ناگفته نماند که همیشه مشکلات روانی کودکان معلول کمبود محبت نیست، بلکه در موارد معددی محبت افراطی و مراقبت بیش از حد والدین از کودک مشکل آفرین است.

مراقبت­های شدید والدین ممکن است معلول عوامل زیر باشد:( شرقی، محمد رضا، ۱۳۶۴، ص ۶۵).

گاهی والدیین فرزند قبلی خود را از دست داده و در نتیجه بیش از اندازه از فرزند فعلی خود مراقبت می نمایند. والدینی که برای مدت ها بچه دار نشده و اکنون صاحب فرزندی می‌شوند، فرزند جدیدالولاده خود را زیاد تحت مراقبت قرار می­ دهند.

ج) اختلاف خانوادگی

موضوع دیگری که ممکن است باعث ارتکاب جرائم اطفال ونوجوانان گردد، اختلاف والدین و سرزنش و خرده گیری دائمی، پرخاش و اصطکاک بین آن ها است که آثار آن متوجه سایر اعضاء خانواده و حتی بستگان آن ها خواهد شد.

آنچه که درمورد اختلاف والدین بیشتر جلب توجه می‌کند، علت اختلاف آن ها‌ است که مبین نابسامانی ها و نارسائیهای موجود در خانواده می‌باشد. گاهی مشکلات خا نواده ها منجر به قهر و حتی ترک یکی از والدین از محیط خانواده می شود ‌بنابرین‏ ملاحظه می شود که اختلاف خانوادگی وناسازگاری زن و شوهر با هم تاثیر مستقیم و نامطلوبی بر روی کودکان معصوم گذاشته و غالباً آن ها را به سوی ارتکاب جرم و یا خودکشی سوق می‌دهد. زیرا در خانواده ای که تفرقه و جدائی حکومت می‌کند اگر چه طفل عملاً و در ظاهر امر از کانون خانوادگی طرد نشده ولی باطناً غالباً از محبت پدر و یا مادر و یا هر دو محروم شده و بالنتیجه روحاً پژمرده و عبوس و بی حوصله می‌گردد.

به هر ترتیب باید گفت که تفاق ، ناسازگاری و مشاجره دائمی پدر و مادر و اطرافیان ، آثار شومی در روان اطفال باقی خواهد گذارد. طفل به علت عدم آرامش روانی به تحصیل و کار خود بی علاقه شده دائماً مضطرب و پریشان خاطر است و همین امر گاهی باعث می شود که طفل از محیط خانواده فرار نماید. حتی برخی از آنان پس از فرار به وادی فساد نیز کشانیده می‌شوند.

۲-۳-۲-۳- قیود خانوادگی

بی تفاوتی، بی توجهی به نظم خانواده، عدم رعایت نظم در خانواده به لحاظ غیبت والدین یا

سرپرست اطفال ویا اشتغال والدین به کار، سختگیری زیاد، نظم شدید و عدم توافق والدین جهت مراقبت از اطفال ممکن است با عواقب ناگواری همراه باشد.

الف) دیدگاه فرهنگی

خانواده ای از سلامت برخوردار است که پدر ومادر رفتاری متناسب داشته باشند ، بدین معنی که هیچ کدام از آن ها از وظایف خود نسبت به فرزندانش روگردان نباشد. وچود مادر در منزل موجب نثار محبت به فرزند می‌گردد و این خود کلید پیروزی فرزندان است زیرا محبت لازمه مدیریت خانه است. محبت مادر وجود کودک را گرم و شاداب و پرتحرک می‌سازد و به او امیدواری می‌دهد و درس فداکاری می آموزد.

محبت مادر منشاء احترام است و در پایه ریزی شخصیت و چگونگی رشد عواطف تار و پود حیات روانی کودک را در کانون خانواده به هم می تند. کانون خانواده آموزشگاه مقدس محبت است و آموزگاری آن می بایستی بر عهده مادر باشد.

اطفالی که از مراقبت و نوازش مادر محروم و در پرورشگاه و مؤسسات شبانه روزی نگهدایر می‌شوند با این که از نظر جسمی طبق اصول بهداشتی و علمی از آنان مراقبت می شود ولی به علت محرومیت از نوازش و محبت که منجر به عدم ارضاء روانی طفل شده و تکامل عادی آنان دچار اختلال می‌گردد. زندگی در پرورشگاه و مؤسسه‌ برای بسیاری از کودکان، در جامعه نوین ما، یعنی فقدان کامل کانون خانوادگی(کی نیا ، مهدی،۱۳۷۵، ص ۲۲۸).

ب) اشتغال به کار مادر

گاه قیود خانوادگی معلول مادرانی است که در خ ارج از منزل به کارهای اجتماعی مشغول بوده است و به علت اشتغال به کار و خستگی جسمی، حوصله رسیدگی به امورات طفل را فراموش کرده و در واقع در زمان حیات خود طفل را یتیم می‌سازند.

ج) عدم حضور پدر در خانواده

و اما دومین فردی که در تکوین شخصیت طفل نقش مهمی را ایفا می‌کند، پر است حضور پدر در خانواده اثر غیر قابل انکار در روحیه طفل باقی می‌گذارد که عواقب آن در دوران بلوغ و نوجوانی تجلی می کند. خانواده به همان اندازه که به احساسات و عواطف سرشار مادر نیازمند است، به قدرت، قاطعیت، تدبیر و مدیریت پدر نیز احتیاج دارد و چون این ویژگی ها به طور فطری در مرد قوی تر است، لذا اسلام اداره و مدیریت خانواده را بر عهده پدر گذارده است(سادات، محمد علی، ۱۳۷۰، ص ۱۴۶).

۲-۳-۲-۴- فقدان والدین

به تابلوی ترسیمی فوق باید مشکلات ناشی از پاشیدگی کانون خانوادگی در اثر فوت یا طلاق و یا

جدائی را که در بعضی خانواده ها وجود دارد، اضافه کرد. به محض متلاشی شدن خانواده، بزهکاری شروع می شود چه وجود خانواده عاملی است علیه بزهکاری. بدترین خانواده ها بهتر از نبودن آن است.

رابطه عمده ای بین طول بزهکاری و عدم کفایت، لیاقت و یا موفقیت والدین از مراقبت از طفل وجود ندارد ولی طول مدت اقامت اطفال در خانواده و وجود والدین و زندگی با آن ها ، در روابط خانوادگی و جلوگیری از انحراف آن ها کاملاً مؤثر می‌باشد. مرگ یا جدائی والدین و یا طلاق دادن یا طلاق گرفتن زن و ترک خانواده ، در روحیه اطفال و احتمالاً در ارتکاب بزه از ناحیه آنان مؤثر خواهد بود و در اثر محرومیت از دیدار پدر یا مادر، اطفال احساس فقدان رنج آوری می‌کنند که عکس العمل ناراحتی های مذکور بعداً به صورت عصبانیت، بد اخلاقی ، تمرد از اوامر پدر یا مادر و دیگران و بالاخره عدم انطباق اجتماعی خواهد بود.

الف) فوت والدین

یکی از جهات متلاشی شدن خانواده ، فوت پدر است که با توجه به نظام موجود در غالب خانواده های ایرانی بخصوص در سنین کودکی اثرات نامطلوبی در وضع خانواده و فرزندان اناث آنان باقی می‌گذارد.

ب) طلاق و جدائی والدین

بعد از فوت والدین، طلاق و جدائی پدر و مادر است که عموماً دوران تیره فرزندان آنان به خصوص اگر فاقد سرپرست ، مسئول و بنیه مالی کافی باشند، شروع می شود.

‌به این ترتیب که هر گاه طفلی در محیط خانوادگی خود دارای اطرافیان دلسوز و مهربان نباشد، طبعاً احساس بدبختی نموده و سعی می‌کند که خود را حتی المقدور از کانون خانوادگی دور ساخته، سعادت و آرامش خود را در محیط خارجی بیابد . در این حال است که اطفال معصوم و بی گناه در اماکن عمومی سرگردان شده و غالباً به دام افراد ناباب ‌و شیطان صفت افتاده و از آن ها سرمشق بزهکاری را فرا می گیرند.

۲-۳-۲-۵- تاثیر وسایل ارتباط جمعی

امروزه بررسی اثرات وسایل ارتباط جمعی از پیچیده ترین مباحت انحرافات اجتماعی است. به همین دلیل جامعه شناسان در صحت نتایج و پژوهش هائی از این قبیل، تردید نشان می‌دهند .البته علی رغم تاثیر انکار ناپذیر رسانه های جمعی در آموزش فرهنگ سازی، القاء عقیده و غیره باید اذعان داشت که زمینه اثر این وسایل در رفتار انسان،تحقیقاتی به عمل آمده است که بتواند اثرات رسانه های گروهی را در انحراف بزهکاری اطفال و نوجوانان نشان دهد(همان، ۱۳۷۰، ص ۱۴۶).

الف) تاثیر سینما و تلویزیون

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...