطع عمل می‌کنند. این طلب را با خدمت به خود و یا خودپرستی نباید اشتباه کرد. تعهد به خود ازسه فعالیت خاص معلوم می شود: نشان دادن خودمختاری ، مقام خود را به عنوان مدیرتثبیت کردن و قبول انتقاد سازنده ( بذرافکن ، ۱۳۸۷).

 

۴ ) تعهد نسبت به مردم

 

چهارمین تعهد مدیریت بر کار تیمی و فرد فرد اعضای گروه تأکید دارد. مدیران ‌ممتاز نسبت به کسانی که برای آن ها کار می‌کنند ایثار نشان می‌دهند. این عمل به استفاده مدیر ازشیوه صحیح رهبری به منظور کمک به افراد در حصول توفیق در انجام وظایفشان اشاره دارد. تمایل مدیر به صرف وقت و انرژی و کار روزانه با زیردستان نشان دهنده تعهد مثبت او نسبت به مردم است . بخصوص سه عمل حیاتی زیر از اجزای تشکیل دهنده این ‌تعهد هستند: نشان دادن علاقه مندی مثبت و بازشناسی ، دادن بازخورد پیشرفتی و ترغیب ایده های نوآورانه (صحرایی کیونانی ، ۱۳۹۱).

 

۵ ) تعهد نسبت به وظیفه “تکلیف “

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 03:37:00 ق.ظ ]




 

اراده، میل به انجام دادن فعالیتی بدون احساس فشار است. اراده بر این موضوع متمرکز است که افراد هنگام انجام دادن کاری که می­خواهد انجام دهند و هنگامی که از کاری که نمی­خواهند انجام دهند خودداری ‌می‌کنند، چقدر احساس ‌می‌کنند آزاد یا مجبور هستند. در صورتی اراده بالا است که وقتی فرد کاری را انجام می­دهد اعمال او کاملاً مورد تأیید خود است. یعنی در اصل بگوید: من آزادانه دوست دارم این کار را انجام دهم (ریان، کاستنر[۴۲] و دسی، ۱۹۹۱).

 

درک انتخاب به موقعی اشاره دارد که در شرایط محیطی­ای قراربگیریم که امکان تصمیم ­گیری به ما بدهد و چندین فرصت انتخاب کردن در اختیارمان بگذارد. وقتی در شرایط محیطی­ای قرار بگیریم که به طور انعطاف ناپذیری­ما را به سمت اعمال تعیین شده سوق دهد، احساس التزام می­کنیم که بر عکس درک انتخاب است (ریو، نیکس و هام[۴۳]، ۲۰۰۳).

 

شایستگی:

 

شایستگی نیازی روان­شناختی است که برای دنبال کردن چالش­های بهینه و به خرج دادن تلاش لازم برای تسلط یافتن بر آن ها، انگیزش فطری تأمین می­ کند. چالش­های بهینه، چالش­های متناسب با رشد هستند، اما فقط برخی از جنبه­ های مدرسه، کار، یا ورزش­ها، مهارت­ های فرد را در حدی می­آزمایند که با سطح مهارت یا استعداد فعلی او متناسب باشند (ریو، ۲۰۰۵، ترجمه­ی سید محمدی، ۱۳۹۰).

 

نیاز به شایستگی عبارت است از نیاز به توانایی در انجام تکالیف چالش برانگیز و مؤثر بودن در تعامل با محیط (جانستون، فینی[۴۴]، ۲۰۱۰).

 

روکا و گاگنی (۲۰۰۸) ادراک شایستگی را شبیه به خود کارآمدی بندورا (۱۹۸۶) می­دانند که به معنای قضاوت فرد ‌در مورد توانایی انجام یک عمل مشخص است. شایستگی به عنوان احساس اثر بخشی و مؤثر بودن روی محیط (دسی و ریان، ۲۰۰۰) و به دست آوردن پیامد های مثبت از آن (وایت، ۱۹۵۹) است.

 

ادراک شایستگی به معنای توانایی فرد برای انجام تکالیف است و اینکه تا چه حد توانایی فرد در رسیدن به اهداف مورد نظر نقش دارد (بایوئر و مولدر، ۲۰۰۶).

 

برای ارضاء نیاز به شایستگی، فرد بازخورد مثبت نیاز دارد. این بازخورد می ­تواند به وسیله خود تکلیف (انجام موفقیت­آمیز یک تکلیف)، خود فرد (مقایسه عملکرد فعلی با قبلی) و دیگران (تحسین) داده شود (ریو، ۲۰۰۵، ترجمه­ی محمدی، ۱۳۹۰).

 

ارتباط با دیگران:

 

نیاز به ارتباط با دیگران عبارت است از نیاز افراد به اینکه احساس کنند با دیگران رابطه داشته و از جانب آن­ها حمایت می­شوند (جانستون و فینی، ۲۰۱۰). همه افراد تعامل اجتماعی، روابط گرم و صمیمی را دوست دارند (وی، شافر، یانگ و زاکالیک[۴۵]، ۲۰۰۵).

 

ادراک ارتباط به عنوان شکلی از تأثیرات اجتماعی است و به معنای ارتباط با کسانی است که برای فرد اهمیت دارند و یا از او حمایت ‌می‌کنند (روکا و گاگنی، ۲۰۰۸). این نیاز متوجه به پیوند با دیگران و دریافت حمایت از جانب افراد مهمی چون رئیس، والدین، معلمان و یا دوستان و همکاران است. ارتباط با دیگران زمینه اجتماعی درونی سازی را فراهم می­ کند، فرآیندی که از طریق آن فرد ارزش­های بیرونی را به درونی تبدیل می­ کند (ریو، ۲۰۰۵، ترجمه­ی محمدی، ۱۳۹۰).

 

ارتباط با دیگران، تمایل به ارتباط داشتن با دیگران، دوست داشتن و حمایت کردن دیگران و همچنین دوست داشته شدن و حمایت شدن از سوی دیگران است (بامیسترو لیری[۴۶]، ۱۹۹۵؛ بالبی[۴۷]، ۱۹۵۸؛ ریان، ۱۹۹۳؛ به نقل از دسی و ریان، ۲۰۰۰).

 

۲-۲-۱۲ ارتباط نیازهای بنیادی روانی و طرحواره­های ناسازگار اولیه

 

یانگ(۱۹۹۹) بحث تغییر و غیر فعال کردن طرحواره­های ناسازگار اولیه را طرح می­ کند. طرحواره­های ناسازگار اولیه قدیمی­ترین مؤلفه‌ ­های شناختی محسوب می­شوند و حتی گاهی اوقات پیش از آن که کودک زبان را بیاموزد، شکل می­ گیرند (طرحواره­های پیش کلامی) و اغلب نفوذ خود را بر سیستم پردازش اطلاعات در زیر آستانه، عمل ‌می‌کنند. پردازش طرحواره­ها به راحتی و بدون این که نیازمند توجه از سوی فرد باشد صورت ‌می‌گیرد و حالتی خودآیند دارد. بعضی افراد به خاطر تجارب کودکی منفی، طرحواره­های ناسازگار اولیه را ایجاد ‌می‌کنند که به شیوه تفکر، احساس و رفتار آن­ها در روابط صمیمانه بعدی و سایر جنبه­ های زندگی­شان تأثیر می­ گذارد. یانگ معتقد است که طرحواره­ها به دلیل ارضاء نشدن نیاز­های هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می آیندکه این نیازها عبارتند از: دلبستگی ایمن به دیگران، خودگردانی، تفاوت و هویت، آزادی در بیان نیازها و هیجان­های سالم، خودانگیختگی و تفریح، محدودیت­های واقع بینانه و خویشتن داری(یانگ و همکاران، ۲۰۰۳، ترجمه­ی حمید پور و اندوز، ۱۳۹۲). اما طرحواره­های اولیه باورهایی هستند که افراد درباره خود، دیگران و محیط دارند و به طور معمول ازارضاء نشدن نیازهای اولیه به خصوص نیازهای هیجانی در دوران کودکی سرچشمه ‌می‌گیرد (ژانگ وهه،۲۰۱۰).

 

۲-۳ بخش دوم : طرحواره­های ناسازگار اولیه

 

۲-۳-۱ مقدمه

 

طرحواره‌ها را می‌توان ساختارهایی برای بازیابی مفاهیم کلی ذخیره شده در حافظه، یا مجموعه‌ سازمان یافته‌ای از اطلاعات، باورها و فرضها دانست، محتوای هر طرحواره از طریق تجربه‌­های زندگی فردی ساخته و پرداخته می‌شود، سازمان می‌یابد، در ادراک و ارزیابی اطلاعات جدید مورد استفاده قرار می‌گیرد . طرحواره‌ها طرز برخورد و نگرش شخص نسبت به خویشتن، جهان و آینده تعیین می‌شود اگر این طرحواره‌ها طبیعی و مثبت باشند، گرایش فرد نسبت به همه چیز مثبت، امیدورانه و موفقیت‌آمیز خواهد بود وگرنه چنین کسی خود را ناتوان، بی‌کفایت و بی‌ارزش خواهد پنداشت و ‌بنابرین‏ احساس خواهد کرد که در برخورد با مشکلات موانع نفوذ ناپذیری بر سر راه او قرار دارد و هر کاری بکند با شکست و ناکامی روبرو خواهد شد از این رهگذر فرد نسبت به جهان پیرامون، خویشتن و آینده نگرش منفی پیدا می‌کند (یانگ و همکاران، ۲۰۰۳، ترجمه­ی حمید پور و اندوز، ۱۳۹۲).

 

۲-۳-۲ طرحواره[۴۸]:

 

طرحواره الگوی ثابت و درازمدتی است که در دوران کودکی به وجود آمده و تا زندگی بزرگسالی نیز ادامه یافته است. ما از طریق این طرحواره‌ها به جهان نگاه می‌کنیم، طرحواره‌ها باورها و احساسات مهمی ‌در مورد خود و محیط می‌باشند که افراد آن ها را بدون چون و چرا پذیرفته‌اند آن ها خود تداوم بخشند و در برابر تغییر مقاومت زیادی نشان می‌دهند. معمولاً این طرحواره‌ها به غیر از بافت درمانی در جای دیگری تغییر نمی‌کنند. حتی موفقیت قاطع در زندگی نیز برای تغییر آن ها کافی به نظر نمی‌رسند طرحواره‌ها برای زنده ماندنشان می‌جنگند و اغلب در این راه موفق‌اند. تفکر هر فردی دارای سه سطح می‌باشد: نخستین سطح که نسبتاً به راحتی دست یافتنی است، افکار سطحی را شامل می‌شود که آن ها را افکار خودآیند می‌نامد. دومین سطح شامل باورهایی است که نسبت به سطح اول عمیق تر است. سطح سوم در واقع، هسته مرکزی همه افکار، تصورات و باورهای انعطاف‌ناپذیر را تشکیل می‌دهند و «طرحواره» نامیده می‌شود. طرحواره در واقع کارگران پشت صحنه‌ای است که افکار خودآیند و باورها را هدایت می‌کند. طرحواره‌های افسردگی شامل فرضیه‌های اساسی هستند مبنی بر اینکه «خود» ناتوان، دنیای بیرون پر از مشکلات و آینده ناامید کننده است (یانگ، ۱۹۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ق.ظ ]




 

۳ ـ ۹ ـ چالش‌های نوبه دلیل تحولات پزشکی و پیدایش بیماری‌های جدید:

 

در این بخش، ضمن بررسی قابل درمان شدن برخی از عیوب مذکور در قانون مدنی و تأثیر آن بر حق فسخ، به پیدایش برخی از عیوب و بیماری‌های مسری خطرناک و امکان تسرّی حق فسخ نکاح به امراض نوظهور خواهیم پرداخت.

 

۳ ـ ۹ ـ ۱ ـ قابل درمان شدن برخی عیوب:

 

در صورتی که عیوب مذکور در قانون مدنی جزء بیماری‌های قابل درمان باشد، آیا حق فسخ ساقط خواهد شد یا خیر؟ میان فقها و حقوق ‌دانان اختلاف نظر است. به نظر می‌رسد پاسخ این پرسش، مثبت باشد؛ چنان که برخی از فقهای معاصر ضمن بیان دو وجه و استدلال بر آن ها، در فرض مسئله، سقوط خیار فسخ را اولی دانستند.[۲۰۱]

 

افزون براین ملاک این حکم از عیب عنن نیز فهمیده می‌شود؛ زیرا طبق روایات، به مرد یک سال فرصت داده می‌شود تا خود را معالجه کند.[۲۰۲] بی شک نمی‌توان گفت صبر زوجه محمول بر استحباب است و یا امر به صبر، امر ارشادی است؛ چون مشهور فقها معتقدند فسخ به موجب عنن متوقف است بر انقضای اجل.[۲۰۳] ممکن است گفته شود با توجه به عدم پیشرفت دانش پزشکی در زمان قدیم، ائمه معصوم (ع) فقط درباره عیب عنن که در آن مقطع امکان درمان آن وجود داشته است، اظهارنظر کرده‌اند و به مرد این امکان را داده‌اند تا خود را درمان کند. برخی حقوق ‌دانان معتقدند: با این ادعا که هرچند اسقاط حق فسخ در چنین مواردی با ظاهر عبارات قانون مخالف است، ولی به طور قطع با روح قانون موافق تر به نظر می‌رسد، حق فسخ ساقط خواهد شد؛ زیرا از نظر این عده، مبنای حق فسخ در این موارد، جلوگیری از ضرر است و با درمان عیوب، ضرری متوجه طرف نخواهد بود.[۲۰۴]

 

علاوه بر این، مفاد قانون حمایت از خانواده و لایحه قانونی دادگاه مدنی خاص، این تفسیر را تقویت می‌کند؛ زیرا از آن ها استفاده می‌شود که قانون‌گذار خواسته است از خانواده و استحکام آن حمایت شود و از جدایی‌های بی مورد جلوگیری کند.[۲۰۵]

 

بر این اساس می‌توان گفت چنانچه زن قبل از اعمال حق فسخ از سوی همسرش، به درمان خودش مبادرت ورزد، حق فسخ، ‌موضوعش را از دست می‌دهد و در واقع از آنجا که تبدّل موضوع پیش می‌آید حکم فسخ نیز منتفی می‌شود؛ یعنی ‌به این زن دیگر عنوان «قرناء» یا «عفلاء» اطلاق نمی‌شود تا حق فسخ جریان یابد.[۲۰۶] این نظر با ملاک سقوط حق فسخ در صورت عدم ممانعت از نزدیکی قرن، سازگار است.

 

۳ ـ ‌۹ ـ ۲ ـ پیدایش بیماری‌های جدید و امکان تسرّی از عیوب منصوصه:

 

با توجه به اینکه بیماری‌های دیگری نیز وجود دارد که باعث اختلال در امر زناشویی می‌شود؛ از این رو این پرسش به طور جدی مطرح می‌شود که آیا می‌توان با توجه به وجود امراض خطرناک و مسری، با الغای خصوصیت از عیوب منصوصه، حق فسخ را ‌در مورد بیماری‌های جدید اعمال کرد؟

 

اگر بنا باشد از مبنای «لاضرر» درباره پیدایش حق فسخ ‌در مورد عیوب منصوصه دفاع کرد، چه بسا ضرر بیماری‌های جدیدی مانند «ایدز» ، «هپاتیت»، «سفلیس»، «سرطان» و … بیش از آن عیوبی است که در قوانین و شرع مقدس آمده است.

 

در اینکه آیا برای زوجین در غیر از عیوب منصوصه، حق فسخ وجود دارد یا خیر؟ میان فقیهان اختلاف است.

 

برخی فقیهان امکان فسخ نکاح در امراض مسری به غیر از عیوب منصوصه را منتفی دانسته، به اصل لزوم استناد کرده‌اند و در پاسخ افرادی که می‌گویند حق فسخ در جذام که بیماری مسری است، وجود دارد، پس در عیوب جدیدی که مسری باشد نیز می‌آید، می‌گویند: این مسئله قیاس است که در مذهب امامیه مردود است.[۲۰۷] این عده راه حل مشکل را در رجوع به حاکم می‌دانند تا ‌بر اساس نظر وی عمل شود. صاحب ریاض در مقام رد استدلال شهید ثانی، به اشتراک برص و جذام در زن و مرد مبنی بر مسری بودن آن ها می‌فرماید: «اگر بنا باشد ‌بر اساس اینکه این ها از عیوب مسری اند، قائل به اشتراک برص و جذام بشویم، لازمه‌اش این است که این کلام را در تمام امراض تسّری بدهیم که به نظر نمی‌رسد خود شهید ثانی به آن ملتزم باشد»[۲۰۸]

 

همین سیاق را می‌توان در کلام شیخ انصاری ناظر به استدلال شهید ثانی دید.[۲۰۹]

 

برخی فقها در همین مسئله، ثبوت حق فسخ در جمیع عیوب مسریه را از ساحت همه فقیهان نفی کرده‌اند.[۲۱۰]

 

از مجموع کلمات فقیهان می‌توان برداشت کرد که اکثر فقها به عدم امکان تسرّی از عیوب منصوصه نظر دارند؛ امری که با اصاله اللزوم در عقود به ویژه در عقد نکاح و اهتمام شارع مقدس بر حفظ و حراست از کیان خانواده همسو است و در آرای شعب دیوان عالی کشور نیز آمده است.[۲۱۱]

 

البته تعداد معدودی از فقها به تفصیل درباره امکان حق فسخ در صورت ابتلای یکی از زوجین به «ایدز» به بحث و بررسی پرداخته‌اند[۲۱۲] و معتقدند در این باره به دلیل قاعده «لاضرر» که در برخی از روایات به آن استدلال شده است، حق فسخ وجود دارد؛ همچنان که قاعده لاحرج نیز قابل استفاده است.[۲۱۳]

 

چه ضرری بالاتر از ابتلای مرد به ایدز است؟ نهایت چیزی که در این باره می‌توان گفت اینکه حاکم شرع بر حسب احتیاط، مرد را به طلاق امر کند و در صورت امتناع از طلاق خود زن نکاح را فسخ کند و حاکم نیز از باب ولایت، احتیاطاً وی را طلاق دهد.[۲۱۴]

 

این عده حتی تا آنجا پیش رفته اند که گرویدن مشهور فقهای امامیه به عدم وجود خیار فسخ در امراض مسری را منکر شده اند؛ زیرا اولاً اصل این مسئله ثابت نیست، چون بسیاری از تألیفات فقها به دست ما نرسیده است؛ ثانیاًً، ضرر امراض مسری برای مردم و فقها روشن نبوده است؛ ثالثاً، گرایش مشهور فقها به عدم وجود خیار فسخ در امراض مسریه، مانع از آن نیست که ما از روی دلیل، فتوا بر خلاف مشهور بدهیم و دلیل نیز دو قاعده «نفی حرج» و «نفی ضرر» است که لزوم عقد نکاح در ارتباط با زن را بر می‌دارند.[۲۱۵] در ارتباط با سخن صاحب جواهر مبنی بر اینکه می‌توانیم از راه وجوب تجنب و پرهیز مقاربت زن و مرد، از ضرر دوری کنیم فرموده اند: «این مطلب ضعیف است؛ زیرا در وجوب تجنب زوجین از یکدیگر حرج شدیدی نهفته است و چه فایده‌ای پی این ازدواجی که فاقد سکون و مودّت و رحمت است، بار است».[۲۱۶]

 

حال مطلب را ‌به این صورت طرح می‌کنیم که در صورتی که شخصی بدون اینکه بداند با فردی که دچار بیماری مسری مثلاً ایدز است، ازدواج کند و بعد از ازدواج ‌به این امر پی ببرد، آیا برای وی حق فسخ وجود خواهد داشت؟

 

باید گفت در صورت ابتلای زن به ایدز، اینکه برای مرد حق فسخ باشد مشکل است؛ زیرا آنچه از روایات استفاده می‌شود، این است که عیوب موجود در زن که برای مرد حق فسخ می‌آورد، در آنچه در روایات باب آمده است، منحصر است؛ مثلاً می‌توان به صحیح حلبی اشاره کرد:

 

ملاحظه می‌شود که راوی از امام (ع) می‌پرسد: در صورتی که ظاهر شود، زن یک چشم بوده آیا مرد حق فسخ دارد؟ امام (ع) در جواب می‌فرماید: خیر.[۲۱۷] فقط «انّما در ادبیات عرب، مفید حصر است» ازدواج را می‌توان به واسطه برص، جذام، جنون و عفل فسخ کرد و عیوب مستحدثه از آن دسته نیست. البته روشن است که مرد اختیار طلاق دادن زن را دارد؛ ولی درباره زن و اینکه آیا در صورت ابتلای مرد به «ایدز» وی از حق فسخ برخوردار است یا خیر؟ باید گفت بعید نیست گفته شود برای وی حق فسخ وجود دارد، به جهت قاعده «لاضرر» که در برخی روایات به آن استدلال شده است؛ چنانچه قاعده لاحرج نیز در مقام قابل استفاده است.[۲۱۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ق.ظ ]




 

اعمال این سیاست رتبه‌بندی مشکلات مالی فراوانی را برای صاحبان سینما و تماشاخانه‌ها و تولیدکنندگان فیلم‌ها ایجاد ‌کرده‌است. این معضل درخصوص فیلم‌های دارای رتبه R و NC- 17 حادتر است؛ چرا که گروه بزرگتری از افراد را از دایره مخاطبان مجاز خارج می‌کند.

 

اولین مقررات در این باب، توسط ایالت‌ها و شهرداری‌ها بعد از اینکه دادگاه عالی آمریکا اعلام کرد که ایالت‌ها می‌توانند تصاویر متحرک و فیلم‌ها را بدون اینکه ناقض قانون اساسی باشند، سانسور کنند، وضع شد.

 

۳- ۲- ۱- ۲- ۱- ۲- حمایت از کودکان در برابر نمایش ویدئویی مستقیم

 

فیلم‌های ویدئویی مستقیم، فیلم‌هایی هستند که بدون نمایش در سینما، مستقیماً در شبکه خانگی به نمایش در می‌آیند و البته توسط صنعت سینما تحت مقررات هستند. یک فیلم ویدئویی می‌تواند توسط انجمن تصاویر متحرک آمریکا مورد رتبه‌بندی قرار گیرد. در عین حال، این فیلم‌ها ممکن است توسط هیئت مشاوران فیلم (FAB)[114] طبقه‌بندی شوند. هیئت مشاوران فیلم تنها نهاد رتبه‌بندی رسمی بعد از انجمن تصاویر متحرک آمریکاست که ‌در مورد ارتقاء کیفیت رفاه و توزیع کودکان و خانواده ها در تمام زمینه‌ها از جمله فیلم فعالیت می‌کند. البته معیارهای مورد استفاده توسط هیئت مشاوران و MPAA متفاوت هستند؛ رتبه‌بندی MPAA بر اساس محتوای فیلم و رتبه‌بندی FAB مبتنی بر بلوغ مخاطبان است. رتبه‌بندی FAB دارای شش طبقه به شرح زیر است:

 

– کودکان: دلالت بر آن دارد که فیلم مناسب کودکان ۱۰ ساله و پایین‌تر است.

 

– خانواده: دلالت بر آن دارد که فیلم‌ها برای تمامی سنین مناسب است و ممکن است به توضیحات مربوط به محتوا نیاز داشته باشد. این رتبه معادل رتبه G در طبقه‌بندی MPAA است.

 

– احتیاط والدین: دلالت به آن دارد که توصیه می‌شود والدین احتیاط نمایند و ممکن است نیاز به توضیح پیرامون محتوا باشد. رتبه معادل در طبقه‌بندی MPAA، رتبه PG است.

 

– احتیاط والدین؛ مناسب برای افراد بالغ: دلالت بر آن دارد که فیلم‌های این رتبه برای افراد ۱۳ ساله و بالاتر مناسب هستند و ممکن است نیازمند توضیح پیرامون محتوا باشند. رتبه معادل در طبقه‌بندی MPAA، رتبه PG- 13 است.

 

– صرفاً افراد بالغ: دلالت بر آن دارد که فیلم‌های این رتبه برای افراد ۱۷ ساله و بالاتر مناسب هستند و ممکن است نیازمند توضیح پیرامون محتوا باشند. رتبه معادل در طبقه‌بندی MPAA، طبقه NC- 17 است که بستگی به محتوای فیلم دارد.

 

– فقط بزرگسالان: دلالت بر آن دارد که فیلم‌های این طبقه برای افراد ۱۸ ساله و بالاتر مناسب هستند و ممکن است نیاز به توضیح پیرامون محتوا داشته باشند. این رتبه هیچ معادلی در طبقه‌بندی MPAA ندارد؛ اما معادل رده X برای هرزه‌نگاری است.

 

۳- ۲- ۱- ۲- ۱- ۳- حمایت از کودکان در برابر نمایش تلویزیونی فیلم‌ها

 

در ایالات متحده آمریکا، فیلم‌های تلویزیونی به دو بخش تقسیم می‌شوند؛ نخست فیلم‌هایی که امواج مربوط به آن ها به صورت رایگان برای تمامی مردم فرستاده می‌شود و دوم فیلم‌هایی که به وسیله کابل برای مشترکان مشخصی به نمایش در می‌آیند. در حالی که آمریکا دارای یک سیستم تلویزیونی غیرمتمرکز و بازارمحور است، فیلم‌های تلویزیونی تحت حکومت ترکیبی از مقررات فدرال و مقررات صنفی قرار دارند. دولت فدرال شناعت، اعمال زشت و سخنان قبیح را به وسیله قوانین تصویبی کنگره و همین‌طور مقررات وضع‌شده توسط کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC)[115] تحت حکومت خود دارد. از سوی دیگر، مقررات صنعتی و صنفی، مضامین مضر دیگر مانند خشونت، مجرمیت، استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی را تحت پوشش قرار می‌دهند.

 

محتوای مستهجن

 

بدون در نظر گرفتن اینکه فیلم توسط امواج رایگان یا کابل‌های اشتراکی به دست مخاطب رسیده باشد، محتوای مستهجن در هیچ زمان نباید منتقل شود؛ چرا که توسط متمم اول قانون اساسی مورد شناسایی و حمایت قرار نگرفته است. دادگاه عالی آمریکا، یک معیار سه‌شعبه برای تشخیص محتوای مستهجن از غیرمستهجن تعیین ‌کرده‌است. نخست اینکه یک شخص متعادل و معقول با بهره گرفتن از استانداردهای فعلی جامعه باید بتواند تشخیص دهد که محتوا به عنوان یک کل، می‌تواند مورد استفاده هرزه‌نگارانه قرار گیرد. دوم اینکه محتوا به طور آشکار از طریقی مجرمانه مورد شرح و توصیف قرار گیرد و سوم اینکه محتوا به عنوان یک کل، باید فاقد ارزش ادبی، هنری، سیاسی یا علمی باشد.

 

محتوای زشت و موهن

 

برعکس محتوای مستهجن، محتوای زشت و موهن در متمم اول قانون اساسی مورد شناسایی قرار گرفته‌ است؛ ‌بنابرین‏ فقط قابلیت محدودسازی دارند و نمی‌توان آن ها را به طور کلی ممنوع کرد.

 

پخش محتوای زشت و موهن در بخش تلویزیونی از ساعت ۶ بامداد تا ۱۰ شب ممنوع است، زیرا بیم آن می‌رود که کودکانی در میان مخاطبان در آن ساعت‌ها باشند. اما بین ساعت ۱۰ شب تا ۶ صبح، ساعت امن برای کودکان به شمار می‌رود که ‌به این ساعات اصطلاحاً «بندر امن»[۱۱۶] گفته می‌شود. ‌بنابرین‏، در رابطه با حقوق مرتبط با آثار فکری، در اینجا هم حق پدیدآورنده اثر و هم حق سازمان‌های پخش تلویزیونی که حق پخش فیلم‌ها را در اختیار دارند، محدود می‌شود.

 

درباره نمایش کابلی تردید وجود داشت که آیا FCC اختیار وضع مقررات برای نمایش کابلی را دارد یا خیر؛ چرا که این نهاد بعد از تصویب قانون ارتباطات ۱۹۳۴[۱۱۷] ایجاد شده بود. با این حال، FCC در سال ۱۹۶۵ مقرراتی را برای نمایش کابلی وضع کرد. دادگاه عالی از این مقررات حمایت کرد و مقرر داشت که FCC صلاحیت وضع مقررات برای شبکه های کابلی را دارد.

 

دادگاه‌ها در پرونده ها مقرر داشتند که مقررات حاکم بر نمایش تلویزیونی کابلی باید دلایل موجه‌تری نسبت به قواعد حاکم بر نمایش از طریق امواج داشته باشند؛ چرا که دسترسی به محتوای فیلم‌های نمایش داده‌شده به وسیله کابل سخت‌تر است و این دسترسی نیاز به پرداخت حق اشتراک و رمز عبور دارد.

 

مقررات صنعت پخش

 

در سال۱۹۹۲، دست‌اندرکاران پخش، «بیانیه اصول پخش رادیویی و تلویزیونی» را تنظیم و صادر کردند. این تلاشی بود در راستای دفع مقررات دولتی که پخش‌کنندگان را به تطبیق با انتظارات مخاطبان و منافع عموم ترغیب و تشویق می‌کرد. البته این بیانیه بر محوریت متمم اول قانون اساسی تأکید کرد و اذعان نمود که بیانیه مشاوره‌ای است. بعد از تصویب قانون ارتباطات از راه دور ۱۹۹۶[۱۱۸]‌، با اصرار سیاست‌گذاران، پخش‌کنندگان و ارسال‌کنندگان از طریق کابل موافقت کردند که برای والدین اطلاعاتی را فراهم کنند تا آن ها بتوانند با چشمانی بازتر به انتخاب برنامه هایی بپردازند که فرزندانشان تماشا می‌کنند.

 

این رتبه‌بندی و اطلاعات، بعد از رتبه‌بندی MPAA قرار می‌گیرند و در آغاز هر برنامه به صورت شمایل و نماد نمایش داده می‌شوند. انجمنی مرکب از کارشناسان صنعت تلویزیون به منظور اطمینان از دقت، یکنواختی و ثبات دستورالعمل‌ها، بر جریان رتبه‌بندی نظارت دارد. این دستورالعمل‌های تلویزیونی برای والدین به شرح زیر است:

 

TV– Y: تمام کودکان؛ دلالت دارد که تمامی عناصر و محتویات برای کودکان بسیار خردسال از جمله کودکان ۲ تا ۶ سال طراحی شده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:49:00 ق.ظ ]




بر اساس این منشور به مأموران پلیس آموزش داده می شود، کسانی که به کلانتری ها و پاسگاه ها مراجعه می‌کنند:

 

    1. از هر جنس و پیرو هر دین و مذهب و متعلق به هر قوم و قشری که باشند، از حقوق برابر و یکسان برخوردارند.

 

    1. از بدو ورود به کلانتری باید با عزت و احترام به قسمت و دایره مورد درخواست راهنمایی شوند.

 

    1. در زمان انتظار باید در مکانی ایمن و راحت منتظر بمانند.

 

    1. بلافاصله پس از حضور در دایره مورد درخواست باید از مشخصات مأمور پرونده خویش و هر نوع اطلاعات ضروری دیگر مطلع شوند.

 

    1. باید بتوانند بدون ترس و لکنت زبان اظهارات خویش را مطرح نمایند.

 

    1. باید اطمینان حاصل کنند که اسرار پرونده آنان هرگز در نزد افراد و یا مراجع غیر ذی صلاح افشا نمی شود.

 

    1. نباید ابعاد زندگی خصوصی آنان مورد استنطاق و تفتیش قرار گیرد مگر در موارد ضروری و در چارچوب قانون.

 

    1. در مدت حضور در کلانتری از آب آشامیدنی بهداشتی، سرویس بهداشتی مناسب، نمازخانه مطلوب و فضای انتظار مناسب بهره مند شوند.

 

    1. در خواست یا تقاضای قانونی آنان باید بدون اتلاف وقت برآورده شود.

 

    1. در صورت نیاز باید با رعایت نوبت و بدون اتلاف وقت بتوانند درخواست یا نظرات خویش را به اطلاع رئیس کلانتری یا جانشین او برسانند.

 

    1. نباید از جانب هیچ یک از کارکنان کلانتری یا سایر مراجعین مورد بی مهری، پرخاش یا بی حرمتی قرار گیرند.

 

  1. در صورت ناخرسندی از عملکرد، برخورد و منش کارکنان کلانتری باید بتوانند بدون واهمه شکایت خویش را به مراجع بالاتر منعکس کنند.[۳۰]

 

گفتار دوم: توجه و همدردی بزه دیده

 

بزه دیده که دچار آسیب های مادی و معنوی شده بیش از همیشه نیازمند توجه پلیس به نگرانی‌های اوست؛ تا با حس همدردی از آلام او کاسته شود. از طرفی در برخی جرایم خانوادگی و هتک ناموس و امثالهم، همچنین در برخی جرایم که بزه دیدگان آن ها زن هستند حفظ آبروی بزه دیده اهمیت دارد. این موارد تحت سه بند با موضوع توجه به نگرانی و آلام و دیدگاه بزه دیده همدردی و حفظ آبروی بزه دیده مشارکت دادن بزه دیده در فرایند کیفر در ذیل بررسی می شود.

 

بند اول: توجه به نگرانی و آلام و دیدگاه بزه دیده

 

توجه به نگرانی ها وآلام بزه دیده یکی از مسائل مهم و از حقوق و نیازهای انسانی و اخلاقی آنان محسوب می شود. بزه دیده باید حق داشته باشد تا نگرانی های خود را در مرحله های گوناگون فرایند جنایی، بویژه درباره آثار جرم بر خود و زمانی که در منافع شخصی اش مؤثر است، بیان کند. یکی از ترتیباتی که نظام های حقوقی گوناگون برای اجرای این حق آشکار به کار می بندند، به کارگیری فرم های “اظهارات بزه دیده ‌در مورد آثار جرم بر خود” [۳۱]است که بر پایه آن، بزه دیده می‌تواند گزارش کاملی از آثار جرم روی داده بر خود تنظیم و ارائه کند.

 

در این میان، این نگرانی نیز به چشم می‌خورد که چنین رهیافتی نه تنها در اختیار داشتن همه اطلاعات مربوط را برای مقام تصمیم گیرنده تضمین نمی کند، بلکه برای خود بزه دیده هم فرصت شنیدن گفته هایش را فراهم نمی سازد.[۳۲]

 

ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﻛﻪ ﻧﮕﺮاﻧﻲ ﻫﺎ و آﻻم ﺑﺰه دﻳﺪه ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺟﺮای ﻛﻴﻔﺮی ﻗﺎﺑـﻞ رﻓﻊ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل، ﻛﻮدﻛﻲ ﻛﻪ ﻣﻮرد آزار ﺟﻨﺴﻲ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻓﻘﻂ ﻧﻴﺎز ﻧﺪارد ﻛـﻪ اﻳﻦ رﻓﺘﺎر ﺟﺮم ﺗﻠﻘﻲ ﺷﺪه و ﻣﺠﺮم ﻣﺠﺎزات ﺷﻮد، ﺑﻠﻜﻪ در ﺟﺮﻳﺎن ﺗﺤﻘﻴـﻖ و دادرﺳـﻲ و ﭘﺲ از آن ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻋﺎﻃﻔﻲ و رواﻧﻲ ﺷﺪﻳﺪی دارد. در ﭘﺎره ای از ﺟﺮاﻳﻢ ﻋﻠﻴـﻪ ﻛﻮدﻛـﺎن، ﻫﻢ ﺧﻮد ﻛﻮدک هم ﺧﺎﻧﻮاده اش ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﻣﺸﺎوره دارﻧد. در ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ای ﻛﻪ در ﻣﺮودﺷﺖ در ارﺗﺒـﺎط ﺑـﺎ ﻓـﺮدی ﻛـﻪ ﺗﺤـﺖ ﻋﻨـﻮان ﺳﻠﻄﺎن وﺣﺸﺖ، ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد، ﭘﺪر ﻳﻜﻲ از ﺑﭽﻪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣـﻮرد ﺗﺠـﺎوز ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘـﻪ ﺑـﻮد، ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﻣﺎ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﻳﺸﺎن اﻋﺪام ﺷﻮد ﻧﻴﺎز ﻧﺪارﻳﻢ ﻣﻬﻢ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺎواﻗﻌﺎ کمک ﻛﻨﻨﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻛﻨﺎر ﺑﻴﺎﻳﻴﻢ ؛ زﻳﺮا ﻫﻢ ﻣﺎ و ﻫﻢ ﺑﭽﻪ ﻣﺎن، ﺷﺐ ﻫﺎ ﻛـﺎﺑﻮس ﻣـﻲ ﺑﻴﻨـﻴﻢ. ﻣﺪرﺳﻪ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﺮود ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ دارد . ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻻﻳﻞ ﺑﻮده ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ از اﻳﻨﻬﺎ ﻧﻴﺎﻣﺪه اﻧﺪ ﺑﺰه دﻳﺪه ﺷﺪﻧﺸﺎن را اﻃﻼع دﻫﻨﺪ ﺗﺎ آﺛﺎر ﺑﻌﺪی را ﻫـﻢ ﻣﺘﺤﻤـﻞ ﻧـﺸﻮﻧﺪ.

 

فرم دیدگاه های بزه دیده فرصتی را برای بزه دیده نه تنها جهت توضیح تأثیر جرم بر خود، بلکه آنچه به نظر وی باید در این باره انجام داد فراهم می‌کند. در این گونه نظام های حقوقی این نکته خاطر نشان شده که افزایش مجازات الزاماًً به سود بزه دیدگان نیست.

 

نکته مهم دیگر تشخیص مرحله مناسب برای ارائه دیدگاه های بزه دیدگان است. بررسی هایی که در بسیاری از کشورها در این زمینه انجام شده، نشان می‌دهد که تصمیم های گرفته شده درباره آزادی متهم به قید کفالت یا وثیقه، تصمیم های مربوط به پیگرد و جبران خسارت، از مرحله هایی است که برای ارائه دیدگاه های بزه دیدگان مناسب دانسته شده اند.

 

در نظام عدالت جنایی ایران، به تناسب مبلغ تأمین صادر شده یا خسارت های مورد درخواست بزه دیده [۳۳]و پرداخت یا قرار پرداخت ضرر و زیان بزه دیده، به منزله یکی از شرط های آزادی [۳۴]مشروط اشاره شده است.

 

بند دوم: همدردی و حفظ آبروی بزه دیده

 

از آنجا که پلیس اولین گروه از مقامات عدالت کیفری است که بزه دیده با آنان مواجه می شود، همدردی با بزه دیده در ایجاد آرامش و امنیت برای وی حائز اهمیت خاصی است. بزه دیده نیاز دارد که به صحبت‌هایش گوش دهند و فرصت صحبت کردن ‌در مورد دردهایی که در اثر جرم برای وی ایجاد شده را داشته باشند و احساساتش مورد توجه قرار گیرد[۳۵].

 

سرزنش بزه دیده، بر میزان ناراحتی او افزوده وآرامش را از او سلب می‌کند. بلکه باید با همدردی و ابراز همدلی، موجبات تسکین او را فراهم نمود. پلیس و سایر دستگاه های عدالت کیفری و حتی بستگان و آشنایان باید درد و ناراحتی او را درد و ناراحتی خود تلقی کرده و با او همراهی کنند.

 

متقابلاً در حالی که بزه دیده در اثر لطمات ناشی از بزه، ناراحت و آزرده خاطر است شاهد آن باشد که پلیس یا آشنایان مشغول بگو و بخند بوده و شرایط روحی بزه دیده را درک نمی کنند یا به اظهارات او گوش فرا نمی دهند، وضعیت روحی بزه دیده تشدید شده و بر آسیب هایی که از ناحیه جرم متحمل می‌شوند، افزوده می شود. بزه دیده باید احساس کند که تنها نیست و جامعه، پلیس، دستگاه قضائی و بستگان، همگی پشتیبان او بوده و تلاش خواهند کرد آسیب های ناشی از جرم را به حداقل ممکن کاهش دهند.

 

از جمله حقوق بزه دیده، حفظ آبروی او توسط پلیس و مراجع قضائی می‌باشد. این نیاز مخصوص بزه دیده نمی باشد بلکه آبروی بستگان او هم نیاز به حفاظت دارد. حفظ آبروی بزه دیده یا بستگان وی، به ویژه در جرایم علیه عفت و اخلاق از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از جمله عوامل حفظ آبروی بزه دیده جلوگیری از افشای نام و اسرار بزه دیده، جلوگیری از تحقیق و تفحص غیر ضروری پلیس در زندگی بزه دیده، خودداری از رفت وآمدهای بی مورد به منزل بزه دیده، خوددداری از دعوت های بی مورد بزه دیده به کلانتری یا مراجع قضایی و… می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 11:39:00 ب.ظ ]