دانلود منابع پایان نامه ها | ۲-۳-۳)متغیرهای تسهیل و تشویقکننده یا بازدارنده از فساد – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۳-۲) سطوح فساد
فساد عمدتاًً در دو سطح صورت میگیرد:
سطح اول، مفاسدی است که عمدتاًً با نخبگان سیاسی مرتبط بوده و کارمندان عالیرتبه و مقامات ارشد دولتها درگیر این نوع فساد هستند. تعبیر «فساد بالانشینان یقه سفید» را در این سطح میتوان به کارگرفت.
فساد در سطح دوم، میان کارمندان رده پایینی است که در این نوع مفاسد، رشوههای عمومی و کارسازیهای غیرقانونی صورت میگیرد. فساد در سطح دوم عمدتاًً با بخش خصوصی و جامعه درگیر و در ارتباط است.(ربیعی،۱۳۸۳،۳۱)
۲-۳-۳)متغیرهای تسهیل و تشویقکننده یا بازدارنده از فساد
صرف نظر از ریشهها و علل فساد، عواملی نیز وجود دارند که به پیشگیری یا احتمال وقوع فساد کمک میکنند این عوامل عبارتند از:
۱- حدی که سطح اخلاق و هنجارهای رفتاری و فرهنگی جامعه (ارزشهای فرهنگی و اجتماعی منطقهای یا ملی) رفتار غیراخلاقی و فساد را ترویج یا مانع از آن میشوند.
سطح اخلاق عمومی، میزان احترام به خود (عزت نفس فرد)، شناسایی از جانب دیگران و ارزشهای رفتاری یا به عبارتی میزان اعتقاد قلبی مردم به معیارهای اخلاقی، همچون تأکید بر وجدان کاری و انضباطی اجتماعی، احترام به قانون و اجتناب از لطمه زدن به اموال عمومی، رعایت حقوق سایر شهروندان و . . . بر میزان فساد تاثیر میگذارد. هر قدر معیارهای اخلاقی یک شهروند یا یک کارمند بالاتر باشد هزینه های اخلاقی یا روانی فساد بیشتر و احتمال وقوع آن نیز کمتر خواهد بود. سطح اخلاق کارمندان در محیط کار بر روی خطر کشف و گزارش عمل فساد تاثیر میگذارد. در اکثر مواقع اقدامات فاسد یک کارمند توسط تعدادی از همکاران وی اعم از زیردست، مافوق و همردیف قابل کشف و شناسایی است، چنانچه سایر کارمندان از سطح اخلاقی بالائی برخوردار باشند جلوی اقدام کارمند فاسد را گرفته یا مراتب را به ادارات بازرسی گزارش میدهند. در برخی جوامع مردم درجه تحمل بالاتری نسبت به رفتارهای خلاف هنجارها دارند و در نتیجه متخلفان چنین احساس میکنند که علیرغم انحراف از معیارهای قانونی و اساسی باز هم میتوانند به کار خلاف خود ادامهدهند و چنانچه این درجه تحمل به طور غیرمعقول و بیرویه بالا رود، میزان فساد در جامعه گسترشیافته و سطح اخلاقیات به پایین میگراید.(فتاحی،۱۳۸۰، ۲۴)
از سوی دیگر اگر جامعه نسبت به ارتکاب فساد اداری بیتفاوت باشد این امکان وجود دارد که به تدریج قبح اجتماعی فساد تنزل کرده و قانونگذاران نیز از شدت تنبیهات اداری و قانونی مجرمین بکاهند. بنابرین میزان گسترش فساد عمومی نه تنها از سطح اخلاقی جامعه تاثیر میپذیرد بلکه متقابلاً بر آن اثر میگذارد.
۲- سطح نسبی و اجتماعی آنچه از فساد عاید میگردد
هرچه سطح نسبی آنچه که احتمال دارد عاید مستخدم دولت یا کارمند عالیرتبه و سیاستمدار شود، بیشتر یا با ارزشتر باشد و ارزیابی مختلف از هزینهای مترتب بر فساد کمتر باشد احتمال اینکه وی تشویق و مصمم به ارتکاب فساد شود بیشتر خواهد بود و بدیهی است که عکس آن نیز صادق میباشد.
- شدت تعهدات و علایق خانوادگی و خویشاوندی
در جوامعی که مردم روابط اجتماعی و شخصی نزدیکی دارند احتمال وقوع فساد بیشتر، تشخیص آن دشوارتر و مجازات خلافکاران دردسرانگیزتر خواهد بود.(تانزی،۱۳۷۸، ۱۸۱) برای کارمندان و کلیه اربابرجوع ادارات در جوامع در حال توسعه معمولا این نکته پذیرفته شدهاست که کارمند بین اربابرجوع آشنا و غربیه تبعیض قایل میشود. هرقدر روابط خانوادگی گستردهتر باشد فشار اعضای خانواده و اقوام که انتظار دارند معیارها و ضوابط به خاطر آن ها زیر پا گذاشته شود بیشتر خواهد بود و در نتیجه بر شدت فساد اداری از نوع خویشاوندسالاری و در رابطهمداری افزوده خواهد شد.
۴- میزان شیوع فساد
شهروندی که متقاضی خدمات فسادآمیز است باید در اداره دولتی مورد نظر کارمندی را بیابد که بتواند اقدامات مورد نظر خود را انجام دهد، شانس یافتن چنین کارمندی به میزان رواج فساد اداری در بین کارمندان بستگی دارد. هر قدر تعداد کارمندان فاسد بیشتر باشد یافتن کارمندی که حاضر به همکاری باشد آسانتر است، از سوی دیگر چنانچه کارمندی که عمل فاسد کارمند دیگری را کشف میکند خودش نیزفاسد باشد به جای افشاگری از کارمند فاسد حقالسکوت مطالبه میکند یا اینکه با او به توافق میرسد که هر دو نسبت به اقدامات فسادآمیز سکوت کنند، بنابرین هر قدر نسبت کارمندان فاسد بیشتر باشد فساد بیشتر خواهد شد.
همچنین هر قدر تعداد کارمندان فاسد بیشتر باشد یافتن گروهی از همکاران برای ارتکاب فساد اداری که نیاز به همکاران سایرین دارد آسان تر و کم هزینه تر خواهد بود. بنابرین میزان گسترش فساد بر روی هزینه اعمال فسادآمیز وهزینه تنبیه آن مؤثر است، به همین دلیل است که گفته میشود فساد «فساد » میآورد. (حبیبی،۱۳۷۵، ۶۲- ۵۹)
۵- میزان خواست و تمایل شهروندان به افشا موارد فساد
اگرچه فساد امری نسبی است و با مشخصات جامعه خاصی ارتباط دارد و ممکن است آنچه که در یک جامعه فساد تلقی میشود در جامعه دیگری جزئی از دادوستد روزمره تلقی شود اما میزان تمایل وعلاقه شهروندان به افشای موارد فساد نقش مهمی در جلوگیری از گسترش فساد دارد در برخی جوامع به دلایلی شهروندان از ارسال اطلاعات و افشاگری اجتناب میکنند برخی از این دلایل عبارتند از:
الف: در محیطهایی که فساد فراگیر است شهروندان باور ندارند که مسئولین یا نهادها به طور جدی خواهان مبارزه با فساد هستند از این رو افشاگری خود را بینتیجه میپندارند.
ب: برخی از شهروندان علیرغم اطلاع یافتن از موارد فساد چون نفعی در ظاهر امر عایدشان نمیشود حاضر نیستند زمان و انرژی خود را در این موارد صرفکنند، به عبارت دیگر آن ها بیتفاوت هستند.
ج- ترس از تنبیه و مجازات، به درد سرافتادن، اخراج و یا حتی مرگ عامل مهم دیگری است که سبب سکوت شهروندان میگردد.
د- در برخی فرهنگها مردم تصور میکنند افشای تخلفی که موجب تنبیه یا اخراج کارمند شود گناه است. چون سبب قطعروزی او و خانوادهاش می شود بعلاوه در کشورهای جهان سوم به دلیل عدم کارایی دولت در ارائه خدمات به شهروندان مردم کلاهگذاشتن سر دولت را قابلقبول میپندارند لذا از افشای آن خودداری میکنند.(حبیبی،۱۳۷۵،۱۱۱-۱۱۰)
۶- میزان بازدارندگی کنترلهای اداری مناسب و به موقع (قدرت بازدارندگی ناشی از خطر کشف وقوع جرم)
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:28:00 ب.ظ ]
|