دانلود منابع پایان نامه ها – قسمت 12 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
در احادیث اهل بیت(ع) –که خود مفسر واقعی قرآن میباشند- عوامل شناختی، عاطفی و رفتاری متعددی برای افسردگی برشمرده شده است که به بخشی از این روایات اشاره میشود.
الف. وابستگی: وابستگی از جمله عواملی است که در روایات متعدد از آن به عنوان عامل افسردگی نام برده شده است. از آن جا که انسان نمیتواند در زندگی به تمام تمایلات و خواستهای خود برسد این ناکامی باعث میشود فرد دچار غمگینی شدید و افسردگی شود. از رسول اکرم(ص) حکایت شده: «انا زعیم بثلاث عن اکب علی الدنیا بفقر لاغناء له و بشغل لافراغ له و بهمّ حزنٍ لا انقطاع له»؛ کسی که علاقه و وابستگی زیاد به دنیا داشته باشد به طور قطع سه چیز را در پی دارد: نیازمندی، که هیچ گاه به بینیازی نمیانجامد؛ گرفتاری، که هرگز از آن خلاصی نیست؛ و افسردگی و غمگینی، که جزو وجودش میشود و از او جدا نمیگردد.
ب. دوری از معنویت: از جمله عوامل افسردگی که در روایات اسلامی به آن اشاره شده است عامل دوری از معنویت و پیروی از هواهای نفسانی، شهوترانی و اموری از این قبیل میباشد. از حضرت علی(ع) نقل شده: «من غضب علی من لایقدر ان یضره طال حزنه و عذب نفسه»؛ هر که به ناحق بر کسی خشم گیرد که توان آسیب رساندن به وی را ندارد، اندوهش دراز گردد و خود را عذاب دهد. این عامل از آن رهگذر منجر به افسردگی میشود چه بسا این کار که بدون در نظر گرفتن فرامین دین و ندای عقل انجام گرفته در نهایت به خاطر احساس گناه و دوری از پروردگار به سرزنش عقل و وجدان منجر میشود و احساس بیارزشی و نومیدی او را به افسردگی میکشاند.
ج. منفی نگری: در روایات، منفینگری در محورهایی مانند: تردید نسبت به الطاف خداوند، نارضایتی از خداوند و ناخشنودی از زندگی، نپذیرفتن واقعیت و خیال پردازی، برآورده نشدن انتظارات و نگرش منفی نسبت به اطرافیان و اموری این چنین تجلی پیدا کرده. که این نیز عاملی برای پیدایش افسردگی معرفی شده است. از امام صادق(ع) حکایت شده که میفرماید: «ان الله ـ بعدله و حکمته و علمه ـ جعل الرَوح و الفرح فی الیقین و الرضا عن الله و جهل الهمّ والحزن فی الشک والسخط»؛ خداوند بر اساس عدالت و حکمت و علم خود، آرامش و شادابی را در معرفت یقینی و رضایت (از آنچه به او و به دیگر بندگان عطا کرده) قرارداده است و اندوهگینی و افسردگی را در شک و تردید و عدم رضایت قرار داده است.
د. ضعف انگیزه و اراده: در روایات اسلامی ضعف انگیزه و اراده در موضوعاتی مانند کوتاه در انجام فعالیت و عدم دستیابی به موفقیتها تجلی کردهاست و به عنوان عاملی برای افسردگی معرفی شده است. از این روی از حضرت علی(ع) حکایت شده که میفرماید: «من قصر فی العمل ابتلی بالهمّ»؛ هر کس در انجام تکالیف و فعالیتهای خود کوتاه کند به اندوهگین و افسردگی مبتلا میشود.
هـ . آرزوهای دور و دراز (طول امل): در منابع اسلامی آرزوهای طولانی داشتن و در قبال آن ها خیالپردازی کردن را مایهی افسردگی میداند و از امیرالمومنین حکایت شده «ایاک و الاغترار بالامل… فعظم الحزن و زاد الشغل و اشتدت التعب … و زدتَ به فی الهم و الحزن»؛ از اینکه آرزوهای دور و دراز داشته باشی و فریب آن ها را بخوری برحذر باش! که تو را ناراحت و اندوهناک میسازد و به تدریج اندوهگینیات بزرگ میشود و فکر تو را مشغول میسازد و ناراحتیات را افزایش میدهد.
افسردگی در طبقهبندی دینی در دسته صفات شخصیتی درونی یا مزاجی قرار میگیرد که منظور از صفات درونی یا مزاجی خصیصهای کلی است که بر سایر صفات شخصیتی فرد غلبه دارد و این خصیصه در بعضی از نظریات روانشناسی با عنصر وراثت پیوند دارد و به صورت غلبه یکی از خصوصیات جسمی بر دیگر خصوصیات مشخص میشود، به طوری که بر مزاج انعکاس یافته و بر رفتار مؤثر میافتد، مانند برونگرایی یا زندهدلی در مقابل افسردهدلی و یا فعال بودن در مقابل غیر فعال بودن.
شایان توجه است که شارع اسلامی علیرغم جدا ندانستن صفات روانی از عبادات مع الوصف، از پدیدههای روانی نیز بدون در نظر داشتن مضامین عبادی آن سخن به میان آورده است. همان گونه که به طور مثال، در دستورات اسلامی رهنمودهایی برای بهداشت جسمی انسان، صرف نظر از موضعگیریهای اعتقادیشان درباره هستی و خداوند وجود دارد که همه از آن ها بهره میگیرند. به همین طریق دستورات و تقسیماتی نیز درباره پدیدههای روانی محض مشاهده میکنیم، مانند اینکه مزاج را به دو نوع زندهدلی و افسردهدلی تقسیم میکند، بدین ترتیب که امام صادق(ع) در یکی از سخنان بالینی خود از ماهیت ترکیبی انسان می فرماید:
«اذا حلت به الحراره: اشر و بطر و فجر و اهتز و بذخ، و اذا کان بارده: اهتم و حزن و استکان و ذبل و نسی و آیس»: چون انسان طبع آتشین یافت: بسیار گردنکش و مغرور و فاجر و پر تحرک و متکبر میشود، ولی همینکه طبعش به سردی گرایید، غمگین و اندوهناک و آرام و پژمرده و فراموشکار و مأیوس میشود.
این نظر مشابه تعبیری است که در روانشناسی مرضی از آن به نام «شادمانی» در مقابل «افسردگی» یاد شده است به طوری که بیمار، در حالت اول، به انبساط کامل، شوخطبعی و افزایش تمایلات و از این قبیل حالات، توصیف میشود. اما در حالت دوم، بیمار به افسردگی و سسترأیی و خمودی و خموشی و از این قبیل دچار است.
قابل توجه این که هر یک از صفات متقابل غم و شادی، راحتی و خستگی، امید و ناامیدی را میتوان جزء صفات یک شخصیت برونگرا که تا حدی از توازن و اعتدال برخوردار است، برشمرد، و در مقابل آن شخصیت درونگرا قرار دارد که افسردگی از بارزترین صفات آن است.
روانشناسی بیان میدارد که در روان نژندی افسردگی، احساس عجز و ناامیدی و عدم اعتماد به نفس و از این قبیل وجود دارد و اینها صفاتی به شمار میروند که در فهرست رفتاری با اصطلاح غم در مقابل شادی از آن نام برده میشود.
بعضی از خصلتهای شخصیتی نیز در افسردگی تأثیر دارد. فاکتورهای زمینهساز افسردگی در بزرگسالی، شامل بعضی از خصلتهای شخصیت مثل افرادی که مایلند دیگران را به خود مطمئن ساخته و دارای روح انفعالی، وابستگی و ترس میباشند، همچنین افراد کمالطلب و تخیلی که دارای آرزوهای بلندی میباشند و افرادی که افکار وسواسی داشته و در برقراری ارتباط، اشکال دارند و یا افرادی که از روح ناامیدی و پوچگرایی و فقدان یک معنی و هدف در زندگی برخوردارند، همگی در بروز و ظهور افسردگی تأثیر دارند.
اسلام نیز پارهای از خصلتهای شخصیت مثل دنیاطلبی، طمع و شهوات نفسانی را در ایجاد افسردگی مؤثر میداند و روایات متعددی نیز در این زمینه وجود دارد.
امام جعفر صادق(ع) در رابطه با دنیاطلبی و افسردگی میفرماید: «الرغبه فی دنیا تورث الغم و الحزن» یعنی رغبت و تمایل در امور دنیوی غم و اندوه میآورد.
حضرت علی(ع) در این رابطه میفرمایند: «من لهج قلبه بحب الدنیا التاط قلبه بثلاث هم لا یغبه و حرص لا یترکه و امل لا یدرکهً». کسی که قلب خویش را شیفته و دلبسته دنیا گرداند به سه چیز گرفتار میشود:
۱- غم و اندوهی که از او جدا نمیشود.
۲- حرصی که او را رها نمیکند.
۳- آمال و آرزویی که به آن نمیرسد.
و باز ایشان میفرماید: از جزع و فریاد بپرهیزید که امید و آرزو را قطع، کار وعمل را ضعیف و غم و اندوه بجای میگذارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:09:00 ب.ظ ]
|