۲-۷- اختلالات رفتاری و عاطفی

اختلالات عاطفی و رفتاری به گونه‌ای که در روان‌‌شناسی تعریف شده آن دسته از حالات، عادات، اعمال و گفتار است که همواره قابل‌مشاهده، اندازه‌گیری، ارزیابی و بررسی و پیش‌بینی باشد.اما تمییز مفهوم نابهنجار از بهنجار کار دشواری است اگرچه ملاک‌های متعددی برای این تمییز مطرح ‌شده، ولی کافی نیستند. در واقع می‌توان گفت که بهنجاری و نابهنجاری روی یک پیوستار قرار دارند و همین امر است که تمایز روشن بین این دو مقوله را دشوار می‌سازد. نابهنجاری، همان بهنجاری است اما دچار افراط یا تفریط شده است. با وجود مسائل مطرح‌شده، معیارهایی وجود دارد که اگرچه ناکافی هستند ولی ‌به این تمایز کمک می‌کنند. یکی از ملا‌ک‌ها این است که آیا رفتار باعث درد و رنج می‌شود یا خیر. معمولا رفتار نابهنجار باعث ناشادی افراد می‌شود. ملاک دیگر این است که بررسی شود یک رفتار تا چه حد ناسازگارانه است، ‌به این معنا که آیا این رفتار با بهروزی فرد و جامعه تداخل می‌کند یا خیر. ملاک سوم، بررسی این وضعیت است که آیا رفتار بر اساس زمان و مکان قابل توجیه عقلانی است یا خیر. ملاک چهارم، بررسی میزان کنترلی است که فرد بر رفتارش دارد. معمولا رفتارهای نابهنجار در کنترل و احاطه فرد قرار ندارند. ملاک بررسی این موضوع این است که آیا رفتار حاضر، از جمله‌ رفتارهایی است که با قراردادهای اجتماعی(هنجار اجتماعی) در تضاد است و این رفتار توسط گروه اقلیت یا اکثریت مورد توجه است یا نه. رفتارهایی که با ارزش‌های جامعه تطابق ندارند و توسط اقلیتی از جامعه بروز می‌کنند، می‌توانند نابهنجار تلقی شوند؟(نراقی،۱۳۹۰).

همچنین در تعریف اختلال رفتاری باید به میزان، شدت، طول مدت، سن و موقعیتی که رفتار در آن بروز می‌کند توجه داشت.

میزان:‌ ‌به این نکته که رفتار در یک دوره زمانی چقدر رخ می‌دهد،‌ اشاره دارد. گاهی بیشتر کودکان بدون اجازه از جای خود بلند می‌شوند، کتک‌کاری می‌کنند اما کودکی که هر روز نزاع می‌کند یا هر دو دقیقه ازجایش برمی‌خیزد، میزان بالا و غیرعادی از این‌گونه رفتارها را نشان می‌دهد.

شدت: به نیرومندی یا بزرگی رفتار اشاره دارد. برای مثال چنانچه کودکی به خاطر ناکام شدن در رسیدن به هدف با مشت بر روی میز بزند، ممکن است ضربه‌ای که به میز می‌زند به گونه‌ای باشد که سر و صدای زیادی ایجاد کند و یا اینکه به قدری شدید باشد که به دست یا میز آسیب وارد کند. مورد اول پاسخی عادی در نظر گرفته می‌شود، اما مورد دوم رفتار شدید‌تر به عنوان واکنشی غیرعادی تلقی می‌گردد (نراقی،۱۳۹۰).

طول مدت: مقدار زمانی است که یک رفتار دوام یابد. هر کودکی ممکن است گاهی به دلیل آسیب دیدن احساساتش بهانه‌گیری و گریه و زاری کند. اما قشقرق و گریه و زاری که یک ساعت یا دو ساعت ادامه می‌یابد با طغیان ده دقیقه‌ای کاملا متفاوت است.

تناسب سنی: رفتارهای متناسب با سن ‌به این واقعیت اشاره دارند که برخی از رفتارها در کودکان سنین معین، کاملا بهنجار است اما همان رفتارها اگر به سنین بعدی ادامه یابند یا اینکه قبل از سن مورد انتظار بروز کنند، می‌تواند مشکل‌ساز و نابهنجار تلقی شوند. مثلا ترسیدن از هیولا در خانه و چسبیدن به والدین رفتارهایی هستند که اگر از سوی کودکان ۵ یا ۶ ساله دیده شوند متناسب با سن هستند اما اگر در سنین بالاتر مشاهده شوند، غیرطبیعی تلقی می‌شوند.

البته نکته مهمی که باید به خاطر سپرد این است که وجود دوره واحدی از آنچه نابهنجار به نظر می‌رسد، به معنی وجود آشفتگی و اختلال رفتاری در کودک نیست. حوادثی که در زندگی کودک رخ می‌دهند، همین‌طور فشارها و تغییرات بشری او می‌توانند منجر به بروز مشکل رفتاری شده یا باعث شوند او چندین هفته رفتارهای جدید و مشکل رفتاری نشان دهد. رفتارهایی نابهنجار در نظر گرفته می‌شود که چندین ماه ادامه پیدا کند و علت قابل شناسایی بلافاصله نداشته باشند مثل جدایی والدین، مرگ یکی از بستگان و … .

۲-۸- علل اختلالات رفتاری

مسائل رفتاری و عاطفی کودکان مشکلات شایع و ناتوان کننده ­ای است که برای معلمان،خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاری را ایجاد می­ کند و ‌با درصد­های بالایی از معضلات اجتماعی همراهند، پژوهشگران دریافته­اند که مسائل رفتاری برای نخستین بار در سال­های آغازین دوره ابتدایی آغاز می­ شود و بین سنین ۸ تا ۱۵ سالگی به اوج خود می­رسد. مسائل رفتاری به طور قابل ملاحظه­ای بر عملکرد تحصیلی،اجتماعی و حرفه ای کودکان و نوجوانان تاثیر منفی می­ گذارد و احتمال ابتلا به بیماری­های روانی را در دوره بزرگسالی افزایش می­دهد(پاندینا و همکاران[۴۳]،۲۰۰۷). دانش آموزانی که دارای دامنه توجه کوتاه هستند، ازعزت نفس پایینی برخوردارند،در ارتباط بااعضای خانواده، اطرافیان و مردم مشکل دارند و به آسانی ناکام می­شوند (ساسر[۴۴] و والر[۴۵]،۲۰۱۰). همچنین تکانشگری،بی قراری،عملکرد ضعیف و ادراک ضعیف از خود کار آمدی اجتماعی، از دیگر ویژگی­های این دانش آموزان است.وضعیت اقتصادی و اجتماعی ضعیف،عدم شایستگی اجتماعی،سوء استفاده از کودک،تعداد زیاد اعضای خانواده،مشکلات زناشویی (از قبیل جدایی،طلاق، اختلافات خانوادگی،ناسازگاری والدین و خشونت خانوادگی )، مشکلات والدین (از قبیل مشکلات و بیماری­های روانی و جسمانی و رفتار­های بزهکارانه) از جمله عوامل خطر ساز ابتلای کودکان و نوجوانان به اختلالات رفتاری می­باشند (گائونی[۴۶]،بلک[۴۷]، بلدوین[۴۸]،۱۹۹۸).

۲-۹- اثرات اختلالات رفتاری

الف. هوش و پیشرفت تحصیلی

با توجه به نتایجی که از تحقیقات(اجرای تست‌های استاندارد) به دست آمده، اغلب کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در مدارس، به لحاظ تحصیلی عقب‌مانده بوده و تقریبا یکسال عقب‌تر از سطح پیشرفت مورد انتظار قرار دارند. آنان به تناسب سن عقلی خود در مدرسه تلاش نمی‌کنند و خیلی به ندرت می‌توان در بین آنان کودکی را یافت که از نظر تحصیلی پیشرفته باشد. تعداد زیادی از آن ها که دچار اختلال شدید و عمیق هستند حتی فاقد مهارت‌هایی نظیر خواندن و حساب می‌باشند و در میان آنهایی هم که در ظاهر در خواندن و حساب توانا هستند، تعداد کمی قادرند از این مهارت‌ها در حل مسائل روزمره استفاده نمایند(قراسویی،۱۳۹۱)

ب. خصوصیات و سازش اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...