مطالعات متعددی ‌در مورد ثبات ضریب بتا انجام گرفته است که همگی آن ها به نتایج تقریبا مشابهی مبنی بر عدم ثبات ضریب بتا سهام منفرد و ثبات نسبی ضریب بتای پرتفوی در طول دوره دست یافته اند.( راعی ، ۱۳۸۳ ) .

۲-۱۴- ریسکهای ناشی از شرکت

۲-۱۴-۱- ریسک تجاری

از دیدگاه نظری شرکت دارای مقدار معینی ریسک است که به صورت ذاتی یا فطری در فعالیت­های آن وجود دارد که در اصطلاح به آن ریسک تجاری گویند و یا بعبارتی ریسک تجاری عدم اطمینانی است که به صورت ذاتی در پیش‌بینی سود عملیاتی شرکت دارد. به عبارتی ریسک تجاری ریسک انفرادی[۴۵] است. در این رابطه خالص سود عملیاتی پس از کسر مالیات[۴۶] عبارت است سود عملیاتی بعد از کسر مالیات .

پراسد و مریکاس[۴۷] در سال ۱۹۸۴ اینطور بیان کرده ­اند که ریسک تجاری شرکت غیر اهرمی را ‌می‌توان از طریق انحراف معیار بازده سهام محاسبه کرد(جولای،۱۳۸۸) و با توجه به آن فرمول محاسبه ریسک تجاری با بهره گرفتن از رگرسیون به صورت زیر ارائه شد:

Rut = au + βut * Rmt + eu

و متغیرهای مربوط به آن بدین شکل تعریف خواهند شد :

Rut : بازده شرکت غیر اهرمی برای دوره t

βut : ریسک شرکت غیر اهرمی که همان ریسک تجاری است.

Rmt : بازده پرتفوی بازار

au : عرض از مبدأ خط رگرسیون.

ریسک تجاری تا حد زیادی به هزینه عملیاتی شرکت نیز وابسته است به طوری که اگر هزینه­ های ثابت بالا باشد ، حتی کاهش اندکی در فروش می ­تواند بازده سهام را به میزان زیادی کاهش دهد . ‌بنابرین‏ اگر سایر عوامل ثابت باشند هراندازه که هزینه­ های ثابت زیاد باشند ریسک تجاری شرکت بیشتر می­ شود .از طرفی اگر شرکت هیچگونه وامی دریافت نکند عدم اطمینان یا ریسک بازده سهام آینده ، ریسک تجاری تلقی می­ شود ‌بنابرین‏ میتوان اینطور نتیجه گرفت که ریسک تجاری نه تنها در صنایع مختلف بلکه در شرکت‌های فعال در یک صنعت فرق می­ کند.

۲-۱۴-۱-۱-عوامل مؤثر در ریسک تجاری

ریموند پی عوامل مؤثر در ریسک تجاری را به صورت زیر بیان ‌کرده‌است :

    • نامطمئن بودن تقاضا : در صورتی که سایر عوامل ثابت باشند ، هر اندازه که تقاضا برای محصولات شرکت قابل پیش ­بینی باشد ، در آن صورت ریسک تجاری بیشتر است.

    • تغییر یا نوسان در قیمت فروش : هر اندازه که نوسان در قیمت فروش بیشتر باشد،ریسک تجاری نیز بیشتر است.

    • تغیییرات در هزینه مواد اولیه

    • قرار گرفتن در معرض ریسک­های خارجی

    • میزان ثبات در هزینه ها : هر اندازه که هزینه­ های ثابت شرکت بیشتر باشد ، شرکت در معرض ریسک تجاری بیشتری است بخصوص زمانی که قیمت فروش محصولات نوسان هم داشته باشد. بعبارتی اگر سایر عوامل ثابت باقی بمانند، هراندازه اهرم عملیاتی شرکتی بیشتر باشد ریسک تجاری نیز بیشتر خواهد بود.

    • توانایی در تعدیل قیمت محصولات با توجه به تغییر در هزینه اقلام ورودی.

  • توانایی در عرضه محصول جدید (به هنگام ) و مبتنی بر مقایسه هزینه و منفعت : شرکت­هایی که از فن­آوری پیشرفته استفاده ‌می‌کنند بیشتر در معرض ریسک تجاری هستند(جهانخانی،۱۳۸۵).

۲-۱۴-۲- ریسک مالی

ریسک مالی ریسکی است که در نتیجه دریافت هر گونه وام یا اعتبار مالی به صاحبان سهام تحمیل می­ شود.استفاده از وام و اهرم مالی باعث می­ شود که ریسک سرمایه ­گذاران در سهام افزایش یابد و احتمالا بالا رفتن این ریسک می ­تواند مزایا و منافع حاصل از اخذ وام را خنثی کند. اگر از وام استفاده بکند فقط دارندگان سهام عادی متحمل ریسک مالی می­شوند ، ‌به این دلیل که دارندگان اوراق قرضه مبلغ ثابتی به عنوان بهره دریافت ‌می‌کنند و از تحمل هر گونه ریسک مالی مصون می­مانند.به طور خلاصه هرچقدر درجه اهرم مالی بیشتر باشد بازده سهام نسبت به تغییر در سود قبل از بهره مالیات حساستر خواهد بود .اهرم مالی و عملیاتی موجب افزایش بازده مورد انتظار متعلق به سهام‌داران می­ شود ولیکن هردوی آن ها موجب افزایش ریسک کل شرکت می­ شود (بریگام ،۱۳۸۶).

۲-۱۴-۳- ریسک ورشکستگی

ریسک ورشکستگی را ناتوانی شرکت در پرداخت به موقع تعهدات و بدهیهایش بیان ‌می‌کنند، و اینطور بیان می دارند که این ریسک با نقدینگی شرکت در ارتباط است . ریسک ورشکستگی تابعی از ریسک تجاری و مالی است ،یعنی ترکیبی از این دو ریسک می ­تواند شرکت را ورشکسته نماید . به عبارتی دیگر با بررسی میزان نوسان­پذیری سود عملیاتی و حجم هزینه­ های ثابت مالی ، ‌می‌توان نتیجه گرفت که با بالا بودن این دو ریسک، فاکتور ریسک ورشکستگی شرکت نیز بالا خواهد بود. حال اگر شرکتی درجه ریسک تجاری بالایی را متحمل شده باشد می­بایست ریسک مالی را در سطح پایینی نگه دارد و برعکس اگر شرکت از ریسک تجاری پایینی برخوردار باشد،در این حالت می ­تواند درجه ریسک مالی بالایی را تحمل کند . از طریق برقراری تعادل بین ریسک تجاری و ریسک مالی ،شرکت‌ها قادر خواهند بود ریسک ورشکستگی خود را کنترل نمایند (جولای، ۱۳۸۸).

۲-۱۴-۴- ریسک کاهش قیمت سهام

دلایل زیادی مبنی بر نوسان بیش از حد بازار سهام وجود دارد یک ریسک که با دیدگاه مبتنی بر کارایی بازار سازگار است، ریشه در متغیر بودن بتا دارد. ‌بنابرین‏ میتوان ادعا کرد که ریسک شرکت و نوسان آن می ­تواند تاثیرات چشمگیری در بازار و قیمت سهام داشته باشد(چن و هنگ، ۲۰۰۱،ص ۳۴۵-۳۸۱).

دلایل دیگر ریشه در عوامل رفتاری سرمایه گذاران دارند. الگوی شتاب ارائه شده توسط دانیل هرش لیفر و سابرامانیان (۱۹۹۸) بر پایه این فرض قرار دارد که چون قیمت سهام دارای افت و خیز شدید ‌می‌باشد، بازار شاهد نوسانات شدید خواهد شد از سویی دیلانگ و شلیفر(۱۹۹۰) استدلال دیگری نمودند، آن ها اساس فرض خود را بر این گذاشتند که بازار سرمایه از یک سو خردگراست و از سوی دیگه دارای سرمایه­ گذارانی است که به نتیجه­های مثبت دست می­یابند. مقصود از سرمایه­ گذارانی که به نتیجه های مثبت دست می­یابند کسانی هستند که هنگام بالا رفتن قیمت سهام شاهد کاهش قیمت خواهند بود. به هر حال این پژوهشگران چنین استدلال می‌کنند که سرمایه گذاران خردگرا برای اینکه بتوانند از مزایای حاصل از بالا رفتن قیمت بهره­مند شوند، می­کوشند بر واگن همدستان خود سوار شوند، در نتیجه بازار شاهد نوسانات شدید خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...