۲-۲-۲۰-۳-۵- نقدینگی[۵۸]
کنترل نقدینگی از مسئولیتهای مهم مدیریت بانک است. استفاده از وجوه کوتاه مدت در سرمایه گذاریهای بلند مدت، بانک را با این ریسک مواجه می نماید که دارندگان حسابهای سرمایه گذاری ممکن است متقاضی دریافت وجوه خود باشند و این نکته بانک را مجبور به فروش دارایی های خود نماید.
بانک میبایست نقدینگی کافی برای پاسخگویی به تقاضای سپرده گذاران و وام دهندگان داشته باشد تا اطمینان عمومی را نسبت به خود جلب نماید. بانکها نیازمند داشتن سیستم مدیریت دارایی و بدهی اثربخش میباشند تا بتوانند عدم انطباق سررسید در دارایی ها و بدهیها را حداقل و بازگشت آنها را بهینه نمایند. همچنین نقدینگی با سودآوری رابطه معکوس داشته، بنابرین، نهادهای مالی باید بین نقدینگی و سودآوری تعادل مناسبی را برقرار کنند.
۲-۲-۲۱-مدیریت ریسک
مدیریت ریسک در بانکها اهمیت زیادی دارد و مقررات نظارتی، به خصوص مقررات بانک مرکزی باید مورد توجه خاص قرار گیرد. برخی از ابعاد ریسک بانکها در زیر ارائه شده است:
۲-۲-۲۱-۱-ریسک اعتباری
عدم بازپرداخت بدهی توسط دریافت کنندگان تسهیلات در موعد سررسید، اساس ریسک اعتباری را تشکیل میدهد. ریسک اعتباری را میتوان احتمال تعویق، مشکوک الوصول یا لاوصول شدن بخشی از پرتفوهای اعتباری نهاد پولی به دلیل عوامل داخلی (مانند ضعف مدیریت اعتباری، کنترل های داخلی، پیگیری و نظارت) یا عوامل خارجی (مثل رکود اقتصادی، بحران و …) تعریف کرد. نحوه تخصیص منابع بین فعالیتهای مختلف ارزیابی سطح اعتباری مشتریان و اخذ تضمینات کافی، در کنترل این ریسک مؤثر هستند. با توجه به این که تسهیلات عموماً به عنوان ریسکیترین دارایی بانکها در نظر گرفته میشوند. لذا نسبت تسهیلات به سپرده ها نیز ارائه شده است، هر چند که این نسبت می تواند تا حدود زیادی متأثر از رعایت الزامات قانونی در خصوص تخصیص دارایی ها باشد.
۲-۲-۲۱-۲-ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد می شود. کفایت موجودی نقد باعث می شود که امکان پرداخت تعهدات و نیازهای نقدینگی سپردهگذاران در زمان مناسب فراهم شود.
معیارهای ارائه شده برای این نوع ریسک می توانند نقش مؤثری در کنترل و مدیریت آن داشته باشند.
۲-۲-۲۱-۳-ریسک نرخ سود مالی
تأثیر نوسان نرخ سود بر عملکرد بانک غیرقابل انکار است. بررسی نسبت تسهیلات به سپرده های سرمایه گذاری که بیانگر دارایی ها و بدهیهای حساس به نرخ سود است، بسیار ضروری به نظر میرسد.
همچنین هر قدر سهم سپردههای کوتاه مدت از کل سپرده های سرمایه گذاری بیشتر باشد، بانک از انعطاف مناسبتری در مقابل تغییر نرخ سود برخوردار خواهد بود.
۲-۲-۲۱-۴-ریسک توانایی
شکاف مثبت نرخ سپرده های یک بانک نسبت به سایر بانکها می تواند به عنوان یک ریسک تعبیر شود، هر چند که از سوی دیگر، نشان دهنده خط مشی جذب سپردهاست. نسبت حقوق صاحبان سهام به جمع دارایی و نسبت کفایت سرمایه نیز می تواند نشان دهنده ریسک بانک برای سرمایه گذاران و سپرده گذاران باشد(بهرامی۱۳۸۹).
۲-۲-۲۲-بهینه گزینی[۵۹]
بهینهگزینی، یکی از روشهای مرسوم جهت تعیین اهداف و نیز ارزیابی برنامه ها و عملکرد است. مطابق تحقیقات انجام شده، عوامل اصلی مؤثر بر موفقیت و سودآوری بانکها به شرح زیر است: (عباسقلیپور، ۲۴:۱۳۸۹).
۲-۲-۲۲-۱-اندازه بانک
اندازه، یکی از عوامل سودآوری است. به نظر میرسد که در صورت وجود بستر مناسب برای رشد، هرچقدر بانک بزرگتر باشد و از اهرم مالی بیشتر استفاده کند، بازدهی سهام داران [۶۰]افزایش مییابد. البته این امکان هم وجود دارد که بانکهای کوچک به دلیل هزینه های عملیاتی کم تر، بازده دارایی[۶۱] بالاتری داشته باشند.
۲-۲-۲۲-۲-کنترل هزینه ها
این عامل یکی از مهمترین دلایل تمایز بانکهای با عملکرد خوب است. مدیران بانکها باید هزینه های عملیاتی را بهتر مدیریت میکنند. کم نمودن هزینه های زاید، یکی از نمادهای بانکداری موفق است. در این مسیر، بانکها بهتر می توانند به اهداف تعیین شده و سهم سود بیشتری دست یابند.
۲-۲-۲۲-۳-ساختار سپرده ها
بانکهایی سودآوری بالایی خواهند داشت که سپرده های دیداری بیشتری را نسبت به سایر بانکها جذب کنند. بانکها با بازاریابی و سیاستهای خاص خود سعی بر جمع آوری وجوه سرگردان جامعه دارند تا سهم بیشتری از سپرده ها، به ویژه سپرده های دیداری را به خود اختصاص دهند. ساختار سپرده های بانک نسبت به سایر رقبای بانکی باید به گونه ای باشد که انگیزه و اشتیاق مشتریان را در انتخاب هر کدام از آن ها بیشتر کند که خود نوعی بازاریابی و تبلیغات است.
۲-۲-۲۲-۴- بهره وری کارکنان
بانکهای موفق معمولاً سرانه دارایی و سود خالص بالاتری دارند. یکی از سیاستهای موفق در این رابطه، انتصاب مدیران لایق، شایسته و دانای بانکی و تقویت روحیه انگیزشی کارکنان است تا کارکنان با بهره وری بالاتر حقوق و مزایای بیشتری را دریافت کنند، چرا که کارکنان کم انگیزه و بیهدف، نه تنها سازمان را در رسیدن به اهداف یاری نم یرسانند، بلکه ممکن است موجبات عقب ماندگی از میدان رقابت و حتی پسرفت بانک را فراهم سازند.
۲-۲-۲۲-۵-اهرم مالی
استفاده از اهرم مالی (کاربرد بهینه منابع بدهی جهت تأمین مالی در مقابل اتکای زیاد به سرمایه) می تواند یکی از محرکهای اصلی سودآوری باشد. سپرده ها و سایر ابزارهای بدهی کوتاه مدت و بلندمدت می توانند موجب افزایش سودآوری شوند، البته باید به نحو صحیح و منطقی از آن ها در بخشهای دیگر اقتصادی نیز استفاده شود تا بتوان سرمایه گذاری مطمئن و سودآور ایجاد نمود و آن را توسعه داد(عباسقلیپور، ۲۴:۱۳۸۹).
۲-۲-۲۲-۶-توسعه درآمدهای کارمزد
یک عنصر کلیدی استراتژی های بانکی برای افزایش سودآوری در سالهای اخیر، در محیط کشورهای توسعه یافته، گسترش درآمدهای کارمزدی بوده است، به گونه ای که برخی از کارمزدها، مشتریان را در راستای بهره مندی و نهادینه نمودن استفاده از خدمات الکترونیک سوق داده و از ازدحام شعب هم کاسته است.
۲-۲-۲۲-۷ رشد
رشد دارایی ها، سپرده ها و وامهای بانکهای موفق بیش از متوسط صنعت است که منعکس کننده مدیریت جسورانه[۶۲] یا مقبولیت بیشتر خدمات نزد مشتری است. بانک در برنامه های توسعهای و بلندمدت خود و در راستای بهترین ماندن، باید رشدکلی و قیاس آن با سایر رقبا را در نظر بگیرد. به هر حال رشد نباید جایگزین سود شود(عباسقلیپور، ۲۴:۱۳۸۹).
۲-۲-۲۳ بازار گرایی و نوآوری
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:13:00 ب.ظ ]
|