سبک سردرگم اجتنابی

نماد به تأخیر انداختن ، اما شانه خالی کردن است که به بهترین نحو به عنوان یک رویکرد واقعی در قبال یک زندگی مشخص می شود و شامل راهبرد مقابله ای مبتنی بر هیجان می‌باشد (برزونسکی،۱۹۹۲، ۱۹۹۳). افرادی با این سبک هویتی معمولا در تصمیم گیری هایشان تعلل نشان می‌دهند و سعی می‌کنند تا حد امکان آن ها را به تأخیر بیندازند و تمایلی به رویارویی با مشکلات شخصی و مسائل مربوط به هویتشان و حل آن ها ندارند (برزونسکی، ۱۹۹۳،۱۹۹۴). سبک سر در گم اجتنابی با سطوح پایین تعهد و همچنین عزت نفس پایین و خودپنداره بی ثبات در ارتباط می‌باشد (مک فارلن[۱۱۲] و همکاران،۲۰۰۶).

این سبک هویت به نظر می‌رسد مبنای وضعیت مغشوش شده باشد. افراد سردرگم اجتنابی به طور کلی به آینده و پیامدهای دراز مدت انتخاب های خود توجه زیادی نمی کنند. آنان تعهدی در قبال انتخاب های از خودشان نشان نمی دهند و فقط زمانی نسبت به چیزی جدیت نشان می‌دهند که شرایط بیرونی به آن ها تحمیل کند (برزونسکی،۱۹۹۳).

پیشینه پژوهش

الف) تحقیقات خارج از کشور

تیسنگ[۱۱۳](۲۰۱۰) استرس شغلی و خشنودی شغلی را در میان معلمان مدرسه ابتدایی شهر کاسیونگ مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد که استرس شغلی در معلمان ابتدایی در حد متوسط است همچنین خشنودی شغلی در معلمان ابتدایی شهر کاسیونگ نیز در حد متوسط است و سازش روانی در سطح بالاتری از خشنودی واقع شده است. بررسی­ها نشان داده در معلمان ابتدایی شهر کاسیونگ بین استرس شغلی و خشنودی شغلی همبستگی وجود دارد و روی هم رفته بین ارتباطات بین فردی و خشنودی شغلی رابطه ی نزدیکی وجود دارد.

چن[۱۱۴] و همکاران (۲۰۰۹) در پژوهشی تحت عنوان رابطه بین میزان پریشان حالی و استرس شغلی، حمایت سازمانی و خشنودی شغلی نشان داد که بین میزان پریشان حالی و خشنودی شغلی رابطه معنی دار وجود دارد در صورتی که مطابق فرضیات پژوهشی بین استرس شغلی و خشنودی شغلی ارتباط منفی وجود دارد. به هر حال میزان پریشان حالی و استرس شغلی که شامل بار اضافی کار و اثر متقابل بین استرس­های نقش (ابهام و تضاد) است، ارتباط منفی با خشنودی شغلی دارد.

امپورل، ولپه و فورسترلنیگ[۱۱۵](۲۰۰۶) در پژوهشی نشان دادند، افرادی که در سازمان ها رفتارهای ناسازگارانه دارند از هوش هیجانی بایستی برخوردارند و هوش هیجانی ارتباط مستقیم و مثبتی با رفتارهای سازگارانه دارد. هوش هیجانی با سلامت روان در ارتباط است و افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند توانایی بهتری برای مقابله با استرس دارند و در هنگام فشار کمتر دچار بیماری می‌شوند(سالووی و همکاران، ۲۰۰۱؛ به نقل از ‌خسرو جردی، خانزاده، ۱۳۸۶).

فوری[۱۱۶](۲۰۰۴) طی اجرای تحقیقی به منظور تعیین پیش‌بینی کننده های مؤثر بر رضایت شغلی ‌به این نتیجه رسید که بین رضایت شغلی و ابعاد کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. وی نتیجه می‌گیرد که بعد جو سازمانی به عنوان یکی از ابعاد کیفیت زندگی کاری مهم ترین عامل پیش‌بینی کننده رضایت شغلی است.

گانون[۱۱۷](۲۰۰۴؛ به نقل از ییلاق و شکرکن و حقیقی، ۱۳۸۸) در پژوهشی نشان داد که هوش هیجانی ارتباط مستقیمی با رضایت از زندگی دارد. یعنی هرچه هوش هیجانی بالا باشد، رضایت از زندگی افراد بیشتر می شود و بالعکس.

ویوان[۱۱۸] (۲۰۰۳) در پژوهشی با عنوان رابطه سبک هویت و موفقیت تحصیلی در دانش ­آموزان نشان داد که میان دانش ­آموزان دختر و پسر در سبک­های هویتی اطلاعاتی و هنجاری تفاوت معناداری وجود دارد. در واقع دانش ­آموزان دختر سبک هویتی اطلاعاتی و هنجاری بالاتری نسبت به دانش ­آموزان پسر داشتند.

استراتون و راید[۱۱۹](۲۰۰۳) ‌بر اساس تحقیقات خود، سوادآموزی هیجانی را برای کاهش مشکلات اجتماعی و ناسازگاری و بزهکاری توصیه کرده‌اند. هوش هیجانی پایین با مسایلی مانند خشونت، افسردگی، جرم و اعتیاد مرتبط است. زیرا همه ی این مسائل ما را در کنار آمدن با هوش هیجانی پایین نشان می‌دهد. (گلمن، ۱۹۹۹؛ به نقل از تابع، ۱۳۸۶).

در پژوهشی که پترایز[۱۲۰](۲۰۰۲) به بررسی نقش هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی و رفتار بزهکارانه­ی دانش آموزان پرداخت، نتایج نشان داد، افراد که هوش هیجانی بالایی دارند، ‌عملکرد تحصیلی بهتر و رفتار بزهکارانه ی کمتری دارند و بالعکس(به نقل از شهنی ییلاق و شکرکن و حقیقی، ۱۳۸۸).

برزونسکی و کاک (۲۰۰۰) ‌به این موضوع پرداخته‌اند که تفاوت در سبک های هویت ممکن است در چگونگی تطابق یافتن و سازگاری مؤثر دانشجویان با یک محیط دانشگاهی نقش داشته باشد. نتایج نشان می­دهد که دانشجویانی که با سبک هویت اطلاعاتی وارد دانشگاه می­شوند بهترین حالت را برای داشتن عملکرد موفق در دانشگاه دارند. دانشجویانی که سبک هویت هنجاری داشتند نیز احساس روشنی ‌در مورد اهداف و جهت گیری تحصیلی داشتند، با این وجود، این دانشجویان از تحمل کمتری برخوردار بودند و از نظر عاطفی و تحصیلی استقلال کمتری نسبت به افراد دارای سبک­هویتی اطلاعاتی داشتند. دانشجویان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی نمرات کمتری را در غالب مقیاس­های روانی–­اجتماعی به دست آوردند. این دانشجویان فاقد حس روشنی از اهداف فردی و تحصیلی بودند.

در پژوهشی که توسط بار- آن و پارکر[۱۲۱](۲۰۰۰) انجام شد، تحلیل نمرات هوش هیجانی بیش از ۷۷۰۰ نفر از مردم را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که تفاوتی بین نمره ی هوش هیجانی مردان و زنان وجود ندارد. اما مردان نمرات بالایی را در خودشکوفایی، مثبت بودن، تحمل استرس، کنترل تکانه ها و سازگاری گرفتند، اما زنان به طور معناداری نمرات بالاتری در همدلی، ارتباطات بین فردی و مسئولیت اجتماعی کسب کردند.

تحقیقات رابینز[۱۲۲] (۱۹۹۵) نشان داده که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت بهتری قرار دارند و از نظرسازمانی، سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و ماندگاری کارکنان می­ شود.

هیپزو هالپین[۱۲۳](۱۹۹۱) در مطالعه ی خود بر روی مدیران و معلمان ‌به این نتیجه رسیدند که بین رضایت شغلی و خستگی و استرس شغلی ارتباط وجود دارد. در این تحقیق آن ها عوامل استرس­زای شغلی ۲۱۹ معلم و ۵۸ مدیر بدین شرح به دست آوردند: حجم کاری شغلی، ارتباطات زیردست – فرادست، ارتباط با دانش آموزان ، ارتباط با همکاران، حقوق و پاداش.

ب) تحقیقات انجام شده در داخل کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...