کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 طراحی محصولات دیجیتال برای استارتاپ‌ها
 کسب درآمد از تولید محتوای هوش مصنوعی
 تربیت اصولی سگ پیت بول
 استفاده حرفه‌ای از کوپایلوت
 شناخت مخاطبان هدف در وبسایت
 فروش محصولات دیجیتال سلامت
 احیای رابطه عاشقانه
 کسب درآمد از فروش لوازم ورزشی دست‌دوم
 بازاریابی ویدیویی موثر
 تربیت ژرمن شپرد مطیع
 نگهداری صحیح از سگ هاسکی
 درآمدزایی از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 همکاری در فروش شبکه‌های اجتماعی
 تبدیل اختلافات به فرصت رشد
 شناخت کامل نژاد ژرمن شپرد
 آموزش جامع ابزار هوش مصنوعی Gemini
 کسب درآمد از نوشتن مقالات تخصصی
 مدیریت اضطراب در روابط عاطفی
 درآمدزایی از ساخت اپلیکیشن موبایل
 تقویت مهارت‌های فردی و حرفه‌ای
 راهنمای خرید اسکرچر گربه
 انتخاب سگ آرام برای آپارتمان
 کسب درآمد از تولید کتاب الکترونیک با هوش مصنوعی
 راهکارهای درآمدزایی در خانه
 علل اسهال در سگ‌ها
 معرفی نژاد طوطی گرینچیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۱-۳- بیان مسئله

شرکت ها به طور مستمر برای بقای خود با چالش مواجه اند. ورود موفق به بازار و رقابت با عدم اطمینان بالایی همراه است و محدودیت های مختلفی دارد. از این رو تعداد زیادی از شرکت ها مخصوصاً شرکت های جدید پس از ورود بازار را زود ترک می‌کنند؛ ‌بنابرین‏ در بعضی از صنایع یا مناطق تنها تعداد کمی از تازه واردها بقا می‌یابند. تا زمانی که دانش ما درباره ی فرایندهای رشد شرکت های جدید بهبود نیابد موفقیت و شکست شرکت‌ها نیز مسئله ی مبهمی خواهد بود (فریچ و دیگران[۱]، ۲۰۰۶). از آنجایی که ایجاد شرکت های جدید به عنوان ابزاری برای کاهش بیکاری و رشد اشتغال یک منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است، خروج این شرکت ها و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن، نیاز به مطالعه بقای شرکت ها را آشکار می‌کند(مدهوشی و تاری، ۱۳۸۶). از طرفی مطالعات اخیر نشان می‌دهند که احتمال بقا به طور معنی داری در بین شرکت های هر صنعت فرق می‌کند. بخشی از این ناهماهنگی ها با ویژگی های خاص صنعت توضیح داده می‌شوند. در واقع نوع خط مشی انتخابی بنگاه، به نوع عامل مؤثر در این ناهماهنگی بر می‌گردد(اودرش، هاولینگ و تریک[۲]، ۱۹۹۷).

‌بنابرین‏ در این تحقیق، دو نوع متغیر مورد مطالعه قرار می‌گیرد: ویژگی های صنعت و شرکت، و تاثیر این دو نوع متغیر بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران طی سال های ۱۳۹۰-۱۳۶۰ بررسی می شود. از آنجا که تاکنون تحقیقات منسجمی درباره بقای شرکت ها در ایران و بخصوص استان مازندران انجام نشده است، علاوه بر انجام تحقیق برای صنایع دیگر استان، این تحقیق می‌تواند راهگشای مطالعات بعدی برای تحلیل عوامل تأثیرگذار صنعتی و شرکتی بر بقای شرکت ها موجود در این صنعت و صنایع دیگر در سطح کشور و استان های دیگر باشد و نتایج آن می‌تواند به مدیران برای مطالعات و تحقیقات آینده کمک کند

    1. اهداف پژوهش

هدف کلی این تحقیق بررسی تأثیر ویژگی های سطح صنعت و سطح شرکت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران می‌باشد. و اهداف جزئی عبارتند از:

    • بررسی تأثیر اندازه شرکت بر بقای شرکت های تازه وارد صنایع برق و الکترونیک استان مازندران؛
    • بررسی تأثیر سرمایه اولیه بر بقای شرکت های تازه وارد صنایع برق و الکترونیک استان مازندران؛
    • بررسی تأثیر درجه نوآوری در صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد صنایع برق و الکترونیک استان مازندران؛
    • بررسی تأثیر نرخ ورود به صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد صنایع برق و الکترونیک استان مازندران؛
    • بررسی تأثیر شدت سرمایه بر بقای شرکت های تازه وارد صنایع برق و الکترونیک استان مازندران؛
    • بررسی تأثیر رشد صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد صنایع برق و الکترونیک استان مازندران؛
  • بررسی تأثیر نوع شرکت بر بقای شرکت های تازه وارد صنایع برق و الکترونیک استان مازندران.

    1. سؤال‏های پژوهش

سؤال هایی که در این تحقیق در پی پاسخ دادن به آن هستیم عبارتند از:

۱- آیا بین ویژگی های صنعت و بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران ارتباط معنی داری وجود دارد؟

۲- آیا بین ویژگی های شرکت و بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران ارتباط معنی داری وجود دارد؟

    1. فرضیه های پژوهش

با توجه به هدف پژوهش و سوالات فراروی پژوهشگر فرضیه های زیر مورد بررسی قرار می‌گیرد:

فرضیه اول: اندازه ی شرکت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران تأثیر دارد.

فرضیه دوم: سرمایه اولیه بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران تأثیر دارد.

فرضیه سوم: درجه نوآوری در صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران تأثیر دارد.

فرضیه چهارم: نرخ ورود به صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران تأثیر دارد.

فرضیه پنجم: شدت سرمایه بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران تأثیر دارد.

فرضیه ششم: نرخ رشد صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران تأثیر دارد.

فرضیه هفتم: نوع شرکت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران تأثیر دارد. ( از آنجا که ‌در مورد این متغیر اطلاعات لازم وجود نداشته است در نتیجه مجبور به حذف این متغیر شده ایم.)

    1. تعریف متغیرها

متغیرهایی که در این تحقیق به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده اند عبارتند از:

    1. اندازه شرکت: اندازه شرکت به وسیله ی تعداد کارکنان شرکت سنجیده می شود.
    1. سرمایه اولیه: به صورت سرمایه ثابت و سرمایه در گردش شرکت در زمان تأسیس و یا تأمین مالی از طریق وام تعریف می­ شود.
    1. درجه نوآوری در صنعت: توسط تعداد محصولات جدیدی که به بازار عرضه می شود سنجیده می شود.
    1. نرخ ورود به صنعت: برابر با تعداد پروانه های صادر شده در بازه زمانی مورد نظر و در صنعت مورد مطالعه می‌باشد.
    1. شدت سرمایه: میزان سرمایه شرکت های موجود در صنایع برق و الکترونیک استان مازندران به ازای هریک از کارکنان آن ها می‌باشد.
    1. نرخ رشد صنعت: به معنی میانگین نرخ رشد سالیانه صنعت می‌باشد که در این تحقیق مبنای اندازه گیری ‌بر اساس نرخ رشد فروش بوده است، اما به دلیل در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به فروش شرکت ها معیار سنجش تغییر داده شد و بر اساس میزان رشد استخدام اندازه گیری می شود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 10:33:00 ب.ظ ]




۲-۱۱-۱-۱- نظریات مربوط به ترس و اضطراب از مرگ

بررسی مرگ و پدیده‌های مربوط به آن همیشه توجه محققین را به خود جلب کرده و موجب شکوفایی و علاقمندی علمی در زمینه هراس و اضطراب از مرگ گردیده است. در تلاش برای توجیه اضطراب مرگ و پدیده‌های مربوط به آن محققین مختلف، تئوری های زیادی را مطرح نموده اند که در اینجا به تعدادی از آن ها اشاره می شود.

۱- دیدگاه اصالت وجودی

روانشناسان وجودی معتقدند که ترس اصلی انسان و ترسی که اغلب آسیب شناسی روانی از آن به وجود می‌آید، ترس از مردن است. در کودکی، اضطراب درباره ی مرگ بسیار بارز است و بیشتر از همه از این دوران به یاد می‌آید. شاید ‌به این علت که کودکان آسیب پذیر هستند و ‌به این خاطر که بدترین تصورات آن ها چندان به واقعیت نزدیک نیست، ترس آن ها عریان، واضح و به یاد ماندنی است. مرگ یعنی فراموش شدن، تنها ماندن. مرگ یعنی درماندگی، تنهایی، متناهی بودن. خلاصه این که مرگ به قدری مخوف است که کودکان و بزرگسالان تقریبا به طور همگانی برای برخورد آن، راهبرد های کنار آمدن را به کار می گیرند(نادری و همکاران، ۱۳۸۹).

در نگاه پل تیلیش اضطراب مرگ و سرنوشت، بنیادی ترین نوع اضطراب است. که از آن چاره نبوده و هر کوششی برای رفع آن از طریق استدلال بی فایده است. ‌بنابرین‏ هرگاه این نوع اضطراب بر جامعه حاکم باشد، فرد گرایی افزونی می‌یابد و مردمان در فرهنگ جمعی گرا کمتر در معرض این نوع اضطراب خواهند بود(تیلیش، ترجمه ی فرهاد پور، ۱۳۸۴، ص۸۱). راه رهایی از این اضطراب در حالت افراطی، در دیگاه برخی از متفکران چون رواقیون، خودکشی است (همان،ص۹۲).

۲- تئوری مدیریت وحشت[۲۳]

تئوری مدیریت وحشت تئوری است که مبتنی بر مکتب اگزیستانسیالیسم( اصالت وجودی)، که توضیح می‌دهد چگونه ترس از مرگ، زیر بنای اکثر کارهایی است که انجام می‌دهیم، این تئوری به آن دسته از مکانیسم های روانی که ما آن ها را به عنوان عامل حفاظتی در برابر اضطراب ناشی از آگاهی از مرگ، به کار می بریم، توجه دارد. این نظریه به وسیله ی گرین برگ[۲۴] و همکاران(۱۹۸۶) و سولومن[۲۵] و همکاران،۱۹۹۱) ارائه شده است. طبق این تئوری، اضطراب مرگ، اساسی ترین منشا اضطراب در انسان است. مانند دیگر موجودات زنده انسان ها تمایل دارند که از خود محافظت کنند و ترکیب این تمایل با شناخت این واقعیت که هرکسی خواهد مرد، نوعی ترس فلج کننده از مرگ را در ما به وجود می آورد(همان).

نظریه ی مدیریت وحشت، با الهام از نظریه های افرادی مانند، کی یرکگارد[۲۶]، نیچه[۲۷]، فروید، یالوم[۲۸]، می و به ویژه بکر[۲۹]، توانسته است روی آورد هستی نگر به مسائل روانشناسی و به ویژه موضوع مرگ باشد.

بر اساس این نظریه، دفاع در برابر افکار هشیار و ناهشیار مرگ، از طریق دو سبک دفاعی مجزا با نام “مجاور[۳۰]” و “دوربرد[۳۱]” صورت می‌گیرد. هرکدام از این دو سبک دفاعی دارای اصول و مکانیزم خاص اند. هنگامی که افراد به صورت هشیار با افکار مرتبط با مرگ خویشتن مواجه می‌شوند، از طریق سبک دفاعی مجاور در قالب انکار[۳۲] و طرد[۳۳]، به تأخیر انداختن[۳۴] و یا انحراف توجه[۳۵]، به سرعت آن افکار را از سطح هشیار و توجه کانونی خویش خارج می‌کنند. اما این نظریه نشان می‌دهد که این افکار در سطح غیرهشیار، همچنان پویا و قابل دسترس هستند و در نتیجه به عنوان تهدیدی برای ساختار روانی فرد باقی می مانند. به همین جهت افراد به سمت ایمان به یک نظام ارزشی معنادار و کسب و حفظ حرمت خود- به منظور مدیریت عمیق تر و بادوام تر این تهدید- بر انگیخته می‌شوند. این برانگیختگی و تلاش در جهت دفاع در برابر افکار مرگ، دفاع دوربرد نامیده می شود( پیزینسکی و دیگران،۱۹۹۹؛ آرنت و گرینبرگ، ۱۹۹۹).

۳- نظریه ی روانکاوی[۳۶]

فروید در سال های (۱۹۳۹-۱۸۵۶)، برای اولین بار به موضوع مرگ و هراس از مرگ پرداخت. او دریافت که گاهی ترس مردم ترس از مرگ را بین می‌کنند. با وجود این ” مرگ هراسی” آن گونه که فروید آن را مطرح کرد، صرفا وارونه کردن و تعدیل منبع نگرانی عمیق تر بود. از نظر فروید، این مرگ نیست که اکثر مردم از آن می ترسند؛ زیرا مرگ، در واقع غیر قابل تصور است و هنگامی که تلاش می‌کنیم آن را به تصویر بکشیم، به عنوان تماشاچیان زنده ایم و ادامه حیات می‌دهیم. نهایتاً هیچ کس مرگ خود را باور ندارد و یا این مطلب را به گونه ای دیگر بیان می کند. در حالت ناخودآگاه، هرکدام از ما معتقد به جاودانه بودن بدن خود می‌باشد. قسمت ناخودآگاه ذهن ما به گذر زمان و مراحل طی شده نمی پردازد و اینکه زندگی ما خاتمه خواهد یافت، در ذهن نمی گنجد، علاوه بر این آنچه که فرد از آن می ترسد، مرگ نیست، زیرا فرد هرگز نمرده و آن را تجربه نکرده است. از نظر فروید افرادی که ترس های مربوط به مرگ را بیان می‌کنند، در واقع از این طریق سعی می‌کنند به تعارضات درون کودکی خود بپردازند به طور صریح نمی توانند درباره ی آن ها بحث نمایند(فروید، ۱۹۵۳، به نقل از نادری و همکاران،۱۳۸۹).

۴- تئوری تاسف[۳۷]

این تئوری توسط تومر و گرافتون[۳۸] (۱۹۹۶) پیشنهاد گردید. این تئوری به روشی توجه دارد که با بهره گرفتن از آن، مردم کیفیت زندگی خود را ارزشیابی کرده و برای زندگی خود ارزش قائل هستند. طبق این تئوری اگر مردم احساس کنند که نمی توانند عمل نیکی انجام دهند و تا کنون هم انجام نداده اند، احتمالا دیدگاه مرگ آن ها را نگران خواهد کرد. در این صورت ممکن است افراد با نگرانی ‌در مورد غفلتهای گذشته و فرصت های از دست رفته و یا انکار موفقیت های احتمالی آینده ‌و تجاربی که امکان پذیر نخواهد بود، خود را آزار دهند. این تئوری حاکی از این است که اضطراب را می توان تقلیل داد. مردم می‌توانند خاطرات ناخوشایند خود و نیز انتظاراتی که امکان پذیر نمی باشند را بازنگری نموده و چگونه زندگی کردن برای ایجاد زندگی مثمر ثمر تر را در رابطه با وضعیت کنونی کشف نمایند و ‌به این ترتیب، نگرانی خود ‌در مورد مرگ را تقلیل دهند(نادری و همکاران،۱۳۸۹).

۵- نظریه ی گودمن[۳۹]

گودمن(۱۹۸۱) بیان می‌کند که ترس از مرگ، ترس از فنا و نیستی، مشکل ترین ترس غیرقابل کنترل می‌باشد. اغلب ساختارهای دفاعی، از قبیل انکار واقعیت، اصول گرایی، موضع گیری در جهت انزوگری مذهبی و جداشدن از ترس ها به صورت مشروط، موانع محافظتی مؤثر را ‌در مورد ترس از مرگ، ارائه نمی دهند. ‌بنابرین‏، مردم برای هماهنگ شدن و کنار آمدن با ترس و اضطراب ناشی از مرگ، به حالات مختلفی از جاودانگی سمبولیک پناه می‌برند. تصور فرد به اینکه از طریق اعقاب خود زندگی جاودانه ای داشته باشد، یا با این باور که روح هرگز نمی میرد(از نظر مذهبی)، زندگی کردن از طریق آثار به جامانده و کارهای انجام نشده، انتساب خود به طبیعت که همیشه جاری است(طبیعت گرایی) و آشنایی با سنت و فرهنگ و افکاری از این قبیل(گودمن،۱۹۸۱؛ به نقل از نادری و همکاران،۱۳۸۹).

۲-۱۱-۲- اضطراب پوچی و بی معنایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]




همچنین نشان داده شده است که مرکز تقویت حاوی نرون های دوپامین است که از موضع خود را کلاهک قدامی مغز تا دستگاه لیمبیک میانی در پیش مغز امتداد دارد.گیرنده های اپیوئید در این نرون های دوپامین یافت شده اند که تحریک با اپیوئید ها،این سیستم دوپامین را بر می انگیزد.مطالعات نشان داده است که تحریک منطقه لیمبیک میانی،سبب افزایش استفاده از هروئین،کوکائین و اتانول می شود.بلوکه کردن گیرنده های دوپامین از مصرف اپیوئید ها و کوکائین جلوگیری می‌کند و بلوکه کردن محل های جذب نوراپی نفرین،دریافت الکل را کاهش می‌دهد.

میانجی های شیمیایی دیگری ممکن است با به کاربردن کارکرد تعدیل کننده در مصرف مواد و الکل دخیل باشند.در انسان ها تزریق بازدارنده های جذب مجدد سروتونین(زیملدین،فلوکستین،سیتالوپرام به مصرف کننده های الکل غیر افسرده با کاهش میزان مصرف و افزایش روزهای پرهیز از الکل مرتبط بود.یک دلیل احتمالی برای این موضوع،تاثیر سروتونین بر دیگر سیستم های میانجی شیمیایی است.نرون های سروتونین در هیپوتالاموس تا نرون های مغز پسین امتداد دارد که پپتیدهای اپیوئیدی درونزاد مغز پسین و تصویر های نرون های گاماآمبونوبوتیریک اسید(گابا) را بازداری می‌کند.نورنهای گابا در کلاهک قدامی مغز،نرون های دوپامین و دیگر میانجی های شیمیایی را بازداری می‌کند.

متغیرهای اجتماعی-فرهنگی

متغیرهایی که در اینجا مورد ملاحضه قرار می گیرند از سطح یکپارچه تا سطح مولکولی در تغییر بوده و در ارتباط با افزایش مصرف آغازین ماده و ادامه آن تا حد مصرف زیاد از حد می‌باشد.با شروع در مصرف الکل در سطح یکپارچه،متغیر بین ملیتی وجود دارد.بررسی های انجام شده در یک مطالعه طولی یا مقیاس وسیع نشان می‌دهد که تفاوت های زیادی در مصرف الکل وجود دارد.

در طول دوره (۱۹۵۰-۱۹۸۰)مصرف الکل در کشورها افزایش یافته است.ثانیاً تفاوت در مصرف با گذشت زمان کمتر شده است.همچنین بررسی ها نشان داده است که تفاوت های بین ملیتی در مصرف الکل به یکدیگر نزدیک شده اند.در گزارش دولینت[۷۸](۱۹۷۸)بیشترین میزان مصرف الکل در فرانسه،اسپانیا و ایتالیا یافت شده است.نگرش های فرهنگی و الگوهای میخوارگی،احتمال مصرف بیشتر الکل و سوء مصرف آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد.با توجه به مطالعاتی که درون یک کشور واحد انجام گرفته است(ایالات متحده).متغیر قابل ملاحضه ای در استفاده از مواد وجود دارد. میزان زیاد میخوارگی را در بین فروشندگان،کارکنان راه آهن و افرادی که در کار تجارت الکل هستند(مثل صاحبان رستوران،پیشخدمت های رستوران و مشروب فروش‌ها)یافت می شود.در تمامی این حرفه ها نوشیدن زیاد الکل بهنجار تلقی می شود.یعنی معمولا این عمل به عنوان بخشی از شغل حساب شده و الکل به راحتی در دسترس قرار می‌گیرد.همین طور استفاده از تنباکو در میان دانش آموزان دوران دبیرستان زیاد تر است آنهایی که در درس ضعیف هستند،مشکلات رفتاری دارند و علاقه مند به موسیقی هوی متال می‌باشند..همچنین آنهایی که بعد از مراجعت از مدرسه مراقب بزرگسالی ندارند اغلب از تنباکو استفاده می‌کنند.(ریچاردسون[۷۹] و همکاران۱۹۸۲).در میان نوجوانان برای گرایش به استفاده از سیگار،همسالان نقش مهمی ایفا می‌کنند اما آنهایی که احساس لیاقت بالایی دارند از همسالان خود کمتر تاثیر می‌پذیرند.سرانجام اینکه سوء مصرف هروئین و کرک در میان کلیمیان رایج است و استفاده از ماری جوانا و مواد توهم زا به فعل گرایی اجتماعی و برخی ویژگی های دهه های آخر۱۹۶۰ارتباط دارد.در همه این موارد اعضاء گروه خرده فرهنگ،اغلب در معرض انواع استفاده دارویی قرار می گیرند.از طرف همسالان تحت فشار واقع می‌شوند و به انواع مواد به راحتی دسترسی پیدا می‌کنند.

متغیر دیگری در این زمینه که باید مورد توجه قرار گیرد رسانه است.ما با برنامه های تجاری تلویزیونی که در آن آبجو با مردان ورزشکار و زنان ملبس به لباس شنای تحریک کننده همراه می شود(در کشور ما گرچه چنین تبلیغاتی از تلویزیون پخش نمی شود اما آنهایی که به ماهواره و برخی فیلم های ویدئویی خارجی دسترسی دارند چنین تصاویری را مشاهده می‌کنند).پیام این تبلیغات است الکل سرگرمی را افزایش می‌دهد.

انواع مواد مخدر

انواع مواد مخدر که از برگ،گل،ریشه ی گیاهان و یا از طریق شیمیایی و صنعتی تهیه می‌گردد بیشمار و اهم آن ها عبارتند از:

الف-تریاک:این ماده که از گرزه ی خشخاش تهیه می شود در آب و هوای مختلف کشت و به وفور به طرز خاص و یا به صورت حبه مصرف می شود.مدتی که برای معتاد شدن به تریاک لازم است ثابت نیست به طور کلی استعمال مرتب ‌یک‌ماه برای اعتیاد کافی است.

معروف‌ترین مشتقات تریاک عبارتند از:

-مرفین:در سال ۱۸۰۵مرفین از تریاک تهیه شد.از هر کیلو تریاک یک کیلو مرفین تهیه می‌گردد که زیر جلد تزریق و یا از طریق دستگاه گوارش جذب بدن می شود.این ماده به علت اثر مخدری که دارد به نام یکی از خدایان یونان باستان(مرفینوس) که رب النوع خواب است نام گذاری شده است.مرفین برای تسکین درد در پزشکی مصرف می شود برای پیشگیری از اعتیاد،پزشکان حداکثر دو یا سه روز از این ماده استفاده می‌کنند.مرفین بعد از استعمال،در فاصله ۱۵تا ۳۰دقیقه اثرات تخدیری خود را به سیستم عصبی به جای می‌گذارد.

-هروئین:در سال ۱۸۹۸ هروئین(کلمه یونانی یعنی سمبل قدرت)از مرفین ساخته شد.هروئین به طریق شیمیایی در لابراتور های خاص با ترکیب آنهیدرید آسه تیک و مرفین تهیه می‌گردد.از هر یک کیلو مرفین ۹۰۰گرم هروئین به دست می‌آید که ۳تا۵برابر قوی تر از مرفین بوده و از راه استنشاق و یا تزریق زیر جلدی و یا خوراکی به مصرف می‌رسد.اکثر معتادین آمریکا و انگلیس و سایر کشور های غربی هروئین را با تزریق زیر جلدی مصرف می‌کنند.

عوارض هروئین،مرفین،تریاک وسایر مشتقات آن به شرح زیر است:

-عوارض روانی:پس از مصرف تریاک و مشتقات آن یک حالت رویایی خوش و انبساط خاطر خاطر آرامش درونی موقت به وجود می‌آید.فرد معتاد به مواد مخدر مذکور احساس مبهم و از زمان و مکان دارد.اثرات مذکور ۴ الی ۶ ساعت بیشتر دوام ندارد و پس از آن مرحله منفی فرا می‌رسد که معتاد مایل است ماده مصرف شده را زیادتر استعمال نماید.معتاد حالت غیرارادی ،تحریک پذیری و بیقراری دارد قیود اخلاقی و حس عاطفی از بین می رود،به زندگی بی تفاوت است.به هر وسیله که شده می‌خواهد ماده ی مورد نیاز خود را تهیه نماید.گاهی دچار توهم و هذیان شده به اعمال جنون آمیز دست می زند.

-عوارض جسمی:مرفین،هروئین و تریاک و سایر مشتقات آن انواع دردها را تسکین می‌دهد و پس از چند ساعت اثرات آن را از بین می‌برد.در صورت عدم دستر سی معتاد به مواد مخدر مورد نیازش،حالت خماری آغاز می شود.خمیازه،خواب آلودگی،عرق زیاد،ریزش آب از بینی و بی اشتهایی از علائم حالت خماری است چنان که بیش از ۴۸ساعت طول بکشد معتاد دچار حملات تشنج و لرزش شده و احساس سرما می‌کند.به استفراغ،اسهال،دردهای شدید شکمی،درد پشت،دست وپا و سردرد دچار می‌گردد.از خوردن آب وغذا امتناع می ورزد و در نتیجه وزن بدنش کم شده و معتاد احساس مرگ قریب الوقوع می‌کند.اعتیاد به تریاک و مشتقات آن میل جنسی را کاهش می‌دهد .غالبا عفونت محل تزریق در مرفین و هروئین،بیماری های ریوی و قلبی منجر به مرگ معتاد می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱-۲) تفکیک عمودی[۴۲]: به عمق ساختار دلالت دارد و افزایش این نوع تفکیک، تعداد سطوح سلسله مراتب را افزایش می‌دهد. سلسله مراتب زیـاد، فاصلــه بــیــن مدیریت عالی با عملیات واقعی و هم چنین تحریف ارتباطات را افزایش می‌دهد و هماهنگی بین تصمیمات پرسنل مدیریتی و نظارت بر عملیات را برای مدیریت عالی مشکل می‌سازد. تفکیک افقی و عمودی وابسته به هم هستند، افزایش تخصص گرایی وظایف هماهنگی را افزایش می­ دهد و افزایش نیاز به هماهنگی موجب تفکیک عمودی می شود ( رابینز،۱۹۸۷).

۲-۲-۱-۳) تفکیک جغرافیایی[۴۳]: با وجود مکان های مختلف در نواحی جغرافیایی مختلف، پیچیدگی افزایش می‌یابد. تفکیک جغرافیایی به پراکندگی ادارات، کارخانه ها و کارکنان سازمان در مناطق جغرافیایی مختلف اشاره دارد. تفکیک جغرافیایی، تفکیک افقی و عمودی را گسترش می‌دهد. یک سازمان وقتی واحد تولید و بازاریابی را از هم تفکیک می‌کند، ممکن است این واحد بازاریابی در چند ناحیه جغرافیایی فعالیت کندکه ‌موجب پیچیده‌تر شدن سازمان می‌شود (رابینز،۱۹۸۷).

۲-۲-۲) رسمیت

رسمیت[۴۴] اندازه ای از مکتوب بودن،‌ مقررات، قوانین،‌ رویه ها، توصیه های آموزشی و ارتباطات در سازمان است به جـای این کــه شفاهــی بــاشد (مارش و مان ناری[۴۵]، ۱۹۸۱). رسمیت یکی از جنبه‌های مهم ساختار سازمانی است تا جایی که عده ای ساختار سازمانی را چهارچوب سازمان،‌ مقررات تعامل،‌ ابزار کنترل و رویه های انجام کار می دانند (ویلموت[۴۶]، ۱۹۸۱).

رسمیت به درجه استاندارد بودن کارها در سازمان اشاره دارد. اگر رسمیت زیاد باشد، متصدی شغل اختیار کمی برای چگونگی انجام کار دارد. رسمیت ممکن است به صورت صریح و روشن بیان شود یا این که ضمنی باشد یعنی آن هم می‌تواند به صورت مکتوب باشد و هم اینکه شامل ادراک کارکنان از مقررات نیز باشد ولی نوع مکتوب آن مورد تأکید سازمان است. مشاغل ساده و تکراری و یکنواخت درجه بالایی از رسمیت را بالقوه پذیرا هستند، در مقابل مشاغلی که به مهارت های چندگانه نیاز دارند رسمیت کمی دارند. وکلای دادگستری، مهندسین، کارکنان اجتماعی،‌ کتابداران از آن جمله اند. رسمیت از سطحی به سطح دیگر نیز متفاوت است. کارکنان سطوح بــالا که با کارهای غیر برنامه‌ریزی شده سروکار دارند دارای رسمیت کمی هستند در مقابل کارکنان در سطح پائین و در قسمت تولید دارای رسمیت زیادی هستند (رابینز، ۱۹۸۷).

رسمیت برای کاهش تنوع صورت می‌گیرد و هماهنگی را تسهیل می‌کند. از مزایای رسمیت بالا این است که ابهام را ازبین می بـــرد ولــی در عــوض، اختیــار تصمیم گیری را از افراد سلب می‌کند (فردریکسون، ۱۹۸۶).

۲-۲-۳) تمرکز

تمرکز[۴۷] به درجه خشکی در تصمیم گیری و ارزیابی فعالیت ها به صورت متمرکز (فردریکسون، ۱۹۸۶) بــه درجـه ای از متمرکز بودن تصمیمات در یک نقطه از سازمان اشاره دارد (رابینز، ۱۹۸۷). تمــرکز به توزیع اختیار در سازمان برمی گردد و تعیین می‌کند که چه کسی حق تصمــیم گــیری دارد (فرای و سلوکوم،۱۹۸۴). اختــیار یک حق ذاتی در پستهای مدیریتی است که بر مبنای آن می‌توانند دستوراتی را صادر کنند و انتظار دارند دستورات صادره اطاعت شود (رابینز، ۱۹۸۷).

تمرکز با تفویض اختیار رابطه معکوسی دارد. اگر تفویض اختیار بیشتری صورت گیرد حالت مقابل تمرکز، یعنی عدم تمرکز رخ می‌دهد. در این صورت نقطه تصمیم گیری در سطوح پائین سازمان است.

مدیران در هر سطح سازمانی، تصمیاتی را اتخاذ می‌کنند. گرفتن تصمیمات احتیاج به گردآوری اطلاعات دارد. از آنجا که توانایی مدیر در جمع‌ آوری و پردازش اطلاعات محدود است و ممکن است اطلاعات بیشتر از حد، مدیر را سردرگم کند، یکسری از تصمیات باید توسط دیگران گرفته شود،‌ این جاست که نقطه تصمیم گیری در سازمان بجای یک فرد یا یک واحد یا یک سطح،‌ در کل سازمان پراکنده می شود و عدم تمرکز ایجاد می شود. عدم تمرکز می‌تواند دقت در تصمیم‌گیری را افزایش دهد،‌ چون جزئیات بیشتری قابل بررسی است و هر چه تصمیم گیری به محل وقوع مشکل نزدیک تر باشد بهتر و اثربخش تر است. آن مشارکت در تصمیم گیری را برای افراد فراهم می‌سازد و می‌تواند به صورت عامل انگیزش مطرح شود. عدم تمرکـز موجــب تقویــت تــوان تصمیم‌گیری مدیران سطوح پائین تر می شود ولی باید اذعان کرد که خوبی یا بدی عدم تمرکز بستگی به موقعیت دارد و وجود تمرکز یا عدم تمرکز و درجه آن را عوامل اقتضایی تعیین می‌کند (رابینز، ۱۹۸۷).

۲-۳) تعیین کننده های ساختار

نگرش اقتضایی که یک تفکر غالب در تئوری سازمان است، بر این نکته تأکید دارد که اعتبار، اثربخشی و کارایی و بهره وری ساختار سازمانی به عوامل اقتضایی؛ استراتژی، تکنولوژی، محیط و طرح سازمانی بستگی دارد. باید توجه داشت که آن چه امروز یک عامل مهم اقتضایی برای سازمان تلقی می شود، در آینده ممکن است با عامل دیگری جایگزین شود و یک ساختار سازمانی اثربخش و کارا باید بتواند بین سازگاری داخلی (رسمیت، تمرکز، پیچیدگی) و سازگاری خارجی (اندازه، تکنولوژی، استراتژی، محیط) سازمان تعادل برقرار کند. توجه به عوامل اقتضایی در محیط متلاطم امروزی امری حیاتی است و در مواردی بقای سازمان را رقم می زند. از این رو ساختار باید با در نظر داشتن این عوامل طراحی شود تا بــتواند زمــینه تحــقق اهــداف و استــراتژی های سـازمان را فراهم کند (بالیغ[۴۸] و دیگران،۱۹۹۶).

۲-۳-۱) استراتژی

استراتژی[۴۹] می‌تواند به عنوان فرایند تعیین اهداف بنیادی بلندمدت، اتخاذ شیوه کار و تخصیص منابع لازم برای تحقق این اهداف تعریف شود (رابینز،۱۹۸۷ ). استراتژی به معنای اعمالی است که سازمان برای پاسخ یا پیش‌بینی تغییرات محیط خارجی طراحی می‌کند (نویل و هورویتز[۵۰]، ۱۹۹۶). نخستین بار پذیرش اهداف و استراتژی به عنوان عوامل تعیین کننده ساختار سازمانی در مفروضات اقتصاد کلاسیک مطرح گردید. به اعتقاد پیتر دراکر، ساختار وسیله ای است برای حصول اهداف بلندمدت و کوتاه مدت سازمان، از اینرو هر نوع بحث و بررسی پیرامون ساختار باید با اهداف و استراتژی آغاز گردد (رابینز، ۱۹۸۷).

۲-۳-۲) اندازه سازمان

اندازه یکی از عوامل اثرگذار روی ساختار سازمان و فرآیندهای آن است. ‌در مورد رابطه بین اندازه و ساختار، نظرات متفاوتی ارائه شده است و عده ای آن را از علل ساختار و بعضی نتیجه ساختار می دانند. ولی آنچه مسلم است اندازه یکی از عوامل اثرگذار بر ساختار در کنار سایر عوامل می‌باشد (آرنولد و فلدمن،۱۹۸۶). یکی از مباحث بسیار جدی پیرامون اهمیت اندازه سازمان به عنوان عامل تعیین کننده ساختار سازمانی به وسیله پیــتر بـلاو[۵۱] مطرح گردیده است. وی ‌بر اساس تحقیقاتش ‌در مورد مؤسسات دولتی، دانشگاه ها و فروشگاه ها دریافت که اندازه سازمان مهم ترین عامل مؤثر ساختار سازمان هاست (رابینز،۱۹۸۷).

۲-۳-۳) تکنولوژی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]




  • قلمرو زمانی: قلمرو زمانی این تحقیق از خرداد ماه ۹۲ لغایت دی ماه ۹۲ می‌باشد ضمنا” زمان توزیع پرسشنامه آذر ماه ۹۲ است.

۱-۱۲- تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی

    • رفتارشهروندی سازمانی: رفتار شهروندی سازمانی یا همان رفتارهای فراتر از وظیفه کارکنان به رغم تاثیر آشکار بر عملکرد سازمان‌ها، در گذشته نادیده گرفته می‌شدند. در واقع، در تعابیر اولیه، این رفتارها خارج از حوزه شغل ملاحظه می‌شدند (بینستوک و دیگران[۱]، ۲۰۰۳).

      • نوع دوستی: کمک به همکاران برای تکمیل کارها در شرایط غیر معمول سازمانی می‌باشد. مانند کارکنانی که به افراد تازه وارد یا کم مهارت کمک می‌کنند.

    • جوانمردی: تحت عنوان توانایی کارکنان در انطباق خود با سختی‌ها و ناسازگاری‌های محیط کار بدون اعتراض یا شکایت شفاهی و رسمی‌تعریف شده است.

    • وجدان کاری: به انجام رفتارهایی از طرف کارکنان در جهت انجام مطلوب وظایف سازمانی در سطحی فراتر از ملزومات تعیین شده شغلی یا آنچه از او انتظار می‌رود اطلاق می‌شود. به عنوان مثال این که فرد به موقع سر کار حاضر شود، از زمان کاری حداکثر استفاده را ببرد و وقت زیادی را برای استراحت صرف نکند.

    • مشارکت سازمانی: با درگیر بودن در امور سازمانی تجلی می‌یابد مثل حضور در جلسات و آگاهی از مسائل جاری سازمان.

    • نزاکت : رفتارهای مودبانه ای است که از ایجاد مشکل در محیط کار جلوگیری می‌کند. همچنین این مؤلفه‌ به حساسیت به میزان اثرگذاری اقدامات شخصی بر سرنوشت دیگران مربوط می‌شود.

    • اطاعت سازمانی : از مفاهیم بنیادی رفتار شهروندی سازمانی است که حاصل درونی کردن و پذیرش قوانین سازمانی، مقررات و رویه‌ها حتی در حالت عدم وجود نظارت است. کارکنانی که به صورت وجدانی از تمام مقررات و دستور العمل‌ها حتی در شرایط عدم نظارت و کنترل رسمی‌اطاعت می‌کنند به عنوان شهروندان خوب سازمانی به حساب می‌آیند.

    • وفاداری سازمانی: تحت عنوان تبعیت از سازمان و رهبران آن تعریف شده است. این بعد شامل رفتار‌های داوطلبانه ای است که کارمندان سازمان را به گونه ای مثبت معرفی می‌کنند و در نهایت به سازمان سود می‌رسانند. وفاداری سازمانی تأیید، حمایت و دفاع از اهداف سازمانی را در بر می‌گیرد(فتحی،۱۳۸۶).

    • مشتری : از دیدگاه سنّتی مشتری کسی است که فرآورده‌های شرکت یا سازمان را خریداری می‌کند یا به عبارت دیگر مشتری کسی است که کالا و یا خدمات دریافت می‌کند. این تعریف دیگر رسا ‌و کامل نمی‌باشد. تعریف بهتری از مشتری چنین است: “کسی که شرکت یا سازمان مایل است تا با ارزشهایی که می‌آفریند بر رفتار وی تأثیر بگذارد.” (تنر و دیتورو، ۱۳۷۶، ۳۸).

    • رضایت مشتری : موفقیت تمام سازمان‌ها و مؤسسات، اعم از تولیدی یا خدماتی، انتفاعی یا غیرانتفاعی، دولتی یا غیر دولتی تحت تأثیر عوامل متعدّدی قرار دارد که یکی از مهمترین آن ها رضایتمندی مشتریان به منظور نیل به تعالی در کسب وکار است (نورالسناء و سقایی، ۱۳۸۷، ۹۸). اعتقاد بر این است که رضایتمندی مشتریان، عکس العمل‌های آتی آنان را در قبال سازمان تحت تأثیر خواهد داد. (از جمله آمادگی و اشتیاق جهت استفادۀ مجدّد، تمایل برای توصیۀ به سایرین و رغبت برای پرداخت بهای محصول بدون چانه زدن یا تلاش برای یافتن عرضه کنندگانی که محصول مشابه را با قیمت کمتری عرضه می‌دارند) (کاووسی و سقایی، ۱۳۸۴، ۶-۵). رضایت مشتری زمانی به دست می‌آید که عملکرد شرکت بتواند انتظارات خریدار را برآورده سازد. اگر عملکرد کمتر از انتظارات باشد، مشتری ناراضی خواهد شد و اگر عملکرد برابر با انتظارات باشد وی راضی خواهد بود. اگر عملکرد از انتظارات بیشتر شود او بسیار خشنود و شاداب خواهد شد (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۴، ۹۰۰).

    • شکایت مشتری: رفتار اعتراض مشتریان یک فرایند پویا و دینامیک می‌باشد. این به معنای این است که بعضی مشتریان ناراضی به دنبال جبران خسارت بوده اما بعضی دیگر شکایت خود را به فروشنده بیان نمی‌کنند. برخی از آن‌ ها بلافاصله شروع به تبلیغات شفاهی منفی کرده و برخی دیگر به فروشنده این شانس را می‌دهند که قبل از صحبت کردن با اطرافیان خود راجع به نارضایتی‌شان، مشکل آن‌ ها را حل کنند.

    • وفاداری مشتری : وفاداری به معنی ایجاد تعهد در مشتری، برای انجام معامله با سازمان خاص و خرید کالاها و خدمات به طور مکرر می‌باشد (الهی و حیدری،۱۳۶۴). به عبارت دیگر، وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا یک خدمت برتر، در آینده اطلاق می‌شود، به صورتی که همان مارک یا محصول علی‌رغم تأثیرات و تلاش‌های بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد (الیور، ۱۹۹۹). بدین ترتیب وفاداری زمانی اتفاق می‌افتد که مشتریان کاملاً احساس کنند، سازمان در مقایسه با رقبا، به بهترین نحو نیازهایشان را پاسخ می‌دهد(الهی و حیدری، ۱۳۶۴).

    • انتظارات مشتری: انتظارات مشتری توقعاتی است که به طور حتم به آن نیاز ندارد، ولی برآورده شدن آن، احساس خوشایندی در او ایجاد می‌کند که پایداری رابطه را سبب می‌شود. ‌بنابرین‏ به نظر می‌رسد که جلب رضایت مشتریان با تامین انتظارات آن ها رابطه مستقیم خواهدداشت.

  • استنباط مشتری از کیفیت عملکرد : به عنوان یکی از موارد سنجش درباره عملکرد سیستم مدیریت کیفیت، سازمان باید تلقی مشتری از برآورده شدن خواسته‌های وی توسط سازمان را مورد پایش قرار دهد. شیوه های به دست اوردن این اطلاعات و استفاده از آن ها باید تعیین گردد.

فصل دوم

ادبیات تحقیق

بخش اول: مبانی نظری

۲-۱ -قسمت اول: رفتار شهروندی سازمانی

در دهه اخیر، بررسی رفتار افراد در محیط کار، توجه محققان را پیش از پیش به خود جلب ‌کرده‌است. هدف مشترک مطالعات فوق، تعریف نوعی رفتار فردی است که به موفقیت بلند مدت سازمان کمک می‌کند (کاسترو[۲] و همکاران به نقل از مقیمی، ۱۳۸۴). که این رفتار (رفتار شهروندی سازمانی) در متون انگلیسی به Organizational Citizenship Behavior (OCB) شهرت دارد.

رفتار شهروندی سازمانی که شامل ۵ مؤلفه رفتاری می‌باشند:

۱- ایثار[۳] : یعنی کمک به همکاران در انجام وظایف‌شان

۲- جوانمردی[۴]: توانایی حفظ نگرش مثبت کارمندان حتی زمانی که با مشکلات مکان‌های شغلی روبرو شوند.

۳- وجدان[۵]: رفتارهایی همانند سر موقع رسیدن، به انتها رساندن کار در پروژه بزرگ، استفاده ی کامل و مؤثر از زمان در حال انجام دادن کار و تلف نکردن منابع شرکت.

۴-احترام[۶] : رفتارهای مؤدبانه و محترمانه نسبت به همکاران به منظور جلوگیری از تعارضات مرتبط با کار قبل از اینکه این تعارضات اتفاق بیفتند.

۵- شرافت شهروندی[۷] : به معنای درگیری کارمندان در محیط‌های کاری به طوری که از درگیری فرد در شغل و وظیفه مخصوص جدا باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]