مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | ایجاد زمینه برای آمادگی عقلی و اخلاقی – 4 |
موقعیت های تکراری و آسان زمینه کاهش خودکارآمدی را فراهم میکنند، اما در موقعیت های چالش برانگیز که دانسته های سطحی فرد برای حل آن ها کافی نیست، فرد در مورد دانش خود دچار شک شده و به تفکر در مورد تبیین های تازه وا داشته می شود. در این حالت، ایده های خلاق امکان ظهور پیدا میکنند و توانایی فرد در خلق این ایده ها به عنوان راه حل های جدید مورد سنجش قرار می گیرند. در صورتی که فرد در چنین شرایطی بر مشکلات غلبه کند و از عملکرد خود رضایت کامل داشته باشد، خودکارآمدی افزایش یافته و چالش طلبی برای او به صورت امری عادی جلوه میکند. هرچند که عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد.
- ایجاد زمینه برای آمادگی عقلی و اخلاقی
قدرت تحلیل درست قضایا و ارزش گذاری برای قضایای اخلاقی نیاز به نوعی آمادگی دارد که بخشی از آن در درون فرد و بخشی در محیط میباشد. تشویق های محیطی، محرک های شناختی و فراهم نمودن الگوهای مناسب شخصیتی برای افراد به منزله ایجاد آمادگی در فرد محسوب میشوند. طراحی موقعیت هایی با ویژگی محوریت اندیشیدن و تفکر درباره چگونگی تفسیر محیط و خلق معنای لازم برای آن و نیز ترسیم مرزهایی ملموس برای تعیین محدوده عاملیت شخص در آن موقعیت ها، الگوهایی برای عمل فرد فراهم میکنند که در نهایت او را برای مواجهه های بعدی آماده میکنند.
- آموزش خلاقیت
خلاقیت توانایی اندیشیدن درباره امور از راه های تازه و غیر معمول و رسیدن به راه حل های منحصربه فرد برای مسائل میباشد. برای تربیت فرد خودکارآمد، آموزش مهارت هایی که روش های اندیشیدن خلاق را در دستور کار دارد و فرد را با چالش های شناختی مواجه میسازند، باید مدنظر قرار گیرند. این آموزش ها باید کاربردی بوده و موقعیت های واقعی چالش برانگیز محیطی را برای فرد شبیه سازی نمایند. اندیشیدن خلاق نیازمند نگریستن به مسائل از زاویه های غیرمتعارف است و معمولاٌ کارآمدی شخص در گرو ارزیابی صحیحش درباره چگونگی تعامل سه جانبه شخص، محیط و رفتار و مخصوصاٌ نقش خود در این تعامل است.
- آموزش کنترل خود
بندورا (۲۰۰۱) تأکید میکند که سلامت روانی یا سازگاری به این بستگی دارد که افراد چقدر تصور میکنند که روی کارکردهای خود و رخدادهای محیط اطرافشان کنترل دارند. وی برای کنترل دو جنبه زیر را قائل شده است:
الف) تأخیر کامروایی: تأخیرکامروایی به تأخیرانداختن ارضای آنی نیازها برای رسیدن به نتیجه مطلوب آتی میباشد که در واقع اهمیت عوامل شخصی-شناختی را در رفتار نشان میدهد به طورنمونه، یک دانش آموز ازتنبلی و وقت تلف کردن در مدرسه چشم پوشی میکند تا درامتحان ها نمره های خوبی بگیرد.
ب) تعادل محل کنترل: معنای کنترل این است که آیا شخص نتایج را حاصل عملکرد خودش (کنترل درونی) میداند یا حاصل وقایع خارج از کنترل خود (کنترل بیرونی). کسانی که کنترل درونی دارند، فرض را بر این میگذارند که نتایج حاصل، معلول اعمال و رفتار خودشان هستند. اما کسانی که کنترل بیرونی دارند، خود را اسیر سرنوشت، شانس و دیگران می دانند. بر این اساس به طور طبیعی، افراد خودکارآمد باید دارای منبع کنترل درونی باشند(به نقل از دست مرد، صفایی مقدم، پاک سرشت و شهنی، ۱۳۹۱).
۲-۱-۴- خلاقیت
تحقیق در مورد خلاقیت، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال ۱۹۵۰ میلادی توسط گیلفورد[۵۴] ایجاد گردید. گیلفورد خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافت های جدید برای حل مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف میدانست(محمدپناه).
مقیمی (۱۳۷۷) معتقداست که خلاقیت عبارت است از: “توانایی تلفیق ایده ها به شیوه ای منحصربه فرد برای برقراری ارتباط نامعمول بین ایده های مختلف”(به نقل از فیض بخش، ۱۳۸۱). از دیدگاه فرآیندی خلاقیت در سازمان اغلب به عنوان ایجاد و خلق ایده های جدید و کارآمد تعریف می شود. از این رو دو ویژگی اصلی ایده خلاق عبارتند از:
-
- نو و جدید بودن ایده؛
- مفید بودن ایده (کارآمدی ایده)
جدید بودن ایده به ناب و اصیل بودن آن اشاره دارد. منظور از کارآمدی ایده این است که ایده یا سایر عناصر مرتبط با آن به طور مستقیم در ارتباط با اهداف سازمان بوده و مبنایی برای ایجاد ارزش برای سازمان باشند(دویت[۵۵]، ۲۰۰۴). هسته اصلی یا عامل مشترک در همه تعاریف مربوط به خلاقیت (ایجاد چیز جدید و با ارزش است) بنابرین میتوان گفت خلاقیت به معنای خلق کردن چیزی تازه و منحصربه فرد است که به گونه ای مناسب و مفید موجب حل یک مسئله، سؤال یا نیازعلمی، صنعتی و یا اجتماعی شود)احمدی و دیگران، ۱۳۹۰).
۲-۱-۴-۱- ویژگی های خلاقیت
درمجموع ویژگیهای خلاقیت را میتوان به صورت زیر برشمرد:
-
- خلاقیت فرآیندی فکری روانی است؛
-
- محصول خلاقیت میتواند به شکل یک اثر، ایده، راه حل، مشی یا هر چیز دیگری ظهورکند؛
-
- محصول خلاقیت پدیده ای نو و جدید است (نوآوری)؛
-
- محصول خلاقیت علاوه بر جدید بودن دارای ارزش نیز هست؛
-
- خلاقیت یک توانایی عمومی است و در همه افراد کم و بیش وجود دارد؛
- خلاقیت قابل پرورش است و با محیط اجتماعی ارتباط مستقیم دارد(علیرضایی و تولّایی، ۱۳۸۷).
۲-۱-۴- ۲- تکنیک های ایجاد خلاقیت
تافلر[۵۶] مهمترین فعالیت و راه رویارویی با تحولات عظیم و زندگی آینده را برای پذیرش تغییر، آموزشمی داند. آموزش مؤثر و پرمایه به افراد کمک میکند تا آن ها بتوانند به رشد و توانایی کافی در شغل خود دست یابند و با کارایی بیشتری کار کنند. مدیران باید بدانند که یکی از هدف های مهم آموزش، در محیط پرتلاطم و متغیر کنونی، آموختن شیوه های خلاقیت است. بدین منظور می توان از طریق آموزش، کارکنان را به تفکر عادت داد و در نتیجه این تفکر به صورت یک فرهنگ سازمانی در لایههای مختلف سازمان رسوخ کرده و در اجرای راهبردهای سازمان تأثیر کلی و دائمی میگذارد(به نقل از علیرضایی و تولایی، ۱۳۸۷).
برای اینکه خلاقیت در سازمان ایجاد و پرورش یابد بایستی فنون و تکنیک هایی رعایت گردد. محققان مختلف فنونی را برای این منظور ذکر کردهاند که در ادامه به مهمترین آن ها اشاره می شود:
یورش فکری یا طوفان مغزی[۵۷]: این تکنیک را نخستین بار دکتر الکس اس اسبورن مطرح کرد و چنان مورد استفاده و استقبال مردم و سازمان ها در غرب قرار گرفت که جزئی از زندگی آن ها شد. یورش فکری در واژه نامه بینالمللی وبستر چنین تعریف شده است: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند برای حل یک مسئله به خصوص با انباشتن تمام ایده هایی که در یک جا به وسیله اعضاء ارائه میگردد راه حلی بیابند. یعنی هیچ انتقادی از هیچ ایده ای جایز نیست. هرچه تعداد ایده ها بیشتر باشد بهتر است. کیفیت ایده ها بعداً مورد توجه قرار میگیرد. افراد به ترکیب کردن ایده ها تشویق میشوند و از آن ها خواسته می شود که نسبت به ایده های دیگران اشراف پیدا کنند(محمدپناه).
گروه اسمی[۵۸]: نام تکنیکی است که تا حدودی در صنعت رواج یافته است. فرایند تصمیم گیری در این تکنیک متشکل از پنج مرحله است:
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 11:02:00 ب.ظ ]
|