• مرور طرح ها توسط خبرگان موضوعی به صورت بازرسی اسناد

    • شبیه سازی وضعیت بحرانی

    • راه اندازی موازی طرح های پاسخ در کنار فعالیت جاری سازمان

  • ایجاد وقفه در فعالیت جاری

عامل دیگری که در موفقیت سیستم تداوم کسب و کار بسیار حیاتی است، ایجاد دانش، آگاهی و توانمندی در منابع انسانی سازمان در واکنش به حوادث است. شرکت اینفوامن علاوه بر ارائه دوره های آموزشی و مهارت افزایی عمومی، با توجه به ساختار و ملاحظات خاص طرح های پاسخ هرسازمان، آمادگی طراحی و برگزاری دوره های آموزشی و آگاهی رسانی خاص شما را دارا می‌باشد(دویست[۴۶]، ۲۰۰۹).

۲ـ۱۹ـ پیاده سازی سیستم مدیریت تداوم کسب و کار

داشتن یک برنامه اثر بخش مدیریت تداوم کسب و کار، نقش مهمی در موفقیت کسب و کار هر سازمانی دارد. تجربه نشان داده است که بیش از %۵۰ کسب و کارهایی که برنامه ای برای استمرار کسب و کار نداشتند، نهایتاًً ورشکست شده اند. امروزه نیاز برای کسب اطمینان از استمرار خدمات در سازمان ها به حداکثر میزان خود رسیده است چرا که امروزه سازمان های نوین ۲۴ ساعت شبانه روز طی ۷ روز هفته در حال ارائه خدمات بوده و وابستگی و بعضا دامنه قابل تحمل سازمان به در دسترس بودن برخی از خدمات فناوری اطلاعات به زمانی کمتر از ساعت می‌رسد(دویست، ۲۰۰۹). تجربه و چارچوب مدیریت تداوم کسب و کار شرکت اینفوامن به شما کمک می‌کند تا از نقاط حساس و ضربه پذیر کسب و کار خود آگاه و با ایجاد برنامه طرح تدوام کسب و کار و الزامات مربوط به آن، انعطاف سازمانی مناسبی کسب کرده و در زمان‌های وقوع حوادث با اجرای برنامه ای مشخص از تداوم کسب و کار خود در هر شرایطی اطمینان حاصل نمایند. پس باید با برنامه ریزی منسجم از تداوم ارائه این خدمات حتی در زمان وقوع حوادث احتمالی اطمینان حاصل پیدا کرد؛ این امر در قالب سیستم مدیریت تداوم کسب و کار محقق می‌گردد. این سیستم به عنوان یک چارچوب مدیریتی و کل نگر، در راستای تعیین تهدیدها و صدمات احتمالی که می‌تواند بقای سازمان را به خطر اندازد و ایجاد امکان و توانمندی جهت بازیابی و ارائه پاسخ مناسب به وقایع در جهت حفظ منافع ذی نفعان، شهرت و فعالیت های ارزش افزای سازمان می‌باشد. اهدافی که در استمرار کسب وکار و پیاده سازی سیستم مدیریت استمرار کسب وکار به دنبال تحقق آن هستیم عبارتند از(هیلز[۴۷]، ۲۰۰۷):

    • بقای شرکت

    • کسب سود و حفظ درآمدها

    • استمرار کسب وکار تازه تأسيس

  • حفظ برند و تصویر شرکت

با توجه به اهداف فوق الذکر مشخص است که مدیریت بحران به معنای برنامه ریزی و عملکرد کسب وکار در شرایط بحرانی با اهداف فوق سازگار می‌باشد.

نمودار(۲ـ۵) اهداف مدیریت تداوم کسب وکار در سازمان

۲ـ۲۰ـ بحران مالی در سطح شرکت

وقوع بحران‌های مالی (در سطح شرکت) در اواخر قرن بیستم، به بیشترین میزان ممکن پس از دهه۱۹۳۰ میلادی رسید. بررسی تحقیقات صورت گرفته پیرامون موضوع بحران مالی در سطح شرکت[۴۸] حاکی از آن است که در ادبیات مربوطه، به کرات از چهار اصطلاح عجز و درماندگی مالی، قصور در پرداخت بدهی، ناتوانی در پرداخت بدهی و ورشکستگی استفاده گردیده است. اصطلاحات فوق دارای تفاوت‌های جزئی با یکدیگر بوده که در ادامه تفاوت‌های آن ها تشریح می‌گردد. عجز و درماندگی مالی[۴۹] بدین معنا است که نرخ بازده تحقق یافته سرمایه گذاری، به میزان قابل توجهی از نرخ بازده سرمایه گذاریهای مشابه کمتر می‌باشد. معیار مورد استفاده دیگر بدین منظور، هزینه سرمایه شرکت می‌باشد. بر اساس این معیار، در صورتی که متوسط نرخ بازده سرمایه گذاری شرکت کمتر از هزینه سرمایه آن باشد، عنوان می‌گردد که شرکت دچار عجز و درماندگی مالی شده است. ممکن است یک شرکت برای سالیان متمادی دچار عجز و درماندگی مالی باشد اما با این وجود توانایی پوشش بدهی های جاری خود را داشته باشد. قصور در پرداخت بدهی[۵۰] یکی دیگر از وضعیت های مرتبط با بحران مالی در سطح شرکت است. این وضعیت همواره بین بدهکار شرکت و یک گروه بستانکار واقع می شود. قصور در مواقعی اتفاق می افتد که شرکت در پرداخت اصل یا بهره بدهی بلندمدت خود کوتاه می کند. این نوع بحران بسیار رایج بوده و معمولاً مشکل حادی ایجاد نمی نماید. ناتوانی در پرداخت بدهی[۵۱] واژه دیگری است که به شیوه ای فنی تر مورد استفاده قرار می‌گیرد. ناتوانی در پرداخت بدهی به معنای فقدان نقدینگی کافی به منظور پرداخت بدهی های شرکت در سررسید می‌باشد. ناتوانی در پرداخت بدهی، از رایج ترین دلایل رسمی اعلام ورشکستگی است. هنگامی که مجموع بدهی های شرکت از ارزش بازار مجموع دارایی های آن تجاوز نماید، عنوان می‌گردد که شرکت ورشکست شده است. ورشکستگی[۵۲] نوع دیگری از بحران مالی بوده که حادترین مشکلات را برای شرکت‌ها ایجاد می کند. همان گونه که قبلاً عنوان گردید ورشکستگی هنگامی اتفاق می افتد که مجموع بدهی های شرکت از ارزش بازار مجموع دارایی‌های آن تجاوز نماید. پس از اعلام ورشکستگی شرکت توسط دادگاه، برنامه های مربوط به تجدید ساختار شرکت انجام می شود. لازم به ذکر است که این نوع از بحران مالی در قانون تجارت ایران مدنظر قرار نگرفته است(مازار یزدی، صفرزاده،۱۳۸۹).

۲ـ۲۱ـ انواع بحران های مالی

بحران مالی ممکن است در درون اقتصاد ریشه داشته و یا در خارج از اقتصاد ایجادشده باشد. بحران مالی داخلی معمولاً از بخش شرکتی و یا بازار دارایی ها (بخصوص مسکن) نشأت می‌گیرد. بخش قابل ملاحظه ای از دارایی بانک ها، تسهیلاتی است که به بنگاه های اقتصادی اعطا نموده اند. بدیهی است همواره ممکن است تعدادی از بنگاه ها به دلیل عدم سوددهی، از عهده بازپرداخت تعهدات خود به بانک برنیایند. در این صورت بانک می‌تواند از طریق نقدکردن وثایق، مطالبات خود از بنگاه های مذبور را استیفا نماید. اما چنان چه بخش واقعی اقتصاد، به دلیل رکود و یا یک شوک سمت عرضه دچار مشکل شود، این بار شمار قابل ملاحظه ای از بنگاه ها با مشکل جدی در بازپرداخت تعهدات خود مواجه خواهند بود. در این حالت یک ریسک سیستمیک از ناحیه بخش واقعی، بخش مالی را تهدید می‌کند. مطالبات معوق و غیرگردشی[۵۳] شرکت ها به شکل زیان انباشته در ترازنامه بانک ها منعکس شده و ثبات بخش مالی به خطر می افتد. همچنین ترکیدن حباب های قیمتی در بخش مسکن و افت شدید قیمت مسکن، بازپرداخت تسهیلات اعطایی در این بخش و نیز ارزش وثیقه ها را دچار مشکل می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...