دانلود پایان نامه و مقاله | اختلالات اضطرابی بر اساس DSM -V – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
نقص در مهارت های اجتماعی و هیجانی
از آنجا که انتظارهای اجتماعی کودکان مضطرب دچار تحریف میشود به طوری که آن ها در موقعیتهای اجتماعی نظیر ورود به گروه جدید همسالان، خود را با تهدید و خطر مواجه میبینند، در تعامل با سایر کودکان، از جمله همشیرها، مشکل دارند. در واقع کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی انتظارهای منفی اجتماعی، کفایت اجتماعی پایین و اضطراب اجتماعی بالا را گزارش میکنند، و والدین و معلمان، آن ها را از نظر اجتماعی ناسازگار توصیف میکنند. این کودکان در ارتباط با همسالان خویش به احتمال فراوان، خودشان را خجالتی و از نظر اجتماعی گوشهگیر میدانند و عزت نفس پایین، تنهایی و مشکلاتی را در شروع و تداوم دوستیها گزارش میکنند. برخی تفاوتها با همسالان و همشیرها ممکن است ناشی از نقایص خاص در شناخت هیجان، بهویژه در کنترل تغییر هیجانات و تفاوت بین افکار و احساسات باشد. به نظر میرسد که اختلالهای اضطرابی دوران کودکی وقتی با افسردگی همراهند، به احتمال قوی باعث میشوند کودکان در میان همسالان محبوبیت کمتری داشته باشند (مارتین[۵] و ولکمار[۶]، ۲۰۰۷).
اکنون به انواع اختلال های اضطرابی می پردازیم
اختلالات اضطرابی بر اساس DSM -V
در DSM -IV اختلال وسواسی و اختلال استرس پس آسیبی در طبقه تشخیصی اختلالات اضطرابی قرار داده بودند، اما در DSM -V برای هر کدام از این ها، طبقات تشخیصی جداگانه تدارک دیده اند: اختلالات وسواسی – جبری و اختلالات مربوط به آن، اختلالات مرتبط با تروما و استرس.
اختلال اضطراب جدایی
ویژگیهای تشخیصی
اضطراب جدایی از مادر، پدر یا مراقب اصلی، برای حیات کودک از اهمیت زیادی برخوردار است و در سنین معین، بهنجار تلقی می شود. از حدود ۷ ماهگی تا سالهای پیش از مدرسه همه کودکان به هنگام جدایی از والدین یا افرادی که با آن ها صمیمی هستند، جارو جنجال به راه میاندازند. فقدان اضطراب جدایی در این سن نشانگر یک دلبستگی ناایمن[۷]یا مشکلات دیگر است (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).
کودکان مبتلا به اضطراب جدایی نسبت به جدایی از والدین یا دورشدن از خانه، اضطراب مفرط، ناتوانکننده و نامتناسب با سن خود نشان می دهند. این گونه ترسها ممکن است در کودکان خردسال، به صورت احساس اضطراب مبهم بروز کنند یا کودک هرشب کابوس ببیند که او را دزدیدهاند، کشته شدهاست یا والدین او مردهاند. کودکان بزرگتر نسبت به بیماری، تصادفات، آدمربایی، شکنجه یا قتل، خیالپردازیهای خاص دارند. برای کودکان مبتلا به اضطراب جدایی دشوار است که به تنهایی در یک اتاق باشند، تنها بخوابند، خرید کنند، به مدرسه یا اردو بروند یا به تنهایی با پرستار در خانه بمانند. کودکان خردسال مبتلا به این اختلال اغلب تمایل دارند در آغوش والدین باشند، آن ها را سایه به سایه دنبال کنند، و شبها کنار آن ها یا درست پشت در اتاق خواب آن ها بخوابند. کودکان بزرگتر از قرارگرفتن در موقعیتهای جدید ترس دارند، در خانه مایلند در کنار مادرشان باشند و شکایتهای جسمانی، بیمیلی از رفتن به مدرسه و اکراه از خوابیدن در جایی به جز خانهشان را از خود بروز می دهند (آلن[۸] و همکاران، ۲۰۱۰).
چنانچه والدین این کودکان بخواهند خانه را ترک کنند، آنان برای جدانشدن از والدین خود جارو جنجال راه میاندازند، گریه میکنند، جیغ میزنند یا به شدت اوقات تلخی میکنند یا ژستهای خودکشی می گیرند (رگ دستم را با تیغ میزنم) یا تهدید میکنند (من خودم را میکشم)، هرچند نشانه های جدی حاکی از خودکشی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نادر است. این کودکان برای جدانشدن از والدین ممکن است همچنین نشانهها و شکایتهای جسمانی از قبیل وحشتزدگی، افزایش ضربان قلب، سرگیجه یا غش و ضعف، سردرد، دلدرد، تهوع و استفراغ نشان دهند. والدین این کودکان بویژه مادران، بهخاطر بیمیلی شدید کودک یا ناتوانی وی در جداشدن از آنان، بسیار اندوهگین میشوند. وقتی جدایی رخ میدهد کودکان خردسال مبتلا به اضطراب جدایی حالتهای غم، بیاحساسی[۹]، یا مشکلات مربوط به توجه پیدا میکنند و ترس شدیدی از اینکه مبادا به خودشان یا والدین آن ها آسیبی برسد، ذهن آن ها را به خود مشغول می کند (کلیکیلو[۱۰] و کی[۱۱]، ۲۰۰۵).
در کودکان بزرگتر، شکایتهای جسمانی خاص یا اظهار ناراحتی عمومی (حالم زیاد خوب نیست) در مدرسه متداول است و معمولا باعث می شود کودک به خانه بازگردانده شود. کودکان مبتلا به اضطراب جدایی هنگام جدایی از والدین بیتاب میشوند و به هر عذر و بهانهای صرفنظر از اینکه چقدر ساختگی یا ناشیانه باشد، متوسل میشوند تا دوباره پیش پدر و مادرشان برگردند. کودک ممکن است از ندرسه یا اردو فرار کند و به خانه بازگردد. با گذشت زمان، کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی به طور فزایندهای گوشهگیر، بیاحساس و افسرده میشوند و نیز در معرض خطر ابتلا به سایر اختلالهای اضطرابی در دوران نوجوانی قرار دارند (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).
ملاکهای تشخیصی اختلال اضطراب جدایی بر اساس DSM-V
اضطراب شدید و نامتناسب با سطوح رشد فرد، نسبت به جدایی از خانه یا کسانی که به آنان دلبستگی دارد، که در سه (یا بیش از سه) مورد از موارد زیر مشخص می شود:
-
- ناراحتی شدید و مداوم هنگام جدایی یا احتمال جدایی از خانه یا افرادی که به آن ها دلبستگی دارد.
-
- نگرانی شدید و مداوم در مورد از دست دادن یا آسیب دیدگی احتمالی افرادی که به آن ها دلبستگی دارد.
-
- نگرانی شدید و مداوم در مورد اینکه یک رویداد ناگوار باعث جدایی از افرادی که به آن ها دلبستگی دارد، خواهد شد (نظیر گم شدن یا دزدیده شدن).
-
- اکراه یا امتناع مداوم از تنها ماندن در خانه یا جاهای دیگر بدون حضور افرادی که به آن ها دلبستگی دارد یا افراد بزرگتر.
-
- اکراه یا امتناع مداوم از خوابیدن بدون حضور یکی از افرادی که به آن ها دلبستگی دارد یا خوابیدن در مکانی غیر از خانه خود.
-
- کابوسهای مکرر درباره جدایی.
- شکایتهای مکرر از نشانه های ناراحتی جسمانی (نظیر سردرد، دلدرد، تهوع یا استفراغ) هنگام جدایی یا احتمال جدایی از افرادی که به آن ها دلبستگی دارد.
شیوع و اختلالهای همراه
اختلال اضطراب جدایی رایجترین اختلال اضطرابی در دوران کودکی است، که تقریبا ۱۰ درصد کودکان به آن دچار میشوند. به نظر میرسد که این اختلال در دختران و پسران به طور یکسان وجود دارد. هرچند در صورت گزارش تفاوتهای جنسی، کفه به نفع دختران سنگینتر است. تقریبا اکثر کودکان مبتلا به اضطراب جدایی اختلال دیگری نیز دارند. تقریبا یک سوم کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی چندماه بعد از شروع اختلال اضطراب جدایی دچار اختلال افسردگی نیز میشوند. همچنین کودکان مبتلا به اضطراب جدایی حتی وقتی وضعیت آن ها با ملاکهای تشخیصی فوبی خاص انطباق ندارد، ترسهایی از قبیل گم شدن یا ترس از تاریکی، حشرات یا ارواح نشان می دهند. اکراه یا امتناع از رفتن به مدرسه در کودکان بزرگتر مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نیز رایج است (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).
سن شروع، سیر و پیامدها
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:57:00 ب.ظ ]
|