۲-۵-۳٫ خانواده گسترده­ محدود

خانواده‌ گسترده محدود که در جوامع در حال گذارِ به خانواده هسته‌ای مشاهده ­شده، فرزندان پس از ازدواج و تمکن مالی در عین استقلال، هم‌چنان در فعالیت­‌های خانواده پدری مشارکت می‌نمایند.

در سال‌‌های اخیر دو اصطلاح دیگر به عنوان الگو‌هایی که روز به روز متداول می­شوند، اهمیت زیادی پیدا کرده‌اند.

نخستین آن‌ ها که درجوامع امروزی آشنا و گسترش پیدا کرده خانواده بازسازی شده[۲۶] یا درهم ‌آمیخته[۲۷] است. این خانواده شامل یک زوج است که قبلا دست‌کم یکی از آن‌ ها ازدواج ‌کرده‌است، به اضافه فرزندانی از ازدواج­‌های قبلی و یا کنونی و به عبارت بهتر فرزندان زن و فرزندان مرد از ازدواج­‌های قبلی و فرزندان مشترک‌شان. این نوع خانواده از نظر شکل کاملا مشابه خانواده هسته‌ای است و تنها تفاوت آن در این است که یکی از والدین، پدر یا مادر بیولوژیک فرزندان خانواده نیست.

عنوان «ناتنی» که برای معرفی این نوع خانواده بکارمی‌رود در واقع به طور ضمنی نشان می‌دهد که افراد خواهان رابطه زیستی پدر و مادر (هردو) بافرزندان هستند و این نوع خانواده را دلخواه خود تصور نمی‌کنند. (ریبنز، ۲۰۰۳)

شکل دوم، خانواده تک والد[۲۸] یا خانواده والد تنها[۲۹] است که در آن فقط یکی از والدین بچه­‌ها را بزرگ می­ کند. این پدیده ممکن است در نتیجه طلاق یا مرگ یکی از زوجین پیش اید یا وضعیتی است که در آن یک مادر تنها گاه به انتخاب خود هرگز ازدواج نکرده است.

۲-۶٫ اهمیت خانواده

نهاد خانواده همیشه توجه متفکرین، پژوهشگران و متخصصین مختلف علوم انسانی را از دیدگاه‌های متفاوت جهت شناخت بهتر و دقیق تر، بخود جلب ‌کرده‌است.

خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن حضور می‌یابد دارای اهمیت شایان توجهی است. عموما اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت می‌کند از محیط خانواده است و از طرفی نیز حتی تاثیر پذیری فرد از سایر محیط‌ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه‌گذار بخش مهمی ‌از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده، اخلاق، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی برعهده دارد.

خانواده بنیادی‌ترین سلول پیکره‌ای بنام جامعه است که همچون عزیمت DNA در آفرینش خصوصیات انسانی و عظمت آن در ثبوت و ظهور ویژگی‌ها، خانواده نیز در پیدایش افکار و اخلاق جامعه و ایجاد یک هویت جمعی، اثرگذار است.

عواملی همچون شخصیت والدین، سلامت روانی و جسمانی آن‌ ها، شیوه ها و الگوی تربیتی والدین در نهاد خانواده تاثیرگذار است نوع شغل و سطح تحصیلات والدین، وضعیت اقتصادی فرهنگی خانواده، محل سکونت خانواده، حجم و جمعیت خانواده، روابط اجتماعی آن و متغیر‌های فراوان دیگر در هر خانواده‌ای وجود دارند که همگی بر شخصیت فرزندان، نحوه باراوری آن‌ ها، سلامت روحی، روانی و جسمانی فرزندان، کاهش یا افزایش آسیب‌ها، آینده فرزندان، آینده شغلی، تحصیلی، اقتصادی، سازگاری و فرهنگی‌شان تاثیر به‌سزایی می‌گذارد.

۲-۶-۱٫ اهمیت خانواده در دوران کودکی

شخصیت اجتماعی و فرهنگی افراد توسط خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می‌شود یعنی قاعدتا شکل، فرم و محتوی هر کدام از این منابع، مشابه شکل، فرم و محتوای شخصیت روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی افراد خواهد بود. این منابع به طور یکسان عمل نکرده، گاه خانواده، گاه مدرسه و گاه رسانه ها بیشترین تاثیر را خواهند داشت. اما ‌بر اساس نتایج تحقیقات، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری [۳۰]و فرهنگ پذیری[۳۱] انسان و در نتیجه شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از شش سالگی پایه ریزی می‌شود و افراد این زمان را بیشتر در خانواده می گذرانند. (مینوچین، ۱۳۷۵)

بدین سان بخش اعظم شخصیت روانی، اجتماعی و فرهنگی افراد در این دوره که در خانواده است پایه گذاری می‌گردد. در واقع شکل‌گیری دوران کودکی بستگی مستقیم به نقش خانواده دارد. کودک با داشتن حافظه مکانیکی و سپس برخورداری از ذهن بینشی تحت تاثیر رفتارها، برخوردها، ارتباطات، اعمال و حرکات اعضای خانواده است.

۲-۶-۲٫ اهمیت خانواده در دوران نوجوانی و بالاتر

در این دوران که دوران طلایی[۳۲] نامیده شده تاثیرات خانواده بر نوجوان، مشق زندگی او در دوره‌‌های بعدی است اگر رفتار خانواده متعادل باشد اعضای خانواده به او سرمشق می‌دهند و اگر زندگی یکنواخت و بی نقشی را برای او به نمایش گذاشتند تنها سیاه مشق زندگی را خواهد فهمید. منظومه خانواده حتی بدون در نظر گرفتن عامل مؤثری مثل هوش می‌تواند از افراد عادی و معمولی درون خود موفق‌ترین ادم‌ها را عرضه کند و عکس آن نیز صادق است، یعنی خانواده گسسته و آسیب‌زا می‌تواند افراد موفق و با هوش خود را به افراد جانی و خطرناک تبدیل کند. سلامت اعضای خانواده به تعامل صحیح و رفتار هوشمندانه سکان داران آن مربوط است.[۳۳] (خنیفر، ۱۳۸۷)

چارلز کولی[۳۴] معتقد است که دو نوع گروه در جوامع وجود دارند: گروه‌های نخستین و گروه‌های ثانویه وی در سال ۱۹۰۹ میلادی اصطلاح گروه نخستین را برای معرفی گروه‌هایی نظیر خانواده، همسایگی، ‌هم‌بازی کودکان به کار برد. به اعتقاد وی احساساتی نظیر وفاداری، صمیمیت، پیوستگی با دیگران در این گروه‌ها اموخته می‌شوند. ‌بنابرین‏ گروه نخستین منبع مهم احساس امنیت[۳۵] و آرامش برای افراد می‌باشد.

در واقع گروه‌های نخستین، اولین تجمع‌ها و آموزشگاهی است که فرد انسان می‌بیند. در نتیجه خصلت‌های اولیه انسان (خوب یا بد) در همین گروه‌های نخستین ساخته و رشد پیدا می‌کند. (نیک گهر، ۱۳۶۹) ‌بنابرین‏ به زعم کولی در بین گروه‌های نخستین، خانواده هم در امر تعلیم و تربیت، هم در اجتماعی شدن فرزندان نقش بسیار مهمی‌دارد. یعنی نه‌ تنها خانواده نهادی است که کودک را در دوران قبل از بلوغ جسمانی حمایت می‌کند، بلکه نهادی است که نخستین فرصت‌های اجتماعی شدن و تعلیم و تربیت را برای او فراهم می‌اورد. (موریش، ۱۳۷۳) در واقع خانواده دریچه‌ای است برای ورود افراد به جامعه که در گذر از جامعه‌پذیر شدن، این جابجایی و ورود صورت می‌گیرد.

خانواده به عنوان اولین آموزشگاه بشری ‌بر اساس نوع رابطه با فرزندان، نخست بیشترین تاثیر را، بر چگونگی شخصیت روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان دارد. نهاد فوق در چگونگی وضعیت روانی و هوش هیجانی فرزندان نقش بسیار مهمی‌دارد. چون نقش وضعیت روانی در داشتن زندگی سالم بسیار زیاد می‌باشد.

در ثانی به صورت غیر مستقیم جامعه را متاثر از نوع روابط و فرهنگ خود می‌کند. یعنی ورود فرزندان به سطح جامعه، چه جهت آموزش و چه در سنین بالاتر جهت انجام فعالیت‌های مختلف اجتماعی، به دنبال خود این تاثیرات خانواده را به جامعه انتقال می‌دهند. (ستیر، ۱۳۸۰) در نتیجه، خانواده های سالم در سلامت فرزندان و سپس سلامت جامعه، نقش مهمی ‌را دارند.

روزن باوم[۳۶] با بررسی حدود چهار صد اثر علمی‌در زمینه جامعه و خانواده می­نویسد: کلیه تعاریف و برداشت­‌های متفاوت از جامعه ­شناسی خانواده در مطالعه انجام شده دارای دو وجه مشترک است.

۱) خانواده گروه کوچکی است که ویژگی اساسی و غیرقابل تفکیک آن، صمیمیت آن است.

۲) اجتماعی کردن نسل آینده جزء بدیهی­ترین، اساسی­ترین و اصلی­ترین وظایف خانواده است. (روزن باوم، ۱۳۶۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...