لویتن، کورولین و فونتن[۱۵۸](۱۹۹۸) در پژوهشی که به ارتباط بین مذهب و سلامت روانی اختصاص داشت به تشخیص بین شرم و گناه پرداختند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دین می‌تواند در بعضی موارد اثر ناهنجار بر روی عملکردهای درون شخصی و برون شخصی فرد داشته باشد و شرم و گناه می‌توانند به عنوان متغییر های میانجی مهمی در ارتباط بین مذهب و سلامت روانی مورد ملاحظه قرار گیرند.

مایرز[۱۵۹](۲۰۰۰) نیز در بررسی خود ‌به این نتیجه دست یافت که افراد معنوی تر از شادابی بیشتری بر خوردارند و شرکت در مناسک مذهبی رابطه مثبتی با احساس خوب بودن آن ها دارد.

پارگامنت، کول، وندرکریک، بلاویچ، برنت و پرز[۱۶۰](۱۹۹۹) نقش مذهب را در دستیابی به حس مهار شخصی و تسلط بر احساس درماندگی، آسیب پذیری و حرمت خود پایین در موقعیت های دشوار مطالعه کردند. برای این منظور آنان از ۱۵۰ نفر از اعضای خانواده هایی که منتظر نتیجه عمل جراحی قلب در بیمارستان بودند، خواستند تا در یک زمینه یابی درباره شیوه مقابله با تنیدگی شرکت کنند . همان طور که پیش‌بینی می شد، روش های مقابله مذهبی و از جمله اعتقاد به وجود خدا پیامدهای بهتری در زمینه سازگاری، احساس مهار و حرمت خود آن ها داشت.

اشبی و هافمن[۱۶۱](۱۹۹۹)، در تحقیقی ارتباط بین دینداری و کمال گرایی چند بعدی را مورد بررسی قرار دادند و ‌به این نتیجه دست یافتند دانش آموزانی که بیشتر مذهبی بودند در بعد سازگاری کمال گرا بوده اند در حالی که این امر برای افراد کمتر مذهبی صادق نیست.

رابطه بین مذهب و روانشناسی سازگاری در پژوهش های مختلف یافته های متناقضی در پی داشته است. برخی پژوهش ها این رابطه را به گونه ای منفی ارزیابی نموده اند(گراف[۱۶۲]، ۱۹۷۱). البرت الیس از ۱۱ شیوه مذهبی که از طریق آن مشکلات روانی ایجاد و یا تشدید می‌شوند نام می‌برد(الیس[۱۶۳]، ۱۹۸۸). گرجه وی بعد ها موضع خویش را مورد باز بینی و اصلاح قرار داد.

استیفوس -هانس همبستگی قوی و مثبتی میان خشکی مذهبی با رفتار نوروتیک گزارش می‌کند ( اسپیلکا[۱۶۴]،۲۰۰۳). از سوی دیگر ارتباط پایبندی به مذهب با سلامت بدنی و روانی(تاکی[۱۶۵]، ۲۰۰۳، ماسلکو[۱۶۶]، ۲۰۰۶) ، تأثیر مثبت باورها و آیین های مذهبی بر رضایت زندگی ، بهزیستی روانشناختی و سبک زندگی(الیسون[۱۶۷]، ۱۹۹۱، دوسی[۱۶۸]، ۲۰۰۰ ) و نیز نقش مهم و مثبت باورهای دینی محک تر در ارتقاء بهداشت روانی و پایداری عاطفی افراد( کوئینگ، ۱۹۹۵) ، کاهش استرس های روانشناختی و پیشگیری از رفتارهای پر خطر مثل سوء مصرف مواد و الکل ، از جملهیافته‌هایی هستند که رابطه ای مثبت میان مذهب و سازگاری روانشناختی گزارش نموده اند.

پارگامنت(۱۹۹۷)، با بررسی ۱۳۰ پژوهش گزارش می‌کند که ۳۴ در صد پژوهش های مرور شده توسط وی به رابطه مثبت بین مقابله مذهبی و سازگاری و سلامت روان اشاره داشته اند . در حالی که ۴ درصد این رابطه را منفی ارزیابی نموده بودند و ۶۲ در صد مطالعات هیچ گونه رابطه ای بین این متغییر ها گزارش نکرده بودند.

از طرف دیگر پژوهش هایی نیز به بررسی تأثیر جنسیت بر گرایش های مذهبی افراد پرداخته‌اند که نتایج بسیاری از آن ها نشان دهنده وجود تفاوت های جنسیتی در گرایش به مذهب و مذهبی بودن می‌باشد. بسیاری از پژوهش های مذکور معتقدند که زنان بیش از مردان به مذهب گرایش دارند( نصیر زاده ، ۲۰۰۵ و گالوپ[۱۶۹]، ۱۹۹۹).

علاوه بر این به نظر می‌رسد بین انگیزه های مذهبی دختران و پسران نیز تفاوت وجود دارد. حسین چاری و نصیر زاده گزارش کردند که دختران با انگیزه رسیدن به آرامش روانی و ترس از عذاب الهی بیش از پسران نماز می خواندند در حالی که پسران بیشتر به خاطر ادای تکلیف شرعی و عادت نمازمی خواندند(حسین چاری و نصیر زاده ، ۲۰۰۵).

هاکنی و ساندرز[۱۷۰](۲۰۰۳)، در بررسی رابطه مذهب با سلامت روان و عملکرد تحصیلی دریافتند که افراد مذهبی نمره های بالاتری در آزمون های سلامت روانی و جسمانی و نمره های پایین تری در آزمون های مربوط به اختلالات روانی کسب می‌کنند . از نتایج تحقیق آن ها رابطه مثبت معنادار بین سلامت روان و عملکرد تحصیلی بود.

بالتر[۱۷۱](۲۰۰۲)، در بررسی نقش مذهب بر سلامت روان نشان داد که نگرش مذهبی با خود پنداره رابطه مثبت دارد . همچنین یافته های تحقیق او نشان داد دانشجویانی که اعتقادات مذهبی قویتری داشتند، از دیگران خود باورتر، سازش یافته تر بوده و عملکرد تحصیلی نسبتاً بالایی داشتند.

رحمانی (۱۳۹۱) در مطالعه ای به بررسی ارتباط بین جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی با سازگاری اجتماعی _ تحصیلی/ شغلی و عزت نفس اجتماعی – تحصیلی/ شغلی دانشجویان شهر اراک پرداخته است. نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین جهت گیری مذهبی درونی با سازگاری اجتماعی – تحصیلی / شغلی و عزت نفس اجتماعی _ تحصیلی / شغلی دانشجویان وجود دارد.

روحانی و معنوی پور(۲۰۰۸) در پژوهش خود رابطه عمل به باورهای دینی با شادکامی و رضایت زناشویی را مورد بررسی قرار دادند . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان و دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه بود . تحلیل نتایج نشان داد که بین دینداری با شادکامی و رضایت زناشویی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد . و دین داری و سن ، پیش‌بینی کننده های مناسبی برای رضایت زناشویی و شادکامی محسوب می‌شوند.

کاظمیان مقدم و مهرابی زاده هنرمند(۲۰۰۹) با هدف بررسی رابطه نگرش مذهبی با شادکامی و سلامت روان پژوهشی انجام دادند که نمونه آن ۱۸۰ دانشجوی دختر و پسر بود که به صورت تصادفی ـ طبقه ای از دانشگاه آزاد بهبهان انتخاب شدند . نتایج این پژوهش نشان داد که بین نگرش مذهبی و شادکامی، همچنین بین نگرش مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.

احتشام زاده(۲۰۰۹) در پژوهشی به بررسی رابطه برونگرایی، روان نژندی، بخشودگی و راهبردهای مقابله اسلامی با شادکامی دانشجویان پرداخت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های آزاد اهواز و دانشگاه چمران بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که بین هر چهار متغییر پیش بین ( برونگرایی، روان نژندی، بخشودگی و راهبردهای مقابله اسلامی) با متغییر ملاک ( شادکامی) همبستگی چند گانه وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که ازبین متغییرهای پیش بین در این مطالعه ، روان نژندگرایی و پس از آن برنگرایی ، قوی ترین پیش‌بینی کننده های شادکامی بودند.

مزیدی و استوار(۲۰۰۶) نیز در بررسی اثر دین اسلام و مسیحیت بر سلامت روانی جوانان ایرانی تأثیر معنادار هر دو دین بر بعد نشانه های مرضی جسمانی را گزارش کردند.

در پژوهشی که تحت عنوان ” رابطه بین به کارگیری مقابله مذهبی و سلامت روان “بر روی ۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد .نتایج نشان داد که بین به کارگیری مقابله مذهبی و سلامت روان رابطه مثبت وجود دارد و افرادی که بیشتر از مقابله مذهبی استفاده می‌کنند ، از سلامت روان بهتری برخوردارند (واعظی و دولتشاهی، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...