این گروه شادتر، اجتماعی­تر، فعال­تر و نسبت به آینده امیدوارتر بودند. لانگر و رودین[۸۱](۱۹۶۷) نیز دریافتند که احساس کنترل می ­تواند در بهبود زندگی، سلامت روانی و ارتقای رفتار بهداشتی افراد سالمند در مراکز نگهداری سالمندان مؤثر باشد. ادراک کنترل یعنی رفتارها، اعمال، باورها و افکار فرد می ­تواند در کیفیت زندگی وی مؤثر باشد. برای نمونه فردی که ‌در مورد سلامت بدنی خود دارای ادراک کنترل (کانون کنترل درونی سلامت)است، برای معاینه و آگاه شدن از وضعیت بدنی خود به پزشک مراجعه می­ کند. او نه تنها می­داند که مراجعه به پزشک لازم است بلکه می­داند که به چه پزشکی، کی و کجا و در چه شرایطی مراجعه کند. (لایو [۸۲]۱۹۹۸، پندر و همکاران ۱۹۹۰، موریس[۸۳] و ماتیستو[۸۴]،۱۹۹۹). به عبارتی آن­ها دریافتند که ادراکات، افکار و چشم داشت­های افراد می ­توانند در پیش ­بینی رفتارهای بهداشتی، از جمله خوردن، خوابیدن و کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد.

سلمن و سیمن (۱۹۸۳) نشان دادند که آنان به لحاظ کنترل درونی امتیاز زیادی کسب کرده ­اند، تمایل بیشتری به در پیش گرفتن رفتارهایی دارند که موجب پیشگیری از بیماری­ها و ارتقا سلامت می­ شود و در مقایسه با افراد دارای کانون کنترل بیرونی، به میزان بیشتری به رفتارهای پیشگیرانه­ای مانند رعایت عادات غذایی خوب و انجام دادن معاینات پزشکی می­پردازند. این افراد همچنین در ترک سیگار موفقترند و به میزان بیشتری به دنبال اطلاعات بهداشتی ‌در مورد موضوعاتی مانند فشار خون هستند (استریکلند،۱۹۷۸؛والستون ۱۹۸۲).

بررسی­ های چند جانبه نشان داده است که چنین ارتباطهایی، بویژه برای افراد از طبقات اجتماعی متوسط و بالا، نسبتا قوی هستند (رایش، وایل وتینزلی،۱۹۹۴، به نقل از سارافینو ۲۰۰۵).

پژوهش­ها نشان داده است که احساس کارایی (اعتقاد افراد به موفق شدن)بر رفتارهای بهداشتی، بیماری و نقش بیمار تأثیر می­ گذارد. سیگاری­هایی که معتقدند نمی ­توانند سیگار را ترک کنند معمولاً در صدد ترک سیگار بر نمی­آیند اما کسانی که معتقدند می ­توانند موفق شوند اغلب سیگار را ترک ‌می‌کنند، به همین ترتیب کسانی که معتقدند می ­توانند موفق به کاهش وزن شوند بیشتر امکان دارد که ‌به این کار اقدام کنند و موفق شوند.

احساس کارایی در افراد از طریق توفیق­ها و شکست­ها، مشاهده تجارب دیگران و ارزیابی القائات دیگران از توانایی‌های فرد، ایجاد می­ شود. افراد، هنگام تصمیم ­گیری برای اتخاذ یک رفتار بهداشتی معمولاً کارایی خود را بر اساس پیچیدگی کار، تلاش لازم و سایر جنبه­ ها مانند حمایت دیگران، ارزشیابی ‌می‌کنند (سارافینو،۲۰۰۵).

خودکارآمدی سازه­ای نیرومند است که نقش عمده­ای در هر نوع فرایند پیشرفت هدف دارد(والستون،۱۹۹۲). تعدادی از محققان چنین فرض کرده ­اند که عزت نفس و کانون کنترل سلامت دو متغیری هستند که با رفتارهای سلامت در ارتباطند. ­برای مثال افرادی که باور دارند سلامت تابع رفتار شخصی است (کانون کنترل درونی) برای سلامت ماندن و تندرستی خود احساس مسئولیت بیشتری نسبت به کسانی که گرایش کنترل بیرونی دارند یعنی اعتقاد به اینکه سلامت تابع شانس، بخت بوده و به وسیله افراد قدرتمند، دیگران مثل پزشکان، اعضای خانواده و سایر متخصصان سلامت و غیره تعیین می­ شود، نشان می­ دهند (مانند انجام رفتار پیشگیرانه).بعلاوه افسردگی، بدبینی، سبک کنارآمدن ناسازگارانه، اضطراب، عادات سلامت ضعیف، سوء مصرف مواد، سطح پایین در تکالیف مدرسه، بزهکاری اجتماعی ونشانه­های سایکوتیک بیشتر با سطوح پایین کانون کنترل درونی، اعتقاد قوی به شانس و عزت نفس پایین مرتبط بوده است.(آندرجس[۸۵]، ازلینز[۸۶]، استنستروم [۸۷]۲۰۰۳، ری[۸۸] و همکاران ۱۹۹۸).

انبوه مطالعات، ارتباط بین کانون کنترل درونی سلامت وسازگاری روانشناختی را در بیماری­های مزمن مورد تأیید قرار دادند (کریزن و کیف ۱۹۸۸؛فرانک و همکاران،۱۹۸۷؛مورواسمبروک،۱۹۹۲؛پاچینو، فرانسیس وایساد،۲۰۰۴؛سان ‌و استوارت ۲۰۰۰؛تیلور، رید و اسکوکان،۱۹۹۲ به نقل از جیمی و همکاران ۲۰۰۵). با این حال مطالعات دیگر ارتباط آشکاری بین این دو متغیر نیافته­اند. (دی بروئر، ریچمن و پراین ۱۹۹۹؛فاورز ۱۹۹۴، فریدمن و همکاران ۱۹۸۸، گلدو و همکاران ۱۹۹۱). و مطالعات اندکی بیز نشان داده ­اند که کانون کنترل بیرونی با سازگاری بهتر همراه است. (بوریش و همکاران ۱۹۸۴، فرانکو و همکاران ۲۰۰۰، جاسمین و همکاران ۱۹۷۸ به نقل از همان منبع).

دی روت، ویسر، کوک و ون دروین (۱۹۹۰) دریافتند کانون کنترل بیرونی قدرت دیگران به طور منفی بر روی رفتارهای مراقبت از خود در بیماران دیابتی تأثیر دارد.

۲-۲۹٫کانون کنترل درونی در رفتارهای بهداشتی

بررسی­هایی که تأثیر کانون کنترل سلامت را بر رفتارها نشان داده ­اند، در ابتدا بر اهمیت کانون کنترل درونی نسبت به کانون کنترل بیرونی تأکید ‌می‌کنند. افرادی که کانون کنترل درونی دارند مسئولیت­ پذیری اعمالشان را می­پذیرند و سریعا در رفتارهای ارتقا دهنده سلامت درگیر می­شوند. رفتارهایی از قبیل خودارزیابی­های مربوط به سلامت جسمانی، سازگاری بیماران با وقایع تنش­زا و رفتارهای پیشگیرانه مرتبط با ایدز رابطه مثبتی با کنترل درونی دارند. (سارگنت[۸۹]،۲۰۰۶).

کانون کنترل درونی به تعاملات محوری باورهای بهداشتی اشاره دارد (والتسون و همکاران،۲۰۰۶). به عنوان مثال، سطح بالای باورهای کنترل درونی با سطوح پایین مرگ و میر و فعالیت بیشتر در بیماران مبتلا به بیماری پزشکی رابطه دارد. علاوه براین ایزن من و همکاران (۱۹۹۸) دریافتند که احساس کنترل درونی با شناخت مثبت، پیامدهای بهداشتی روان­شناختی و فیزیکی در میانسالان رابطه دارد. به طور مشابه، ویور و گری (۱۹۹۶) سطوح پایین کنترل درونی را با سطوح بالای افسردگی در بیماران سیاه­پوست ۵۵-۹۱ ساله مرتبط یافتند. در نهایت ون دن آکر و همکارانش(۲۰۰۱) در بررسی طولی­شان ‌به این نتیجه رسیدند که کانون کنترل درونی بالا عاملی برای محافظت از وقوع مرگ و میر است. (اوهه ۲۰۰۳).

۲-۳۰٫استرس-کانون کنترل و بیماری‌ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...