۲-۳-۲ بلوغ در نوجوانی

بلوغ مهم‌ترین تحول و تغییری است که در دوره نوجوانی به‌ وقوع می‌پیوندد و تمامی عرصه‌های زندگی نوجوان را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد. پدیده بلوغ دارای تنوع زیادی است و هر کدام از انواع آن دارای خصوصیاتی است. در اینجا برای آشنایی مختصر، به توضیح تعدادی از آن ها پرداخته می‌شود.

بلوغ جنسی: این نوع بلوغ با ازدیاد هورمون‌ها در خون و تظاهرات آن آغاز می‌شود و دگرگونی‌های فیزیکی و بیوشیمیایی، وضعیت جدیدی در نوجوانان به وجود می‌آورد که از لحاظ تفاوت‌های فردی، این نوع بلوغ از نظر شدت و مدت متفاوت می‌باشد. از لحاظ سنی، بلوغ جنسی در اکثر پسران در‌۱۱ تا ۱۵ سالگی و در دختران حدود ۹ تا ۱۴ سالگی می‌باشد(احمدوند،۱۳۸۶).

بلوغ شرعی و دینی: شکل دیگری از بلوغ، بلوغ شرعی است و آن بلوغی است که در فقه شیعه در پسران ۱۵ سال تمام قمری و برای دختران ۹ سال تمام قمری است. در فقه حنفی دختر را در ۱۷ سالگی و پسر را در ۱۸ سالگی بالغ می‌دانند و در فقه مالکی نیز بلوغ را به سن وابسته نمی‌دانند(شرفی به نقل از احمدوند،‌۱۳۸۶).

بلوغ ذهنی و هوشی: زمانی است که کمال در هوش، عقل، حافظه، تصور و تخیل و نیز توان برهان‌پذیری و برهان‌آوری‌(استدلال) شکل می‌گیرد. نوجوان در شرایطی قرار می‌گیرد که می‌تواند برای گفته ها و اعمال و رفتار خود دلایلی ‌قانع کننده عرضه کند و یا برای اقدام به امری بیندیشد. اکثر دانشمندان و صاحب‌نظران سنین حدود ۱۴ تا ۱۶ سالگی را سنین کمال هوش می‌دانند(قائمی،۱۳۸۸).

بلوغ اعتقادی و فرهنگی: بلوغی که در آن فرد بتواند دارای فکر و اندیشه‌ای روشن و فلسفه‌ای قابل دفاع برای زندگی باشد. فلسفه زندگی و مرگ را بداند و به معنای دیگری بداند از کجاست؟ در کجاست؟ به کجاست. کسی که بتواند ‌به این سه سؤال پاسح منطقی و صحیح بدهد می‌توان در او رشد بلوغ فرهنگی و اعتقادی را مشاهده کرد(گرامی،۱۳۹۰).

بلوغ روانی:در این نوع بلوغ، رشد ادراک و هویت‌یابی مطرح است و فرد می‌تواند بدون اتکای به دیگران به خود متکی باشد و از آزادی و استقلال به گونه‌ای مشروع جای پایی داشته باشد و بتواند خود را از تعلق‌های شدید و وابستگی گوناگون آزاد نماید و پختگی روانی را که به فرد قدرت تشخیص مسائل و تمییز مصلحت زندگی می‌رساندکسب نماید. بلوغ در جنبه‌های عالی رشد روانی مثل وجدان، حقیقت دوستی، زیبادوستی، کمال‌جویی، عدالت‌خواهی، آزادی‌خواهی و دفاع که حاکی از بیداری فطرت است و در سایه آن آدمی می‌تواند خود را به اوج انسانیت برساند مشهود است(قائمی،۱۳۸۸).

بلوغ جسمانی: منظور، رشد و تکامل اعضای بدن است به گونه‌ای که رشد قد و قامت، استخوان بندی و سایر اعضای بدن به حد نهایی پختگی و کمال خود برسند(شرفی،۱۳۷۶).

۳-۳-۲ ابعاد و ساختار رشد نوجوانی

کلید شناخت نوجوان در گرو آشنایی با رشد و ابعاد آن است. برای طراحی هر گونه برنامه آموزشی و تربیتی ابتدا باید از قوانین رشد، آگاهی لازم وجود داشته باشد. بررسی‌ها نشان می‌دهد در شرایط کنونی برنامه‌ای موفق است که در راستای رشد نوجوان طراحی شود. رشد این دوره سنی دارای ابعادی است که عبارتند از: بُعد جسمانی و جنسی(بلوغ) – بُعد ذهنی، شناختی و عقلی – بُعد اجتماعی و فرهنگی- بُعد هیجانی و عاطفی- بُعد اخلاقی و ارزشی.

اول: رشد جسمانى و جنسی

رشد جسمانی و جنسی از مهم‌ترین جنبه‌های رشد است که در محدوده زمانی کوتاه اتفاق می‌افتد و نوجوان را از حالت کودکی خارج، و او را بزرگسال می‌کند. حدوداً چهار سال طول می‌کشد. این رشد در دختران در حدود سن ۱۱- ۱۰ سالگی شروع و در ۱۳- ۱۲ سالگی به نقطه اوج خود می‌رسد و سرانجام در ۱۸- ۱۷ سالگی متوقف می‌شود. در پسران از سنین ۱۳- ۱۲ سالگی شروع و در ۱۴ سالگی به اوج رسیده و سرانجام در ۱۹- ۱۸ سالگی که آغاز جوانی است پایان می‌پذیرد. علاوه بر تفاوت‌هایی که در رشد دختران و پسران از نظر زمانی مشاهده می‌شود سرعت رشد آنان نیز با یکدیگر متفاوت است. این رشد تحت تأثیر عواملی چون وراثت، سلامت جسمانی، شرایط جغرافیایی، کیفیت و میزان تغذیه، اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی خانواده قرار دارد(گرامی،۱۳۹۰).

دیگر تغییرات جسمانی و روانشناختی که در طی این زمان روی می‌دهد سبب می‌شود تا کودکان از نظر شکل بدنی و صفات و نیرومندی و کارکرد، مشابه بزرگسالان شوند. تفاوت‌های بین دو جنس از نظر شکل و دیگر صفات بدنی در این زمان آشکارتر است. برخی تفاوت‌های جنسی نظیر تفاوت در نیرومندی و هماهنگی بدنی احتمالاً تا حدی به علت انتظارات اجتماعی متفاوت برای دو جنس است. در این قسمت همانند رشد بدنی غیر‌جنسی، رشد جنسی نیز از طریق فعالیت‌های هورمونی راه‌اندازی و کنترل می‌شود(بیابانگرد،۱۳۸۴).

دوم: رشد شناختى

دگرگونی این جنبه از رشد مانند رشد جسمانی به طور مستقیم قابل مشاهده و اندازه‌گیری نیست، چرا که رشد عقلی از پیچیده‌ترین فعالیت‌های ذهنی است و تعیین دقیق استانداردهای آن قدری مشکل ولی امکان پذیر است. اهمیت و تأثیر رشد ذهنی و شناختی بر شخصیت نوجوان بسیار زیاد است ‌چرا که رشد ذهنی و شناختی است که سایر ابعاد رشد آدمی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

در صورت وجود شرایط مناسب، توانایی‌های هوشی تا اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی رشد کرده و به اوج خود می‌رسد. پیاژه[۷۱] (ترجمه شکیبا،۱۳۶۷) فرایند رشد تفکر را به چهار ‌مرحله تقسیم ‌کرده‌ است. نوجوانی با به وجود آمدن تفکر صوری یعنی آخرین مرحله رشد شناختی مقارن است(بیابانگرد،۱۳۸۴). در این مرحله نوجوان به جای تفکر شهودی صِرف، بیشتر درگیر تفکر انتزاعی و آرمان‌خواهانه و منطقی می‌شود و به تدریج توان استدلال استقرایی فرضیه‌ای، حل مسئله، رفع مشکل و تفکر منتقدانه را به دست می‌آورد(ساداتیان،۱۳۹۲).

در این قسمت مهم‌ترین ویژگى‌هاى رشد شناختى ـ عقلى نوجوان بیان می‌شود:۱- پیدایش هوش نظرى(تفکر انتزاعى): پیاژه(ترجمه شکیبا پور ۱۳۶۷) در این زمینه اعتقاد دارد کودکان غالباً مشاهده‌کنندگان جهان خارجى هستند و در قید واقعیت محصورند و تفکر آن ها وابسته به اشیاى خارجى است. ولى نوجوان قدرت ذهنى فوق‌العاده‌اى پیدا مى‌کند که او را از قید واقعیت‌هاى خارجى رها مى‌سازد و او را به عالم ذهنى و درونى خود متوجه مى‌گرداند. نوجوانى دوره تفکر انتزاعى است، بر‌اساس همین تفکر انتزاعى، بعضى از نوجوانان خوب مى‌نویسند و وقایع را دقیق مجسم مى‌کنند و بعضى خوب ‌سخن‌وری مى‌کنند و مفاهیم را در قالب‌هاى متعدد بیان مى‌نمایند. شاید این زمان است که حس زیبایی‌گرایی نوجوانان را می‌شود به خوبی شکوفا کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...