هم مادر و هم کودک در ایجاد رابطه دلبستگی نقش اساسی دارند. کودک تلاش می‌کند که مجاورت با مادر خود (مراقب اولیه) را از طریق گریه کردن، چسبیدن، نزدیک شدن، دنبال کردن و انجام هر کاری که این همبستگی و مجاورت را حفظ می ‏کند، به دست آورد. کودک، مادر خود (مراقب اولیه) را بر افراد دیگر ترجیح می‏ دهد. به نظر کودک، مادرش جایگزین ناپذیر است و هنگامی که متوجه می‏ شود مادر یا مراقبش نیازهای او را برآورده می‏ کنند به خودش و کشفیاتش از محیط اعتماد پیدا می ‏کند (اسمیت، مورفی و کوتز[۵۳]، ۱۹۹۹).


کودک زمانی که نیازمند است نشانه‏ هایی از طریق رفتارهای ظاهری خود مانند گریه کردن نشان می‏ دهد، مادر (یا مراقب اولیه) با آرام کردن و برطرف کردن نیازهای کودک به او توجه می ‏کند. اگر این چرخه به طور مداوم تکرار شود و نیازهای بچه به طور مستمر و مناسب برطرف شود کودک به دنیای بیرونی خود اعتماد می ‏کند، شناخت از خود و دیگران در او به وجود می ‏آید، توقعات ‌در مورد روابط و دیگر فرایندهای اجتماعی در وی شکل می‏ گیرد، به دیگران برای مراقبت و پاسخگو بودن نسبت به نیازهای خودش اعتماد می ‏کند و توانایی طی مراحل رشدی خود را به شیوه مثبت و مطلوب خواهد داشت (تری، ۲۰۰۳).


بدین‏سان، کودکان جهت محافظت از خود در برابر تهدیدهای محیط بیرون، از موضوع دلبستگی (مادر یا مراقب اولیه) به عنوان منبعی ایمن برای کاوش و یادگیری در محیط اطرافشان استفاده می‏ کنند (اینثورث‏، ۱۹۹۱؛ به نقل از کولوا و ریپ[۵۴] ، ۲۰۰۹).

۲-۱-۲-۲- انواع سبک های دلبستگی

کودکان در برابر جدایی و پیوستگی مجدد با منبع دلبستگی واکنش متفاوتی نشان می ‏دهند که این تفاوت‏ها منجر به شکل‏گیری سبک‏های مختلف دلبستگی در آن‏ها می‏ گردد. بالبی و اینثورث به دنبال پژوهش‏های خود، سبک‏های دلبستگی را در قالب سه سبک، ایمن و سبک های ناایمن اجتنابی‏، ناایمن دوسوگرا طبقه بندی نمودند (اینزورث، بولهر ، واتر و وال، ۱۹۷۸). این سبک‏ها بعدها ‌در مورد بزرگسالان نیز تأیید شدند (هازن و شاور، ۱۹۸۷).

          1. دلبستگی ایمن

کودکان شاد و سالم غالباً بیانگر دلبستگی ایمن هستند. این‏گونه کودکان می‏ دانند که برای داشتن یک زندگی راحت و پایدار می ‏توانند روی بزرگترها حساب کنند (فرانکلین[۵۵] ، ۲۰۰۹).

بیشتر این کودکان زمانی که مادر آن ها بر می‏ گردد تلاش می‏ کنند به سوی مادرشان رفته و با مادر خود تماس بدنی و چشمی داشته باشند. این کودکان توانایی تحمل کردن و کنار آمدن با استرس و اضطرابی را که در مدت کوتاه که مادر از آن‏ها جدا هست را دارند، چرا که اطمینان دارند مراقب آن‏ها در دسترس خواهد بود و به نیازهای آن‏ها پاسخگو خواهد بود. نتایج مطالعات نشان می‏ دهد که الگوی دلبستگی ایمن رابطه مثبتی با رشد بعدی کودک دارد. کودکان دارای سبک دلبستگی ایمن بیشتر به دنیای بیرونی و اطراف خود اعتماد دارند و در محیط خود بیشتر به جستجو می‏پردازند و فرصت های بیشتری برای یادگیری دارند (گیورئو و جونز[۵۶] ، ۲۰۰۳).

بر مبنای یافته های پژوهشی موجود، کولوا و ریپ (۲۰۰۹)، معتقدند که، کودکانی که از دلبستگی ایمن برخوردارند، تمایل دارند که در حضور مادر یا شخص مراقب، محیط اطرافشان را مورد کاوش قرار دهند. در بزرگسالی نیز، افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارند، هنگام صمیمی شدن با دیگران و نزدیک شدن به آن‏ها، احساس راحتی می‏ کنند و نگران طرد شدن از سوی دیگران نیستند (دیتوماسو، مک نالتی، رأس و بورگس، ۲۰۰۳).

در مجموع سبک دلبستگی ایمن یک عامل بسیار مهم برای حفاظت و حمایت از کودک در جهت افزایش توان سازگاری رشدی کودک در دوره های بعدی کودکی، نوجوانی و حتی بزرگسالی می‏ باشد.

۲-۱-۲-۲-۲- دلبستگی ناایمن اجتنابی

کودکان دارای سبک دلبستگی اجتنابی هنگام حضور منبع دلبستگی، نسبت به او بی‏اعتنا هستند و رفتارهای دلبستگی کمی در موقعیت ناآشنا از خود نشان می ‏دهند. وقتی که مادر، آن ها را ترک می ‏کند به ظاهر ناراحت نمی‏شوند و به افراد ناآشنا بسیار شبیه به والد خود واکنش نشان می ‏دهند. هنگام بازگشت مادر، آن ها نسبت به او دوری می‏جویند و عواطف و هیجان کمی نسبت به وی از خود نشان می ‏دهند (برک[۵۷] ، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۱).

این کودکان، گرایش کمتری به جستجو و کاوش در محیط خود دارند و بیشتر تمایل به نادیده گرفتن مراقبین اولیه و افراد ناآشنا دارند. بزرگسالانی نیز که با خصیصه دلبستگی اجتنابی شناخته می ‏شوند، از برقراری روابط نزدیک با دیگران، اعتماد نمودن به آن ها و وابستگی به آن ها، احساس ناراحتی می‏ کنند. اغلب احساس می‏ کنند که دیگران بیش از حدی که آن ها تمایل دارند، با آن ها صمیمی می ‏شوند. ‌در مورد روابط نزدیک با دیگران دچار دوگانگی هستند، بدین‏سان که هم تمایل به برقراری ارتباط نزدیک با بقیه دارند و هم از شکل‏گیری چنین ارتباطی ناراحت می ‏شوند (بارتلمو و هورویتز[۵۸] ، ۱۹۹۱).

۲-۱-۲-۲-۳- دلبستگی ناایمن دوسوگرا

این کودکان قبل از جدایی از منبع دلبستگی، به وی می‏چسبند، در موقعیت ناآشنا فقدان اعتماد به در دسترس بودن والدین و مراقبان خود دارند و واکنش بسیار شدیدی نسبت به جدایی از والد خود نشان می ‏دهند. وقتی که مادر مجدداً پیش آن ها برمی گردد، خشم و رفتار خصمانه از خود نشان می ‏دهند (برک، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۱).

در بزرگسالی، افرادی که سبک دلبستگی دوسوگرا دارند، نسبت به روابط خود با دیگران بسیار نگرانند و احساس می‏ کنند که به همان اندازه که خودشان میلی به برقراری ارتباط نزدیک ندارند دیگران نیز تمایلی به ارتباط با آن‏ها ندارند. این افراد از ترس طرد شدن از سوی دیگران، از برقراری ارتباطات نزدیک کناره‏گیری می‏ کنند. افراد دارای سبک ناایمن دوسوگرا، هنگام برقراری رابطه با دیگران بیشتر نگران این هستند که آیا طرف مقابل، آن‏ها را واقعاً دوست دارد و می‏ خواهد با آن‏ها بماند (فرالی[۵۹] ، ۲۰۰۹).

۲-۱-۲-۲-۴- دلبستگی ناایمن آشفته و سردرگم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...