ورزش جنبه‌های اجتماعی نیز دارد، زیرا معمولاً همراه دیگران انجام می شود ولی به هر حال در بردارنده تعامل نزدیک و گاهی تماس جسمی است. ورزش همچنین عزت نفس را نه فقط هنگام بردن، بلکه با انجام تمرین در سطح معقولی از شایستگی، متأثر می‌سازد. زندگی اجتماعی و ورزش شکل هایی از تفریح هستند.

۲-۲-۲-۷-۴ الکل و داروهای دیگر

داروها می‌توانند خلق مثبت ایجاد کنند و خلق منفی را مرتفع سازند. از طریق فعال شدن انتفال دهنده های عصبی در مغز این کار صورت می‌گیرد. الکل و پروزاک از نمونه های آشنای داروها به شمار می‌روند (همان منبع).

۲-۲-۲-۷-۵ موفقیت و تأیید اجتماعی

عزت نفس رابطه نزدیکی با شادکامی دارد و پژوهش نشان داده است یه موفقیت یکی از رایج ترین منابع سرور و شادمانی است. موفقیت و تأیید اجتماعی برای ما بسیار مهم هستند؛ عزت نفس تا حدودی به واکنش های دیگران و به عملکرد های موفقیت آمیز ما بستگی دارد. برخی از انواع دیگر “موفقیت” نظیر بردن قرعه کشی بخت آزمایی ، کمتر مؤثرند، واکنش‌های منفی دیگران و هیجانات منفی قوی نظیر، شرمساری[۱۴۴]، به خودپنداره[۱۴۵]صدمه می‌زنند. ایزارد (۱۹۷۷) فکر می کرد که شرمساری در ارتقاء همنوایی و خدمات به جامعه کارکرد مهمی دارد.

۲-۲-۲-۷-۶ موسیقی، دیگر هنر ها و مذهب

یکی از آسان ترین روش های ایجاد خلق مثبت در آزمایشگاه عبارت است از نواختن موسیقی نشاط آور، اگرچه این کا نه نیازهای زیست شناختی را ارضاء می‌کند و نه گوش دادن به موسیقی ارزش بقاء و زنده ماندن دارد. قسمتی از آنچه که موسیقی انجام می‌دهد عبارت است از تحریک صدای انسان و ممکن است به واسطه ی صدای انسان حالات هیجانی مختلف ایجاد شود. فردی که دارای حالت خلقی مناسب است به شیوه خاصی صحبت می‌کند، با افزایش زیر و بمی صدا، آهنگ خالص صدا، تغییرات ملایم زیر و بمی صدا، در حالی که یک شخص افسرده با کاهش زیر و بمی صدا، شدت و محدوده زیر و بمی صدا صحبت می‌کند.

موسیقی معمولاً در موقعیت گروهی و با حضور یک گروه از مجریان و مستمعین نواخته می شود و می‌تواند هیجانات شدید و عمیق تولید کند. مذهب حالات هیجانی مشابهی خلق می‌کند و از خواندن یک کتاب خوب ممکن است شادی زیادی حاصل شود. کیوبووی[۱۴۶] (۱۹۹۹) موسیقی، شوخ طبعی و رضایت ناشی از کنجکاوی را به عنوان “لذت های ذهن” گروه بندی می‌کند (همان منبع).

۲-۲-۲-۷-۷ آب و هوا و محیط

هنگام طلوع خورشید و گرما، اما نه گرمای خیلی زیاد، و رطوبت کم، مردم خلق بهتری دارند (کانینگهام[۱۴۷]، ۱۹۷۹). خورشید برای ما مهم است، در مذاهب بدوی پرستش می شده است و نبودن آن می‌تواند موجب افسردگی شود. باران نیز مهم است و باعث رویش و آبیاری غلات می شود و ممکن است در ازای نزول باران، دعا خوانده شود.

اما تعجب آور است که باران معمولاً ما را شاداب نمی کند، شاید ‌به این خاطر که مزایای فوری ندارد. به نظر می‌رسد میزان بالایی از انطباق با آب و هوا وجود داشته باشد. زیرا قرائنی وجود ‌ندارد که افرادی که در شرایط آب و هوایی و جوی مطلوب تر زندگی می‌کنند، خوشحال تر باشند. ‌در مورد آب و هوا و شرایط اقلیمی استثنائاتی وجود دارد که عبارتند از هوای فوق العاده گرم- یا سرد و در خلال زمستان تاریک کشورهای اسکاندیناوی، اختلال عاطفی فصلی بیشتری وجود دارد (همان منبع).

مردم در مناطق ییلاقی و در موقعیت های طبیعت وحشی نظیر کوهستان احساسات مثبت قوی دارند. آمریکایی ها از مناطق پارک های وحشی خود لذت می‌برند. و حتی دیدن فیلم ویدیوئی طبیعت وحشی باعث کاهش فشار خون می شود و در یک آزمایش نشانه های آرمیدگی را تولید کرد ( اولریچ [۱۴۸]و همکاران، ۱۹۹۱). پژوهش روان شناسی محیطی نشان می‌دهد که مردم بیشتر از موقعیت هایی که سبزه، آب و چشم انداز عمیق دارد لذت می‌برند و محیط طبیعی را به محیط مصنوعی ترجیح می‌دهند. ممکن است بای این ترجیحات منشأ تکاملی وجود داشته باشد (آلتمن[۱۴۹] و ولویل[۱۵۰]، ۱۹۸۳).

شادمانی و سرور می‌تواند دارای شدت کم یا زیاد باشد. پژوهش های مربوط به تفریح نشان می‌دهد که تفریح معتدل، بسیار محبوب و عامه پسند است. تماشای تلویزیون واضح ترین مثال در این مورد است. و پس از خواب و کار سومین قسمت بزرگ وقت مردم را به خود اختصاص می‌دهد. (برای اکثر مردم روزانه ۳ ساعت) با این حال، حالت ذهنی ناشی از آن از شکلهای عمیق آرمیدگی- چیزی بین حالت خواب و بیداری است ( کوبی و سیکزنتمیهالی، ۱۹۹۰). یکی از انگیزه های اصلی تعطیلات «آرمیدن در آفتاب» است، گر چه بعضی ها به جستجوی ماجرا و تهییج بر می‌آیند (پیرس[۱۵۱]، ۱۹۸۲).

۲-۲-۲-۸ اهمیت عوامل عینی در خشنودی چقدراست؟

مطالعاتی که درر مورد سلامتی انجام شده نشان داده‌اند که، نقش عوامل عینی در خشنودی کم است و تفاوت های فردی در مقوله های شخصیت، هیجانات و فرایندهای شناختی اهمیت بیشتری دارند (دینر و همکاران، ۱۹۹۹؛ شوارتز و استراک، ۱۹۹۱). این نظریه در دو مطالعه مورد تأیید قرار گرفته است. یکی از این مطالعات، همبستگی بسیار پایینی بین درآمد و خشنودی به دست آورده است. در مطالعه دیگر سطح بالایی از خشنودی و شادی در افراد مبتلا به صدمات شدید گزارش شد ( آرگایل، ترجمه گوهری انارکی و همکاران، ۱۳۸۲).

۲-۲-۲-۸-۱ پول

دینر و اوشی[۱۵۲] (۱۹۹۹) تأثیر درآمد را بر خشنودی در ۱۹ کشور و بر ۰۰۰/۱۵۰ نفر آزمودنی مورد مطالعه قرار دادند. متوسط همبستگی درآمد، با خشنودی از درآمد ۲۵/۰ بود و متوسط همبستگی درآمد، با خشنودی کلی است. تأثیر درآمد بر شادی، در پایین سطح مقیاس درآمد بسیار قویتر است. همچنین، ارتباط بین خشنودی از زندگی و درآمد در کشورهای فقیرتر، بسیار بیشتر است، احتمالاً این نتایج به خاطر نقش پول د نیازهای ابتدایی زندگی از قبیل غذا، مسکن و غیره است.

متوسط همبستگی درآمد با متوسط خشنودی از زندگی در ۲۸ کشور در مطالعات مختلف بین ۵۹/۰ و ۶۲/۰ بوده است. علت اینکه در مقایسه های بین‌المللی درآمد، تأثیر آن در خشنودی متفاوت است، احتمالاً در مطالعات درون کشوری [۱۵۳]تأثیر تفاوت های فردی بسیار زیاد است، اما در مطالعات بین کشوری تأثیر تفاوت های فردی حذف می شود. علاوه بر این، تأثیر پول و امکانات ملی از قبیل آموزش و بهداشت بر شادی، بیش از شایستگی فردی است.نتیجه گرفته می شود که پول بر شادی مؤثر است و ۱۳/۰ همبستگی برآورد بسیار پایینی است (به نقل از آرگایل، ترجمه گوهری انارکی و همکاران، ۱۳۸۲).

۲-۲-۲-۸-۲ سلامت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...