مفهوم مقابله برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ توسط لازاروس معرفی شد. او معتقد بود که استرس شامل سه مرحله می شود ابتدا ارزیابی اولیه می‌باشد که مشاهده یک خطر است.مرحله دوم شامل ارزیابی ثانویه می شود که جستجوی یک پاسخ در ذهن است.مرحله سوم به کارگیری آن پاسخ یا عبارتی مقابله نظر می‌باشد (کاست۲ ،۱۹۹۰).

افراد برای مقابله با استرس از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می‌کنند.انتخاب راهبردهای مقابله ای مناسب در برابر فشارهای روانی می‌تواند از تاثیر فشارها بر سلامت روان کاسته و در نتیجه به سازگاری هرچه بیشتر فرد منجر شود. [۲۰]

فشارهای زندگی به تنهایی نمی توانند وضعیت سلامت روانی افراد را تبیین کند و لازم است متغیرهایی مانند مهارت های مقابله ای،شبکه حمایت اجتماعی و جنبه‌های شناختی مانند (سبک تفکر) را نیز در نظر گرفت(کاترین و پاتریس۱، ۲۰۰۰، به نقل ازشاکری و همکاران ،۱۳۸۵).در رابطه با راهبردهای مقابله ای ، پژوهش های متعددی انجام گرفته است. در یک پژوهش داده شده که افراد اقدام کننده به خودکشی ارزیابی بالاتری از میزان فشار روانی ناشی از استرس های زندگی داشته اند و کمتر شیوه مقابله متمرکز بر حل مسئله را به کار برده اند (شاکری و دیگران،۱۳۸۵).

۲-۳-۹راهبردها مقابله ای:

در این پژوهش راهبردهای مقابله ای به عنوان یکی از متغیرهای اساسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.سپس تعریف مقابله ارائه شده و تدابیر و منابع مقابله ای شرح داده می شود و انواع مقابله شامل مقابله کارآمد،مقابله متمرکز بر مسئله (مقابله فعال،مقابله مبتنی بر برنامه ریزی ، مقابله بردبارانه و مقابله جستجوی حمایت اجتماعی کارآمد ) و مقابله متمرکز هیجان (مقابله مبتنی ر جستجوی حمایت عاطفی ، مقابله مبتنی بر تفسیر مجدد مثبت ، مقابله مبتنی بر مذهب و مقابله مبتنی بر پذیرش) و مقابله ناکارآمد (پرداختن به احساسات دردناک از طریق تفکر آرزومندانه ، استفاده از دارو برای فرار از رنج ، تفکرمنفی ، رفتارهای تکانشی، عدم درگیری ذهنی و رفتاری و مقابله به صورت انکار )شرح داده می شود.

۲-۳-۱۰تدابیر و منابع مقابله ای:

منابع مقابله ای ویژگی های خود شخص هستند که قبل از وقوع استرس وجود دارند، مانند برخورداری از عزت نفس ، احساس تسلط بر موقعیت ، سبک های شناختی ،منبع کنترل ، خود اثر بخشی و توانایی حل مسئله (وفایی بور بور ، ۱۳۷۸).

از جمله امور مهم تدابیر مقابله ای افکار و رفتارهایی هستند که پس از رو به رو شدن فرد با رویداد استرس زا به کار گرفته می شود در حالی که در این رابطه ارزیابی فرد از توانایی‌های خودش برای رویارویی با مسئله است.این ارزیابی ها ممکن است مطابق با واقعیت ها و توانایی‌های او نباشد، ولی آن چه هست برداشت های فرد از توانایی ها و قابلیت هایش تعیین کننده اصلی برای مقابله با دشواری ها می‌باشد.اگر فرد احساس ناتوانی بکند با وجود همه مهارت هایی که آموخته نخواهد توانست از عهده مشکل برآید.ارزیابی افراد از توانایی خود برای رویارویی با مسائل طی سه مرحله شکل می‌گیرد که در شکل دادن رفتارهای مقابله ای خیلی مؤثر است.

[۲۱]

۱- در این مرحله فرد به ارزیابی موقعیت پیش‌بینی کننده استرس و تهدید می پردازد مثلاَ شخص این سوال را از خود می پرسد که آیا موقعیت تهدید کننده است یا خیر؟

۲- در این مرحله فرد به ارزیابی توانایی خود جهت انجام دادن کاری در ارتباط با موقعیت استرس زا می پردازد، در این باره فرد از خود می پرسد برای حل مشکل پیش آمده چه می توان کرد؟

در مرحله سوم فرد به ارزیابی مجدد موقعیت می پردازد که آیا قضاوت او از موقعیت یا منابع موجود برای رویارویی درست بوده است یا نه ؟ او رفتارهای خود را بر این اساس تعدیل و بازسازی می‌کند.

۲-۳-۱۱انواع مقابله:

به طور کلی در برخورد با وضعیت های استرس زا دو نوع مقابله از طرف افراد به کار گرفته می شود :

مقابله های کارآمد

مقابله های ناکارآمد

آنچه تحت عنوان مهارت های مقابله ای مطرح می شود همان روش های برخورد با مسائل است که از طرف فرد به طور آگاهانه طراحی و به اجرا در می‌آید و نتیجه آن حل مسئله و یا افزایش ظرفیت روانشناختی فرد برای از سر گذراندن موفقیت آمیز شرایط بحرانی و دور ماندن از آسیب های ناشی از بحران های روحی پیش آمده است. مقابله های ناکارآمد نیز تلاش هایی هستند که گرچه برای مقابله با شرایط دشوار به کار گرفته می‌شوند ولی نوعاَ به بدتر شدن اوضاع و پیچیده شدن وضعیت منجر می‌شوند، لذا نمی توان از این دسته مقابله ها به مهارت تعبیر کرد. مثلاَ فردی که برای کاستن استرس به مواد مخدر روی می آورد ، گرچه نوعی مقابله با استرس و هیجان منفی درکوتاه مدت به وقوع می پیوندد ولی باید هزینه این لذت های کوتاه مدت را به صورت تحمل اعتیاد و عوارض شوم آن بپردازد (ریو۱،۱۹۹۷ ترجمه سید محمدی ).

۲-۳-۱۲انواع مقابله های کارآمد:

مقابله های مؤثر و کارآمد که ما را در برابر استرس ها و شرایط دشوار یاری می‌دهد به دو دسته تقسیم می‌شوند:

۲-۳-۱۲-۱مقابله متمرکز بر مسئله:

مقابله های متمرکز بر مسئله ، عبارت از عملکرد های مستقیم فکری و رفتاری فرد می‌باشد که به منظور تغییرو [۲۲]

اصلاح شرایط تهدید کننده محیطی انجام می شود. به بیان دیگر مقابله متمرکز مسئله به تلاش های فرد برای تغییر وضعیت و گلاویزی مستقیم با مشکل مربوط می شود.هیچکس بدون تلاش نمی تواند به چیزی دست یابد.تصمیم گیری ‌در مورد اینکه فرد هنگام استرسچه کار باید بکند نیازمند به قضاوت خود اوست که این قضاوت ها متاسفانه به وسیله هیجانات منفی که در اثر تجارب منفی گذشته به وجود آمده اند تحت تاثیر قرار می گیرند. مثلاَ فردی که بحران زده است اگر در گذشته به ندرت تجربه ای موفقیت آمیز در تاثیر گذاردن بر دنیا برای تغییر اوضاع داشته و علاوه برآن افسردگی در او تولید ناامیدی کرده باشد.احتمالاَ حتی با وجود کارهای فراوانی که می‌تواند برای اصلاح وضعیت خود انجام بدهد درصدد مقابله با مسئله بر نمی آید این افراد به جای اینکه خود را بازیگر نقش اصلی در ندگی بدانند خود را قربانی اعمال، رفتار و تلقینات دیگران می دانند. ناباوری نسبت به کارایی خود مانع بزرگی برای حل مسئله است، چون در این حالت فرد کمترین تلاشی برای حل مسئله انجام نمی دهد (پاری۱، ۱۹۹۱ ترجمه مقدسی ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...