۲-۲-۹- منبع ارزش ها

عبدالحلیم ‌در مورد منابع و سرچشمه ارزش ها چنین می نویسد :

«ارزش های حاکم بر زندگی انسان‌ها، منابع متعددی دارند که نه تنها با یکدیگر ناهمساز نیستند، بلکه مکمل یکدیگر می‌باشند . نخستین این منابع دین و اخرین آن ها دین اسلام است . زیرا وحی الهی موارد حلال و حرام را به شیوه ای قاطعانه مشخص می‌کند و از این راه رفتار های انسانی را در مسیر اطاعت فرامین الهی و سازندگی جهان هستی است ، معین می‌سازد در این زمینه قران کریم و سنت نبوی دو منبع «قطعی السند» و «قطعی الدوله » هستند دومین منبع ، عقل است . عمده آیات قرآن کریم که در آن ها مشتقات واژه «عقل» به کار رفته است ، این ماده به صورت جمع ومثبت از جمله :«یعقلون » و«تعقلون » یا به صورت استفهام انکاری «افلا تعقلون »به کار برده است و این دلیل آن است که در استدلال عقلانی ، عقل همگانی ملاک سنجش است نه عقل فردی سومین منبع تجارب تاریخی ملت هاست . قرآن کریم از سرگذشت ملل پیشین به طور مفصل سخن گفته است . برای مشخص ساختن ارزش ها در این بخش ،می توان از پژوهش های تاریخی و اجتماعی ملت ها نیز استفاده کرد چهارمین منبع ،میراٍث اسلامی کشورهاست . برای استفاده از این منبع ،به نگاهی نقادانه نیازمندیم تا امکان گزینش ارزش ها والای تجلی یافته در دوره های شکوفایی تمدن سلامی و ارزش های تجلی یافته در گفتار و رفتار شخصیت های تاریخی ای که در تحکیم پایه های تمدن اسلامی به عنوان یک تمدن انسانی سهیم بوده اند را در اختیارما قرار دهد . پنجمین منبع ، جامعه ای است که در صدد اموزش ارزش ها به نسل های نوخاسته ی آن هستیم . پرداختن ‌به این جامعه مستلزم آن است که واقعیت ها ی کنونی مشخص و کاستی ها و خلاهای موجود در رفتار عوام و خواص آن جامعه مشخص شود . سپس نتیجه این واقعیت ها با وضعیت آرمانی ،یعنی وضعیتی که باید به آن رسید ، سنجیده شود. وضعیتی ارمانی با جستجو در منابع چهار گانه ی نخست می توان به دست آورد (عبدالحلیم ، مترجم اسدی، صص ۱۲۱-۱۲۰)

ارزش ها از منابع مختلف ممکن است ریشه پیدا کنند (قائمی ۱۳۸۱ ص ۶۴۶):

-برخی از جوامع منبع ارزششان عقل و خرد استنباط شخصی است . به عبارت دیگر ارزش ها آفریده ی ذهن آنان است . ان چه را خود یافته اند دارای ارزش و بها می دانند.

-در برخی از جوامع ارزش ها آفریده ی اجتماع و احیانا قرار دادهای اجتماعی یا فرهنگ آن ها ست و این نکته ای است که ما را در بسیاری از جوامع غربی می بینیم .

-در نزد برخی از جوامع ارزش ها نشأت گرفته از مکتب یا فلسفه ای بشر ساخته اند و خط مکتب مورد فبولشان ،آن ها را برایشان تصویر می‌کند.

-درجوامع اسلامی ، ارزش ها از وحی و سرچشمه الهی ‌پدید می آیند و این خداوند است که امری را برای بشر مقدس دانسته و آن را ارزش معرفی می‌کند و از طریق پیامبر اکرم (ص) و جانشینان بر حق او آن ها را به مردم ابلاغ نموده و بدین سان ارزش ها از سوی مذهب و ناشی از اعتقادات است .به همین سبب قداست آن ها بیش از فداست سایر ارزش ها می‌باشد.

در نهایت می توان این چنین نتیجه گرفت که دین از چنان توانایی خارقالعاده ای برخوردار است که بتواند برای تمامی ارزش های عاطفی ، عقلی و اجتماعی چاره اندیشی نماید.هم در خلق ارزش های نوین و هم در حراست از آن ها و هم در تاثیر گذاری ارزش ها برنهاد های اجتماعی و افراد (همیلتون، ۱۳۷۷، ص ۳۸۱) ناگفته پیدا‌ است که با در نظر گرفتن تاریخ اندیشه‌های دینی و مهمتر از همه ، تحولات اجتماعی متعددی که از ناحیه ی این اندیشه ها در میان ملل و جوامعی نظیر ایران رخ داده است ،انگاشتن نهاد دین جامعه شناسی دین و در نتیجه ارزش ها ی اجتماعی منبعث از دین ،خطایی نابخشودنی محسوب می شود (کهزاد بابایی، ۱۳۸۵، صص ۷-۸)

اندیشمندان غربی نیز در باب منبع ارزش های سازمانی نظرات خود را ابراز نموده اند آن ها به طور خلاصه منبع ارزش های یک سازمان را در دو چیز جستجو میک ند و بر این عقیده اند که هر یک از ارزش های سازمان در یکی از این دو مورد ریشه دارد .این دو مورد عبارتند از :۱-سنت های سازمان ۲- رهبران کاریزماتیک »واینر»(۱۹۸۸) در این زمینه چنین می نویسد «هر یک از ارزش ها محوری سازمانی در درجه ی اول از سنتهای سازمانی ویا رهبری کاریزماتیک مشتق می‌شوند.اگر ارزش ها ریشه در سنت های سازمان داشته باشند در این حالت ارزش ها مشابه از طریق اعضای سازمان به یک دیگر منتقل می‌گردند . این گونه ارزش ها نسبتا مستقل از جایگاه و میزان اثر گذاری بالقوه ی افراد هستند. ریشه ی این ارزش ها ممکن است مرتبط با افراد ویژه ای چون بنیان گذاران سازمان باشد . ارزش هایی که ریشه در سنت های سازمان دارند در طول سالیان طولانی مورد آزمون قرار گرفته اند وثبات و قابلیت پیش‌بینی کارکردها را به همراه خواهند داشت » (واینر،۱۹۹۸) هنگامی که ارزش های محوری، ریشه در هرهبران کاریزماتیک داشته باشند ، درونی سازی این ارزش ها توسط اعضا از طریق شناسایی اعضای سازمان توسط رهبر اتفاق می افتد .(جونز و جرارد،۱۹۶۷)چنین ارزش هایی نسبت به ارزش های نشأت گرفته از سنت ها ثبات و دوام کمتری دارند . عمر چنین ارزش هایی ممکن است پیش از عمر رهبران سازمان نباشد و در حقیقت چرخه ی حیات ان ها کوتاه است ، زیرا بسیار به ویژگی های شخصیتی رهبران وابسته هستند . البته ممکن است رهبران کاریزماتیک سازمان از برخی ارزش های سنتی حمایت کنند ، در این صورت این ارزش ها در زمره ی ارزش های سنتی سازمان به شمار می‌روند و نه ارزش های مشتق شده از رهبران کاریزماتیک.

    1. . Strategy ↑

    1. . Strategous ↑

    1. . Amoustak ↑

    1. . Corporate Strategy ↑

    1. . Operational decisions ↑

    1. . Administrative decisions ↑

    1. . Strategic Decisions ↑

    1. . Planning Horizon ↑

    1. . Michel Porter ↑

    1. . Competitive Strategy ↑

    1. . Alfred Chandler ↑

    1. . Henry Mintzberg ↑

    1. . Emergent strategy ↑

    1. . Richard G. Hamermesh ↑

    1. . Bernard Tailor ↑

    1. . General Electric ↑

    1. . Shell ↑

    1. . I.C.I ↑

    1. . History of Strategic Planning ↑

    1. . Alfred d. chandler ↑

    1. . Rumelt P. Richard ↑

    1. . Vision ↑

    1. . Mission ↑

    1. . Values ↑

    1. INSTRUMENTAL VALUS

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...