کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 طراحی محصولات دیجیتال برای استارتاپ‌ها
 کسب درآمد از تولید محتوای هوش مصنوعی
 تربیت اصولی سگ پیت بول
 استفاده حرفه‌ای از کوپایلوت
 شناخت مخاطبان هدف در وبسایت
 فروش محصولات دیجیتال سلامت
 احیای رابطه عاشقانه
 کسب درآمد از فروش لوازم ورزشی دست‌دوم
 بازاریابی ویدیویی موثر
 تربیت ژرمن شپرد مطیع
 نگهداری صحیح از سگ هاسکی
 درآمدزایی از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 همکاری در فروش شبکه‌های اجتماعی
 تبدیل اختلافات به فرصت رشد
 شناخت کامل نژاد ژرمن شپرد
 آموزش جامع ابزار هوش مصنوعی Gemini
 کسب درآمد از نوشتن مقالات تخصصی
 مدیریت اضطراب در روابط عاطفی
 درآمدزایی از ساخت اپلیکیشن موبایل
 تقویت مهارت‌های فردی و حرفه‌ای
 راهنمای خرید اسکرچر گربه
 انتخاب سگ آرام برای آپارتمان
 کسب درآمد از تولید کتاب الکترونیک با هوش مصنوعی
 راهکارهای درآمدزایی در خانه
 علل اسهال در سگ‌ها
 معرفی نژاد طوطی گرینچیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



مطالعات متعددی ‌در مورد ثبات ضریب بتا انجام گرفته است که همگی آن ها به نتایج تقریبا مشابهی مبنی بر عدم ثبات ضریب بتا سهام منفرد و ثبات نسبی ضریب بتای پرتفوی در طول دوره دست یافته اند.( راعی ، ۱۳۸۳ ) .

۲-۱۴- ریسکهای ناشی از شرکت

۲-۱۴-۱- ریسک تجاری

از دیدگاه نظری شرکت دارای مقدار معینی ریسک است که به صورت ذاتی یا فطری در فعالیت­های آن وجود دارد که در اصطلاح به آن ریسک تجاری گویند و یا بعبارتی ریسک تجاری عدم اطمینانی است که به صورت ذاتی در پیش‌بینی سود عملیاتی شرکت دارد. به عبارتی ریسک تجاری ریسک انفرادی[۴۵] است. در این رابطه خالص سود عملیاتی پس از کسر مالیات[۴۶] عبارت است سود عملیاتی بعد از کسر مالیات .

پراسد و مریکاس[۴۷] در سال ۱۹۸۴ اینطور بیان کرده ­اند که ریسک تجاری شرکت غیر اهرمی را ‌می‌توان از طریق انحراف معیار بازده سهام محاسبه کرد(جولای،۱۳۸۸) و با توجه به آن فرمول محاسبه ریسک تجاری با بهره گرفتن از رگرسیون به صورت زیر ارائه شد:

Rut = au + βut * Rmt + eu

و متغیرهای مربوط به آن بدین شکل تعریف خواهند شد :

Rut : بازده شرکت غیر اهرمی برای دوره t

βut : ریسک شرکت غیر اهرمی که همان ریسک تجاری است.

Rmt : بازده پرتفوی بازار

au : عرض از مبدأ خط رگرسیون.

ریسک تجاری تا حد زیادی به هزینه عملیاتی شرکت نیز وابسته است به طوری که اگر هزینه­ های ثابت بالا باشد ، حتی کاهش اندکی در فروش می ­تواند بازده سهام را به میزان زیادی کاهش دهد . ‌بنابرین‏ اگر سایر عوامل ثابت باشند هراندازه که هزینه­ های ثابت زیاد باشند ریسک تجاری شرکت بیشتر می­ شود .از طرفی اگر شرکت هیچگونه وامی دریافت نکند عدم اطمینان یا ریسک بازده سهام آینده ، ریسک تجاری تلقی می­ شود ‌بنابرین‏ میتوان اینطور نتیجه گرفت که ریسک تجاری نه تنها در صنایع مختلف بلکه در شرکت‌های فعال در یک صنعت فرق می­ کند.

۲-۱۴-۱-۱-عوامل مؤثر در ریسک تجاری

ریموند پی عوامل مؤثر در ریسک تجاری را به صورت زیر بیان ‌کرده‌است :

    • نامطمئن بودن تقاضا : در صورتی که سایر عوامل ثابت باشند ، هر اندازه که تقاضا برای محصولات شرکت قابل پیش ­بینی باشد ، در آن صورت ریسک تجاری بیشتر است.

    • تغییر یا نوسان در قیمت فروش : هر اندازه که نوسان در قیمت فروش بیشتر باشد،ریسک تجاری نیز بیشتر است.

    • تغیییرات در هزینه مواد اولیه

    • قرار گرفتن در معرض ریسک­های خارجی

    • میزان ثبات در هزینه ها : هر اندازه که هزینه­ های ثابت شرکت بیشتر باشد ، شرکت در معرض ریسک تجاری بیشتری است بخصوص زمانی که قیمت فروش محصولات نوسان هم داشته باشد. بعبارتی اگر سایر عوامل ثابت باقی بمانند، هراندازه اهرم عملیاتی شرکتی بیشتر باشد ریسک تجاری نیز بیشتر خواهد بود.

    • توانایی در تعدیل قیمت محصولات با توجه به تغییر در هزینه اقلام ورودی.

  • توانایی در عرضه محصول جدید (به هنگام ) و مبتنی بر مقایسه هزینه و منفعت : شرکت­هایی که از فن­آوری پیشرفته استفاده ‌می‌کنند بیشتر در معرض ریسک تجاری هستند(جهانخانی،۱۳۸۵).

۲-۱۴-۲- ریسک مالی

ریسک مالی ریسکی است که در نتیجه دریافت هر گونه وام یا اعتبار مالی به صاحبان سهام تحمیل می­ شود.استفاده از وام و اهرم مالی باعث می­ شود که ریسک سرمایه ­گذاران در سهام افزایش یابد و احتمالا بالا رفتن این ریسک می ­تواند مزایا و منافع حاصل از اخذ وام را خنثی کند. اگر از وام استفاده بکند فقط دارندگان سهام عادی متحمل ریسک مالی می­شوند ، ‌به این دلیل که دارندگان اوراق قرضه مبلغ ثابتی به عنوان بهره دریافت ‌می‌کنند و از تحمل هر گونه ریسک مالی مصون می­مانند.به طور خلاصه هرچقدر درجه اهرم مالی بیشتر باشد بازده سهام نسبت به تغییر در سود قبل از بهره مالیات حساستر خواهد بود .اهرم مالی و عملیاتی موجب افزایش بازده مورد انتظار متعلق به سهام‌داران می­ شود ولیکن هردوی آن ها موجب افزایش ریسک کل شرکت می­ شود (بریگام ،۱۳۸۶).

۲-۱۴-۳- ریسک ورشکستگی

ریسک ورشکستگی را ناتوانی شرکت در پرداخت به موقع تعهدات و بدهیهایش بیان ‌می‌کنند، و اینطور بیان می دارند که این ریسک با نقدینگی شرکت در ارتباط است . ریسک ورشکستگی تابعی از ریسک تجاری و مالی است ،یعنی ترکیبی از این دو ریسک می ­تواند شرکت را ورشکسته نماید . به عبارتی دیگر با بررسی میزان نوسان­پذیری سود عملیاتی و حجم هزینه­ های ثابت مالی ، ‌می‌توان نتیجه گرفت که با بالا بودن این دو ریسک، فاکتور ریسک ورشکستگی شرکت نیز بالا خواهد بود. حال اگر شرکتی درجه ریسک تجاری بالایی را متحمل شده باشد می­بایست ریسک مالی را در سطح پایینی نگه دارد و برعکس اگر شرکت از ریسک تجاری پایینی برخوردار باشد،در این حالت می ­تواند درجه ریسک مالی بالایی را تحمل کند . از طریق برقراری تعادل بین ریسک تجاری و ریسک مالی ،شرکت‌ها قادر خواهند بود ریسک ورشکستگی خود را کنترل نمایند (جولای، ۱۳۸۸).

۲-۱۴-۴- ریسک کاهش قیمت سهام

دلایل زیادی مبنی بر نوسان بیش از حد بازار سهام وجود دارد یک ریسک که با دیدگاه مبتنی بر کارایی بازار سازگار است، ریشه در متغیر بودن بتا دارد. ‌بنابرین‏ میتوان ادعا کرد که ریسک شرکت و نوسان آن می ­تواند تاثیرات چشمگیری در بازار و قیمت سهام داشته باشد(چن و هنگ، ۲۰۰۱،ص ۳۴۵-۳۸۱).

دلایل دیگر ریشه در عوامل رفتاری سرمایه گذاران دارند. الگوی شتاب ارائه شده توسط دانیل هرش لیفر و سابرامانیان (۱۹۹۸) بر پایه این فرض قرار دارد که چون قیمت سهام دارای افت و خیز شدید ‌می‌باشد، بازار شاهد نوسانات شدید خواهد شد از سویی دیلانگ و شلیفر(۱۹۹۰) استدلال دیگری نمودند، آن ها اساس فرض خود را بر این گذاشتند که بازار سرمایه از یک سو خردگراست و از سوی دیگه دارای سرمایه­ گذارانی است که به نتیجه­های مثبت دست می­یابند. مقصود از سرمایه­ گذارانی که به نتیجه های مثبت دست می­یابند کسانی هستند که هنگام بالا رفتن قیمت سهام شاهد کاهش قیمت خواهند بود. به هر حال این پژوهشگران چنین استدلال می‌کنند که سرمایه گذاران خردگرا برای اینکه بتوانند از مزایای حاصل از بالا رفتن قیمت بهره­مند شوند، می­کوشند بر واگن همدستان خود سوار شوند، در نتیجه بازار شاهد نوسانات شدید خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:58:00 ب.ظ ]




ماکس مولر[۲۷] خاورشناس و دین‏شناس آلمانى می­گوید: دین کوششى است ‏براى درک آن­چه درک نشدنى است و بیان آنچه غیر قابل تفسیر است. او با تأکید بر جنبه عقلانى دین مى‏گوید: دین قوه و یا تمایل فکرى است که مستقل از حس و عقل، و نه الزاماًً به رغم آن دو، بشر را قادر مى‏سازد که بى‏نهایت را به اسامى و اشکال گوناگون درک نماید. در برخی از تعاریف از دین، برجنبه اخلاقى آن تأکید شده است؛ امانوئل کانت[۲۸] می­گوید: «دین، عبارت است از تشخیص همه وظایف، به عنوان دستورهاى الهی». و ماتیو آرنولد[۲۹] می­گوید: «دین، عبارت است از اخلاقى که در تماس با احساس قرار گرفته است‏». جان هیک[۳۰]، کلام آرنولد را این گونه نقل ‌کرده‌است: «دین، همان اخلاق است که احساس و عاطفه، به آن تعالى و گرما و روشنى بخشیده است‏». فریدریش شلایر ماخر[۳۱] تأکید می­ کند که دین ریشه در احساس دارد، نه در عقل. در نتیجه، دین باید چیزى فراتر از کوشش ابتدایى در به دست آوردن تصورى از جهان باشد. وی در کتاب «سخنرانی­هایى درباره دین[۳۲]»‏ با تأکید احساسى بر دین آشکارا مى­گوید: جوهر دین عبارت است از احساس وابستگى مطلق، و آن را به احساس اتکاى مطلق توصیف ‌کرده‌است. مرادش از اتکاى مطلق، چیزى است در تقابل با سایر احساسِ اتکاهاى نسبى و جزئى. ویلیام جیمز[۳۳] نیز، بر این جنبه از مذهب تأکید کرده و گفته است: مذهب، عبارت است از تأثرات و احساسات و رویدادهایى که براى هر انسانى در عالم تنهایى و دور از همبستگى‏ها براى او روى مى‏دهد، به طورى که انسان از این مجموعه درمى‏یابد که بین او و آن چیزى که آن را امر خدایى مى‏نامد، رابطه‏اى برقرار است. ویل دورانت[۳۴] نیز تعریف زیر را از تیلور[۳۵] نقل ‌کرده‌است: دین، فقط اعتقاد به موجودات روحانى غیر مادى است. عده‏اى جنبه اعتقادى و احساسى دین را مهم‏تر یافته و آن دو را در تعریف دین برگزیده‏اند، چنان­که رابرت هیوم[۳۶] گفته است: آن چه دینِ یک فرد را تشکیل مى‏دهد، عبارت از اعتقاد او به نوعى خدا، یا خدایان، و تجربه او از آن خدا، یا خدایان است. آن چه یک دین را از ادیان دیگر متمایز مى‏سازد، عبارت از نوع خدایى است که پیروان آن دین به آن اعتقاد دارند و نوع تجربه­ بشرى‏اى که به گونه ­ای شایسته از آن اعتقاد حاصل مى‏گردد. گروهى بر جنبه پرستش دینى تأکید کرده و دین را با این ویژگى تعریف کرده ‏اند. آلن منزیس[۳۷] در تعریف دین گفته است: «دین، عبارت است از پرستش قدرت‏هاى بالا به دلیل نیاز». تعریف زیر از پرفسور ویلیام آدامز براون[۳۸]، نیز به صورتی کلی­تر دین را تعریف می­ کند. وی می‌گوید: دین به معناى زندگى بشر در روابط فوق بشریش مى‏باشد، یعنى رابطه او با قدرتى که او به آن احساس وابستگى مى‏کند، صاحب اختیارى که بشر، خود را در مقابل آن مسئول مى‏بیند، و وجود غیبى که او، خود را قادر به ارتباط با آن مى‏داند (آرین، ۱۳۸۷).

۲-۳-۲- دیدگاه‌های نظری درباره­ دین

هال

«هال»[۳۹] به عنوان نخستین کسی که در باره تاثیر فرایندهای فیزیولویک در دین مدارک علی فراهم آورد و به عنوان مبدع نظریه تکاملی تحول بر پایه سایق های موروثی اولیه ، یکی از اولین طلایه داران رویکرد زیست شناختی به دین است .

اگر قرار باشد افتخار پایه گذاری روانشناسی دین به کسی داده شود آن شخص کسی جز هال نیست . او نه تنها در این رشته پیشگام بود، بلکه نفوذی مرشدانه بر دانشجویی داشت که در دانشگاه کلارک در دوره کارشناسی ارشد زیر دست او کار می‌کردند و چند تن از آنان بعدها از روانشناسان مهم دین شدند. آنچه را پرات مکتب کلارک در روانشناسی دین می نامد ویلهم کوپ ۱۹۲۰ و عده ای دیگر مکتب هال می خوانند ؛ دبلیو بی سلبی ۱۹۲۴ اصطلاح مکتب آمریکایی را ترجیح می‌دهد اما او هم به اندازه پرات و کوپ به سبب پیشگامیش اعتبار قائل است (هال،ترجمه رضایی،۱۳۸۷).

روانشناسی وراثتی دین

در طول سال‌های بین نخستین مقاله اش درباره روانشناسی دین با عنوان تربیت دینی و اخلاقی فرزندان (۱۸۸۲)و فصلی درباره تبدیل در کتاب نوجوانی اش (۱۹۰۴) هال تفسیری کاملاً ثابت از دین عرضه می کرد که یکسره تکاملی و تربیتی است . وی معتقد بود که رشد دینی فرد تابع رشد دینی انواع است. در رشد دینی نیز مانند رشد جنین شناختی ، پدیدآیی فردی تکرار پدیدآیی نوعی است. این نظریه ارزش دوگانه داشت. از یک سو به پژوهش های شاگردان هال جهت داد که هدف بسیاری از آن ها یافتن مدارک آماری برای فرضیه های مطرح درباره علایق و تجربه دینی بود از سوی دیگر کنکاش در همین اصل پدیدآیی روانی، پایه ای جدید برای آموزش دینی فراهم آورد.

مراحل تکامل رشد دینی

وجود عواطف دینی را در خردسالان تنها می توان به حدس و گمان دریافت . هال با نظر موافق از سخن مربی آلمانی فردریش فروبل یاد می‌کند که ناخود آگاه کودک در خدا آرام می‌گیرد. دیگر نویسندگان آن روزگار فرض کرده بودند که نوعی احساس نطفه ای ـ جسمانی عام نسبت به وجود ناب در آدمی هست ، احساسی از سعادت متعالی یا حتی اتحاد فرشته وار که ‌به‌تدریج‌ در ورطه تجارب خاص زندگی فرو می غلتد. هال تقریبا سه چهار قرن پیش از اریکسون و نظریه پردازان شی رابطه ها نتیجه گرفت که بذر عواطف دینی بنیادین را نخستین ماه های کودکی می توان کاشت این کار با مراقبت دلسوزانه از جسم کودک از طریق برخورداری آرام و با طمأنینه و پرهیز از محرک های شدی و احساسات یا تغییرات تند امکان پذیر است. هال معتقد است که از این طریق می توان به رشد (حس) اعتماد ، قدردانی ، وابستگی و عشق یاری رساند ، عواطفی که نخست متوجه مادر است و بعد به خدا معطوف می شود.

هرچند هال نتوانست بر ضدیت روانشناسی آمریکا با دین غلبه کند لیکن در ایجاد انگیزه برای مطالعه عینی دین موفق بودو میراثی که وی برجای نهاد عبارت است از آرمان رویکردی شدیداًً علمی ، روش پرسشنامه ای و استفاده از تحلیل آماری . روانکاوی و روانشناسی عینی هردو مانند وی درون نگری را به عنوان یگانه روش روانشناختی رد می‌کردند و هر دو مانند او بر ریشه داشتن دین در جسم آدمی تأکید می ورزیدند. لیکن روانشناسی دین که نظریه های رفتارگرای و نیز روش های آن را به کار می گرفتند.

۲-۳-۳-روانشناسی مذهبی از دیدگاه انسانگراها

انسان گرایان به استعداد های ذاتی و مثبت انسان می اندیشند ، بر اهمیت و یگانگی فرد تأکید می‌کنند و نیازها و ارزش ها ی معنوی را به رسمیت می شناسند و می خواهند آن هارا ار تقاء دهند(حکم آبادی،۱۳۸۹).

فروید

«فروید» (۱۸۵۶-۱۹۳۹) مبدأ دین‌داری را ناشی از رابطه‌ کودک با پدر دانسته و رفتار مذهبی را شکلی از روان­آزردگی می‌داند و آن را یک خطای ادراکی ناشی از آرزوی بچه‌گانه برای داشتن یک پدر نیک‌خواهِ قدرتمند می‌داند که این احساسِ ترسِ از قدرت برتر سرنوشت، همواره وجود خواهد داشت (فروید،۱۹۲۹؛ به نقل از رضی، هاشم، ۱۳۵۷).

دین در ضعف و وابستگی اساسی انسان به پدر و در آرزوی برآورده نشده ما برای دسترسی به نیازهای کودکانه ریشه دارد، که با شکل خدا جلوه ‌کرده‌است. ‌بنابرین‏ درماندگی و وابستگی دوران کودکی و ترس از تنبیه و نارضایتی پدر قدرتمند، به زندگی بزرگ‌سال منتقل می‌شود و با ارتباط فرد مؤمن باخدا جایگزین می‌گردد (آذربایجانی و موسوی اصل، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ب.ظ ]




در بیست سال اخیر، فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش قابل توجهی را در بهبود امور حرفه ای و شغلی ایفا ‌کرده‌است. بشرامروز جامعه ای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات را تجربه می‌کند که از ویژگی­های خاص خود برخوردار هستند.زندگی در دنیای جدید نیازمند شناخت کامل و کسب مهارت‌های استفاده از این تکنولوژی هاست و بدون داشتن چنین ابزاری، رقابت و زندگی بسیار مشکل خواهد بود و منجر به از دست رفتن فرصت‌های فراوانی در زندگی روزانه افراد و جوامع می شود. سازمان‌ها نیز باید جهت به کارگیری و استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات زمینه سازی لازم و مطلوب را داشته باشند تا بتوانند در این راه، گام‌های مهم و صحیح را در عرصه پیشرفت و ترقی طی نموده و موجبات ادامه حیات سازمانی را فراهم نمایند. (بهاری و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۲)

در دنیای فعلی، فناوری اطلاعات خمیرمایه توسعه انسانی در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه منابع انسانی و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و انسان‌ها تعیین می‌کنند. در فرایند فناوری اطلاعات، دائماً اطلاعات تولید، پردازش، توزیع و مدیریت می شود. ‌بنابرین‏ فناوری اطلاعات زمانی حلال مشکلات خواهد بود که در خدمت توسعه و پرورش انسان‌ها قرار گرفته و قابلیت های انسانی با هم تلفیق و به توسعه و بهره وری منجر گردد. (ایمانی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۵۷)

کاربرد فناورى اطلاعات در سازمان ها نیازمند ملاحظات مختلفی مى باشد که در این میان مى توان به ملاحظات فرهنگی، فنی، مدیریتی و شغلی اشاره نمود. در بسیاری از شرکت هاى پیشرو در زمینه به کارگیرى فناورى اطلاعات، در درون سازمان و در سیستم روابط برون سازمانی خود، قبل از فراهم نمودن زیرساخت هاى فنی دست به فراهم نمودن زیرساخت هاى انسانی و سازمانی زده اند. زیرساخت هاى انسانی و سازمانی شامل فرهنگ مناسب به کارگیرى فناورى اطلاعات در سازمان، مدیریت و راهبری مناسب فناورى اطلاعات، ساختار سازمانی کارا و تناسب شغل و ویژگى هاى حرفه ای کارکنان با بهره گرفتن از فناورى اطلاعات مى باشد. (اکبری و اسماعیل زاده، ۱۳۹۲، ص ۶)

۷-۲-۲-کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان

فناوری اطلاعات در سازمان‌ها دارای کاربردهای متفاوتی است، بیشتر صاحب نظران این کاربردها را به

دو دسته طبقه بندی نموده اند: عملیاتی و اطلاعاتی.

الف- کاربردهای عملیاتی:

استفاده از فناوری اطلاعات در یک تخصص را کاربرد عملیاتی آن می‌نامند. تهیه فهرست حقوق و دستمزد صدور احکام کارگزینی، پیش‌بینی موجودی، برنامه ریزی تولید و توزیع و تخصیص نیروی کار، هزینه یابی صنعتی و دیگر وظایف تخصصی از جمله زمینه‌های کاربرد عملیاتی فناوری اطلاعات است در این سطح رایانه موجب گسترش خودکار شدن کارها و امور اداری گشته و در نتیجه به انجام اقتصادی تر کارها و سرعت در انجام آن ها می‌ انجامد. (احمدی، ۱۳۸۱، ص ۴۵۷)

ب- کاربردهای اطلاعاتی:

کاربرد اطلاعاتی فناوری اطلاعات سبب تسهیل جمع‌ آوری، ذخیره سازی و انتشار اطلاعات می‌گردد. به عبارت دیگر رایانه و فناوری های اطلاعاتی، در نقش کاربرد عملیاتی به عنوان یک وسیله و ابزار مکانیکی تبدیل داده به ستاده عمل می‌کنند. در حالی که در نقش اطلاعاتی به عنوان یک عنصر و عامل اصلی در جمع‌ آوری، انتقال و انتشار عوامل اطلاعاتی به شمار می‌روند. نقش اطلاعاتی به کنترل و انتشار اطلاعات بر اساس اهداف، مقررات و استانداردهای سازمان کمک می نمایند. برنامه ریزی، آموزش، تحقیقات بازاریابی، پیش‌بینی فروش و غیره از جمله زمینه‌های کاربرد اطلاعاتی فناوری اطلاعات می‌باشند. (همان منبع)

تأثیر فناوری اطلاعات هم از جهت ایجاد فرصت های طلایی جدید و هم از نظر چالش های سازمانی قابل مطالعه است. استفاده از فناوری اطلاعات در مراکز علمی برای انتشار اطلاعات و به عنوان یک ابزار آموزشی هر روز در حال گسترش است. (کرمی و ابراهیمی، ۱۳۹۲، ص ۶۶)

۸-۲-۲- مدل های پذیرش فناوری

درک عواملی که موجب پذیرش یک فناوری می‌شوند و ایجاد شرایطی که تحت آن، فناوری های اطلاعاتی مورد نظر پذیرفته شود از پژوهش‌های مهم در زمینه فناوری اطلاعات است. به عبارتی این مسأله که چرا افراد، یک فناوری اطلاعاتی را می‌پذیرند و از آن استفاده می‌کنند و یا برعکس، آن را نمی پذیرند و از آن استفاده نمی کنند از مهمترین مباحث سیستم‌های اطلاعاتی است. (یعقوبی و شاکری، ۱۳۸۷، ص ۲۲)

۱-۸-۲-۲- مدل پذیرش فناوری[۲۱] (TAM) فرد دیویس[۲۲] (۱۹۸۹): هدف اصلی مدل پذیرش فناوری، ارائه مبنایی برای پیگیری اثر عوامل بیرونی بر باورهای درونی، نگرش و قصد استفاده است. این مدل علاوه بر جنبه پیش‌بینی، رویکرد توصیفی هم دارد، ‌بنابرین‏، مدیران می‌توانند تشخیص دهند چرا یک سیستم خاص ممکن است مورد پذیرش واقع نشود و ‌بر اساس شناخت حاصل شده، گام‌های اصلاحی مناسب را دنبال کنند. شکل زیر مدل پذیرش فناوری را نشان می‌دهد: (یعقوبی و شاکری، ۱۳۸۷، ص ۲۷؛ حیدریه و همکاران، ۱۳۹۲، ص ۷۱)

مأخذ: (دیویس و همکاران، ۱۹۸۹، ص ۹۸۵)

۲-۸-۲-۲- مدل انتشار نوآوری[۲۳] (IDT) راجرز[۲۴] (۱۹۸۳): در آن نوآوری از طریق کانا لهای ارتباطی خاص و طی یک دوره زمانی به اعضای یک نظام اجتماعی منتقل می شود. این تئوری، به طور گسترده ای در رشته هایی مانند انسان شناسی، جامعه شناسی، آموزش، ارتباطات، بازاریابی و غیره مورد استفاده قرار گرفته است. در این جا نوآوری عبارت است از معرفی موفق یک فناوری جدید یا ادغام فناوری های موجود به منظور ایجاد تغییری مؤثر در رابطه ارزش/قیمت ارائه شده به مشتری یا کاربر. به عبارت دیگر، نوآوری عبارت است از پذیرش یک ایده یا رفتار راجع به یک سیستم، سیاست، برنامه، فرایند، محصول یا خدمت که برای سازمان نو و جدید می‌باشد. تئوری انتشار نوآوری روشی را برای درک محر کها و موانع استفاده از یک نوآوری ارائه می کند. این تئوری همچنین، عواملی که پذیرش نوآوری ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، ارائه می‌کند. (لی هوآ و همکاران، ۲۰۱۱، ص ۱۱؛ زنجیرچی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۶)

مأخذ: (کوآن و زدموند، ۱۹۸۷)

۳-۸-۲-۲- تئوری عمل مستدل[۲۵] (TRA) آجزن و فیشبین[۲۶] (۱۹۷۵): این تئوریمبتنی بر این فرض است که افراد به طور منطقی عمل می‌کنند. آن ها کلیه اطلاعات دردسترس درباره رفتار هدف را جمع‌ آوری و به طور منظم ارزیابی می‌کنند، همچنین اثر و نتیجه اعمال را در نظر می گیرند، سپس ‌بر اساس استدلال خود تصمیم می گیرند که عملی را انجام دهند یا انجام ندهند. (یعقوبی و شاکری، ۱۳۸۷، ص ۲۴؛ احمدی ۱۳۸۹، ص ۱۲۹)

مأخذ: (والرند ، پلتیر، دشایس ، کوریر و مونگو ، ۱۹۹۲، ص۹۹)

۴-۸-۲-۲- نظریه رفتار برنامه ریزی شده[۲۷] (TPB) آجزن (۱۹۹۱): آجزن با وارد کردن سازه کنترل رفتاری درک شده به عنوان عامل تعیین کننده قصد رفتاری و رفتار، تئوری عمل مستدل را توسعه داده است. تئوری رفتار برنامه ریزی شده با وجود سازه کنترل رفتاری درک شده، تلاش می‌کند رفتارهای غیرارادی را نیز پیش‌بینی کند. شکل زیر تئوری رفتار برنامه ریزی شده را نشان می‌دهد: (یعقوبی و شاکری، ۱۳۸۷، ص ۲۷؛ احمدی ۱۳۸۹، ص ۱۲۹)

مأخذ: (ماتیزون، ۱۹۹۱ ،ص۱۷۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ب.ظ ]




فقدان پژوهش‌های بین فرهنگی کافی در این زمینه، ما را در قبال تعمیم تجارب حاصل از نوجوانان طبقه متوسّط غربی به نوجوانان دیگر فرهنگ‌ها محتاط می‌سازد.

    1. هویّت و ‌جنسیت

اریکسون (۱۹۶۸) که بیش از همه به تفاوت ‌شکل‌گیری هویّت در دو جنس عقیده دارد، معتقد است که برای زنان مسأله هویّت در ضمن نوجوانی حل نمی‌شود. وی اشاره می‌کند که یک بخش از هویّت زنان باید برای تطبیق و سازگاری‌یافتن با شوهرداری و بچّه‌داری باقی بماند. به نظر وی تفاوت‌های جسمانی ممکن است در جریان تحولّ هویّت تأثیر بگذارد (به نقل از آقاسلطانی، ۱۳۷۸).

در رابطه با تفاوت میان دختران وپسران در زمینه‌ی انتخاب شغل، عقاید سیاسی، عقاید مذهبی و نگرش‌های مربوط به نقش جنسی، تحقیقاتی صورت گرفته که نتایج آن‌ ها اشاره ‌به این نکته دارد که ماهیّت و محتوای هویّت دختران متفاوت از پسران است (واترمن، ۱۹۸۲). در همین راستا مارسیا (۱۹۶۶) معتقد است که جریان ‌شکل‌گیری هویّت در زنان و مردان کاملاً یکسان نیست. مثلاً جریان اجتماعی‌شدن در طیّ ‌شکل‌گیری هویّت بزرگسالی برای دو جنس مشابه نیست و ممکن است در کل، ‌شکل‌گیری هویّت نیز چنین باشد. او در سال ۱۹۸۰ اظهار می‌دارد که زنان و مردان در تشکیل هویّت از نظر فرایند و عمل به هم شباهت دارند و اگر تفاوتی در ‌هویت‌یابی وجود دارد؛ بیشتر مربوط به حوزه ها و موضوعات هویّت می‌شود.

از نظر گلدبر[۷۸] (۱۹۸۶؛ به نقل از محمدی، ۱۳۸۴) تفاوت در ‌هویت‌یابی زنان و مردان ناشی از الگوهای متفاوت اجتماعی‌شدن برای زنان و مردان در فرهنگ اکثر جوامع است. آرچر (۱۹۹۲؛ به نقل از خواجه پور و عطار، ۱۳۸۷) و کروگر (۱۹۹۷) معتقدند که در بیشتر موارد ‌شکل‌گیری هویّت در زنان و مردان شبیه یک‌دیگر است. آن‌ ها اظهار ‌داشته‌اند که زنان تقریباّ مشابه مردان به سمت به دست‌آوردن معنای درستی از هویّت به پیش می‌روند هرچند یک تفاوت جنسی مشاهده شده است.

تعریف مفهوم و ‌نظریه‌های مربوط به تاب‌آوری

مقدّمه

تاب‌آوری درعلوم رفتاری ‌خصوصیتی است که با گذر زمان رشد می‌کند و می‌تواند به وسیله شیوه های مداخله‌ای تحت تأثیر قرار گیرد ‌(دراپیوا‌، ساینت ـ ژاکواس‌، لپاین‌، بگین و برنارد[۷۹]، ۲۰۰۷). نگاهی به پژوهش‌های انجام شده در این حوزه نشان‌گر آن است که اصولاً دو رویکرد در این خصوص مدّنظر بوده است؛ نخست، تاب‌آوری را در قالب شاخص‌های مختلفی مانند عزّت‌نفس[۸۰]، عملکرد آموزشی[۸۱]، سلامت جسمی[۸۲]، مقابله و انطباق[۸۳]، فقدان آسیب‌شناسی روانی یا رفتارهای بزه‌کارانه[۸۴] بررسی نموده‌اند (مارکستروم‌، مارشال و تریون[۸۵]، ۲۰۰۰)؛ و دوّم پژوهش‌هایی که بر تعریفی خاص از تاب‌آوری و مقیاس‌ها یا پرسشنامه‌های ویژه‌ای جهت ‌اندازه‌گیری تاب‌آوری‌، به کار گرفته شده‌اند.

در پیوند با تعریفی دقیق از تاب‌آوری باید گفت با وجود گذشت دو دهه پژوهش در این‌باره هنوز ابهاماتی مشاهده می‌شود‌، اما تعاریفی که در ادامه خواهد آمد تعاریفی هستند که اجماع و توافق بیشتری روی آن‌ ها است.

    1. تعاریف تاب‌آوری

گارمزی و ماستن[۸۶] ‌(۱۹۹۱) تاب‌آوری را «یک فرایند‌، توانایی یا پیامد سازگاری موفّقیّت‌آمیز با وجود شرایط تهدیدکننده» تعریف نموده‌اند. در واقع تاب‌آوری سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است (والر[۸۷]، ۲۰۰۱). به طور کلّی تاب‌آوری مفهومی روان‌شناختی است که توضیح می‌دهد افراد چگونه با ‌موقعیت‌های غیرمنتظره کنار می‌آیند. تاب‌آوری به معنای سرسختی در مقابل استرس ‌، توانایی برگشت به حالت عادّی و زنده‌ماندن و تلاش در شرایط ناگوار است ‌(دوو[۸۸]۲۰۰۴؛ به نقل از حسام پور، ۱۳۸۸).

تاب‌آوری فقط به آسیب‌ناپذیری در برابر فشار اشاره نمی‌کند‌، بلکه بیشتر دربرگیرنده‌ی توانایی فرد در یافتن راهی به سوی سلامت از حوادث و وقایع منفی است‌ (گارمزی‌، ۱۹۹۱). ‌بنابرین‏ تاب‌آوری یک ویژگی ذاتی نیست‌، بلکه سازه‌ای پویا و رشدکننده است که بر انطباق مثبت و رشد فرد در شرایط مشکل اشاره می‌کند ‌(لاتر[۸۹] و همکاران‌، ۲۰۰۰؛ لاتر‌، ۱۹۹۰؛ به نقل از حسام پور‌، ۱۳۸۸). بر همین اساس کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) تأکید کرده‌اند‌، که تاب‌آوری تنها مقاومت منفعل در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدیدکننده نیست، بلکه فرد تاب‌آور‌، ‌مشارکت کننده‌ فعّال و سازنده محیط پیرامونی خود است. تاب‌آوری قابلیّت فرد در برقراری تعادل زیستی ـ روانی ـ معنوی ‌، در مقابل شرایط مخاطره‌آمیز می‌باشد.

گستردگی مفهوم تاب‌آوری سبب شده است تا این سازه معادل با سازه‌هایی مانند سازگاری مثبت‌، مقابله یا شایستگی درنظر گرفته شود. فرگوس و زیمرمن[۹۰] ‌(۲۰۰۵) در این‌باره معتقدند‌، اگرچه هر یک از این سازه‌ها با تاب‌آوری به گونه‌ای مرتبط است امّا آن‌ ها از تاب‌آوری متمایز هستند. سازگاری مثبت به یک نتیجه‌ تاب‌آوری اشاره می‌کند. وقتی که افراد بر موقعیّت پرخطر ‌(مانند انتقال به مدرسه‌ی راهنمایی) غلبه می‌کنند‌، چنان‌چه رشد سالم داشته باشند ‌(به عنوان مثال پیشرفت تحصیلی)‌، آن‌ ها با بافت جدید سازگار شده‌اند. در این صورت سازگاری مثبت یک نتیجه‌ تاب‌آوری است. امّا فرایند چیرگی بر خطر تاب‌آوری است. فرآیندهای تاب‌آوری می‌تواند نتایج دیگری مانند اجتناب از‌ یک نتیجه‌ منفی یا مقابله موفّق با یک واقعه‌ی آسیب‌زا را در پی داشته باشد.

‌ تاب‌آوری همچنین از شایستگی متمایز شده است. شایستگی یک دارایی ‌(مانند عوامل محافظتی سطح فردی) است که می‌تواند یک جزء ضروری برای فرایند تاب‌آوری باشد که به نوجوانان هنگام غلبه بر سختی کمک می‌کند (حسام پور، ۱۳۸۸).

اخیراًّ راتر[۹۱] ‌(۱۹۸۵ و ۱۹۹۹؛ به نقل از اولسون‌، بوند‌، برن‌، ولا ـ برودریک و سویر[۹۲]، ۲۰۰۳) در یک تعریف نسبتاّ جامع و مقبول‌، تاب‌آوری را به عنوان فرآیندی پویا توصیف ‌کرده‌است که شامل تعامل میان عوامل خطرزا و عوامل محافظتی درونی و بیرونی‌، برای بهبود نشانه های رویدادهای ناگوار زندگی می‌باشد. اغلب شناخت خطر‌، محافظت و تاب‌آوری باعث رشد راهبردهای مداخله‌ای اوّلیّه شده و در بازداشتن خشونت و غفلت از کودک و دیگر نتایج مانند مشکلات رفتاری کودک، استفاده از مواد و جرم نوجوان آگاهی می‌دهد (دورلاک[۹۳]، ۱۹۹۸).

مکانیسم های خطر‌، واکنش فرد را به شرایط ناگوار تشدید می‌کند (فرد را آسیب‌پذیرتر می‌نمایند) و مکانیسم‌های محافظتی‌، پاسخ فرد را به شرایط ناگوار اصلاح می‌کند‌ (فرد را تاب‌آور می‌سازند) (راتر‌، ۱۹۸۷ و ۱۹۹۹؛ به نقل از اولسون و همکاران ، ۲۰۰۳). از آنجا که عوامل خطرزای متعدّدی در طول زندگی وجود دارد‌، یک تاب‌آوری موفّق به عوامل محافظتی‌ نیاز دارد که فرد را قادر سازد ‌به این تغییرات پاسخ سازگارانه‌ای بدهد ‌(هلر‌، لاریو‌، دی ایمپریو و بوریس[۹۴]، ۱۹۹۹؛ به نقل از پلیس‌، رینولدز‌، کوسینز و اونیل[۹۵]، ۲۰۰۲).

در خصوص عوامل محافظتی برای تاب‌آوری ‌، اغلب پژوهشگران معتقد به سه عامل مؤثّر در این زمینه هستند که این سه عامل عبارتند از:

    1. خصوصیّات شخصیتی

    1. عوامل محافظتی و ترمیمی خانواده

  1. نیروهای اجتماعی (سیکومب[۹۶]، ۲۰۰۲؛ والش[۹۷]، ۱۹۹۶؛ به نقل از حسام پور‌، ۱۳۸۸).

همچنین عوامل محافظتی که در مداخلات اوّلیّه مورد توجّه قرار گرفته‌اند عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ب.ظ ]




پژوهش‌های موج دوم ارزیابی پیچیده‌تری از تأثیر محیط و خانواده ارائه می‌کنند. والدین معمولاً به شیوه یکسانی به همه فرزندان خود پاسخ نمی‌دهند، به همین ترتیب همه فرزندان نیز محیط خانواده یکسانی را تجربه نمی‌کنند (پلامین،آزبری ودان[۱۵۷]،۲۰۰۱). حتی زمانی که خانواده با تضاد معناداری روبرو شود، انعکاس والدین از مشکلات برای همه فرزندان یکسان نخواهد بود، در نتیجه فرزندان میزان فشار یکسانی را تجربه نمی‌کنند واکنش آن‌ ها و تأثیر چنین رویداد هایی بر آن‌ ها یکسان نخواهد بود.

یک مدل تراکنشی، این الگوهای پویا را در نظر گرفته و اهمیت آزمایش الگوهای تعاملی که رشد را درطول زمان شکل می‌دهد نمایان می‌کند (سامروف،۲۰۰۰). تأثیر بافت اجتماعی بر کودک، از طریق ادراک و تفسیرهای وی از آن است. بعضی از پژوهشگران چنین فرایندهای درونی را مورد توجه قرار می‌دهند. چنین ارزیابی‌هایی ذاتاً دشوار است به ویژه ‌در مورد کودکان کم سنی که فاقد مهارت‌های زبانی و ساختار مفهومی مورد نیاز برای بیان تأثیر تجارب ناخوشایند هستند. معانی که کودکان در سنین مختلف کسب می‌کنند متفاوت است، ‌بنابرین‏ تاثیری که یک تجربه بر کودکان مختلف دارد متفاوت است.

ویژگی بافتی فرایندهای حفاظتی

به دنبال توجه بیشتر به فرایند های تاب آوری، پژوهشگران در یافتند که فرایند های محافظتی نیز می‌توانند بسیار وابسته به موقعیت باشند. همان گونه که گروه‌های مختلف نسبت به استرسور های یکسان به صورت‌های متفاوت پاسخ می‌دهند، عوامل محافظتی نیز می‌توانند برای گروه‌های مختلف، متفاوت باشند. به عنوان مثال اگرچه روابط نزدیک و حمایت اجتماعی می‌تواند سازگاری مطلوب تری را در درازمدت پیش‌بینی کند اما سیچتی و رورگوش[۱۵۸] (۱۹۹۷) در پژوهشی روی کودکانی که مورد بد رفتاری قرارگرفته بودند مشاهده کردند افرادی که ارتباطات اجتماعی کمتری دارند در درازمدت سازگاری مثبت بیشتری از خود نشان دادند. به گونه مشابه ورنر و اسمیت[۱۵۹](۱۹۹۲) ووایمن[۱۶۰] (۲۰۰۳) نشان دادند که فاصله عاطفی و انتظارات پایین از والدین می‌تواند مرتبط با تاب آوری آینده فرد باشد. آن‌ ها در ادامه مطالعات خود دریافتند که بسیاری از این افراد در آینده از برادران و خواهران خود فاصله می‌گیرند که شاید علت آن اجتناب از غرق شدن در مشکلات هیجانی آنان می‌باشد. این نتایج بیانگر چالش‌های متمایزی است که کودکان خانواده های گسسته با آن مواجه‌اند و تاکیدی است بر اهمیت اجتناب از نتیجه‌گیری‌های سطحی نگرانه ‌در مورد آنچه موجب مقابله مثبت می‌شود.

ثبات و تغییردر سازگاری افراد تاب آور

ممکن است کودکی در یک مقطع از رشد به عنوان یک فرد تاب آور تشخیص داده شود و در سایر مقاطع از خود تاب آوری نشان ندهد، یا اینک هدر یک بافت به عنوان تاب آور شناخته شود و در بافتی دیگر، چنین نباشد. دیگر اینکه یک کودک ممکن است در برخی از جنبه‌های زندگی سازگاری مطلوب داشته باشد و نه در تمام جنبه‌های زندگی. موج دوم پژوهش‌ها، مدل های پیچیده‌تری را فراهم می‌آورد که به تبیین مسیرهای سالم رشد در مقابل مسیرهای ناسازگاری در زندگی کودکانی که در شرایط پر خطر هستند، می‌پردازند. این ها فرصت‌هایی را برای بررسی نقاط عطف در زندگی این افراد که موجب تغییر عملکرد آن‌هامی‌شود و نحوه تعامل آن‌ ها با بافتی که در آن قرار دارند، به وجودمی‌آورند (ماستن و رید،۲۰۰۲).

بسیاری از تحلیل‌ها ‌در مورد مسیرهای رشد بر اساس داده های حاصل از مطالعات موردی و طولی انجام می‌پذیرد. این نتایج فرصتی فراهم می‌آورد که به بررسی تغییرات فرد در طول زمان پرداخته شود (ورنر و اسمیت،۲۰۰۱)[۱۶۱]. چنین داده هایی بیانگر ظرفیت افراد برای تغییر در طول مسیر رشد است و ‌در مورد امکان وجود فرایندهایی که ثبات و تغییری را در عملکرد فرد ایجاد می‌کند، بینشی به وجود می‌آورد. ‌بنابرین‏ با توجه به مسیرهای مختلف رشد، نقاط عطفی می‌تواند در زندگی افراد وجود داشته باشد که آن‌ ها را به سمت سازگاری بهتر سوق دهد. به عنوان مثال ورنر و اسمیت (۱۹۹۲) گزارش کردند که بیشتر کودکان پرخطر که در دوران نوجوانی مشکلات سازگاری جدی داشتند، با رسیدن به حدود سی سالگی بهبود یافته‌اند و این نتیجه به ویژه ‌در مورد زنان بیشتر صدق می‌کند. تنها یک ششم از کودکان پر دردسر، بزرگسالانی پر دردسر شدند. این نقاط عطف می‌تواند رشد منابع فردی، کسب تحصیلات بالاتر، ازدواج باهمسری پذیرا و حمایتگر، به دست آوردن مهارت‌های شغلی، برخورداری از محیط کاری مناسب و توسعه شبکه ارتباطات دوستانه و خانوادگی باشد (رایت و ماستن،۲۰۰۶).

با این حال الگوهای بهبود تحسین‌برانگیزی که ‌در مورد بسیاری از افراد دیده می‌شود ‌به این معنا نیست که همه کودکان شرایط استرس زا را به سلامت پشت سر خواهند گذاشت و بهبود خواهند یافت. در صد معناداری از افرادی که در مطالعات مختلف شرکت ‌داشته‌اند با مشکلات جدی شناختی، رفتاری و عاطفی روبرو بوده‌اند که به نظر می‌رسد اثرات آن پایدار باشد (گانار[۱۶۲]،۲۰۰۱؛ماستن و هوبارد[۱۶۳] ،۲۰۰۳). مطالعات طولی نشان می‌دهد هنگامی که مشکلات متعددی در حوزه های مختلف به ویژه در سنین پایین برای فرد رخ می‌دهد مثل شکست تحصیلی، مشکلات سلامت روان، ‌بزهکاری و غیره، الگوهای ناسازگاری و سوء رفتار پایدارتر خواهد بود. در چنین شرایطی مداخلات، مشکل تر و به سختی اثرگذار خواهد بود. نکته دیگر آنکه بعضی از استرس زاهایی که فرد با آن‌ ها روبرو است ممکن است اثر خود را همان زمان نشان ندهند و بعدها در زندگی بزرگسالی فرد به تدریج بروز پیدا کنند. به عنوان مثال تجربه زندگی با والدین افسرده یا غفلت و سوء رفتار والدین می‌تواند به توانایی فرد در برقراری رابطه‌ای صمیمی و ایفای نقش یک والد موفق در زندگی و توانایی فرد در برقراری رابطه‌ای صمیمی و ایفای نقش یک والد موفق در زندگی بزرگسالی آسیب برساند (رایت و ماستن،۲۰۰۶).

تأثیرات فرهنگی روی تاب آوری

همان گونه که با رشد بیولوژیکی، افراد مجهز به سیستم های سازگاری می‌شوند، رشد فرهنگی نیز تولید کننده مجموعه‌ای از سیستم های حمایتی است. بسیاری از فاکتور های حفاظتی ریشه در فرهنگ دارند. سنت‌های فرهنگی، آیین‌های مذهبی و انجمن‌های مختلف بی‌شک دامنه وسیعی از فاکتور های محافظتی را برای افراد فراهم می‌آورند. نشان داده شده است که در میان گروه‌های اقلیت در یک جامعه، نیروی هویت قومی، نژادی یا مذهبی، می‌تواند این افراد را در برابر تجارب تبعیض‌آمیز، مقاوم سازد (رایت و لیتل فورد،۲۰۰۲). علاوه بر این، فرایندها و عواملی که به عنوان ویژگی فردی قلمداد می‌شوند مثل مهارت‌های شناختی کافی، حساسیت‌های اجتماعی و عاطفی و توانایی خود تنظیمی ممکن است تحت تأثیر عوامل فرهنگی باشند. لازم به ذکر است که ‌در مورد تأثیر این عوامل بر تاب آوری و چگونگی آن، نیاز به پژوهش‌های بیشتر همچنان احساس می‌شود.

۲-۱-۳-۲-۳- موج سوم: مداخله برای ایجاد تاب آوری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ب.ظ ]