پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | قسمت 3 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
مطالعات در زمیه مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک جاذبه های گردشگری به ویژه در ایران بسیار محدود میباشد. این مطالعه با ارائه آگاهی های جدید در مورد مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک در چارچوب گردشگری میتواند به بهبود موقعیت رقابتی در رشد پایدار مقصد های گردشگری کمک ویژه ای بکند.
۱-۵- سوال های پژوهش
-
- سوات( نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای) شهرستان جیرفت کدامند؟
- چارچوب و الگوی برنامه ریزی استراتژیک مناسب برای مقصد گردشگری شهرستان جیرفت به چه صورت است؟
۱-۶- اهداف پژوهش
-
- تحلیل اجزای کلیدی چارچوب برنامه ریزی استراتژیک برای مقاصد گردشگری
-
- ارائه چارچوب برنامه ریزی استراتژیک برای جاذبه های گردشگری جیرفت
- تعیین استراتژیهای مناسب برای بهبود توسعه ورونق گردشگری در شهرستان جیرفت و در جهت بالا بردن سطح درآمدی شهروندان وافزایش اشتغال در شهر.
۱-۷- قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی این تحقق از مهرماه ۱۳۹۲تا شهریور ۱۳۹۳ میباشد.
۱-۸- قلمرو مکانی تحقیق
قلمرو مکانی این تحقیق حوزه شهرستان جیرفت میباشد.
۱-۹- استفاده کنندگان از نتایج تحقیق
استفاده کنندگان از نتایج این تحقیق شامل برنامه ریزان و سیاستگذاران شهرستان جیرفت به خصوص برنامه ریزان و متولیان بخش گردشگری شهرستان و دانشجویان و محققانی که علاقمند به تحقیق و پژوهش در مورد این شهرستان و همچنین گردشگران میباشند.
۱-۱۰- جامعه آماری و نمونه آماری
جامعه آماری شامل جامعه ی میزبان و متخصصان و صاحبنظران گردشگری بخش دولتی و بخش خصوصی( صنعت گردشگری) می باشد.
نمونه آماری عبارت است از تعدادی افراد که صفات آن ها با صفات جامعه مشابهت داشته، معرف جامعه بوده اند و از تجانس و همگنی با افراد جامعه برخوردار باشد(حافظ نیا، ۱۳۸۲).
نمونه گیری فرایند گزینش و انتخاب تعدادی از اعضای جامعه است، طوری که بررسی نمونه و درک خصوصیات یا ویژگیهای آزمودنیهای نمونه، قادر به تعمیم خصوصیات یا ویژگیها به عناصر جامعه باشد. ویژگیهای جامعه از قبیل میانگین، انحراف معیار و واریانس جامعه به عنوان پارامترهای جامعه مطرح هستند( الوانی و همکاران، ۱۳۸۳).
نمونه آماری شامل ۱۵ نفر از متخصصان و صاحبنظران بخش دولتی و خصوصی صنعت گردشگری و همچنین تعداد ۳۸۴ نفر از جامعه ی میزبان میباشد.
۱-۱۱- تعریف مفاهیم و واژه گان اختصاصی تحقیق
۱-۱۱-۱-جاذبه گردشگری: هر پدیده یا عامل انگیزشی که در یک ناحیه- مقصد، جذابیت ایجاد کرده و منجر به مسافرت مردم از نقاط مختلف به مقصد گردشگری می شود را جاذبه میگویند. جاذبه های گردشگری را در ادبیات گردشگری به سه دسته: فرهنگی، طبیعی و انسان ساخت تقسیم بندی میکنند که هر یک از آن ها طیف متنوع و مختلفی از پدیدههای را شامل میشوند.
معیارهای جذابیت: برای آنکه یک اثر به عنوان جاذبه گردشگری معرفی و تلقی گردد، وجود ویژگی هایی مانند ارزش بصری، سابقه تاریخی، اعتبار و سندیت، ارزش تفریحی و ورزشی، مذهبی، هنری و … در نهایت به عنوان مهمترین عامل، حداقلی از تقاضای گردشگری( داخلی، خارجی و محلی)، لازم و ضروری است. لذا جاذبه اثری است که علاوه بر ارزش های مطلق، مورد توجه گردشگران در وضع موجود قرار گرفته باشد. باید در نظر داشت که هر اثر به صورت بالقوه بایستی دارای پتانسیل جاذبه باشد و می بایست با آمایش فضایی، شرایط از قوه به فعل درآمدن را برای اثر مذکور فراهم نمود.
جاذبه های طبیعی: به کلیه عناصر و پدیدهای طبیعی با توجه به معیار جذابیت مطرح شده که دارای ارزش های فوق باشد، جاذبه ی طبیعی میگویند.
جاذبه های فرهنگی: به کلیه عناصر و ابعاد و پدیدههای فرهنگی دارای ارزش و حائز تعاریف معیار جذابیت، جاذبه فرهنگی میگویند.
جاذبه های انسان ساخت: به کلیه عناصر و پدیدههای مصنوع دارای ارزش و حائز تعاریف معیار جذابیت، جاذبه انسان ساخت گفته می شود.(ابراهیم زاده و دیگران،(۱۳۹۱)،ص ۹۹-۹۸).
جاذبه گردشگری( تعریف عملیاتی): مشخصه خاص و ویژه مکانی معین، از لحاظ ظاهری و فرهنگی، که بازدیدکنندگان با دیدن آن نیازهای تفریحی مورد نظر خود را از جهات مختلف تامین کنند. این مشخصه ها شامل ویژگی های آب و هوایی، فرهنگی، گل و گیاه، چشم انداز ها یا ویژگی های منحصر بفرد مکانی، همچون تالار های اجرای برنامه، موزه یا یک آبشار و … میشوند.
۱-۱۱-۲-برنامه ریزی: یعنی انتخاب هدف های « درست» و سپس انتخاب مسیر، وسیله یا روش « درست و مناسب» برای تامین این هدف ها. هر دو جنبه برنامه ریزی در فرایند مدیریت اهمیت حیاتی دارند( استونر، ۱۳۷۵، ص ۳۴).
برنامه ریزی: یعنی آنکه از میان گزینه های گوناگون به برگزیدن راه های کنش آینده سازمان پرداخته شود و برای هر یک از بخش های سازمان نیز چنین گزینشی صورت بگیرد. به عبارت دیگر برنامه ریزی میان جایی که هستیم یا جایی که میخواهیم بدان جا برویم پلی میسازد و موجب می شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی گیرد، پدید آید( کونتز و همکاران، ۱۳۷۲،ص ۱۶۴).
۱-۱۱-۳-استراتژی: شندلر[۸] و هانفر[۹] استراتژی را فعالیتهای تأمین کننده هماهنگی میان منابع داخلی و استعدادهای سیستم یا فرصت و تهدیدهای محیط بیرونی تعبیر کردهاند. چندلِر[۱۰] نیز از راهبرد به عنوان تعیین اهداف کلان و اجرایی عمده بلندمدت سازمان، اتخاذ مسیرهای عملیاتی و تخصیص منابع ضروری برای دستیابی به آن اهداف یاد کردهاست (مرادی مسیحی،۱۳۸۴، ۲و۳).
۱-۱۱-۴-برنامه ریزی استراتژیک: برایسون[۱۱] برنامه ریزی استراتژیک را تلاشی سازمان یافته و منظم برای اتخاذ تصمیمات بنیادی و انجام اقدامات اساسی که سرشت و سمت گیری فعالیت های یک سازمان با دیگر نهادها را در چارچوب قانونی شکل میدهد، تعریف میکند.
جانسون وشولز[۱۲]: برنامه ریزی استراتژیک را تجزیه و تحلیل استراتژیک، گزینش استراتژی و اجرای استراتژی تعریف میکنند.
فرای و استونر[۱۳] : برنامه ریزی استراتژیک، ابزار مدیریتی توانمندی است که برای کمک به شرکت های کوچک طراحی می شود تا آن ها به صورت رقابتی خود را با تغییرات پیشبینی شده محیط تطبیق دهند. خصوصاًٌ، فرایند برنامه ریزی استراتژیک یک نگرش و تجزیه و تحلیلی از شرکت و محیط مربوط به آن ارائه میکند، شرایط فعلی شرکت را توضیح میدهد و عوامل کلیدی مؤثر بر موفقیت آن را شناسایی میکند.
برنامه ریزی استراتژیک: ابزاری است که سازمان ها را قادر میسازد ضمن شناخت محیط و پیگیری مداوم آن مسیر مناسبی را جهت ادامه فعالیت و یا رشد و گسترش در پیش گیرند. پیچیدگی روزافزون محیط، افزایش چالش های محیطی، شناخت توانایی انجام برنامه ریزی راهبردی را برای کلیه سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی ضروری کردهاست( رحمان سرشت ۱۳۷۹ و جمشید نژاد: پیشگفتار).
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:41:00 ب.ظ ]
|