1. اهداف پژوهش:

هدف از این پژوهش کمک به زنان در راستای افزایش سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی برای افزایش توانایی در رویارویی با سختی ها و زندگی و مهارت‌های ارتباطی می‌باشد.

۱-۵-۱- هدف اصلی پژوهش:

بررسی تفاوت اثربخشی آموزش مهارت­ های زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی

۱-۵-۲- اهداف فرعی پژوهش:

    1. بررسی تفاوت سرسختی روان شناختی بین زنان شاغل و خانه دار

  1. بررسی تفاوت بهزیستی اجتماعی بین زنان شاغل و خانه دار

    1. فرضیه های پژوهش:

      1. فرضیه اصلی پژوهش:

آموزش مهارت‌های زندگی بر سرسختی روان شناختی در زنان اثربخش می‌باشد.

آموزش مهارت‌های زندگی بر بهزیستی اجتماعی در زنان اثربخش می‌باشد.

      1. فرضیه های فرعی پژوهش:

    1. میزان سرسختی روان شناختی در زنان شاغل و خانه دار متفاوت می‌باشد.

  1. میزان بهزیستی اجتماعی در زنان شاغل و خانه دار متفاوت می‌باشد.

    1. متغیرهای پژوهش:

متغیر مستقل: آموزش مهارت های زندگی

متغیرهای وابسته: سرسختی روان شناختی، بهزیستی اجتماعی

متغیر تعدیل کننده: شغل

متغیر کنترل: جنسیت

متغیرهای مزاحم: تحصیلات، درآمد، وضعیت خانوادگی

    1. تعریف متغیرهای پژوهش:

۱-۸-۱- آموزش مهارت های زندگی

تعریف نظری: مهارت‌های ۱۰ گانه زندگی عبارتند از: خودآگاهی – روابط بین فردی -ارتباط- تفکر نقادانه- تفکر خلاق- تصمیم‌گیری- حل مسئله- مقابله با فشار-مقابله با هیجان‌های ناخوشایند- هم‌دلی (اسمیت و گری، ۲۰۰۵).

تعریف کاربردی (عملیاتی): آموزش مهارت زندگی در این پژوهش برگزاری کلاس آموزش مهارت های زندگی به زنان شاغل و خانه دار در شهر رشت می‌باشد.

۱-۸-۲- سرسختی روان شناختی

تعریف نظری: برخی افراد راهکار‌های خاصی برای مقابله با مشکلات دارند، مرگ عزیزان، شکست‌های مالی و بیماری‌های مختلف سرنوشت مشترک همه انسان‌هاست ولی واکنش‌های افراد ‌به این مسائل به هیچ عنوان شبیه به هم نیستند. در روان‌شناسی از این افراد تحت عنوان سخت جان یاد می‌شود. مطلب حاضر با تکیه بر نگاه روان‌شناسانه بیشتر به ویژگی‌های شخصیتی افراد سخت‌جان می‌پردازد. به اعتقاد روان‌شناسان شخصیت سر سخت از ۳ مؤلفه اصلی تعهد، کنترل و مبارزه‌جویی تشکیل شده است (نمازی، ۱۳۹۱، ۱۳).

تعریف کاربردی: در این پژوهش سرسختی روان شناختی نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه سنجش سرسختی روان شناختی کیامرثی (۱۳۷۷) به دست می آورد.

۱-۸-۳- بهزیستی اجتماعی:

تعریف نظری: سلامت اجتماعی عبارت است از آن بخش از سلامت افراد که نه جسمانی است و نه به سلامت روان آن ها مربوط است (منظری، ۱۳۹۱، ۱).

تعریف کاربردی: در این پژوهش بهزیستی اجتماعی نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه سنجش بهزیستی اجتماعی PWI-A به دست می آورد.

فصل دوم

ادبیات پژوهش

۲-۱- مقدمه:

مازلو، روانشناس انسان گرا معتقد است از جمله ویژگی های یک انسان خودشکوفا (متعالی) پذیرش خود، دیگران و طبیعت به طور کلی و احساس درک تازه و مداوم از جهان اطراف خود می‌باشد. از این منظر طبیعت و عناصر موجود در آن می‌تواند در سلامت روانی افراد تأثیر گذار باشد. لذا از جمله توصیه های روان شناسان جهت ارتقا و سلامت روانی انسان ها استفاده مناسب و کار آمد از مواهب موجود در طبیعت است. سلامت روان، نیازی اساسی و برای بهبود کیفیت زندگی انسان، امری حیاتی است. سلامت روان با ویژگی های توانمند ساز درونی یا منابع درون قدرت ارتباط دارد، برخوداری از این منابع درونی توانایی فرد را، با وجود شرایط ناگوار، پیشامدهای منفی، برای رشد سازگاری خود افرایش می­دهد تا سلامت روان خود را حفظ نماید. پژوهش­ها نشان می­ دهند که بلایای طبیعی، تنیدگی های روانشناختی را به دنبال دارند که با بیماری­های جسمی و روانی مرتبط هستند. سرسختی روانشناختی و تاب آوری از جمله متغیرهایی هستند که می ­توانند تنیدگی­ها و آثار نامطلوب آن ها را تعدیل نمایند. کوباسا، مدی، زولا (۱۹۸۳؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲) سرسختی را ترکیبی از باورها درباره خویشتن و جهان تعریف ‌می‌کنند که از۳ مؤلفه تعهد ـ کنترل و مبارزه جویی تشکیل شده است. باور به تغییر، دگرگونی و پویایی زندگی و این نگرش که در رویدادی به معنای تهدیدی برای امنیت و سلامت انسان نیست، انعطاف پذیری شناختی و بردباری در برابر رویدادهای سخت استرس ­زا و موقعیت­های مبهم را به دنبال دارد. کوباسا و پوکتی (۱۹۸۳؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). باور دارند که ویژگی­های روانشناختی سرسختی از جمله حس کنجکاوی قابل توجه، گرایش به داشتن تجارب جالب و معنی دار، ابراز وجود، پرانرژی بودن و اینکه تغییر در زندگی، امری طبیعی است، می‌تواند در سازش فرد با رویدادهای تنیدگی زای زندگی سودمند باشد. بررسی ها گویای آن هستند که سرسختی با سلامت بدنی و روانی رابطه مثبت دارد و به عنوان یک منبع مقاومت درونی، تأثیرات منفی استرس را کاهش می‌دهد و از بروز اختلاف های بدنی و روانی پیشگیــری می‌کند (کوباسا، ۱۹۷۹؛ فلورین، میکولینر و یالبن، ۱۹۹۵؛ بروکز، ۲۰۰۳؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲).

برخی از پژوهش ها نیز بین تاب آوری و سرسختی با اضطراب و افسردگی رابطه معنی داری نشان داده‌اند و گویای آن هستند که افراد تاب آور می‌توانند بر انواع اثرات ناگوار چیره شوند (انزلیچت، ارنسون، گود و مک کی، ۲۰۰۶؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد، ۱۳۸۶، ۲۹۰).

ویسی، عاطف و مید و رضایی (۱۳۷۹) بین تاب آوری و رضایتمندی از زندگی ارتباط مستقیم و معنی دار گزارش نمودند و نشان دادند که در شرایط پر استرس کسانی که از سرسختی بالاتری برخوردارند ، سلامت روان بیشتری دارند تا کسانی که از سرسختی پایین تری برخوردارند.

تاب آوری به عنوان یکی از سازه‌های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش، هیجان و رفتار مفهوم سازی شده است (بلاک، ۲۰۰۲؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲).

ورنر و اسمیت (۱۹۹۲؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). تاب آوری را « ساز و کار ذاتی خود اصلاح گری انسان» می دانند . افزون بر آن بر باور ورنر (۱۹۹۷؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). خود تاب آوری، صرف نظر از خطرات تهدید کننده ، عاملی بالقوه در همه افراد برای تغییر است . بلاک (۲۰۰۲؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). بر این باور است که خود تاب آوری توانایی سازگاری سطح کنترل بر حسب شرایط محیطی می‌باشد (لتزرینگ، بلاک و فوندر، ۲۰۰۵؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). افراد خودتاب آور دارای رفتارهای خودشکنانه نیستند؛ از نظـر عاطفی آرام هستند و توانایی تبدیل شرایط استرس زا را دارند. هسته مرکزی سازه خودتاب آوری را این پیش فرض تشکیل می‌دهد که «فطرتی زیست شناختی» برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد (برای نمونه طبیعت خود ـ اصلاح گری ارگانیسم انسانی) که به طور طبیعی و در شرایط معین محیطی می‌تواند آشکار شود (ورنر، ۱۹۹۷؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). به باور ماستن (۲۰۰۱؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه انسانی تأمین گردد، آنگاه تاب آوری به ظهور می‌رسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...