پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 10 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
اگر به ساحت انسانی جسارت کنیم و او را با گیاه و حیوان تشبیه نماییم، بر اساس این نظریه مادر ژنتیکی، مادر قانونی طفل است و مادر جانشین رابطهای با بچه ندارد.
واین بین نظر برگزیده این است که از نظر دانش پزشکی به اثبات رسیده که منشأ پیدایش و سلول سازندۀ جنین از ناحیه مادر، تخمک زن است و در این تردیدی نیست. همچنین از همان منظر اثبات شده که رحم نقشهایی دارد، نظیر آماده سازی برای پذیرش جنین و کنترل رشد تهاجمی آن، کنترل و مهارسیستم دفاعی موجود در رحم جهت جلوگیری از دفع جنین، تبادل پیامها در زمان لانهگزینی جنین و در نتیجه تمایز و نمو سلولهای تمایز نیافته جنین و تشکیل جفت برای مبادعات غذایی، تنفسی و مواد دفعی جنین با مادر؛[۸۲] لذا از انتساب بچه، چه از لحاظ طبیعی و ژنتیکی و چه از لحاظ اخلاقی و عرف و عادت به صاحب اسپرم و تخمک نمیتوان چشم پوشید. از سوی دیگر نیز نمیتوان از تعلق و وابستگی طفل به کسی که ماهها در درون رحم او و همچون جزئی از پیکر او رشد کرده و شکل گرفته صرفنظر کرد. مخصوصاً اگر به تعبیراتی که در قرآن کریم در مورد مراحل مختلفی که نطفه پس از قرار گرفتن در رحم زن طی میکند تا شکل کامل انسانی را بگیرد، توجه کنیم. چنانچه خداوند میفرماید: «… یخلقکم فی بطون امهاتکم خلقا من بعد خلق فی ظلمات ثلاث…»[۸۳] (شما را در شکمهای مادرانتان آفرینش پس از آفرینش دیگر در تایکیهای سهگانه خلق کرد).
باز در جای دیگر میفرماید: «الله یعلم ما تحمل کل أنثی و ما تفیض الارحام و ماتزداد…»[۸۴] (خدا میداند آن چه را هر مادهای در رحم باز میگیرد، و نیز آن چه را که رحمها میکاهند و آن چه را میافزایند) یا در جای دیگر میفرماید: «و لقد خلقنا الانسان من سلاله من جنین ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین، ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاءناه خلقا آخر…»[۸۵]
در عین حال میتوان گفت این نقشهای رحم، اگر چه فراتر از یک ظرف و تغذیه تنها برای جنین است، اما این مقدار آگاهی از نقشهای رحم، جنبه سازندگی و تشکیل دهندگی برای جنین ندارد و داوری عرف را در انتزاع نسب از پیدایش طفل از نطفه زن و مرد دگرگون نمیکند، اینکه در گذشته عرف عادی نقش مادر را حمل و زایمان کودک میدانست، بدان جهت بود که راه تشخیص پیدایش و تکون فرزند، زایمان و زاییدن بوده و جز این، راه دیگری در دسترس نداشتند. زایمان ملاک عرفی و امارۀ ظاهری بر این مطلب بود که رحم زن در تشکیل جنین دخالت دارد؛ یعنی تخمدان زن به وسیله تخمکی که رها میسازد، نطفه جنین را میسازد. حال که با پیشرفت دانش پزشکی واقعیت علمی منشأ پیدایش نطفه به یقین ثابت شده، «أماریت زایمان» مطلق نیست، یعنی از نظر قضائی اثبات خلاف اماره ممکن است، اگرچه قانونگذاراسلام برای حفظ آرامش کانون خانواده، اماره زایمان را حفظ کرده و واقعیت علمی و واقعی را در حالات عادی مناط اعتبار تلقی نکردهاست[۸۶]در میان حقوقدانان نیز این عقیده مطرح است که «در این مورد، نسب قانونی بین زنی که طفل در رحم او رشد پیدا کرده و خود طفل به وجود نخواهد آمد، زیرا تخمک این زن در پیدایش کودک شرکت نداشته است و صرف تکامل یافتن و گذراندن مراحل رشد در رحم،سبب تحقق نسب نیست، بنابرین، طفل فقط به صاحبان نطفه ملحق خواهد گردید…» [۸۷]در میان آیات قرآنی با وجود آنکه، آیه «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه» در اثبات منشأ بودن تخمک زن در تولد طفل قابل استناد است ولی در تعمیم دادن آن بر اینکه هر آن چه منشأ تکون انسان است میتواند در جایگاه مادر باشد، بی آنکه سایر نقشهای مادر ملاحظه گردد، محل تأمل میکند.
اما آیه «هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا»[۸۸]که در آن نسب نتیجه پیدایش و ثمرۀ نطفه قلمداد شده است، ملاک عرف را که منشأ پیدایش فرزند را غیر از زایمان و حمل میداند، مورد تأیید قرار میدهد. این معنا، هم از تعبیر جعل نسبت به نسب و هم از تفریع جعل نسب بر خلق از مادر قابل استفاده است.
بنابرین در اینکه فرزند مذبور با هر یک از دو زن صاحب تخمک و زنی که وی را حمل وزایمان کردهاست، ارتباط تکوینی و واقعی دارد در این تردیدی نیست. ارتباطی که از نظر عقلی و پزشکی ثابت شده میکند. لکن از بین این دو ارتباط، به دلایل فوقالذکر ارتباط طفل با صاحب تخمک ملاک رابطه مادری و فرزندی است.
از سوی دیگر برای برقراری پیوند نسبی نیاز به دلیل داریم، پس تا زمانی که چنین دلیلی به دست نیاید، میتوان با قاطعیت حکم نمود که کودک با صاحب رحم هیچ پیوند نسبی ندارد؛ افزون بر این، اصل عدمی نیز چناچه شک در برقراری چنین پیوندی داشته باشیم اثبات کننده همین مطلب خواهد بود. آری اگر میتوانستیم برخی از اوصاف ژنتیک را که از طریق نطفه به فرزند منتقل میشود از طریق قرار گرفتن در رحم زن دیگری نیز برای او قائل شویم، شاید میتوانستیم ملاکی بگیریم و به وجود نسب حکم کنیم ولی این در صورتی است که علم زیست شناسی جواب ما را در این زمینه به طور جامع نداده است. هر چند که دلیل محکمی بر عدم تأثیر رحم در حال جنین و به ارث بردن صفات هم نداریم.[۸۹]
بنابرین، نظریه گروه سوم درست و صحیح میکند، اما استدلالهای گروه نخست ودوم به قرار زیر قابل خدشه است:در کلمات برخی از بزرگان فقها آمده است:«فان الأم هی المرأه التی تلد الولدکما هو مقتضی قوله تعالی:«الذین یظاهرون منکم من نسائهم ما هن امهاتهم أن امهاتهم الا اللائی ولدنهم» [۹۰]
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 09:57:00 ب.ظ ]
|