از نظر علمای روان شناسی، گناه موجب اخلال در وضعیت روحی، روانی فرد می شود و او را دچار اضطراب و نگرانی می‌کند. برای رفع این حالت نگران کننده و یأس آلود و ایجاد تعادل روانی، توبه مذبور در متون اسلامی بهترین وسیله است. نویدهای مکرر حضرت حق و انسان های گناهکار به منظور شتاب به سوی توبه بدون اینکه کمترین یأس و ناامیدی به خود راه دهند و وعده آمرزش گناهان و مغفرت و پاداش فراوان در صورتی که مورد توجه و عنایت آن ها قرار گیرد و با شرایط مقرر آن از طریق توبه به سوی خدا بازگردند؛ نه تنها موجب تعادل روحی آن ها می شود، بلکه اعتماد به نفس و امید به زندگی و عشق و شوق را برای تحقق دنیایی بهتر برایشان به وجود می آورد و با انرژی مثبت به سعادت و آرامش واقعی نائل می‌شوند.[۱۴۶]

۲ـ۲ـ آثار ثبوتی توبه

این فصل شامل سه مبحث می‌باشد. در مبحث اول سقوط مجازات، در مبحث دوم قابلیت عفو توسط امام و در مبحث سوم قبول شهادت ( گواهی ) به عنوان آثار ثبوتی توبه بررسی می‌گردند.

۲ـ۲ـ۱ـ سقوط مجازات

بر این نکته همه فقها اتفاق نظر دارند که هرگاه شخصی مرتکب جُرمی شود و قبل از مراجعه به حاکم توبه نماید، چنانچه آن جرم جنبه حق اللهی داشته باشد، مجازات ساقط می شود.شهید اول در لمعه در حدّ زنا می فرماید: « و التوبه قبل قیام البیّنه تسقط الحد عنه.»[۱۴۷]

همچنین شیخ صدوق می فرماید: « ابوبصیر از امام صادق علیه السلام سؤال می‌کند که: بیّنه علیه مردی شهادت داد که زنا ‌کرده‌است و قبل از آنکه حد بر او جاری گردد، زانی فرار ‌کرده‌است؛ حکم او چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: اگر توبه ‌کرده‌است، حد بر او جاری نمی گردد و اگر قبل از توبه دستگیر شود، حد بر او جاری می شود.»[۱۴۸]

روایت فوق دارای ابهام و اجمال می‌باشد. مرحوم شوشتری از این روایت اینگونه استفاده ‌کرده‌است که اگر پس از قیام بیّنه فرار کند و توبه نماید، حد نیز بر او جاری نمی شود. و لیکن کسی از اصحاب چنین نظریه ای را نپذیرفته و روایت را بر این معنا حمل نکرده است. همچنین شیخ مفید (ره) در المقنعه می فرماید: « من زنی و تاب قبل ان تقوم الشهاده علیه بالزنا درئت عنه التوبه الحدّ.»[۱۴۹] شهید اول در لمعه در فصل حد لواط می فرماید: « و لو تاب قبل قیام البینه سقط عنه الحد قتلاً او جلداً.»[۱۵۰] و در حد مساحقه نیز می فرمایند: « و لو تابت قبل البینه سقط الحد.»[۱۵۱] شهید اول (ره) همین عبارت را در حد شرب خمر نیز آورده است.[۱۵۲]همچنین مرحوم علامه حلی در کشف المراد ادعای اجماع بر سقوط عقاب ‌کرده‌است. وی در این باره می نویسد: « الناس اتفقوا علی سقوط العقاب بالتوبه.»[۱۵۳] و نیز محقق لاهیجی معتقد است: در صورت تحقق توبه، عقاب ساقط شده و بر این مسئله اجماع منعقد شده است.[۱۵۴] عدم عقوبت از آیه شریفه « و هو الذی یقبل التوبهعن عباده »[۱۵۵] استفاده می شود؛ زیرا لازمه قبولی توبه، عدم عقوبت است و اگر عقوبت ثابت باشد معنای آن عدم پذیرش توبه است. شاید گفته شود این آیه ناظر بر نفی مجازات‌های اخروی است و در نتیجه مجازات‌های دنیوی از قبیل حدود، قصاص و دیات ساقط نمی شود. محقق کرکی در جامع المقاصد می‌گوید: « این آیه در صدد بیان این مطلب است که قبولی توبه اختصاص به خداوند تبارک و تعالی دارد و می‌گوید اینکه قبولی توبه و نیز عدم مجازات بر خداوند واجب باشد، از آیه فوق استفاده نمی شود.»[۱۵۶]

لکن همچنان که امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه در دعای توبه با خداوند رحمان اینگونه مناجات می‌کند که « و قد حَکمت اِلهی فی محکم کتابک انَّک تَقبل التوبه عن عبادک… فاقبل توبتی کماوَعَدت و اعفُ عن سیئاتی.»[۱۵۷] خداوند در آیه شریفه فوق وعده قبولی و پذیرش توبه را به بندگان داده است. ‌بنابرین‏ پذیرش توبه از باب عدم خُلف وعده ای است که خداوند به بندگان داده است و استفاده « انحصار قبولی توبه از سوی خداوند » از آیه شریفه صحیح به نظر نمی رسد. توبه موجب سقوط مجازات تعزیری نیز می شود، لذا اگر عمل ارتکابی موجب تعزیر شود و بزهکار قبل از قیام بیّنه توبه نماید، تعزیر ساقط می شود. ‌بنابرین‏ اطلاقات موجود در این باب، تعزیر را نیز شامل می شود و این از باب قیاس اولویت نمی باشد.

بعضی از فقهای شافعی و پیروان احمد بن حنبل معتقدند توبه، مطلقاً موجب سقوط مجازات است، زیرا قرآن کریم توبه محارب را قبل از دستگیری مسقط مجازات دانسته با اینکه محاربه جرم سنگینی است؛ ‌بنابرین‏ نسبت به جرم اخف ( غیر محاربه ) به طریق اولی توبه قبل از دستگیری موجب سقوط مجازات می شود.[۱۵۸] قانون موضوعه ایران نیز به تبع فقه پویای اسلام، توبه قبل از دستگیری را مسقط مجازات دانسته است.

۲ـ۲ـ۲ـ قابلیت عفو توسط امام

یکی دیگر از آثار توبه مربوط به اثر توبه پس از اثبات جرم می‌باشد که در این صورت همان گونه که گذشت، توبه عامل سقوط مجازات نیست. بلکه سبب عفو توسط قاضی است که در صورت تشخیص مصلحت فرد و جامعه، مخیّر است مرتکب را از مجازات معاف نماید. چنان که در روایات متعددی این مسئله ( عفو امام در صورت صلاحدید ) عنوان شده است. چنان که در معتبره طلحه بن زید، امام علیه السلام فرمودند: « إنّی اَراکَ شابا لا بأس بهبتک؛ چون تو را جوان می بینم، اشکالی در عفو تو نیست.»[۱۵۹]

یعنی: توجه به خود مجرم، صرف نظر از جرم ارتکابی.

در قوانین موضوعه کشور ما که بازتاب فقه امامیه است، توبه بعد از اقرار را مسقط مجازات ندانسته است، بلکه آن را سبب عفو قاضی می‌داند. به عنوان مثال در ماده ۷۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ بیان شده بود: «هرگاه کسی به زنایی که موجب حد است اقرار کند و بعد توبه نماید، قاضی می‌تواند ( مخیّر است ) از ولی امر برای او تقاضای عفو بنماید و یا حد را بر او جاری کند.»

عده معدودی از فقها قائلند: اگر بزهکار بعد از اثبات بزه از طریق شهادت شهود توبه کند، توبه او توسط امام (حاکم ) پذیرفته می شود و می‌تواند مورد عفو قرار گیرد. شیخ مفید (ره) یکی از قائلین ‌به این نظریه است که به چند دلیل استناد ‌کرده‌است:

۱ـ اصل برائت؛ شیخ مفید (ره) در این مورد با اصاله البرائه استدلال ‌کرده‌است. توضیح اینکه طبق اصل برائت اگر در اجرای حد بر مجرم تردید کنیم، چنین کسی مستحق مجازات نیست. همچنان که مجازات اُخروی نیز با توبه ساقط می شود. مرحوم شیخ مفید قائل است بین سقوط مجازات اُخروی و مجازات دنیوی ملازمه وجود دارد و کسی که در آخرت مجازات نمی شود، در دنیا نیز مجازات نمی شود.

۲ـ عموم تعلیل در خبر؛ « و إذا کان الامام الذی من الله أن یعاقب عن الله کان له أن یمن عن الله…»[۱۶۰]مرحوم شیخ مفید به عموم تعلیل در این خبر در جهت اینکه امام علیه السلام بعد از اثبات جُرم توسط بیّنه می‌تواند عفو کند، استدلال ‌کرده‌است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...