تعریف مفهومی ملامت خود: اشاره به افکاری دارد که فرد خود را به خاطر آنچه که تجربه ‌کرده‌است، ملامت کرده و مقصر می‌داند (پورفرجی عمران، ۲۰۱۱).

تعریف عملیاتی ملامت خود: در این پژوهش ملامت خود آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان CERQ )[56]) ( گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

تعریف مفهومی ملامت دیگران: اشاره به افکاری دارد که فرد محیط یا فرد دیگری را به خاطر آنچه تجربه ‌کرده‌است، ملامت کرده و مقصر می‌داند (پورفرجی عمران، ۲۰۱۱).

تعریف عملیاتی ملامت دیگران: در این پژوهش ملامت دیگران آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ( CERQ) (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است .

تعریف مفهومی نشخوارگری: تمرکز چندباره بر افکار، هیجانات و تجارب و همچنین علت ها و پیامدهای آن هاست (آلدوا و هوکسما و. ویزر، ۲۰۱۰).

تعریف عملیاتی نشخوارگری: در این پژوهش نشخوارگری آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان CERQ) ) (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

تعریف مفهومی فاجعه انگاری:به افکار مربوط به تأکید آشکار بر فاجعه آمیز یا مصیبت بار بودن تجربه اطلاق می شود (یوسفی، ۱۳۸۵).

تعریف عملیاتی فاجعه انگاری: در این پژوهش فاجعه انگاری آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان CERQ) ) (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

تعریف مفهومی دیدگاه گیری: به افکار مربوط به نسبی بودن آن رخداد در مقایسه با سایر رخدادها اطلاق می شود (یوسفی، ۱۳۸۵).

تعریف عملیاتی دیدگاه پذیری: در این پژوهش دیدگاه پذیری آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان CERQ ) ) (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

تعریف مفهومی پذیرش: پذیرش رخداد و رضایت دادن به آنچه اتفاق افتاده است (یوسفی، ۱۳۸۵).

تعریف عملیاتی پذیرش: در این پژوهش، پذیرش آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان( CERQ) (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

تعریف مفهومی تمرکز مجدد بر برنامه ریزی:تفکر درباره ی اینکه با آن حادثه و رخداد چگونه می توان برخورد کرد و در این راه چه قدمهایی می توان برداشت (یوسفی،۱۳۸۵).

تعریف عملیاتی تمرکز مجدد بر برنامه ریزی: در این پژوهش، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان CERQ) ) (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

تعریف مفهومی تمرکز مجدد مثبت: به تفکر درباره ی مسائل شادی بخش و خوشایند به جای تفکر درباره ی آن رخداد واقعی اطلاق می شود (یوسفی، ۱۳۸۵).

تعریف عملیاتی تمرکز مجدد مثبت: در این پژوهش، تمرکز مجدد مثبت آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ((CERQ ( گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

تعریف مفهومی ‌بازاریابیمثبت: منظور از ارزیابی مجدد مثبت ایجاد تفسیرهای مثبت یا خنثی برای کاهش تنش منفی در موقعیت های تنش زا است (آلدوا و هوکسما و ویزر ، ۲۰۱۰).

تعریف عملیاتی ‌بازاریابیمثبت: در این پژوهش، ارزیابی مجدد مثبت آن چیزی است که توسط آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجان CERQ) )، (گارنفسکی و همکاران،۲۰۰۱) مورد سنجش قرار گرفته است.

فصل دوم

پیشینه پژوهش

۱-۲ مقدمه

تلاش اساسی این فصل بیان جنبه‌های نظری و پژوهشی مرتبط با موضوع مورد مطالعه، متمرکز است. از این رو نخست به مفهوم افسردگی و اضطراب به شکل کلی و مبانی نظری مرتبط با آن پرداخته شده است. سپس اختلال افسردگی محور بحث قرار گرفته و پس از آن اختلال های اضطراب فراگیر، وسواس فکری– عملی و پانیک مورد توجه واقع شده است. در ادامه نیز مدل های تبیینی هر کدام از اختلال ها مطرح شده و چارچوب های نظری در حوزه شخصیت و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ارائه گردیده است. پس از طرح مفاهیم یاد شده به روابط متقابل متغیرها با یکدیگر پرداخته شده است. هر چند در این قسمت به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری و مسائل مرتبط با آن نیز مد نظر قرار گرفته است.

۲-۲ اختلال افسردگی

بقراط در حدود چهارصد سال پیش از میلاد مسیح (ع) اصطلاحات مانیا (شیدایی) و مالیخولیا (melancholia) را برای توصیف اختلالات روانی به کار برده بود. حدود سال سی ام میلادی یک پزشک رومی به نام سلسوس در کتابش به نام درباره ی طب (De medicina)، مالیخولیا (ملانکولی) را به عنوان نوعی افسردگی ناشی از غلبه صفرا ذکر ‌کرده‌است. (ملانکولی ازواژه های یونانی melan به معنای سیاه و chole به معنای صفرا گرفته شده است) (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).

در ۱۸۵۴ ژول فالره بیماری ای به نام جنون دوره ای (فولی سیرکولار) را توصیف کرده بود که در آن حالات خلقی افسردگی و مانیا به طور متناوب پیدا می شد. در ۱۸۸۲ روانپزشک آلمانی «کارل کالبام» اصطلاح «سیکلوتایمی» را به کار برد و مانیا و افسردگی را مراحلی از یک بیماری واحد قلمداد کرد. در ۱۸۹۹ «امیل کراپلین» بر اساس اطلاعاتی که از روانپزشکان آلمانی و فرانسوی پیش از خود به دست آورده بود، نوعی روانپریشی به نام روانپریشی مانیا – افسردگی[۵۷]را توصیف کرده بود و اکثر ملاک هایی را که امروزه روانپزشکان برای گذاشتن تشخیص اختلال دوقطبی I به کار می‌برند، در آن گنجانده بود. تفاوت این نوع روانپریشی با دمانس زودرس (نام اسکیزوفرنی آن روزگار) این بود که سیر رو به تباهی و روبه به دمانس در آن وجود نداشت. کرپلین نوعی افسردگی هم برشمرده بود که در اواخر بزرگسالی شروع می شد و نهایتاًً نام مالیخولیای کهولتی[۵۸] بر آن نهاده شد. این نوع افسردگی از همان زمان شکلی از اختلالات خلقی دیرآغاز دانسته شد (همان).

۱-۲-۲ ویژگی های اختلال افسردگی

افسردگی نوعی اختلال روانی است که در آن خلق شخص آشفته می شود. خلق انسان به رنگین کمان شباهت دارد. هر خلق ‌متمایز از خلق های دیگر است، ولی هر یک با دیگری ترکیب می شود. سایه های این رنگین کمان از افسردگی شدید تا افسردگی خفیف، غمگینی عادی، خلق روزانه، مانی (شیدایی) خفیف و مانی (شنگولی همراه با مشکلات رفتاری) گسترده است. همه ی ما از سایه های مختلف این رنگین کمان گذر می‌کنیم؛ احساس های غم و ناراحتی، در مقابل از دست دادن شغل یا عزیزان، یک پاسخ عادی است؛ با این حال، وقتی این احساس ها نامناسب، افراطی و مخل کارایی می‌شوند، از آن ها به عنوان اختلال خلقی یاد می شود (چامپیون[۵۹]و لورنا [۶۰]، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...