‌بنابرین‏ عدالت- محوری در اسلام به معنای نفی ظلم و ستم و تجاوزگری در هر زمان و در هر شرایط است.

رعایت مبنای عدالت و تقوی پیشگی علاوه بر تلاش برای ایجاد صلح و امنیت و پیشگیری از وقوع جنگ، حتی در شرایط جنگی هم الزام به رعایت حقوق انسانی دیگران را در افراد معتقد ایجاد می‌کند؛ زیرا بر مبنای آموزه‌های دینی، خداوند انسان‌ها را از نفسی واحد آفریده[۱۰۶] و اگر برادر دینی و هم مسلک انسان نباشند، مخلوق خداوندند و در خلقت همانند وی[۱۰۷]. پس باید مورد تکریم قرار گرفته و حقوشان رعایت شود.

فصل دوم : بررسی اصول حقوقی حمایت از اسیران مخاصمات مسلحانه در پرتو حقوق بین الملل بشردوستانه

مبحث اول : بررسی حقوق بشر دوستانه بین‌المللی و اسلامی

انسان، نزد خداوند و در عالم هستی، به عنوان اشرف مخلوقات محسوب می‌شود که با کرامت آفریده شده و باید از عزت نفس برخوردار باشد. از جمله ویژگی‌های بارز انسانی، میل به زندگی جمعی در جامعه است و ‌به این سبب از آغاز آفرینش، انسان‌ها کوشیده‌اند تا شرایطی را فراهم آورند که بتوانند در کنار یکدیگر به حیات خود ادامه دهند و از مهارت‌های گوناگون همدیگر بهره‌مند شوند. اما تاریخ حیات بشر، متأسفانه گواهی می‌دهد که همزیستی نوع بشر با یکدیگر، همواره به صورت مسالمت‌آمیز نبوده است و همیشه به دلایل مختلفی آتش جنگ و خشونت میان فرزندان آدم (ع) زبانه کشیده است. حتی در عصر حاضر هم که شاهد بیشترین پیشرفت‌های علمی و فن‌آورانه در جوامع بشری هستیم؛ باز دیده می‌شود که انسان را از جنگ گریزی نیست و حتی علم او در خدمت صنایع نظمی قرار گرفته و جنگ‌افزارهای سده بیست و یکم به هیچ روی ملایمتی با انسان و جوامع بشری ندارند. برخی از این جنگ‌افزارها حتی به گونه‌ای تعبیه شده‌اند که مرگ قربانی هم برای آن ها پایان کار نیست، بلکه برای مدت مدیدی محیط زیست و نسل‌های آتی را هم مورد هجمه قرار می‌دهند.

عبارت‌های بالا ما را ‌به این حقیقت تلخ رهنمون می‌شود که جنگ‌ها را به عنوان بخشی از واقعیت‌های موجود این جهان بپذیریم. البته این حقیقت، مانع تعریف و تمجید از حقوق بین‌المللی مربوط به توسل به زور نیست. بلکه باید گفت گرچه منشور سازمان ملل متحد که به دنبال جنایت‌های گسترده حادث در جنگ‌های جهانی اول و دوم به تصویب جامعه جهانی رسیده است، هر نوع جنگ تجاوزکارانه را منع می‌کند، اما سازوکارهای دنیای معاصر هنوز به آن اندازه از بلوغ و شکوفایی نایل نیامده‌اند که بتوانند سد بلند و بی‌نقصی بر سر راه جنگ‌آفرینان فراهم آورند و گاهی جنگ رخ می‌دهد.

اما آیا شعله‌ور شدن آتش جنگ میان نیروهای متخاصم را باید به منزله‌ی پایان حاکمیت قواعد حقوقی بر مناسبات میان افراد و کشورها تلقی کنیم؟ خوشبختانه پاسخ منفی است! قواعد حقوقی حتی در زمان جنگ هم به حیات خود ادامه می‌دهند، تا نه تنها از گسترش زمان مخاصمات مسلحانه جلوگیری کنند، بلکه آلام و رنج‌های ناشی از جنگ را هم تا سرحد امکان کاهش دهند. حقوق بشردوستانه یا حقوق مخاصمات مسلحانه، مجموعه‌ای از قواعد حقوقی است که در میدان جنگ و نبرد لازم‌الاجرا است. حقوق بشردوستانه فارغ از این مسئله که کدام طرف به عنوان متجاوز و بی‌حق و کدام طرف به عنوان قربانی تجاوز دست به اسلحه برده است، از هنگامی که آستانه و دامنه خشونت‌ها بین گروه‌های متخاصم یا دولت‌ها به نزاعی مسلحانه می‌رسد، بر روابط آن ها حکم‌فرما خواهد شد و تا پایان درگیری‌ها قابل اجرا است.

هدف این دسته از قواعد حقوقی؛ به نظم کشیدن بالاترین نمود روابط خصمانه میان دولت‌ها یا گروه‌های متخاصم است. یعنی آن زمان که منطق و گفت‌وگو جایی در روابط گروه‌های متخاصم ایفا نمی‌کند و تنها زبان زور است که منطق طرفین متخاصم را تشکیل می‌دهد، حقوق بشردوستانه و قواعد ناشی از آن، می‌کوشند تا از یک سو از ورود رنج بیهوده به رزمندگان و نیروهای مسلح طرفین درگیری ممانعت کرده و از سوی دیگر افرادی را که به صورت مستقیم در مخاصمات شرکت ندارند و به ویژه غیرنظامیان، تا حد امکان را از تحمل عواقب ناشی از جنگ رهایی دهند.

قواعد حقوق بشردوستانه از آن حیث که از فطرت انسانی نشأت گرفته‌اند، از دیرباز مورد توجه انسان‌ها قرار ‌داشته‌اند. نمونه‌ بارز تجلی این قواعد در دوران باستان را می‌توان در متن منشور حقوق بشر کوروش کبیر، پادشاه ایران، مشاهده کرد.[۱۰۸] حافظ، شاعر بلندآوازه‌ی ایران، نیز با تأسی از پیامبر مکرم اسلام (ص) در کلام شیوای خود می‌فرماید:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت، با دشمنان مدارا

ادیان الهی همواره بر مراعات حقوق بشردوستانه در جریان مخاصمات مسلحانه تأکید ‌داشته‌اند و در نهایت این قواعد در مجموعه‌ای از اسناد و معاهدات بین‌المللی بشردوستانه در واقع همان عرف‌ها و قواعد رفتاری مورد تأیید ملل و ادیان الهی است که به شیوه‌ای امروزی در پاره‌ای از اسناد بین‌المللی و به ویژه کنوانسیون‌های چهارگانه‌ی ژنو (۱۹۴۹) و پروتکل‌های الحاقی آن ها، گردآوری و تدوین شده است.

در این فصل تلاش می‌شود تا مطالعه‌ای تطبیقی بین تعالیم و حقوق اسلامی از یک سو و حقوق بین‌المللی بشردوستانه ناظر بر مخاصمات مسلحانه از سوی دیگر انجام شود. نخست به فحوا و معنای عبارت «حقوق بشردوستانه» از منظر اسلام و حقوق بین‌الملل می‌پردازیم و در ادامه، اصول اساسی تفکیک، ضرورت و تناسب در حمله را به بحث می‌گذاریم. سپس قواعد کلی حاکم بر جنگ در حمایت از رزمندگان، غیرنظامیان، اسیران، اماکن و اهداف غیرنظامی را در حقوق بین‌المللی بشردوستانه و اسلامی بررسی خواهیم کرد و در پایان به شیوه معمول در مطالعات صورت گرفته در حوزه حقوق بشردوستانه، وضعیت خاص درگیری‌های مسلحانه غیربین‌المللی و حقوق حاکم بر این مخاصمات را بررسی می‌کنیم.

گفتار اول : مروری بر مفاهیم حقوق بشردوستانه بین‌المللی و اسلامی

حقوق بین‌المللی بشردوستانه، شاخه‌ای از حقوق بین‌الملل عمومی است که ناظر بر مخاصمات مسلحانه محسوب می‌شود. بر اساس ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری که ضمیمه منشور ملل متحد است، منابع اصلی و فرعی حقوق بین‌الملل عبارتند از: معاهدات بین‌المللی، قواعد عرفی بین‌المللی، اصول کلی حقوقی، رویه قضایی بین‌المللی و نظریات علمای برجسته علم حقوق. ‌بنابرین‏، به هنگام بحث ‌در مورد حقوق بین‌المللی بشردوستانه هم همواره اسناد بین‌المللی و قواعد عرفی بین‌المللی موجود در خصوص حقوق بشردوستانه بین‌المللی، به همراه رویه قضایی محاکم بین‌المللی در کنار نظریات حقوق‌دانان برجسته و ممتاز در محافل علمی بین‌المللی، منابع بحث را تشکیل می‌دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...